صفحه نخست > دیدگاه > حزب سیاسی در فرایند رشد عقلی گری

حزب سیاسی در فرایند رشد عقلی گری

نويسنده: بهروز جهان يار
دوشنبه 25 فبروری 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

احزاب،نهادها،سازمان های اجتماعی وموسسات تمام نهاد های اند که در یک جامعه پلورالیست با عقاید مختلف و کنش های متفاوت،اندیشه ها و برهان های گوناگون در رویاروی وتقابل و رقابت میان هم بوجود می آیند و رشد می کنند. خواسته ها و مطالبات متفاوت از هم دارند، تمام آنها در فضای قرار دارند که همه می توانند بدون هیچ گونه التزام و خشونت برای مطالبات خود عمل نمایند و در معادلات سیاسی وقدرت برک های خود را به رقابت و نمایش گذارند. هرگونه نقض حقوق و یا تخطی در برابر حقوق همدیگر و یا اقدام خشونت همرا با تعصب جای در چنین جامعه کثرت گرا و مدنی ندارد. بل همه با پذیرش همدیگر به عنوان یک شهروند واقعی در یک جغرافیای معین به سر می برند و در تمام کارو ساز های اجتماعی از اصل مدارا ،تساهل و عقلانیت پیروی می نمایند.

بنابرین بوجود آمدن حزب و صنف های مختلف فکری و پرگماتیستی نشان از رشد جامعه مدنی و توسعه یافتگی سیاست و پیچیده گی روابط در گستره حاکمیت قانون در جامعه می باشد، برغم آنکه جامعه مدنی روند از زنده گی پیش رفته ی انسانها می باشد که بامطابعت از قانون و حقوق شهروندی رشد کرده وارزش های اساسی دموکراسی و لبرالیسم و فرهنگ عدم خشونت، مدارا و عقلانیت، استواری و بنیان می یابد.حزب در واقع یک سازمان سیاسی می باشد که متشکل از افراد و همفکران و طرفداران یک آرمان ،بطور دوطلبانه گردهم می آیند و اصولاً اگاهی ترین عناصر یک طبقه و یا اقشار اجتماعی مشترک المنافع آنرا برای دست یافتن و تحکیم منافع خود ضروری تشخیص می دهند. حزب در حقیقت ابزاری برای مشارکت مردمی در اداره امور کشور و تأمین مصالح و منافع اقشارمختلف کشور است.در زبان ساده تر حزب نهاد و سازمان سیاسی می باشد که در جامعه پلورال و پیچیده برای همسوکردن منافع مشتر ک، گروه های اجتماعی و صنف ها ی همفکر برای بدست آوردن قدرت سیاسی تلاش می کند.

احزاب در همه جوامع دموکراتیک ناشی از تمایل وخواسته های همان جامعه است که در آن بوجود می آید و برای تحقق امیال و خواسته های آن جامعه گام بر می دارد. جامعهء که از حالت ساده گی بومی بیرون آمده باشد و به شکل پیشرفته و توسعه یافته حرکت می نماید. در این نوع جامعه خواسته ها و گرایش های متنوع و مختلف بوجود می آید که برای تحقق آن افراد دست به تشکیل و تأسیس صنف های مختلف قشری و حزبی می زنند.

پس پرسش اساسی این است که احزاب در افغانستان چگونه می باشد؟ آیا این احزاب و نهاد های سیاسی بر اساس نیاز و مقتضیات جامعه بوجود آمده و رشد پیداکرده است که در باروری فرهنگ مدنی و تحکیم اساسات حقوقی بشر و حقوق شهروندی سودمند بوده است؟

واقعیت امر ا ین است که متاسفانه احزاب و نهاد های سیاسی در افغانستان بر اساس تمایلات بیرونی بوجود آمده و از بیرون به شکل اکراه در داخل شکل گرفته است که این گونه احزاب هرگز نتوانسته به خواسته ها و آرمان های جامعه مدنی و ارزش های آن موثر باشد. لذا چنین احزاب هنوز همچنان جایگاه اساسی در جامعه ندارد و در مسیر سازگار با خواسته های جامعه مدنی و خواسته های مردم حرکت نکرده است. بناءًً این سازمان های سیاسی اکثراً برای اهداف شخصی و نفع فردی خود عمل نموده است و بیشتر منابع تمویل این نوع احزاب بیرون از مرز های افغانستان می باشد و این سازمان های سیاسی برای عملی شدن پلان های اربابان قدرت و منافع طولانی استراتیژیک آنان مشغول و در رقابت قرار دارند.احزاب که در این کشور بمیان آمده هیچگاه معیاری نبوده است بلکه برخلاف معیار های پذیرفته شده جامعه شکل گرفته است احزاب در واقع در هرجوامع ناشی از رشد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و همچنان خواست ها و الگوهای جدید و گرایش های مختلف می باشد احزاب و نهاد های سیاسی برای تأمین چنین خواست هاومطالبات به حرکت می افتد. برعکس در افغانستان احزاب به شکل جبری از بیرون فرماندهی گردیده و بوجود آمده است. لذا هیچگاه به خواست ها و مطالبات جامعه سازگاری ندارد همچنان برخلاف انتضارات و مقتضیات جامعه عمل می کند. صرف در خدمت اهداف و استراتیژی کسانی قرار دارند که آنها را بوجود آورده و تمویل می نماید.

معیار دوم: یک حزب استندرد مبتنی بر تیوری فراگیر قومی می باشد، احزاب از اقشار مختلف اجتماعی، مذهبی، قومی و صنفی به وجود می آید و قطعاً از استواری سیاسی برخوردار می باشد، و می تواند در یک فضای دموکراتیک و بدون تبعیض و خشونت با عقلانیت سیاسی و بردباری سیاسی که از لازمه های هر حزب می باشد در روند حاکمیت قانون، ثبات سیاسی و فرهنگی-مدنی مفید باشد. برعکس در افغانستان احزاب بوجود آمده از ایدیولوژی خاص قومی و تباری متابعت می کند. لذا برای منافع و اهداف یک قوم عمل می کند.
معیار سوم: تیوری ملی،هر حزب که مبتنی بر تیوری ملی، یعنی در الویت قرار دادن پلورالیزم سیاسی، چند گانگی بر یگانگی و گوناگونی بر همگونی ترتیب یافته باشد. یعنی ارزش های مختلف یک سرزمین را که متشکل از هویت های چند گانه می باشد، در راهکار های خود تبلور دهد. بدون شک چنین حزب از موفقیت و پایداری در جامعه برخوردار می باشد. بدبختانه احزاب فعلی افغانستان بیشتر مبنی بر تیوری ملی فراگیر نمی باشد، تا مطالبات و منافع ملی و مصالح ملی در آن انعکاس یافته باشد. بلکه استراتیژی های آن خاص برای یک قوم و گروه می باشد بدین لحاظ نمی توان گفت احزاب که در افغانستان وجود دارد احزاب معیاری و مدرن باشد. بل این نوع احزاب از روابط سنتی پیشا مدرن که ساختار آن از طریق مشروعیت سنتی ومبتنی بر روابط تباری، سنتی، فرهنگ عشیری، عرف و ایدیولوژی تک پندار می باشد، بوجود آمده است.

اما تاریخ سیاسی افغا نستان بعد از سقوط طالبان تجربه های جدید را پشت سر گذشتانده است. بمیان آمدن حکومت جمهوری و پارلمان، دست کم در این کشور بنیه های یک دولت مدرن را اساس گذاشته شد.افغانستان وارد فاز جدیدی از روابط سیاسی دپلوماتیک در طول پس از سه ده جنگ در سطح ملی و بین المللی خود شد. کمک های جهانی برای بازسازی این کشور آغاز گشت. نهاد ها و سازمان های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مدنی برای توسعه انسانی و گسترش فرهنگ مدنی کماکان لغزش های متفاوت حرکت های صعودی و نزولی خود را طی نموده است، که در این میان می توان تاسیس احزاب متعدد سیاسی را به طور انگشت شمار مشاهده کرد. اماهستند احزاب که با برنامه های جدیدی که می تواند برای آینده کشور با توجه به وضعیت موجود امید وار کننده باشد، ولی با آن هم تا هنوز از تجربه آنچنانی که باید یک حزب برخوردار باشد؛ نیستند. زیرا تا هنوز توسعه سیاسی در کشور در حدی نیست که بتوان به طور قطع در این زمینه پیش داوری کرد.

ایجاب می کند که با توجه به شرایط بسیار حاد و خطرناکی که دولت افغانستان با آن روبرو است، سیاست مداران کشور و یا در مجموع آنهای که مشت خدمت به کشور و یا کار برای مردم را در سینه می کوبند، دست از کارهای عجولانه و متعصبانه برداشته و با تفاهم و عقلانیت سیاسی در صدد تربیه کادر های متخصص برای آینده باشند. و با بوجود آوردن احزاب قدرت مند با برنامه های وسیع در بخش های مختلف از جمله اقتصاد، سیاست و فرهنگ بتوانند جواب گوی جامعه مریض و رو به نزول افغانستان باشند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • سلام آقای بهروز جهانیار :
    مطلب خوبی را انتخاب و برسی نموده بودید.
    خوشحالم که دیروقت بعد بازهم شاهد نوشته های دقیق و قابل ملاحضه شما را در این جا مشاهده مینمایم و کابل پرس? را نقطه افتخار در مطبوعات کشور خود دانسته چون همانند شما دوستان وهمکاران عالم و مفتخر کشور را در پهلوی خود دارد .
    واقعاٌ تحلیل همه جانبه و دقیق بود
    تشکر

  • دوست گرامی سلام

    مقاله ات را خواندم و استفاده بردم یک چیزی که جای ان خیلی خالی بود قوانین الهی بود که شما هیچ بدان اشاره نکرده اید یکروز یک مکتب میاید و روز دیگر به دیار فراموشی سپرده میشود قوانین الهی برای همیشه پابرجا میماند دمکراسی هم یک کلمه لوکس و بی محتوا میباشد خیلی از ملیت ها دموکراسی را هم پشت سر گذاشتن و بعدل متوجه شدن که خیلی چیز هارا از دست داده اند از جمله خوانواده باید هرروز پنج وقت دعا کنیم که خداوند راه را به مانشان بدهد و ان وقت است که ما راه بسوی منزل خواهیم برد هروقت که قدر علمای کبار خود را شناختیم و به اوامر شان عمل کردیم همین دنیا ما تبدیل به بهشت برین میشود .

    در قالب کلمات خیلی چیز ها را میتوان جای داد و تحلیل و پیش بینی نتیجه نخواهیم گرفت روسها خیلی تشنه دموکراسی بود یک شبه حکومت کمونستی را رها کردن و فردای ان روز گرسنه ترین مردم روزگار خود شدن در همان لحظه اذان از گلدسته های مساجد بلند شد و ملیون ها مردم دوباره به خداوند روی اوردن هنوز میبینیم که دین در شوروی سابق در حال پیشرفت است وقتی که مردم از دیکتاتوری و دموکراسی ووو خسته و در مانده شدن انوقت به ناچار روی به اسلام میاورد

    افغانستان باید دوباره به اسلام بازگشت کرده و اوامر علمای کرام را متابعت کنن تا در دین و دنیا خوار و ذلیل نشوند

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس