صفحه نخست > دیدگاه > افراسیاب ختک: نامهای ابگان، اوغان، پشتون و پتان همه یکی اند

افراسیاب ختک: نامهای ابگان، اوغان، پشتون و پتان همه یکی اند

پرویز "بهمن"
شنبه 3 نوامبر 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

درپانزده هم ماه مارچ سال 2012 درنشترهال پشاور محفلی بخاطریاد وبود ازشخصیت فرهنگی وسیاسی غنی خان پسر خان عبدالغفار خان زعیم ملی اوغانهای لر وبر دایر گردیده بود که درآن بسیاری ازشخصیتهای فرهنگی وسیاسی افغان پاکستانی اشتراک ورزیده بودند.

غنی خان یکی ازشعرای شناخته شدهء زبان اوغانی است که شعر مشهور : (ای زماوطنه دلالونو خزانی زما) که بصدای استاد اولمیر کمپوز گردیده است سروده است. درآن شعر شاعر؛ احساسات درونی خیالات خودش را دربارهء وطن اصلی اش یعنی همین مناطق خیبر بختونخوای امروزی ابراز داشته ولی حکومت های پشتون تبار افغانستان خصوصا خاندان طلایی که کابل را بعداز امارت حبیب الله خادم دین رسول الله اشغال نمودند, این شعررا به تمام مناطق تحت قلمرو خویش درمناطق خراسان وهزارستان وقطغن ازطریق رادیوی دولتی خویش طوری تعمیم بخشیدند که گویا همهء ساکنان این سرزمین افغان یا اپگان باشند وهمهء مناطق شمال متعلق به اینها باشد. درحالیکه مراد شاعر فقط همین سرزمینهای افغانستان اصلی یعنی همین اقوام وقبایل خیبرپختونخوا می باشد.

درمیان سخنرانان کنفرانس یکی هم محترم افراسیاب ختک یکی ازفعالان سیاسی حزب عوامی نشنل پاکستان بود که سالهای مدیدی را درکابل گذشتانده است وحالا نیز درپارلمان پاکستان بحیث وکیل جا خوش کرده است.
افراسیاب ختک ازجمله شخصیتهای پاکستانی است که منافع پشتونهای لر وبر را درحفظ ویکپارچگی کشورپاکستان میداند؛ او به ساختار نظام فدرال پاکستان ازصمیم قلب وفادار بوده ومخالف هرنوع نظریات افراطی قومگرایانهء پشتونی ویا اسلامی میان پشتونهای پاکستانی وافغانستانی می باشد.

درسخنرانی که وی بهمین مناسبت ایراد نموده است وی ازقول غنی خان میگوید که غنی خان دربارهء نام افغان وپشتون واوغان وپتان پشتون تحقیقات همه جانبه نموده است.

افراسیاب ختک درسخنرانی اش میگوید. نامهای پشتون وپتان وافغان واوغان وابگان همه مفهوم واحد را افاده میکنند. همانطوریکه جرمن ها خودشانرا (دوچ) میگویند ولی انگلیسها آنها را جرمن صدا میزنند ولی فرانسوی ها آنها را (آلمان) گفته اند؛ همهء این نامها یکی اند وهیچ فرقی میان این نامها وجود ندارد. ما پشتونها نیز خودما را پشتون میگوئیم ولی هندی ها مارا پتان میگویند. درحالیکه ایرانی ها ما را افغان صدا میزنند. بناء این سه نام بالای قوم واحد گذاشته شده است وهیچ تفاوتی میان پشتون وابگان وافغان واوغان وپتان وجود ندارد.

نظربه تحقیقات غنی خان نام افغان برای اولین بار درزمان شاه پور یکی ازپادشاه های ایرانی درحق پشتونها استفاده شده است. به این معنی که آنچه که ازحفریات باستان شناسی که ازقبر شاه پور برآمده است نام آن عده اقوام وملل که شاه بور بالای آنها پادشاهی نموده است یکی هم افغانها ویا ابگانها می باشد.

وجه تسمیهء ابگان چنین است که درایران باستان نام یکی ازخدایان یا دیوتاهای ایرانی پگان بوده است؛ اما اضافت حرف (ا) درکلمهء پگان مفهوم ضدیت ومخالفت را میرساند. به این معنا که قومیکه درمقابل (پگان) یا دیوتای ایرانی قرار گرفتند وازعبودیت این خدا سرباز می زدند ابگان نامیده شدند.

بگان که درلفظ سانسکریت همان (بگوان) یا خدا می باشد درزبان روسی نیز خدارا(بوگ) میگویند. واما (ابگان) یعنی کسیکه بگوان یا بگان یا خدا را نمی پذیرد. لذا این نام را بالای پشتونها ازین سبب گذاشته اند که ملت پشتون بگان یا دیوتای ایرانی ها را نمی پذیرفته اند.

درقسمت دیگر ازبیانات آقای افراسیاب ختک می شنویم که غنی خان اشعاری زیادی برضد ملاها سروده است. برای غنی خان ملا سمبول جهالت وارتجاع وعقب گرایی بود؛ درحالیکه غنی خان خودش طرفدار روشنایی ومعرفت وآگاهی وعشق بود روی همین علت غنی خان برضد ملاها خیلی اشعاردارد که درین رابطهء مجال زیادی برای تحقیقات وجود دارد. ودرضمن او به فلسفهء تصوفی منصور حلاج باور مند بود؛ ومنصوررا دراشعارش خیلی ستوده است . درقسمت دیگری ازبیانات آقای افراسیاب ختک می شنویم که میگوید: زمانیکه غنی خان در زمان حاکمیت داکترنجیب الله احمدزی درکابل بسر می برد روزی داکتر نجیب الله احمدزی شب به اطاق غنی خان به هوتل آمد. من هم آنجا بودم. درآنجا یک کتاب غنی خان درمطبعهء دولتی کابل چاپ شده بود. غنی خان کتابش را به داکترنجیب الله احمدزی به قسم هدیه تقدیم نمود ولی داکترنجیب الله احمدزی گفت که اگر به قلم خودتان بنویسید که این کتاب را به من تقدیم می نمائید.

غنی خان نوشت که این کتاب را بدوستم رفیق داکترنجیب الله تقدیم می نمائیم ولی داکترنجیب الله گفت که نخیر این جمله را به زبان شعر برایم بنویسید.
او به زبان شعر چنین نوشت:
اگر دوست باشد ویا دشمن اما یکی آن را قبول دارند
اما دراشنغنر کی است جز یک غنی ویادو غنی

بهمن: درین شعر غنی خان فقط صرف الفاظ مهمل وبی معنی را می شنویم که معنا ومفهوم خاصی را افاده نمیکند ولی بازهم به این قول اکتفا میکنیم که المعنا فی بطن شاعر
لطفا این ویدیوکلیب را تماشانمائید!

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • کلمه افغنستان یککلمه انگلیسی است off guns town.زمانیکه انگلیس ها به هندوستان امدند غرض عدم جنگ وتصادم با امپراطوری تزار روسیه این منطقه را بطور یک منطقه عایل و غیر نطامی تشکیل کردند

  • بهمن روز ها مثل مرغ ماکیان قت قت کد باز یک تخم نفاق داد.
    نمیدانم این مرده که چی چیز را میخواد ثابت کنه.

  • جناب برفکوچ،
    قلبآ تشکر از شریک ساختن این ویدیو سخنرانی بسیار آموزنده و دلچسپ ښاغلی خټک صاحب پیرامون خاطرات او از بزرګمرد روزګار غنی خان. وقتی به این ویدیو میدیدم با خود ګفتم که زنده باشی برکفوچ با این کار مقبولت. باور کن از برکت ات چیز های را آموختم و سخن های را شنیدم که به شنیدن می ارزیدند من هم به نوبه خود به همه هموطنان مخصوصآ برای «ابګان ها» دیدن و شنیدن به این سخنرانی خیلی آموزنده ښاغلی آفراسیاب خټک را از صمیم قلب توصیه میکنم. یقینآ که شنیدن آن خالی از مفاد نخواهد بود و پس لګدی «back fire» را که از این مورد جناب برفکوچ متحمل میشوند برای شان تسلیت عرض میدارم.
    با احترام
    لمر سرخرود

  • سلام به دوست عزیز لمر سرخرود!
    تشکرازینکه یک بخش تخلص مرا ترجمه نموده وبا آن نام مرا مورد خطاب قرار میدهید. من افتخارمیکنم که چون برفکوچ بالای سرتمام برتری جویان قبیلوی پشتون نازل شوم وتمام اندیشه های خرافی وقرون وسطایی اوغانی را درپرتو اسناد ودلایل موثق وآموزنده نیست ونابود نموده وجوانان بی خبر پشتون را ازسقوط دردامان نحس این اندیشهء غیرانسانی نجات دهم؛ بناء اینجانب ازهیچ پس لگدی هراس ندارم چون میدانم که دشمنانم پس لگدی میزنند وخودتان بهتر میدانید که پس لگدی زدن کار کدام حیوان می باشد.
    ونیز خدمت دوست عزیزدیگری که پرسیده اند که بهمن درپی اثبات چی است باید عرض نمایم که بهمن میخواهد این حقیقت را ثابت نماید که افغانستان حقیقی آنطرف مرز دیورند موقعیت دارد وبخاطرازبین بردن خط تحمیلی دیورند باید ادارهء کابل، استانهای هم مرز با مناطق افغانیهء پاکستانرا به اسلام آباد واگذار نماید تاازیکطرف ازدشمنی اسلام آباد با کابل جلوگیری شود وازطرف دیگر پشتونهای لر وبر به آرزوی دیرین شان یعنی اتحاد اوغانهای لر وبر نایل گردند
    با احترام
    پرویر بهمن

    • جناب بهمن، ما خو تو ره از ناز برکفوچ می ګفتیم مګر قرار که معلوم میشه سرت بد میخوره. از این به بعد بهمن مینویسیم، پس برفکوچ بند و بهمن شروع- اما به شرطی که این بهمن، بهمن بالای دشمنان کشور عزیز ما افغانستان باشد و بالای تمامی برتری جویان قومی، جنګسالاران، جنایت سالاران، دزدان سرګردنه (اوباشان شوار نظار)، خلاصه بالای تمامی زشتی های موجود در جامعه ما این بهمن هر از ګاهی نازل شود، در غیر آن خداوند نه بهمن را بګذارد و نه برفکوچ را.
      ابراز نظر جناب عالی مبنی بر الحاق ولایات پشتون نشین افغانستان به پاکستان باور کنید بهمن صاحب که خیلی مضحک و خنده آور است اما این طرز تفکر در حین حال نماینګر نفرت بی پایان شما نسبت به ابګان ها است، همان ابګان های که از زور شمشیر شان حداقل هفت پشت جناب عالی، صاحب وطن بوده و با افتخار و با سر بلند سه صد سال در آن زندګی کرده اند. امروز که وضع ما از لحاظ امنیتی و اقتصادی خراب است قصه و داستان جدا دارد. اما سر تعظیم باید فرود آورد به خون هزاران هزار جوان ابګان که برای ما وطنی به میراث ګذاشته اند، وطنی که در آن حداقل از سه صد سال به این طرف با عزت و با افتخار زندګی کرده ایم، آنچه که بسیاری ها در این حوزه جغرافیایی از آن مرحوم بودند، مسلمان های هند در حدود ۵۰ سال قبل برای خود به شکل ممکن وطن ساختند، تاجیکها و ازبک و دیګر اقوام که تا هنوز نمیفهمم که وطن دارند یا نه. خداوند که ازحال سنی های غیر فارس در ایران ما را نجات بدهد.
      امیدوارم که بهمن صاحب ګپ های ما موجب ملال خاطر نشده باشد و در طرز دید تان تجدید نظر نمایید. به امید نجات همه انسانها از قید ستم
      با احترام
      لمر

    • مداری ,مسلی یی بود بنام بابر ,جلال ابادی اصیل کابلی ..... مثل اقای افتاب استدلال احمقانه و قبیلوی میکرد .
      کاملا مثل او خر صفت بی شعور خالی از منطق و برهان , بت اش قبیله وحشی اوغان سلیمان کوهی ,کی گفت که اپگان هوان اوغان پنجابی زاده یهودی الاصل است مگر اوباش پشوری ختک کدام دانشمند است تا مزخرفاتش صائب باشد ؟
      قضیه الحاق ولایات اوغان نشین را به پاکستان از کدام پدراندر ات گرفتی ؟ جناب بهمن که نگفته با پاکستان یکجاشوید او تاریخ و جغرافیه حقیقی تان را مشخص و نشانی کرده است ,جناب شان گفته اند که اوغان حق دارد وطن تاریخی وحقیقی خود را داشته باشند یعنی کمی از ما کمی پاکستان در همان دامنه های تاریخی سلیمان کوه جایی بنام نامی اوغانستان متشکل از لر و بر ساخته شود !!

  • این ارزو ره انشالله به گور می بری! مرده که بدبخت!

  • That was a good speech by Afrasiab khan, I learned a thing or two from it, but unfortunatly our HAZARE don,t have the intelect to understand these thing
    Imam khomene

  • جناب لمرجان!
    لاف زدن هم ازخود حد واندازه دارد. توشاید به این فکرباشی که حالا همهء خواننده گان سایت کابل پرس? مانند شاگردان صنوف سه وچهار مکاتب، که تاریخ اجباری دولتی زمانهای شاهی وجمهوری بگوشهایشان زمزمه میکردند وفقط یک قوم را شمشیرزن ودیگران را بی وطن وآواره گان فراری ازکشورهای شمال افغانستان میدانستند. خودت نیز باهمان ادبیات وطرز فکر حالا ازشمشیرزنی نیاکان پشتون حرف میزنی.
    جانم کدام شمشیرزنی؟
    غازی محمد ایوب خان فاتح جعلی جنگ میوند را که سالها به نام قهرمان وفاتح میوند بگوشها زمزمه نموده بودید حالا بحیث یک جیره خور ازآب درآمد که تا آخر عمر درهندبریتانوی درجیره خوری مرد.شاید خودت قتل عامهای غیرافاغنه را شمشیرزنی درمقابل دشمن خارجی به اشتباه گرفته باشی

    • بهمن صاحب سلام.
      اما بعد, فکر کنم ترجمه درست شعر اینگونه: اگر دوست است یا دشمن این یکی را همه قبول دارند - دگر چه است در اشتغر به غیر از غنی و گنی (نیشکر).
      یا :اگر دوست باشد یا دشمن این را همه میدانند -دیگرچه دارد اشتغر به جز از غنی و گنی .

  • از جناب لمر جهان سپاس که ترجمۀ اسم بهمن را کرده اند ٠
    برفکوچ عزيز تشکر از ويد يوي بسيار خوب خود شنيديد که ابګان حد اقل 2500 سال تاريخ دارند ٠
    حال شما اګردر بارۀ تاريخ خود بنويسيد خوش خواهيم شد البته با اسناد ويديويي ٠

  • سلام به دوست عزیز پرویر بهمن !
    امید است که ا صلا ح را نیز بنویسید !!!
    اگر دوست باشد ویا دشمن اما هر دو آن را قبول دارند
    اما در اشنغنر چه است جز یک غنی و یا گنی ( نیشکر )
    اشنغنر کی یو غنی دی بل گنی ( نیشکر )
    بااحترام

    • امید خان اوغاتی نشد که نشد , اوغان و ترجمه!!
      غنی لافک "باد زن" مثل هر اوغان لاف میزند او گفته که :در اشنغر دیگه چی است!! مگر غنی و نی شکر.
      یا خوبتر خرفام تان بکنم تو ادعا دارد که در اشنغز دو چیز مهم و خوب است یکی غنی و دیگری گندیری یانیشکر.

  • خر اگر چه بی تمیز است
    چون بار می برد از پرویر بهمن و کارمل کرده عزیز است
    بهمن روز ها مثل مرغ ماکیان قت قت کد باز یک تخم نفاق داد...........!

    • پس غنی هم در حلقه خاکباد حبیبی ....شامل بوده زیرا در پی تاریخ سازی برای قبیله اوغان قبر شاهان ایران بزرگ را نبش کرده و جداول نام های اقوام زیر سیطره ان مرحومی را بیرون اورده ونام ابگان را کشف قبیله مظلوم خود را "اپگان " و رعیت ان بزرگ مرد پنداشته و بلا تشبه قبیله سر گردان سلیمان کوهی را مالک کم و بیش یکنیم دوهزار سال تاریخ کرده حتی اینک " لمر سرخروده" را به اتن وا داشته است .
      لمر خان اگر دقیق متوجه شده باشید اگر که گپ های راجا ملگری ختک از خزانه غنی خان متوافا درست باشد باز هم یکی از زیر دستان فارسی زبان ها بوده اید .
      مریدان غتی و قبیله نمیتوانند دانشگونه بزرگان تان را مدیون فارسیها ندانند هنوز که هنوز است در مدارس دینی لر و بر تان پنج کتاب تدریس میگردد حتی عبدالرحمان خان ,غنی , قاضی حسین احمد...................تان در رابطه اعترافات جانانه یی دارند . خان

  • کسیکه در رابطه به اقوام شریف افغانستان اینطور قضاوت کند، به نظر من به تمام معنی یک فاشیست قومیست. فاشیستان قومی از هر تبار یکه باشند، دشمنان همه اقوام افغانستان اند. هدف اصلی اینها فقط نابودی افغانستان عزیز ماست و بس.
    نقل قول از بهمن:
    "من تاکنون پشتونی که پشتونیست نباشد آنرا کمتر دیده ام ولی اگر بالفرض چنین انسانهای با وجدان پیدا شوند من ایشان را انسانهای باوجدان وآزاده می نامم نه پشتون"
    " بخاطرازبین بردن خط تحمیلی دیورند باید ادارهء کابل، استانهای هم مرز با مناطق افغانیهء پاکستانرا به اسلام آباد واگذار نماید".

    • آقای نادر!
      من برخلاف تصورشما خواهان ایجاد یک کشوربراساس هویت افغانی می باشم، چیزیکه خواست درونی خود همین قوم شریف ونجیب می باشد.
      خودت ازیکطرف تر وخشک را فاشیست میخوانی وازطرف دیگر متوجه نیستی که حتی نام کشوری که تو درآن زیست می نمایی اساس فاشیستی دارد. یک کشوریکه متشکل ازچندگروه بزرگ قومی باشد به کدام حق شما حاضراستید که فقط نام یک قوم را بالای کل یک سرزمین که متعلق به همه است بگذارید. چرا من حق نداشته باشم که تمام کشوررا ازبکستان یا هزارستان ویا تاجکستان جنوبی بنامم؟
      میخواهی بگویی که باید همین جغرافیای ناجور استعمارزده باهمین ترکیب قومی اش درآینده باید حفظ شود؟
      این خیال را باید بگور باخود ببرید؛ امروز حتی همان اوغانهای اصیل افغانستان اصلی که پشتونستانی ها اند دیگر آگاه شده اند ومیدانند که نباید از آدرس آنها درینطرف مرز خراسان تجارت شود. افغانستان اصلی درامتداد کوه های سلیمان واقع است اگر میخواهی حکومت ملی براساس هویت قومی افغانی را ایجاد کنی بفرما با همتبارانت یکی شو

  • به جواب بیماران روانی و فاشیستان قومی خاموشی!

  • بشتون با كستا نى به خاك خود به كشور خود خدمت ميكند.انها كشور ما را بجال و فند تو سط همتباران خود بخاك يكسان كردند.تمام سرمايه و هست و بود ما بطرف با كستان سرازير شد.از سيم كانكريت تا استخوان مورده هاى ما را بردندزبا كستان جاق و جله شد و لقمه جرب را ديد و اشهايش ما نند كرك كشنه شد.بلاخره ارزوى بلعيدن كشور ما را دارد.
    بر عكس در كشور بخاك او فتاده در بدر و خاك برسر ما, بشتونهاى با كستانى را افغان ميكويند و در برابر جنايات انها قتل و قتال انها , خا موش اند.انها كشتند بار بار شاهان مزخرف قبيله بشتون از انها لشكر خونريز تر تيب دادند و به شمالى بردند. انجا قوم بشتون كه اكثريت با كستانى بودند غارت ,جور و بينا موسى كردند و در با كستان زن فروشى ميكردند. تا امروز حساب بشتونهاى ما معلوم نيست كه كى خارجى است. از همين سبب با كستانى بشتون ميايد زن بشتون ما را شلاق ميزند.
    بشتون با كستانى رييس جمهور كشور ما را كشت و يكى را هم نسق كرد و بعد اويزان كرد.
    بايد دربين قوم بشتون ما يك خايه تكانى شود.معلوم شود كه او غان است و كى با كستانى؟؟؟
    اين قوم مانند كوساله بي مادر وارى حساب خود را كم كرده و ما هم نميدانيم كه كدامش وطندار ما و كدامش خارجى است.
    هزاره خير صاف و باك و با ك معلوم است با كشور خارجى از طرف مادر زاتى بيوند ندارد.
    او بيك داخلى و اوزبيك خارجى معين است.
    تاجيك داخلى و خارجى.و يا ايرانى ها . حساب فارسى زبانها هم روشن است.ما هركدام صد بار يك بشتون و يا يك اوزبيك وطن خود ما را از يك تا جيك خارجى مقدم ميدانيم.
    در همين مثله حساب بشتون ما معلوم نيست. با ما هستند ولى از ما نيستند.
    كت كت دلته كوى او هكى هلته اجوى. واين قوم بى هويت تمام زمام قدرت را تو سط خارجى ها بدست دارد و بار بار كشته و نسل كشى كرده از اقوام غير بشتون.
    ما بايد از با كستانى ياد بكيريم و طن دوستى را بشر ميم از زبونى.

  • این ها تا چه وقت به چشم مردم خاک میپاشند ای خو مثل افتاب روشن است که افغان یعنی پشتون و‍پشتون یعنی افغان مثل اینکه فارسی یعنی دری ودری یعنی فارسی اما این ها مثل اسلاف جعل کارخودهردو ‍پای را دریک موزه اندخته اند ودارند می کوشند که نام قوم خود را بالای دیگران تحمیل نمایند.

  • تخم نفاق خو با ناميدن سرزمين چندين ملتى اين حوزه فرهنگى هندو ايرانى وتورانى کاريده شد. سرزمين که انگليس نام منحوس "افغان لند" را براى اولين بار درسال 1850 از آن نام بکاربرد , و تخم نفاق را دراين سرزمين خورکاشت. که ثمره آن عدم وحدت و عدم يکپارچگى دراين سرزمين است.
    درسال 1919 ميلادى که يک زمان مناسب براى شاندن درخت دوستى بين الملتى مردم يعنى تغيرنام کشور بود , دولت نسبى خوب امانى نام کشور را همان گذاشت که پدرجان و پدر کلان ...انگليس دوست اش ازآن بکار بردند. حکومت امان اﷲ خان و بويژه خسراش زبان پشتون (زبان افغانى) را يگانه زبان ملى و رسمى نمايد تا يک ملت واحد ساخته شود درحاليکه کشورهاى ديگر در دهه دوم وسوم وچارم قرن بيست نام کشورهاى چندين ملتى خود را درپيوند با يک ملت , مليت قوم و زبان نامگذارى نکردند واگردرخارج به کشورشان نام که درخارج مروج بود از کشورها خواستند که نام کشورشان را همان صدا کند که مردشان خود را مى نامند. رضا شاه درسال 1934 نامه به سران جهان وسازمان جهانى که پسان UNO نام کرد فرستاد و ازآنها خواست که نام کشورشان را ايران نامند ونه فارس يا پرشيا!
    ايران نام هيچ ملت مليت قوم و زبان مخصوص نيست
    پاکستان نام کشورخو د را ازحروف اول مليتهاى بزرگ خود ساخت: "سرنام" = Acronym
    پ: پنجابى پتان وپشتون وهمچم(synonyme) افغان
    ا : افغان
    ک: کشمير
    س: سند و سيتان (سيتان نام قديم بلوچستان مى باشد)
    ستان : به معنى کشور
    حاکمان پشتون بايد بدانند که هر دو همسايه اش هويت ملى, وحدت ملى , منافع ملى , مرز ملى , حکومت ملى , شوراى ملى وغيره دارند چيزهاى که از برکت حاکمان افغان مانند سراب (فاته مورگان) مى باشد که مانند پژواک آب روى سرک هرچه به آن نزديک شويم فرار مى کند ونابود مى شود.
    پيرامون واژه هاى "افغان" و" فغان" سید جمال الدین اسد آبادى ويا افغانى ریشه و معنی کلمه "افغان" را در فصل اول کتاب خود زير عنوان "تتمة البيان في تاريخ الأفغان (" بيانات متعاقب پيرامون تاريخ افغانان") روشن ساخت. بقول اين تاريخ نگار گذشته ايران واقوام افغان (اقوام پشتون) "افغان" و" فغان" فریاد و ناله , زارى شیون و واویلا و شکايت, داد و نالشت معنى مى دهد . کتاب سید جمال الدین افغانى پس ازمرگ اش درزمان عبدالرحمان خان درسال 1901 در مصر چاپ شد و ترجمه پشتو بعد توسط "فرهنگستان پشتو" در کویته، پاکستان در سال 1979 منتشر شد .
    الافغانى که الکابلى هم تخلص کردهدر فصل اول کتاب خود زير عنوا ن"تتمة البيان في تاريخ الأفغان (" بيانات متعاقب پيرامون تاريخ افغانان") مى نگارد :
    "فارسيان به پشتونها "افغان" و هنديان "پتان" مى ناميدند. و دلیل آن بود، زمانی که " بخت نصر" آنها را دستگیر مى کردند" فریاد و ناله مى کشيدند. فارسیوان معمولی آنها را "اوغان" مى ناميدند، ،برخی از قبایل پشتون که در قندهار زندگی می کنند وخود شان را "پشتون" و یا "پشتان" مى ناميدند، ... و افغان که در خوست کرم و باجور زندگی می کنند، خود را "پختو" و "پختان" مى ناميدند، ("تتمة البيان في تاريخ الأفغان چاپ مصر ,1901 , ص1901
    کتاب "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" به زبان عربى اکنون در انترنت به گونه ديجتال قابل دريافت است
    http://www.archive.org/stream/...
    تا که نام افغان است ملک درفغان است
    تا که افغانستان است نام اش بطلان است

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس