صفحه نخست > دیدگاه > رنگ خون انیسه هم سرخ بود، درست مثل خون ملاله

رنگ خون انیسه هم سرخ بود، درست مثل خون ملاله

آثار حکیمی
چهار شنبه 5 دسامبر 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

او اگر زنده می‌ماند، دو سال دیگر از مکتب فارغ می شد و ممکن آموزگار یا برای درمان زنان کشورش رشته‌ی پزشکی را پیشه می‌کرد.

او از همین حالا به درمان کودکان آغاز کرده بود، دانش آموزی که می‌خواست کودکان دیارش را از فلج شدن نجات دهد. او به کمپین واکسن فلج کودکان پیوسته بود ولی نمی‌دانست که برادران ناراضی سر راهش کمین کرده اند و
پاداش کار داوطلبانه اش را هفت گلوله می‌دهند.

همان گونه که همه چیز این‌جا فرق دارد، شکارچیان مرگ اینجا با شکارچیان کشور همسایه هم فرق می‌کند. آن‌ها اگر از تمام بدن سر را هم نشانه بروند، شکارشان زنده می‌ماند اما این‌ها به قصد کشت می‌زنند. از بخت بد مردمان م
ضربه‌های برادران ناراضی رییس جمهور بسیار کاری اند؛ کمتر شکاری از وحشت آن‌ها جان به در برده است.

انیسه پیش از این که ترور شود، به دستور فاروق وردک وزیر معارف، برای بهبود ملاله دعا خوانده بود. همین گونه از رییس جمهور شنیده بود که ملاله قهرمان است. خبر توجه جهانی و حکومت پاکستان را هم برای درمان ملاله و
انتقال او به لندن شنیده بود.

اکنون ملاله به خاطر این توجه‌های جهانی سلامتی اش را باز یافته است و جای شکر دارد. او نباید بمیرد، هیچ کسی نباید بمیرد. اصلا برای مردن همه کس دیر است، اما انیسه مرده است. انیسه نمی‌دانست که خونش برای رییس
جمهور و وزیر معارفش ارزشی ندارد.

او اول زخمی بود بعد مُرد؛ اما کسی برای سلامتش دعا نکرد. رییس جمهورش او را قهرمان چه که شکست خورده هم نخواند. تن زخمی او به لندن برده نشد، او حتا به شفاخانه‌ی کابل هم نرسید. او در همان ولایت خودش (کاپیسا) جان داد. او شاید این را فراموش کرده بود که محکوم به مرگ است.

انیسه آخرین قربانی گم‌نام ما نیست. هنوز خاک قبر کودکان زلمی -آن سرباز پولیس- در غزنی تازه است. بر روی گور نجیبه، در غوربند هنوز سبزه ندمیده است، بینی و گوش‌های عایشه هم پلاستیکی اند. هنوز دیک ختم شهیدان فاریاب چرب است و کشته‌های ننگرهار با کفن شان رفیق نشده اند.

شاید همین فردا یا پس فردا، از این دست خبر، یکی نه چند تا بشنویم و در نهایت این را هم بشنویم که حمله‌ی مخالفان توسط رییس جمهور محکوم شد و برای بررسی حادثه‌ کمیسیونی تشکیل شد. آری اینجا افغانستان است؛ کشوری
که همه چیزش دروغی است، نامش هویتش و مردمانش.

دیاری پر از نفرت و نفرین، با تاریخ پنج هزار ساله که صد سال است بر سر پنج‌هزار سال‌گی اطراق کرده است که نه پس می‌رود و نه پیش.

سرزمینی که تعصب و قبیله گرایی تمام چیزش را پوسانده و از تمام شکوه و شأنش یک کلاه قره قل با یک لنگوتی دوشف باقی مانده است. سرزمینی که مردمانش صدای انتحار و انفجار را با صدای دهل، یکی کرده اند.

وقتی به دور دست نگاه می‌کنم، هیچ چیز از پایان قربانی گرفتن‌ها خبر نمی‌دهد. ماشین‌ کشتار برادران ناراضی تیز تر و تیزتر می‌شود. رییس جمهور با قوت تمام، دهل می‌زند و خواب پشتونستان می‌بیند و شورای عالی صلح که
مشتاقانه تلاش دارد تا به شمار برادران او بیفزاید. ملاعمر هم در تقویم روی دیواری خود، دور 2014 خط روشن کشیده و چارچشمی به آن خیره است.

و ملتی که مثل قایق بی باد بان، خود را به دست موج داده است. شب و روز یخن خدا را گرفته است تا سرابازان بی خدا از این دیار نروند، ورنه می‌دانند که برادران به اصطلاح با خدا دمار از روزگارشان بیرون می‌کشد.

نمی‌خواهم از کسی گله کنم و یا کسی را هم مقصر بدانم. چون قاعدتا آدم از دوست گله می‌کند و مقصر کسی را می‌داند که تقصیر را به دوش می‌گیرد. آن‌هایی که انیسه را کشته اند، به یقین دوست نیستند و مقاماتی که از این
جنایت‌ها چشم می‌پوشند کمتر از آن‌ها نیستند.

اکنون تنها انتظاری که می‌رود از خود مردم است که باید پاس قربانی‌های گمنام خود را بدانند، ورنه فردا که می رسد همه قربانی شده ایم.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • حالکه مشخص شد انیسه پتان نیست. مرد که مرد.

  • اینکه خون ملاله سرخ بود و یا از انیسه همه میدانند. خون سرخ است چه از بدن زنی به نام انیسه برآید چه ملاله. اگر انیسه افغانی بود و ملاله پاکستانی و اگر انیسه تاجیک بود و ملاله پشتون هردوی شان فدای یک توطعه اند. برای یک روشنفکر شرم است که اگر مثلن در المان زنی را شوهرش سر میبرد یا در افغانستان و یا پاکستان دختری را به جرم سخنان اش میکشند میان ایشان تفکیک روا دارد.آنانیکه نمیدانند ملاله پاکستانی ضد طالبان و تحجر پسندان مبارزه میگرد و انیسه مثل او بود شاید قضاوت شان یکجانبه باشد ولی به آنانیکه میدانند ملاله و انیسه نماینده جنس زن در قرن بیست و یک است. ملاله در پپاکستان زاده شده جائیکه هم اکنون مرگ را به افغانستان، کشمیر، هند و جنوب غرب چین صادر میکند کشور اتمی و بالاخر عضو پیمان مشترک المنافع غرب است. و لا اقل باید دیموکراسی غربی کمی بالایش ثاثیر داشته باشد با تفاوت میان ملاله و انیسه خود را مسخره مینمایند. خیلی ساده است که من بگویم آنچه مارگاریت تاچر انگلیس است فوزیه جان کوفی و یا شکریه بارکزی هم از او کم نیست خنده آور است. ما افغانها عادت داریم که خانه کاهگلی خود را از قصر کانکریتی دیگران بهتر تعریف میکنیم. اقای اثار حکیمی تازه فهمیده که علی آباد نه شهر بلکه محل نگهداری دیوانه هاست... برایش افسوس میخورم.

    • خانم مرضیه! من نمی دانم که مشکل شما چیست؟ در این مطلب جناب آثار حکیمی، تنها به بی توجهی حکومت در برابر خون شهروندان پرداخته است. او نوشته که چرا مقامات خون انیسه را نادیده می گیرند اما برای ملاله آن همه هیاهو کردند. شما خود قضاوت کنید، آیا برخورد فاروق وردک و کرزی با ملاله و انیسه یکسان بود؟ حکیمی نگفته که ملاله پشتون بود باید می مرد و انیسه تاجیک است چرا مرد؟ بلکه او نوشته که آدم کشان یک قوم به خاطر تعلق قومی شان از طرف کرزی و حکومتش معاف می شوند. جنایت شان نادیده گرفته می شود، همین طور با قربانیان که ملاله و انیسه باشد برخورد قومی می شود. اگر خودت این را قبول نداری مانند این است که بگویی خورشید نمی تابد.
      من که در نوشته‌ی آثار حکیمی فقط انسان گرایی و نقد بی عدالتی را دیدم ولی جالب است که شما با نگاه قومی تان می آیید و حقیقت را کتمام می کنید. برای شما متأسفم، من تصور می کردم که فاشیزم بیشتر ذهن مردان را تسخیرکرده اما می بینم که خواهران فاشیست مان هم کم نیستند. چطور شما بریدن گوش عایشه و برخورد طالبان را در برابر زنان و برادر خوانی های کرزی را نادیده می گیرید؟ چطور؟

  • خواهرم مرضیه جان
    اینجا کابل پرس? است و تمام ناهنجاری های وطن ما فقط به یک قوم نسبت داده میشود. اگر فردا در کابل برف کم ببارد و در دایکندی بیش. حتمن قوم پشتون مقصر است.

  • دوستان یک چیز را نباید فراموس کرد که , این قتل سیاسی است موضوع خون
    من و تو فرق نمی کند خون خون است .خانم انیسه شاگر و کمک کننده بود به سیاست بلد بود و به سیاسی بود و می خواست کمک به مردم خویش نماید اما خانم ملاله اجنت بود که سرو صدای به پا نمود حتی در خارج از کشور به معالجه فرستاده شد برای خانم انیسه کس حتی به عیادت او نرفت برای همه بی تفاوت بود چون که مربی نداشت تا مرحبانوش جان کند ببد تفاوت تا کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس