صفحه نخست > دیدگاه > آغاز و فرجام؛ از هفت ثور تا هشت ثور؟

آغاز و فرجام؛ از هفت ثور تا هشت ثور؟

نويسنده: توسلی غرجستانی
شنبه 28 آپریل 2007

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

تاریخ پر فراز و نشیب کشور افغانستان مملو از حوادث تلخ و شیرین است. البته تلخی و شیرینی نسبی منظور است و الا در عینیت واقع تلخی و شیرینی مطلق وجود ندارند. از زمان که مرزهای کنونی کشور افغانستان ترسیم می شود و کشوری با هویت مستقل و نام جدید "افغانستان" از خراسان بزرگ و تاریخی جدا می شود و به نحو مشکوک نام یک کتله قومی بر آن نهاده می شود، زیرکانه منافع کشورهای همسایه و کشورهای فرا منطقه ای در یک معادله چند مجهولی قرار داده می شود که هرکس از زاویه دید خود و تأمین منافع خویش راه حل ارائه کرده و برای آن نسخه می پیچند و براساس سیاست تأمین منافع خود هر ازگاهی در کشوری که اقوام مختلف، مذاهب متعدد و ایدئولوژیهای متکثر و احیانا متضاد را در خود جای داده اند، به انواع مختلف و از طرق متعدد دخالت کرده اند و تا کنون نیز این بازیهای شیطانی ادامه دارد.! وابستگی های اتنیکی، مذهبی و ایدئولوژیکی به کشورهای خارجی از یکسو و اهداف استثماری و بهره کشی مذهبی، قومی و اعتقادی کشورهای خارجی از طرف دیگر؛ زمینه مساعد دخالت پیدا و پنهان آنان را در کشور ما فراهم کرده اند که این درام تا کنون با وجود دولت منتخب و به ظاهر مستقل ادامه دارد.!

دخالت نظامی متعدد کشور انگلیس در ادوار تاریخی، تجاوز اتحاد جماهیر شوروی سابق، تجاوز پاکستان زیر نام طالبان و القاعده و بالاخره تجاوز نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا و دخالت ایدئولوژیکی کشورهای ایران، عربستان، پاکستان و مصر در این راستا قابل تفسیر و تحلیل اند. آنچه که در این نوشتار بدنبال آن هستیم تحلیل حوادث و پیشامدهای هفت ثور 1357 و هشت ثور 1371 می باشد.

کودتای هفت ثور

کودتای هفت ثور در تاریخ کشورما هم نقطه عطف محسوب می شود و هم نقطه سیاه.

از آنجا که کودتای مذکور سر آغاز بسیار از معضلات و مشکلات اجتماعی گردید و نافرمانی های مدنی را در قالب نافرمانی های براندازانه متبلور ساخت، و در راستای تأمین منافع کشورهای خارجی و در نتیجه تجاوز آشکار اتحاد جماهیر شوروی سابق و تجاوز پنهان کشورهای همسایه و مسلمان با هماهنگی و در راستای اهداف کشورهای غربی تحت عنوان حمایت از جهاد مردم افغانستان علیه کمونیستها و حامی خارجی اش صورت گرفت که عوامل مزبور به ایجاد جنبش بنیادگرایانه در منطقه انجامید و گروه های مختلف با ایده ها و اهداف متفاوت از کشورهای دور و نزدیک در یک خط و مسیر حرکت کردند که سر انجام آن به ایجاد گروهی افراطی به نام طالبان در افغانستان با کمک سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی انگلیس، آمریکا و پاکستان و با حمایت مالی عربستان منجر گردید.

در دوره سیاه حکومت کمونیستها و گروههای وابسته به مسکو بسیاری از دانشمندان ومردم کشور ما به شهادت رسیدند و عده ای زیادی از مردم آواره کشورهای همجوار و غرب گردیده و بسیاری از شهرها در باتلاق هرج و مرج فرو رفتند و تمام منابع و پایه های زیربنای اقتصاد کشور با خاک یکسان گردید.! لذا از این جهت نقطه تاریکی در مسیر تاریخ کشور ما محسوب می شود.

اما از زاویه دیگر، کودتای مذکور را می توان سر آغاز فصل آگاهی و احیای خواسته های عدالت طلبی و شکست طلسم انحصار قومی بر مقدرات کشور ارزیابی کرد. ویژگی ذاتی انقلاب ها هرج و مرج، بی عدالتی و در برخی برهه ها قتل و کشتار می باشد اما در کنار این مشکلات دید توده مردم نسبت به آینده با توجه به گذشته متحول می شوند این ویژگی هر چند به صورت کمرنگ و با تأخیر در کشور ما محقق گردید که بر مبنای خواست تاریخی و بستر سازی جهت تحقق عدالت اجتماعی، مردم و رهبران شان خواستار مشارکت فعال در تعیین سرنوشت و آینده سیاسی خود شدند. اکثر مردم در طول چهارده سال مبارزه پر فراز و نشیب، با بسیار از مفاهیم که قبلا بیگانه بودند آشتی کردند به عنوان نمونه تا قبل از کودتای هفت ثور 1357 اکثر مردم افغانستان که در دهات و قصبه ها زندگی می کردند سواد آموزی بخصوص آموزشهای کلاسیکی و جدید را مساوی با بی دینی می دانستند اما بعد از انقلاب و آغاز تحول جدید، مردم نیز دید خود را نسبت به گذشته متحول ساختند و با وجود مشکلات فراوان مکتب ها را در ساحات مختلف با همکاری مسؤلین محلی در ساحات آزاده شده از چنگال حکومت کمونیستی کابل فعال ساختند این کار با مهاجرت مردم به کشورهای همسایه و تحمل هزاران مشکل در کشورهای میزبان تدوام یافت که امروز بحمد لله تحصیل کرده های زیاد در رشته های مختلف از مناطق متعدد افغانستان وجود دارند که هر کدام می توانند منشأ خدمات بزرگی به کشور گردند. از طرف دیگر پیروزی دیرهنگام مجاهدین و تحقق روز هشتم ثور سال 1371 در راستای بیداری و جهاد مردم افغانستان علیه نیروهای خارجی و همدستان افغانی شان صورت گرفت. پیروزی مجاهدین بعد از چهارده سال مبارزه کار بسیار سترگ در تاریخ کشور ما بلکه در تاریخ جهان محسوب می شود اما اینکه رهبران جهادی چگونه توانستند از این پیروزی استفاده کنند؛ مطلب دیگری است.!

پیروزی هشت ثور

روز هشتم ثور سال 1371شمسی نقطه عطف بس ارجمند در تاریخ کشور ما بشمار می آید که بعد از تقدیم یک میلیون شهید و هزاران معلول و مجروح و میلیونها آواره هدف ملت ما محقق می شود لذا می بینیم که موقع ورود مجاهدین به کابل مردم خون گرم کابل از آنان با گل و شیرینی پذیرایی می کنند و مقدم آنان را گرامی می دارند.
اما متأسفانه به خاطر بی تدبیری، کم تجربگی، فزون خواهی قومی برخی از گروهها و دخالت پنهان و آشکار برخی از همسایگان و قدرت های فرامنطقه ای، کم کم روزهای شادی و سرور مردم تبدیل به تلخی می گردد. شعله های آتش توسط برخی گروه های که خود را مظهر اسلام و اسلام را در وجود خود متبلور می پنداشتند! زبانه می کشند و خانه های مردم کابل و بسیار از مناطق و شهرها توسط جنگ های گروهی و حزبی به تل از خاک مبدل می گردند.! ما در این نوشتار در صدد اثبات مجرم بودن و محق بودن گروهی نیستیم که آن را تاریخ ثابت خواهد کرد، بلکه آنچه برای ما مهم است درسهای است که از این مقطع باید آموخت. هر چند گذشت زمان بسیار از واقعیت ها را بر ملا می سازد و رهبران جهادی که تا هنوز خود را سردمدار خواسته های مشروع مردمی تلقی می کنند از گذشته های خویش درس عبرت بگیرند و تکرار اشتباهات گذشته کاری بسی مذموم و مطرود است زیرا وجدان های انسانهای بیدار محکمه بسیار ارزشمند و عالی است که باید از آن به هراسند و از دادگاه الهی و روشن شدن حقایق که بسیار نزدیک است، به خدا پناه ببرند.!

تراژیدی غرب کابل، افشار و هزاران نقطه دیگر که با مستندات خود و گواهان موجود در تاریخ ثبت گردیده اند، درسی است ابدی برای ما.! جهاد و مبارزه شجاعتی است ارزشمند اما اعتراف به اشتباهات و عذر خواهی از مردم رنجیده کشور و طلب عفو از متضررین شجاعت است بزرگتر و ارزشمندتر! مدال افتخار واقعی آن است که وجدان ما از کردارهای گذشته ما آرام گردد و این آرامش وجدانی و روحی جز با جبران گذشته های تاریک و دراز کردن دست عذر خواهی و آمرزش طلبی به سوی مردم ستمدیده میسر نمی باشد.

مدال افتخار که توسط صاحبان زر و زور و تزویر اعطا می شوند، به ارزن نمی ارزند! بلکه مدال افتخار بس ارجمند و ارزشمند آن است که در قلب میلیون ها انسان حضور داشته باشیم و در سال روز پیروزی مجاهدین شجاعانه از مردم مظلوم افغانستان عذر خواهی نمائیم!

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • هفتم و هشتم ثور هر دو صفحات سیاه ای در تاریخ کشور ما افغانستان اند که وطنپرستان افغان آنها را باید فقط به حیث سر آغاز تراژیدی و بدبختی ما بشناسند.
    در هشتم ثور کارمل و دوستم به دستور باداران روس شان با مسعود که او هم با روسها از 1982 قرارداد آتش بس داشت ، یکجا شدند تا پروسه صلح ملل متحد را ناکام کرده و چنان شرایط را به میان آورند تا جنایات روسها و غرامت گیری از آنها کاملا فراموش شده و افغانها به عوض به کشتن یکدیگر شان بپردازند.
    در میان جنایتکاران این دو دوره سیاه سه چهره کثیف را باید برگزید که نسبت به جنایتکاران هم مسلک شان چندین قد و گردن بالا تر اند. اینها عبارت اند از ببرک کارمل، گلب الدین حکمتیار و احمد شاه مسعود.
    حکمتیار و مسعود اولین وطنفرشان بودند که بعد از تحول سرطان 1352 و بر قراری نظام جمهوریت بوسیله شهید محمد داود خان به پاکستان رفته و نوکری آی اس آی را قبول کردند. بعدا ً اینها و کارمل خائین در ناکامی پروسه صلح ملل متحد برای افغانستان بعد از استعفای داکتر نجیب نقش اساسی بازی کرده و راه را برای نابودی کامل وطن و تجاوز پاکستانی های وحشی بر حریم مقدس وطن ما باز کردند.
    هر کس که به مسعود قهرمان ملی بگوید به وطن و مردم آن جفا میکند.
    هر کس که هنوز در خیانت کارمل، حکمتیار و مسعود، جنایتکاران خلقی، پرچمی و مسلمان نما های بنام مجاهد شک دارد به وطن و مردم آن توهین کرده است.

  • “روز هشتم ثور سال 1371شمسی نقطه عطف بس ارجمند در تاریخ کشور ما بشمار می آید.... موقع ورود مجاهدین به کابل مردم خون گرم کابل از آنان با گل و شیرینی پذیرایی می کنند و مقدم آنان را گرامی می دارند.”

    آقای توسلی به نظر میرسد که سر در گرو همانهایی داری که از روز شوم هشت ثور شروع کردند به عملی کردن حکم والد شان جنرال اختر عبدالرحمن پاکستانی که گفته بود "کابل باید بسوزد!"

    این روز را تنها آنان ستمگرانی که ملت را به تیره روزی نشاندند "بس ارجمند" میدانند و نه مردم ما و نه صدها هزار کابلی که رنج و ماتم بیکرانی را از آن تاریخ به بعد تجربه کردند و هنوز هم در چنگال همین هشت ثوری ها اسیر هستند و زندگی شان مصیبتبار و ظلمانیست.

    بلی، فقط یک تعداد بی‌خبر از ماهیت این گروههای هفتگانه و هشتگانه از به میدان آمدن شان در کابل شادی کردند، اما کثریت میدانستند که روزگار تیره تری انتظار شانرا میکشد چون از فاشیزم اینان و از نوکری ها و وطنفروشی هایشان آگاهی داشتند. تعداد زیادی از مردم حتی در جریان جهاد تجارب خونباری از اینان داشتند و میدانستند که این گروههای تاریک اندیش و قرون وسطایی چگونه با جنگ های تنظیمی و داخلی شان مبارزه آزادیخواهانه مردم ما بر ضد روسها را از پشت خنجر میزدند. اینان از کشتار فرخار و کشتار مسعود در پنجشیر و از قتلگاههای فاشیستی اینان در پاکستان و از روشنفکر کشی اینان آگاه بودند. اینان آگاه بودند که مسعود حتی در جریان جنگ مقاومت ضد روسی با روسها قرارداد همکاری بسته بود و با آنان همکار بود، اینان میدانستند که باند گلبدین با کی جی بی رابطه پنهانی داشت، میدانستند که چگونه گلبدین به قومندانانش امر داده بود که مناطق نفوذ خود را با جنگ با رقبای سایر تنظیم ها وسیعتر بسازند و جایی که زور شان نرسید با دولت همکاری کنند و به روسها رازهای آنان را برسانند تا تار و مار شوند، آگاهان مسایل افغانستان میدانستند که وقتی سیاف در کمپ های مهاجران در پاکستان بیوه زنان و دختران افغان را جمعاوری کرده به عربها تحفه دهد که مورد بی‌حرمتی و کثافت کاری قرار دهند اگر به قدرت برسند چه کارهایی نحس و خاینانه‌ای نخواهند کرد، اینان از ماهیت مزاری و محقق و خلیلی و اکبری و شفیع دیوانه و دیگر نوکران ایران باخبر بودند که میخواهند رژیم فاشیستی نوع خمینی را در افغانستان بیاورند و میدانستند که در هزاره جات علیه مردم مظلوم ما چه فجایعی‌ای که نکردند، ماهیت دوستم که تنها با «گلیم جم» نامیدنش معلوم دار بود که چیست.

    پس توسلی، خودت اگر ماهیت اینان را تا قبل از هشتم ثور نمیدانستی نا‌آگاهی ات را میرساند یا اینکه در کدام کشور خارجی کیف میکردی و یا هم همدست اینان بوده‌ای ولی برای اکثریت مردم چنین نبود.

    من برایت در ذیل یک فلم مینا (زن مبارزی که بوسیله سیاهدلان خاین به قتل رسید) را می‌اندازم که ببین که وی در سال 1982 ده سال قبل از روز شوم هشتم ثور داهیانه پیشبینی کرده بود که اگر بنیادگرایان به قدرت برسند روزگار تیره تر و سیاهتری را بر ما مستولی خواهند ساخت.

    آنلاین : شهید مینا ده سال قبل از روز هشتم ثور پیامد های آنرا پیشبینی کرده بود

  • فلم مینا را دیدم و حیرت و در عین حال افتخار کردم. حیرت به اینکه یک زن افغان میتواند اینقدر دقیق و عالمانه اوضاع یک دهه بعد را پیشبینی کند و افتخار به اینکه یکچنین زنانی در تاریخ خود داشته‌ایم.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس