صفحه نخست > دیدگاه > من از پشتون نمی نالم که تاجیک ناجوان مرد است!

من از پشتون نمی نالم که تاجیک ناجوان مرد است!

سردار محمد علیزاده
چهار شنبه 13 نوامبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

هرچند که حافظه تاریخی هزاره ها داغ ستم گری حاکمان پشتونتبار را تا هنوز بر دوش حمل می کند اما حوادث و وقایعی که دست کم در سه دهه اخیر اتفاق افتاده است به خوبی نشان می دهد که رهبران تاجیک تبار نیز در صورت دست رسی به منابع قدرت، از هیچ گونه ستم ورزی و تعصب در حق هزاره ها دریغ نمی ورزند. از سالهای ریاست جمهوری مرحوم استاد ربانی تا همین سالهای اخیر تعصب و حساسیت های بی مورد و بی منطقی را که قدرتمندان تاجیک تبار در مناسبات با هزاره ها اعمال کرده اند، اگر بیشتر از تعصب قدرتمندان پشتونتبار نباشد به هیچ عنوان کمتر از آن نیست. به نظر می رسد که هزاره ها دچار قضاوت اشتباه می باشد که تنها قدرتمندان پشتون تبار را مرجع تعصب نسبت به هزاره ها میدانند، در حالیکه قدرتمندان تاجیک تبار این واقعیت را به ثبوت رسانده است که در اعمال تعصب علیه هزاره ها و برای ایجاد موانع در برابر زندگی هزاره ها از هیچ کاری دریغ نمی ورزند. شاید خوانندگان عزیز فکر کنند که این نوشته یک اتهام است که بنیاد استدلالی ندارد. اما نگارنده با مراجعه به رفتار و افکار چهره های مطرح تاجیک تبار که در سه دهه اخیر در رده های مختلف بر سر قدرت بوده اند ثابت خواهم کرد که اینها با تمام توان علیه هزاره ها تعصب و تبعیض به خرچ داده اند و کمترین همدلی و همکاری را با هزاره ها انجام نداده است.

آقای ربانی:

آقای ربانی در سالهای ریاست جمهوری اش بیشترین تعصب را علیه هزاره ها به خرچ داد و سعی ورزید که سادات و قزلباش ها را به عنوان نمایندگان هزاره ها در منصب های دولتی قرار داده و برای ورود هزارها مانع ایجاد نماید. بطور مثال، سید حسین انوری، مرحوم سید مصطفی کاظمی، سید جاوید، سید عالمی بلخی، سید محمد هادی، محمد اکبری، و شیخ محسنی نماینده گان سیاسی هزاره ها در دستگاه قدرت استاد ربانی شناخته می شدند. در حالیکه آقای ربانی به خوبی می دانست که این چهره ها نمایندگان کاذب جامعه هزاره هستند و به هیچ عنوان نمی توانند از اراده سیاسی هزاره ها نمایندگی کنند. در حکومت آقای ربانی در تمام نمایندگی های سیاسی افغانستان در خارج، حتی یک سفیر هزاره تبار هم وجود نداشت و در وزارت امورخارجه نیز هفت رقم موانع در برابر ورود هزاره ها وجود داشت که قابل عبور نبودند. همین مرحوم استاد ربانی پس از سقوط کابل به دست طالبان، حکومت را در مزار انتقال داد و آقای محقق را وزیر داخله تعیین کرد. اما زمانی که کابل دوباره به دست نیروهای جبهه متحد افتاد، آقای محقق تا سالنگ شمالی وزیر داخله بود و بعد از عبور از سالنگ شمالی آقای قانونی وزیر داخله شد. با یک دید اجمالی به سالهای حکومت ربانی دیده می شود که پیامد این حکومت برای هزاره جز قتل و کشتار و ویرانی چیزی دیگر نبوده است.

آقای مسعود:

آقای مسعود، در اولین گام برای عملی کردن تعهد دوستانه اش با هزاره ها، زمانی که در کابل وارد شد، مفاد قرارداد جبل السراج را زیر پا کرد و بعد از مدتی جنگ وایرانگر را علیه هزاره ها آغاز و تا شهادت استاد مزاری آن را رهبری کرد. به قول رازق مامون، در سقوط مقاومت شمال علیه طالبان، نیز آقای احمدشاه مسعود نقش داشت و در تفاهم با ملاعمر زمینه سقوط مزار به دست طالبان را فراهم کرد که قربانی اصلی این سقوط حد اقل هشت هزار مردم بیگناه هزاره بودند که به دست طالبان کشته شدند. آمرصاحب بعد از ورودش به کابل جنگ های تمام عیار را علیه هزاره ها سازماندهی کرد که سه جنگ اول به نام سیاف ختم شد. در حالیکه سیاف بارها گفته است که سه جنگ اول توسط آمرصاحب سازماندهی گردیده بود که او خبر نداشته است. اما در نهایت جنگهای کابل به مرگ شصت و پنج هزار کابلی و ویرانی قسمت اعظم کابل انجامید. هدف از جنگهای کابل حذف هزاره ها از بدنه سیاست بود. جنگ افشار خونین ترین جنگی کابل بود که به هدایت مستقیم آقای مسعود هزاران انسان بی گناه هزاره قربانی شدند.

امیر اسمعیل خان:

امیرهرات تا مادامیکه امیر حوزه جنوب غرب و والی هرات بود، به تمام ادارت مربوطه دستور داده بود که از فروش زمین برای هزاره ها در حوزه جنوب غرب و به خصوص در ولایت هرات جلوگیری به عمل آمده و حتی محاکم ولایتی حق ندارند که به دعوی حقوقی هزاره ها رسیده گی نمایند. در زمان اقتدار امیر هرات، هیچ دعوی حقوقی هزاره در آن ولایت به فیصله نرسید و تمام معاملات تجارتی و فروش خانه و زمین به روی هزاره ها مسدود بود. بر اساس هدایت اسمعیل خان صدور تذکره هراتی برای هزاره ها ممنوع شده بود تمام معاملات حقوقی هزاره ها ب تعلیق درامده بود. در اوایل سالهای حکومت اسمعیل خان تعدادی از هزاره ها که در نوار مرز زابل و نیمروز زمین خریده بودند و در قریه به نام پشمکه سکنی گزیده بودند بعد از مدتی به دستور امیر صاحب و به فرماندهی خودش چهار صد سرباز به آن قریه حمله بردند و کثیری از اهالی آن دیار را که همگی هزاره ها بودند قتل عام کرده و زمین و دارای شان را به تاراج بردند.

مارشال فهیم:

مارشال فهیم هرچند که خوی و رفتار لاتی دارد اما در تعصب علیه هزاره ها دست کم از دیگران ندارد. جنگ های خونینی را که او علیه هزاره رهبری کرد خون قربانیان آن هنوز نخشکیده است. درست چند ماهی بعد از اینکه معاون ریس جمهور شده بود مارشال برای تداوی در جرمنی رفته بود و برای چهل روز در یک شفاخانه در شهر برلین بستری بود. با استفاده از همان فرصت تعداد قابل توجهی از با سوادن تاجیک تبار را از سراسر اروپا و حتی از امریکا و کانادا به برلین دعوت کرده و در چندین گفتگو با آنها به این فیصله رسیده بودند که از تمام امکاناتی که در اطراف کری ایجاد شده است باید استقاده صورت بگیرد تا مناسبات هزاره ها و پشتونها خراب شود و اختلافات هزاره ها با پشتون تشدید گردد. آنها به این توافق رسیده بودندکه اگر هزاره ها و پشتونها با هم کنار بیایند در آن صورت جای مناسب برای تاجیک ها باقی نمی ماند و بنا براین از تمام امکانات کار گرفته شود تا هزاره ها وپشتون ها در برابر همدیگر قرار گرفته و از این فرصت به نفع تاجیک ها استفاده صورت بگیرد. برداشت آنها این بود که اگر منباسات هزاره ها با پشتون ها خراب شود اوضاع به نفع تاجیک ها می شود. در آن نشست توافق صورت گرفت که عطا محمدنور مورد حمایت قرار گرفته و مزار مرکز اقتدار سیاسی و فرهنگی تاجیک درست شود. بر اثر این توافق خیلی از چهره های راست و چپ تاجیک تبار از اروپا عازم مزار گردیدند و در کنار عطامحمد اقامت گزیدند. در این جلسه نیروهای چپ و راست تاجیک تبار گردهم آمده بودند. لب و لعاب این تئوری این بود که با استفاده از تمام فرصت های ممکن، عرصه برای هزاره ها و ازبک ها در حکومت تنگ تر گردیده تا تنش ها میان هزاره ها و پشتون ها بیشتر گردد.

داکتر عبدالله:

آقای عبدالله در زمانی متصدی وزارت خارجه بود، کمتر هزاره ی توانست که از فیلتر تعصب ایشان عبور نموده و کارمند وزارت خارجه مقرر شود. اصلن دروازه وزارت خارجه به روی هزاره ها بسته بود. حتی کسانی که قبل از ایشان به نمایندگی های سیاسی افغانستان در خارج، راه پیدا کرده بودند، نیز از کار سبک دوش گردیدند. آقای محمد ناطقی نمونه زنده است که سفیر افغانستان در لیبی بود اما در زمان وزارت آقای عبدالله از سفارت سبک دوش گردید. آقای محقق ایشان را در جای دیگری نامزد کرده بود که متاسفانه از طرف داکتر صاحب مورد قبول واقع نگردید. درزمان وزارت داکتر عبدالله هیچ سفیر هزاره تبار معرفی نگردید. داکتر عبدالله در جنگ های کابل نقش مستقیم داشت و بخش اوپراتیفی جنگ را رهبری می کرد. آقای عبد الله سهم مستقیم در کشتار هزاره ها در کابل و بخصوص در قتل عام افشار دارد.

امرالله صالح:

آقای صالح نیز از متعصبین سرسخت شورای نظار می باشد که با ظاهر نرم و ملایم ولی اندیشه بسیار متعصب به هزاره ها نگاه می کند. آقای صالح چند ماه قبل در یک مقاله در بخش پشتوی بی بی سی تمام هزاره ها را مزد بگیران ایران نوشته کرده بود که با واکنش سخت هزاره ها مواجه گردید. آقای صالح در زمانی که ریس امنیت بود، هیچ هزاره ی را در بخش کادر و رهبری امنیت مقرر نکرد و حتی از ورود هزاره ها در بخش های پایین نیز به شدت جلو گیری به عمل ورد. علاوه بر این امر الله صالح در سالهای قدرتش بیشتر از 400 صحفه گزارش علیه رهبران جامعه هزاره به سازمانهای استخباراتی انگلیس و امریکا نوشته است.

عطا محمد نور:

عطامحمد نور که از برکت مخالفت با جنرال دوستم والی بلخ مقرر گردید، تاهنوز که هنوز است بیشترین تعصب را علیه هزاره ها به کاربرده است و بیشترین موانع را برای هزاره ها در ولایت بلخ ایجاد کرده است. در حوزه قدرت آقای نور هیچ هزاره ای در پست های عالی ربته دولتی مقرر نگردیده و طبق هدایت ایشان از حل دعواهای حقوقی هزاره ها جلو گیری به عمل می آید و حتی زمین های که هزاره ها قبلن خریده بودند به اشکال مختلف از از آن ها گرفته شده تا هزاره ها در حاشیه کشانده شوند. آقای نور چند سال قبل عمدا نام یک خیابان را در مزار شریف خیابان امیر عبدالرحمن نامگذاری کرد تا حساسیت هزاره ها را بر افروخته نماید. همه میدانند که امیر عبدالرحمن قاتل هزاره ها بود. آقای نور شرایط زندگی را در حوزه قدرتش برای هزاره ها دشوار ساخت و طوری رفتار کرد که هزاره مجبور به ترک مزار شوند. به دستور آقای نور صدها خانه هزاره در شهر مزار تخریب گردیده و صاحبان آن متواری گردیدند. البته عرصه زندگی برای ازبک ها نیز تنگ گردید که آنها نیز با مشکلات عدیده مواجه گردیدند.

یونس قانونی :

آقای قانونی نیز از متعصبین شورای نظار می باشد که در دوران اقتدار خود بیشترین تعصب را علیه هزاره ها اعمال کرده است. در زمانی که وزیر داخله بود، کمتر هزاره ی توانست که درخواستش را از زیر قلم او تیر کند و در جای مقرر شود. او حتی تعدادی از هزاره ها را که قبلا مقرر شده بودند، از کار برطرف کرده و جای شان را به تاجیک های پنجشیری داد. زمانی که آقای قانونی در وزارت معارف رفت، این سیاست دوام یافت و کمتر هزاره ی در آن زمان توانست که در مربوطات وزارت معارف مقرر شوند. توسعه پروژه های تعلیم و تربیه در هزاره جات با مشکلات جدی مواجه گردید که آقای قانونی به شدت از همکاری با هزاره دریغ می ورزید. آقای قانونی در زمانی که ریس پارلمان بود هیچ هزاره ای را در هیئت اداری پارلمان مقرر نکرد.

داکتر مشاهد:

داکتر مشاهد ریس کمیسیون اصلاحات اداری می باشد. او نیز یکی از متعصبین سرسخت است که از ورود هزاره ها به آن کمیسیون به شدت جلو گیری کرده است. در تمام کمیشنرهای که در آن ریاست کلان کار می کند فقط یک خانم هزاره به نام ملیحه حسن می باشد که آن هم از دست تعصب به ستوه آمده است. داکتر مشاهد تا الحال هیچ هزاره ی را در آن کمیسون حتی از طریق امتحان و رقابت آزاد مقرر نکرده است. اگر برفرض کسی از طریق رقابت و امتحان آزاد هم برنده شود از طرف داکتر مشاهد به اشکال مختلف موانع ایجاد می گردد که در آن ریاست راه پیدا نکند. آقای مشاهد در سالهای که ریس این اداره بوده است هیچ گاهی اجازه نداده است که هزاره ها از مجرای این ریاست وارد ارگانهای دولتی گردد.

این چهره های که بر شمرده شدند، بلا استثنا در حق هزاره ستم کرده اند و با اعمال تعصب در برابر هزاره ها موانع ایجاد کرده اند. هرچند که در ظاهر و درگفتار نرم و ملایم هستند اما در باطن پر از تعصب هستند که عملا نشان داده اند. اینها می گویند که با هزاره ها مشترکات فرهنگی و زبانی و تاریخی داریم. اما واقعیت این است که خودشان به این مشترکات عقیده ندارند و از آن به عنوان یک شعار سیاسی بهره می برند. با این وضعیت اما آقای محقق صاحب، در خدمت داکتر عبدالله قرار گرفته اند که یک بار دیگر سرنوشت هزاره ها با تعصب و بدبختی مواجه بسازند. من نمی دانم که آقای محقق صاحب با کدام منطق انتظار دارد که هزاره ها برای داکتر عبدالله رای بدهند. آنچه که تا حالا گفته شد، این ضرورت را مهم می سازد که هزاره ها باید نسبت به مناسبات خود با با دیگران با چشم باز برخورد کنند و فریفته شعارهای سیاسی نشوند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • این بسیار بی معنی گزارش بود. باید به خاطر زمینه سازی آبادی کشور ، پیشرفت و همزیستی مسالمت آمیز گذشته ها باید فراموش شود. و خاطرات خراب را نباید به نسل های آینده انتقال بدهیم. از این سایت صمیمانه خواهش میکنم که دیگر اینگونه نوشته های تبعیض آمیز نگذارند.

  • این گوساله احمد مضمون را نخوانده میگوید نویسنده نوشته تبعیض آمیز

  • نلسون خان علیزاده بار بار ظلم تاجک در برابری هزاره را یاد کرده و شما میگوید که احمد مضمون را نخوانده . لوده این اگر نوشته تبعیض آمیز نیست بس چیست

  • به نظر بنده مشکل در هزاره ها نیز است. هدفم سیاست مداران هزاره است که خود خواه اند و با هیچ جانبی اعتماد ندارند. نه با پشتون جور می آیند و نه با تاجیک اتحاد میکنند. پشتون با زبان زور حرف می زند و مثال بزرگش کشتن مزاری بود. دلیل اینکه تاجیک ها در دوران ربانی نتوانستند با مزاری به توافق برسند، خود خواهی های بیش از حد مزاری و توقعات بیجای وی در سهم قدرت بود، آن هم در همچو یک شرایط بد امنیتی. نکته مهم دیگر اینکه هزاره همیشه اشتباه کرده. دوست استراتیژیک خود را که تاجیک ها باشند در معملات سیاسی نادیده گرفته اند و از روی کینه و همچشمی بلاخره دوباره با سر خم به دست کمک به سوی پشتون جلاد دراز کرده و پشتون کوچی هم میدانی که چه کرده و خواهد کرد. ایتلاف مزاری با حکمتیار و بعدآ سعی در دوستی با طالبلان. بنآ قبل از اینکه همه را متهم کرد باید اول به اشتباهات خود پی برد و در اصلاح آن تلاش باید کرد.
    با احترام.

  • سلام دوستان عزیز هزاره ها کی انتقاد بالای پشتون وتاجیک میکند کی در برابر هزاره تعصب دارد هزاره ها چی جنایات نکرده در افغانستان ، بر از ایکه ایرانی ها راخوشحال سازد از هیچ جنایات سیاسی ، مذهبی دریغ نکرده هزاره ها چرا از استاد محترم ربانی ، ډاکټر صاحب عبدالله ، اقای قانونی ، اقای نور ، اقای صالح ګیله میکند کی دربرابر هزاره ها تعصب دارد هزاره ها خود اصلاح کند دیګران همه اصلاح هستن چی پشتون است چی تاجیک چی ازبک چی دیګران هزاره ها باید برای منافع ایران در افغانستان هیچ چیز هم انجام نکند ...............................

  • همایون تا جیک یا تاتار روس معلوم نیست کدام بخش از نبشته علیزاده دروغ است انچه این تاتارها درمقابل هزارها انجام داده اند تاریخ زنده است هر هزاره انرا به یاد دارد که قوتهای مسعود تاتار وسیاف وهابی به مردم هزاره حمله کردند وبه ناموس ان تعرض کردند
    تاتار عزیز همه اقوام این سرزمین باهم برادر اند ولی تاتارهای روس به بی اتفاقی اقوام دامن میزنند

  • خود کرده را نه درد است و نه هم درمان چشما از جنایات یک عده هزاره های که سرقدرت بود خبر دارید؟
    ایا همین هزاره ها نبود که رقص مرده را ثبت کرده بودند، ایا این هزاره ها نبودند که سینه زنان و آله تناسیلی مردان اسیر شده تاجیک را میبریدند و برای اسیران میخوراندند ایا این هزاره ها نبودند که در فرق اسیران جنگی میخ میکوبیدند پس از جنایات هزاره ها صحبت شود ده ها جلد کتاب هم نوشته میشود. دیگر بس است هنوز هم شما دنبال پشتون ها هستید نمیدانم چرا؟
    این پشتون ها بودند شما را کافر میگفتند جهاد را علیه شما فرض میدانستند مردان تان را یا میکشند و یا هم غلام میساختند زنان تان را کنیز میساختند و قمیت یک دختر هزاره را در قبایل پاکستان به قمیت 500 کلدار به فروش میرسانیدن تا حال کدام نوع این خیانت ها در مقابل شما را تاجیک ها مرتکب شده است .
    پس شما درست قضاوت کنید از روی کینه های شخصی که دارید نفاق را دامن نزنید جناب علیزاده خان.

  • این جناب نویسنده نجایات هزاره را در مقال هزاره ، در مقال پشتون ، در مقال تاجک ودر مقال دیگر اقوامک شمار وحساب نکرده است مثلیه هزاره ها از آسمان بی گناه نازل شدند ودیگران از آدم وهوا خلق شدند.
    این نوشته ها یک نوع تعصب است

  • شاغلی الفت، نوشته شما فقط و فقط تبلیغات شورای نظاری است و ضمنا ملاهای کثیف تاجیک جهاد بر علیه هزاره را تاکید کرده با جنایت های عبدالرحمن وحشی به قتل و کشتار هزاره ها پرداختند. خدا شما را انصاف دهاد

  • نلسون جان خر من این نوشته را سر تا آخر خوانده ام. باید بگویم که عنوان بسیار بی معنی دارد این گزارش (من از پشتون نمی نالم که تاجیک ناجوان مرد است!) چند نفر از یک گروه اگر خراب بود بر کل دلالت نمیکند. تاجیک یک قوم بزرگ است که در چند کشور آسیایی میانه، ایران و افغانستان فعلا زنده گی میکنند.
    این احمق نوشته که تاجیک ناجوان مرد است. تاجیکها است که بسیار به برادر های هزاره در طول تاریخ خوبی کرده است. و این دوستی و خوبی را در بین مردم در طول این سه دهه جنگ ها نیز مشهود میباشد. چنانکه همسایه ما هزاره ها هستند با هم خیلی ها دوست هستیم ، هیچ کدام مشکلی با هم نداریم
    اگر این عنوان را در نظر بگیریم ناجوان مرد ترین مردم افغانستان رهبران هزاره ها برای هزاره ها هستند چرا که رهبران شان به مردم هزاره چه کاری مثبت کرده اند؟ قبول دارم که بسیار مردم مظلوم بودند و استاد مزاری و محقق بسیار موثر تمام شدند تا از حقوق شان دفاع کنند ولی مقصر خود آن ها در بسیاری از موارد هستند.. همین حالا در ولایات وضعیت مردم شریف هزاره ها خیلی ها خراب است. در مغاره ها زنده گی میکنند ولی رهبران شان در وضعیتی زنده گی مجلل عادت کرده اند. چند سال پیش استاد محقق در تلویزیون آیننه مصاحبه داشت. نطاق برنامه از او پرسید که کدام منطقه دنیا به نظرت زیبا ترین جای جهان است. من انتظار داشتم که نام یکی از مناطق افغانستان را میگیرد ولی در جواب گفت که واشنگتن دی سی
    محقق و سیاف سال ها با هم دشمن بود و در این دشمنی که بسیار تلفات را مردم شریف و مظلوم هزاره متحمل شدند بعد از پیروزی هر دو در دور اول انتخابات پارلمانی هر دو متحد شدند بر علیه یونس قانونی تا سیاف رئیس پارلمان شود که بلاخره موفق نشدند.
    رهبران هزاره هزاران نوع جنایات را در گذشته ها انجام دادند مثل دیگر رهبران قومی از دیگر ملیت ها: که خود اش به نوعی خیانت به هزاره بوده دیگر نمیخواهم از این بیشتر مواردی را متذکر شوم
    خلاصه حال ما جوان ها در صدد تحکیم بخشیدن وحدت ملی هستیم که همکاری رسانه ء همچو کابل پرس? میتواند خیلی ها موثر باشد ما باید از گذشته های تلخ یاد آوری نکنیم و باید از آن درس عبرت گرفته به آینده فکر کنیم. این گونه نوشته غیر از این که بین ملت مسلمان افغانستان تفرقه را باعث میشود دیگر کدام خدمتی نیست. به امید روزی که ما دیگر به فکر قوم و ملیت خود نباشیم و هر تبع افغانستان ملی و و افغانستانی فکر کند.

  • من تاجیک تمام عیار واصل کابلی استم وهزاره های خود را همیشه دوست داشته ام و بیش از نیم قرن قبل یک تعداد از هزاره های نو وارد را به کابل که بیچاره ها بسیار به شهر نابلد بودند به خانه مان جا میدادیم ونوازش میکردیم وهیچگاهی آنها را به نظر بد نمی دیدیم وحتی پدرم برای آنها پول وسرمایه داد و دکانهای ما را ئر نفس شهرکابل به اختیار آنها گذاشت تا کار نماییند و بعدا هرکدام آنها مالک زمین ها وخانه ها در هزاره جات وکابل شدند و حتی متمول تر از ما شدند.
    لطفا میان تاجیک وهزاره جنگ نه اندازید وسخنهای پوچ وبی معنی واوغان ملتی و طالبی نگویید. شرم باد برشما باین تبلیغات میان تهی و نفاق افگنانه وبی معنی تان.

  • تاجیک ناجوان مردنیست بلکه رهبران تاجیک، هزاره، پشتون و غیره دیگر اقوام ناجوان مرد استند. همه شان اول به قوم خود خیانت کردند سپس به دیگر اقوام و مردم افغانستان . جنگ ها و نوکری های شان برای خارجی ها قابل یاد آوری است. نسل های آینده همچنان متضرر میشوند. وحدت ملی ضرورت اجتماعی ما است. و کشور های همسایه ما را مثال میدهند و وحدت خود را بیشتر تحکیم میکنند ولی ما را ببین که گپ ها پوچ و بی معنی گذشته را یاد آوری میکنیم افسوس....صد افسوس....
    متاسفانه که تنها ناجوان مرد گفتن برای شان کم است که آنها بسیار پست افراد تاریخ کشور ما هستند.

  • (من از قومی دیگری نمی نالم که هزاره ناجوان مرد است!)
    نویسنده محترم لطفا از کارکرد های این سه عزیزتان هم یاد اوری کنید که این ها به حق دیگر اقوام چه ها کردند و ملت شریف و مظلوم هزاره را به چه چهره خشن معرفی کردند برای هر کدام فقط دو جمله یاد آوری کنید.
    1-علی سرور گنکس
    2- کچک
    3- شفیع دیوانه

  • من فقط همین قدر به پشتون ها و تاجک ها میگویم که یک ضرب المثل عامیانه است که میگویند:
    (هزاره را که روی دادی بوی دامادی میدهد).
    از همین هزاره ها معاون رییس جمهور است،وزیر است،رییس است،جنرال است و همینطور در دیگر ارگان های دولتی.
    آیا چقدر بلوچ و پشه یی و نورستانی و دیگر اقوام در صدر دولت قرار دارند؟
    آیا چقدر هزاره در زمان ظاهر شاه و داود خان در مقامات بلند دولتی بودند؟
    شما باید مدیون پرچمی ها باشید که اولین مرتبه کشتمند را به صفت صدر اعظم مقرر کرد.
    قبل از آن خود تان در کابل تشناب ها را پاک میکردید و خانم های تان در خانه های مردم کالا شویی میکردند.

  • بلی واقعیت مسلم است انچه مسعود بز ریشک زنچو جنک انداز بدون پابند به هیچ اخلاق مردانگی وسیاسی که داشت بجز از شیطنت وجنگ افروزی دیگر کدام انسانیت در وجدش سراغ نمیشد بالاخره خودش قربانی سگ جنگی و ناجوانمردی خود شد. و نکند که محمد محقق هم دراین روز ها نقش تشیع درباری و سگ زاده گان معامله گر عرب نماها ی تشییع را بازی میکند گاهی در محفل روضه خوانی سیدفاضل مزدور ظاهر میشود گاهی هم در محفل روضه خوانی سید کچک مزدور سید کا ظمی بچه بیریش مسعود ظاهر میشود.

  • بلی واقعیت مسلم است انچه مسعود بز ریشک زنچو جنک انداز بدون پابند به هیچ اخلاق مردانگی وسیاسی که داشت بجز از شیطنت وجنگ افروزی دیگر کدام انسانیت در وجدش سراغ نمیشد بالاخره خودش قربانی سگ جنگی و ناجوانمردی خود شد. و نکند که محمد محقق هم دراین روز ها نقش تشیع درباری و سگ زاده گان معامله گر عرب نماها ی تشییع را بازی میکند گاهی در محفل روضه خوانی سیدفاضل مزدور ظاهر میشود گاهی هم در محفل روضه خوانی سید کچک مزدور سید کا ظمی بچه بیریش مسعود ظاهر میشود.قابل ذکر است که تاجک های شریف هم وجود دارد و حقیقت بین ولی این عمدتاپنجشیری ها و شواری نظاری ها به ملت امتحان خودرا داده اند. با احترام ولی

  • بلی واقعیت مسلم است انچه مسعود بز ریشک زنچو جنک انداز بدون پابند به هیچ اخلاق مردانگی وسیاسی که داشت بجز از شیطنت وجنگ افروزی دیگر کدام انسانیت در وجدش سراغ نمیشد بالاخره خودش قربانی سگ جنگی و ناجوانمردی خود شد. و نکند که محمد محقق هم دراین روز ها نقش تشیع درباری و سگ زاده گان معامله گر عرب نماها ی تشییع را بازی میکند گاهی در محفل روضه خوانی سیدفاضل مزدور ظاهر میشود گاهی هم در محفل روضه خوانی سید کچک مزدور سید کا ظمی بچه بیریش مسعود ظاهر میشود.قابل ذکر است که تاجک های شریف هم وجود دارد و حقیقت بین ولی این عمدتاپنجشیری ها و شواری نظاری ها به ملت امتحان خودرا داده اند. با احترام ولی.این عمل نو به قدرت رسیده گان تاجک ها باعث بر بادی وطن در سه دهه گذشته بود

  • بلی واقعیت مسلم است انچه مسعود بز ریشک زنچو جنک انداز بدون پابند به هیچ اخلاق مردانگی وسیاسی که داشت بجز از شیطنت وجنگ افروزی دیگر کدام انسانیت در وجدش سراغ نمیشد بالاخره خودش قربانی سگ جنگی و ناجوانمردی خود شد. و نکند که محمد محقق هم دراین روز ها نقش تشیع درباری و سگ زاده گان معامله گر عرب نماها ی تشییع را بازی میکند گاهی در محفل روضه خوانی سیدفاضل مزدور ظاهر میشود گاهی هم در محفل روضه خوانی سید کچک مزدور سید کا ظمی بچه بیریش مسعود ظاهر میشود.قابل ذکر است که تاجک های شریف هم وجود دارد و حقیقت بین ولی این عمدتاپنجشیری ها و شواری نظاری ها به ملت امتحان خودرا داده اند. با احترام ولی.این عمل نو به قدرت رسیده گان تاجک ها باعث بر بادی وطن در سه دهه گذشته بود.باید واقعیت تلخ را بیان نمود نه پنهان

  • بلی واقعیت مسلم است انچه مسعود بز ریشک زنچو جنک انداز بدون پابند به هیچ اخلاق مردانگی وسیاسی که داشت بجز از شیطنت وجنگ افروزی دیگر کدام انسانیت در وجدش سراغ نمیشد بالاخره خودش قربانی سگ جنگی و ناجوانمردی خود شد. و نکند که محمد محقق هم دراین روز ها نقش تشیع درباری و سگ زاده گان معامله گر عرب نماها ی تشییع را بازی میکند گاهی در محفل روضه خوانی سیدفاضل مزدور ظاهر میشود گاهی هم در محفل روضه خوانی سید کچک مزدور سید کا ظمی بچه بیریش مسعود ظاهر میشود.قابل ذکر است که تاجک های شریف هم وجود دارد و حقیقت بین ولی این عمدتاپنجشیری ها و شواری نظاری ها به ملت امتحان خودرا داده اند. با احترام ولی.این عمل نو به قدرت رسیده گان تاجک ها باعث بر بادی وطن در سه دهه گذشته بود.باید واقعیت تلخ را بیان نمود نه پنهان....

  • بلی واقعیت مسلم است انچه مسعود بز ریشک زنچو جنک انداز بدون پابند به هیچ اخلاق مردانگی وسیاسی که داشت بجز از شیطنت وجنگ افروزی دیگر کدام انسانیت در وجدانش سراغ نمیشد بالاخره خودش قربانی سگ جنگی و ناجوانمردی خود شد. و نکند که محمد محقق هم دراین روز ها نقش تشیع درباری و سگ زاده گان معامله گر عرب نماها ی تشییع را بازی میکند گاهی در محفل روضه خوانی سیدفاضل مزدور ظاهر میشود گاهی هم در محفل روضه خوانی سید کچک مزدور سید کا ظمی بچه بیریش مسعود ظاهر میشود.قابل ذکر است که تاجک های شریف هم وجود دارد و حقیقت بین ولی این عمدتاپنجشیری ها و شواری نظاری ها به ملت امتحان خودرا داده اند. با احترام ولی.این عمل نو به قدرت رسیده گان تاجک ها باعث بر بادی وطن در سه دهه گذشته بود.باید واقعیت تلخ را بیان نمود نه پنهان....

  • سلام دوستها
    اګر بګویم که برادران هزاره از همه چیز محروم هستند ، و اکنون هم حقوق شان پایمال است . این به نظرم درست نیست!
    آنها در پست های بلند دولتی قرار دارند معاون رییس جمهور ،والی ، وزیر ورییس وغیره
    اما بلوچ ها هم جزی همین جامعه افغانستان هستند و بیشتر شان در ولایت نیمروز زندګی می کنند اما ما در نیمروز رییس نداریم که بلوچ باشد ، والی نیمروز بلوچ نیست ، وکلایی پارلمان بلوچ نیستند و از وزیر بودن خو هیچ توقع هم نیست

  • این کابل پرس? که است خودش چوچه پنجابی است همه روزه نفرت در بین مرد کشت میکند. اگر تو بسیار پول دار هستی بیا یک چند یتم بیوه هزار را در ورس بامیان کمک کن و آنها را از مرگ نجات دهد. این منابع را که صرف مکنید از کجا کردی همتی خودت خاین این ملت هستی لعنت برتو پنجابی.

  • شما اولاد های قوم بی تاریخجتهای سیگوین که فعلاً تاجیک نامیده میشوید.هزاره ها با عبدالرحمن وارباب انگلیسی اش جنگیده بودند واگر کمک های مالی تسلیحاتی واستخباراتی انگلیس ها به مزدور دست نشانده شان نبود هزاره ها عبدالرحمن ودیگر کوچی های وحشی اش را به جهنم روان کرده بودند.ولی شما اولاد های قوم بی تاریخ جت چی بودید؟؟؟؟غلام بچه ومرده گاو در بار ظاهر خان ونادر خان.ودرجنگ های سقاوی جنوبی ها زنان شوهر دار وبی شوهر شما جت ها را برد واز آن یک نسل دورگه بوجود آورد که عبدالله عبدالله بی پدر حرامی از نمونه آنها است.دهان کثیف وبویناک تانرا بسته کنید وگرنه سوانح تانرا بیشتر از این از زیر خاک می کشم اولاد های کثیف واوباشان دزد وچور وچپاول گر که همه دار وندار مردم کابل را دزدیددید.

  • عبدالله خان نام خدا شگوفه كردى يك دم كمبود دارى، هـوش كنى از اين زياد قر نزنى ورنه كل دنيا را بوى ميگرد.

  • برادر عزيز عليزاده تبليغاتى انتخاباتى را بسيار وقت شروع كردى، چون هـدف مشخص را مورد شكار قرار دادى ،من باورم ندارم كه گرو هـا ى قومى ديگر آش بهـتر از تاجكان پخته باشند حال اين كه چرا تنهـا تاجكهـا! ميدانم تو هـم از يك طريقى بايد زنده گى كنى اما نآن پيدا كردن طريقه هـاى ديگر هـم دارد.

  • آقای نویسنده واقعیت ها را نوشته است. بناء به ګزارشها، مسعود او جاسوس چندطرفه درملاقاتی با طالبان به آنها ګفت که هزاره ها را از پا در آورند و بعدا او حاضر است که شهر کابل را برایشان تخلیه کند. آنها نیز احمق بودند، با هزاره ها زدند که هر دو طرف قربانی دادند و درنتیجه مسعود سګ باز هم بازی ای را انجام داد که با استفاده از سیاف در مقابل هزاره ها انجام می داد. قسمیکه تذکر داده شده بسیاری اوقات جنګ ها بین سیاف و هزاره ها را نیز شورای نظار آغاز میکرد که در نتیجه به هزارها مردم بی دفاع هزاره و پشتون قربانی جنګهای مذکور شدند.

  • دوست بی نام و نشان،
    می توانی مرا تاتار بنامی یا روس و یا جرمن. ولی این مشکل را حل نمی کند. واقعیت، واقعیت است. جنگ هم جنگ است. من نمیگویم که خون نریخته و خانه ها ویران نشده. این طبیعت جنگ است و در افغانستان متاسفانه همیشه چنین بوده. در جنگ داخلی همه طرف ها به هم ضربه زدند و ضربه بزرگتر را مردم عام متحمل شدند. من در بخش اول اشتباهات را نوشتم. بیایید از این اشتباهات درس بگیریم. هزاره و تاجیک هردو ملت های برادر اند و تنها با درک بهتر از یکدیگر و اعتماد دوجانبه میتوان موفقیت های زیادی را نسیب ملت های خود کنیم. پیروزی ما وابسته به وحدت و کار مشترک ما میباشد. ما نسل جوان از اشتباهات پدر های مان باید بیاموزیم. برای این کار باید از واقعیت ها خود را آگاه سازیم و وقایع را از زاویه های مختلف و بزرگتر مطالعه نماییم. در هر معامله سیاسی باید منافع دراز مدت ملت های مان را مد نظر بگیریم. دشمن مشترک خود را بشناسیم. دوستی با حکمتیار، ملا عمر کور و ملا عمر های نکتایی پوش فعلی به جز خود کشی و حماقت چیز دیگری نیست. دشمن مشترک ما به هر نوع تلاش دارد تا تفرقه اندازد چون از وحدت ما بیم دارد. با زور یا زر، با بفرقه یا تملق یا توهین تلاش میورزد تا از وحدت فکری ما جلو گیری کند. ما باید بالاتر از دین و مذهب و قوم و ملیت فکر کنیم. در اینجا هم دشمنان داخلی در تلاش تفرقه افگنی هستند و هم دشمنان خارجی. هر کدام دنبال منافع خود هستند. به امید روزی که جوانان هزاره درک درست سیاسی پیدا کنند و کینه و کدورت را دور کنند و همه با هم در یک افغانستان زیبا و عاری از برتری جویی های قومی زندگی کنیم.

  • BALE AQIQAT IN AST MAN BO SARDAR MOHAMMAD MOFEQ ASTAM , TAJIHA BUZERGTARIN HYANAT RA BA AQE AZARA WA TURK AFGHANISTAN KARDAN , BAYAT KE OSTAT MAQIQ IN RA BDONAT

  • Een Aqiqat hast. Tajik ha amish hawaze Ariaye ra mekhwanand wa hama qurban Hitler wa nejade Ariaye hastant. Tajika ha hamish feker mekonand ke markaze Culture donja mebashand. Hameen Tajaik ha dar Kabul ba hazara ha dashnam medadan wa medehand. Pashtun agr qodrat talab hast, hama betauri tajik facist nest. Haja shoma jak dashname ba pashtu ba hazara ha meshenasin? Hama ba farsi az hazra mush khor ta hazra een wa ahan wojood darad. Pashtun zamin mekhwahad wa tajik jaan. Hossain

  • LANAT BA SHOMA MARDOMI NADANI BEAQOL MARDOMTAN DAR CHI HALDARAD DAR TAMAMI DONYA NALAN SARGARDAN MEGARDAND BEWATAN BEKHANA SHOMA BEGAIRAT HAI BENAMUS FAQAD DAR GAMI TAJIK CHI KARD PASHTON CHI KARD UZBAK CHI KARD HAZARA CHI KARD DONYA RA BIBINED MARDOMI DONYA RA BIBI NED DAR KJA RASIDAAND SHOMA MUSLI SAG WA SHGAL BAINI KHOD JANG DARED DAR BARAI YAGAN CHIZI KHOB NAWESHTA NAMETAWANEDBARAI SHOMA FAQAD HAMAN TALIBHA KHOB AST KI HAMAI SHOMARA SAR BIZANAD IN BAR AGR AMRIKA BARAYAD PAKISTAN BIGIRAD NA NAMI AZ UZBAK MEMANAD WANA AZ TAJIK HAZARA PASHTON WA GAIRA GIF,JPG,PNG

  • پشتون مثل مرد روی در روی میزند. اما تاجکها مثل ایرانیها عمل میکنند.همه این اقایان خنجر را در دوستی به ادم میزنند.

    ربانی و مسعود و صالح و عطا و بینی کچالو نوکران ایران هستند و بودند. ایران فاشیسترین مملکت این دنیاست.
    مسعود تنها نتوانست وارد کابل شود و تنها نتوانست هزاره ها را در کابل شکست بدهد. بیشتر از سه سال مناطق هزاره نشین را بمب باران کردند و مردم غریب را قتل عام کرند. افرین به شفیع دیوانه و سرور گنگس که از ناموس و خانه هزاره دفاع کردند. و اگر باز کسی سر خانه هزاره امد من هم دیوانه میشوم و از خانه و ناموسم دفاع میکنم. برادران تاجکی که در جنگهای دهه هفتاد شرکت داشتند خودشان خوب میدانند که کی علاقهمند جنگ بود. امر صاحبشان مسعود و ملا ربانی میخواستند با جنگ حکومت کنند. اما نتیجه اش را دیدند. بینی کچالو به زودی از مریضی شکر میکفد به امید خدا و دیگرانشان حاشیه نشین خواهند شد. برادران تاجک اگر دو روی نمیبودند شاید حالا چنین روزی را نداشتند. خوش بودند که وزارت دارند اما در سیاست به پشتونها نمیرسند. پشتونها برادران تاجک را چنان بازی دادند که خودشان هم نفهمیدند.

    در افغانستان تا قوم سالاری باشد هیچ وقت ارامی نخواهد امد. در افغانستان تا استعداد ها بدون در نظر داشتن قوم و جنس و مذهب در سطر امور نیایند ارامی نخواهد امد.

  • سایت کابل پرس? اگر میخواهد مردمی خودراثابت کند هرکسی مقاله برای سایت روان کند باید مشخصات خودرا بنویست درغیر آن فاقد اعتبار است

  • به عنوان یک هزاره بسیار متاسفم که هر بی سر و پایی این چنین زیر نام قوم بیچاره هزاره به اقوام دیگر و مخصوصا مردم همزبان و هم فرهنگ و شریف تاجیک توهین می کند.

    واقعا آدم می ماند که با این قسم آدمها چه کند و چه بگوید. فقط برای شان عقل سلیم آرزو می کنم.

  • بیچاره احمد شاه مسعود پنجشیری زاده سیاست بلد نبود انچه خصلت ذاتی اش بود یعنی شیطنت جنگ اندازی وجنگ افروزی و گریز مثل بز ازینجا به انجا نه کدام ستراتیجی مشخص داشت ونه اهل تاکتیک بود فقط نتجه جنگ های پوچ و بی معنی همین پوچ کله بود که کابل ویران شد و طالبان در کابل حاکم وخود این پوچ کله هم به سزای اعمال قتل بیگناهان وویرانی خانه هایشان رهسپار جهنم گردید.و همین سیاست پوچ و تماشا گر حمله طالبان به مزار بود که فکر میکرد دوستم سقوط کرد تنها پادشاه افغانستان همین کله خشکک مسعود میشود خبر نداشت که ساحه مقاومت محدود وبالاخره چوب به کونش خودش میرود که تا بیخ رفت .نتیجه سیاست های خام نو بدوران رسیده تاجک ها بود که همه میبینید اهسته اهسته بالاخره مجبور به ترک کامل صحنه قدرت وسیاست باقیمانده این پنجشیری هم بزودی خواهد شد.

  • وقتی که ما حقیر میشویم!

    یک = سال های پار؛ در یک گرد همایی سنتی- قبیله یی ( لویه جرگه ) جناب کرزی با غرور و اعتماد به نفس کامل از شیر بودن " خود و ملت افغان " داد سخن به میان آورده بود...! خوب یادم هست که تعداد زیادی از دوستان در دنیای مجازی و رسانه ها، چنین ادعا از جانب آقای کرزی را به استهزا گرفته و بر وی بر تابیده بودند... همان گونه که از قدیم ها گفته اند،« اش مرد ها دیر پخته میشود و... که در صورت باژ گون شدن قافله، نا مردان و نا مردمان دهر نیز گاه چه آش های دهن سوزی برای خلق الله که تدارک نه میبینند..» حال بعد از گذشت قریب به دو سال جناب کرزی و حامیان قبیله یی وی در بدنه حاکمیت کابل، در پروسه انتخابات ریاست جمهوری سال 2014 به انسان های دور و نزدیک، به خودی و بیگانه ها، و در یک کلام " به همگان " عملا به اثبات رساندند که قبایل حاکمیت ساز « افغان ها » در این سرزمین همچنان ( شیران؟؟) بلا وقفه، در این بادیه نا مردم، و نامرد پسند میباشند..
    از دیگر مسایل و معاد لات یکه تازی ها و استبداد قوم غالب و حاکمیت ساز « افاغنه» در این سرزمین، بنا بر عدم گنجایش این مقاله اگر بگذریم، در ثنا ریوی مضحک، تلخ، و شرم آور تاریخی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده اگر به دقت نظر بیندازیم، دیده میشود که در حقیقت، این ایل و تبار جناب کرزی هستند که همچون شیران در میدان کارزار انتخاباتی قد علم نموده اند. دیگران همچون خس و خاشاک ی اند، آویخته بر یال و کوپال این شیران، که در نماد از معاونیت های سمبلیک، خود و خلقی را به حقارت تاریخی بر کشیده اند! در پروسه انتخابات سال 2014 میلادی، ( افغان ی ) در جلو، هزاره و تاجیکی ریشش در دم این افغان گره خورده، تصویر از پروسه انتخابات مضحک و از پیش مشخص شده یی را به ترسیم گرفته اند..هر.گاه اگر در ترکیب اولیه کاندید های ریاست جمهوری سال 2014 دقت گردد؛ دیده میشود که از تبار آقای کرزی کی؛ و کی ها نیستند که شوق پوشیدن ردای سلطنت در این سرزمین را در سر نه میپرورانند؟! با چنین وضعیت؛ آیا نباید چنین پرسش تاریخی را مطرح کرد!:« آیا در سرزمین افغانستان انسان و انسانیت به سلاخی گرفته نه شده است.؟!» گیریم تمام نامزدان« افغان تبار» کاندیتاتوری سال 2014 در افغانستان انسان های شریف و مستعدی میباشند...!« آیا استعداد و شرافت رئیس جمهور شدن و... تنها در دامن قبایل افغان ممکن، مقدور و عملی میباشد؟»

    ( کدام پتانسیل و قوه بالفعل، حتی به شترچران قبیله افغان شهامت ادعای رهبریت جامعه و ملت افغانستانی را تا به سر حد ادعای ریاست جمهوری در این کشور و سرزمین را به افاده میگرد؟!)

    دو= در عصر کنونی، که گویی میراث داران تمدن و فرهنگ تاریخی ملت فارس در سرزمین افغانستان « بخصوص لایه های دانش آموخته و روشنفکر آن » به آگاهی و خودباوری تاریخی نایل گردیده اند. در گفتگو ها و دیالوگ، همگان اعمال ستم و استبداد تاریخی از جانب امیر عبدالرحمن خان، نادر خان و.. را به نقد گرفته و محکوم مینمایند. قیام و مبارزه خونین ملت فارس، بخصوص هزاره ها، در قبال استبداد قاطع و بی رحم حکام افغانی را یک امر بر حق و داد خواهانه تاریخی به می پندارند..! اما در عمل همین جامعه و لایه های به خود باوری رسیده امروزی « ملت فارس» کاملا در راستای تامین آیدیای تاریخی پدر استبداد افغانی عبدالرحمن خان، نادر خان و... اقدام های موثر، کار ساز، و مانده گار تاریخی را در راستای پی ریزی سنگ بنای افغانیزه سازی این ملت و جامعه به فعلیت بر میتابند... مگر امیر عبدالرحمن خان، نادر خان، ظاهر خان و داود خان و... از ساکنان بومی غیر افغان این سرزمین چه چیزی را خواهان بوده اند؟! تلاش و قتل عام های شاهان افغانی مگر ماسوای هدف ایجاد و شکل گیری حاکمیت افاغنه، و ملت سازی افغانی در این سرزمین بوده است؟! ملت« فارس» در قبال کدام خواستگاه استبداد تاریخی امیر عبدالرحمن خان ( نه ) بزرگ و خونین تاریخی را به فریاد بر گرفته بوده اند؟ آیا نسل کنونی ما به خود باوری دست یازیده اند؟ یا این که در یک خود کشی، و اصالت کشی خفت بار تاریخی، در تبانی با تحقق اهداف و آرمان های امیر عبدالرحمن خان در تکاپو و تلاش میباشند! آیا خاستگاه امیر عبدالرحمن خان، ماسوای تحکیم حاکمیت افغانی، و ایجاد جامعه و ملت افغانی در سرزمین خراسان بزرگ و ایران تاریخی بوده است؟! «... آری! روشنفکران تاریک اندیش و ارتجاعی، فرصت طلب و ابن الوقت، چو تار و معامله گر، و... درد بزرگ تاریخی ملت، جامعه، و عصر مان به حساب میروند..! چنین روشنفکران؛ این در حقیقت همان روبهان جلو دار گرگ اند، که نقش تاریخی خویش را در راستای به اسارت وا داشتن خلق و ملتی ایفا مینمایند... ایکاش مادران مان چنین پارازیت های اجتماعی- تاریخی را کمتر و کمتر به زایش بگیرند...!»

    سه = جغرافیای استبداد؛ این در حقیقت همان سرزمین و محدوده مرگ میباشد! مرگ انسان و انسانیت، این همانا اصلی ترین پیامد استبداد، در جامعه اسیر در چنگال استبداد میباشد. و افغانستان؛ سرزمین وا مانده در اسارت استبداد« قبیله و مذهب! » پیامد بیداد بیش از چندین سده استبداد قبیله و مذهب؛ افغانستان امروزی را به ارمغان آورده است! و افغانستان؛ این سرزمین که در ان انسانیت به سلاخی گرفته شده، و محیط آن جغرافیای گورستان تاریخی را به تصویر بر کشیده است... افغانستان سرزمین رنج، سرزمین آواره گی ها، سرزمین تریاک و ترور و......و؛ افغانستان عقیم و عزا دار در سوگ عدم موجودیت مردان و زنان تاریخ ساز..! افغانستان سرزمین و محیط مرده گان!
    محیط مرده گان،این در حقیقت همان محیط گورستان بوده، که تلاقی این دو امر « مرده و گورستان» بازتاب از سکون و مرگ میباشد. وقتی انسان و انسانیت میمیرد، محیط دستخوش زایش و نمو هرزه گونه ها گردیده، و در نهایت این خس و خاشاک اند که از سینه مکان سر بر تابیده در بستر زمان به جلوه گری بر میتابند..! محیط مرده گان را تحرکی نیست؛ امیدی نیست و شوقی برای زنده بودن و زنده گی کردن در نهاد و بطن ان به چشم نه میخورد.
    وقتی ملتی حقیر میگردد، غرور و شرافت انسانی در نهاد جمعی ان رو به مردن میگذارد. و آن گاه، بادیه، جولانگه روبهان اندو و مرغ دزدان و معامله گران حقیر و دون صفت، که از نهاد جمع در تجسم از قهرمانان تاریخی، « رهبر، بابا و..» به ظهور بر میتابند... در پیوسته گی مستدام لبه های خشن و بی رحم استبداد، این انسانیت است که به قربانی گرفته میشود!
    وقتی انسانیت میمیرد؛ این خیل از کفتار و شغال اند که بر مسند حاکمیت (مطلق) و تغیر ناپذیر، تکیه میزنند. آنگاه حاکمیت، قانون و ضابطه ها، همه و همه کفتار گونه و " شغال ی " تبلور یافته، و حاکمیت ی در سطح منطقه و جهان در/ فساد و تبه کاری/ خویش در مقام نخست، به ظهور مینشیند.! استبداد پیوسته، بی رحم ، و نفس گیر« مذهب و قبیله،» خرد و عقلانیت را به اندرون جامعه افغانستانی به فنا برده است! جامعه ماسوای خرد و عقلانیت، کتله انسان های « حقیر» و مرده یی بیش نبوده، که در پوسیده گی خویش، گاه حتی محیط و فضا جهان ماحول خویش را به گندیده گی و سکون باز میدارند..!
    « ...و این چنین ما حقیر میشویم! و حقارت مان در سطح و ابعاد ملی و بین المللی بر حیات و زنده گی مان بیداد مینماید... و چنین است که زنده گی ، حیات، حیثیت و وقار تاریخی و ملی مان در " چنبره « دست » شترچران " ها رقم میخورد!

    چهار = وقتی که ما حقیر میشویم، در پرتو از حاکمیت فاسد ترین ها تن به زبونی و ذلت میسپاریم. استبداد را با تمام تعفن و گندیده گی مرگ بار آن پذیرا گردیده، و همچون دسته های تهی از/ شعور و شرف/ در برابر ان به زانو در افتاده، و سر به تسلیم بر میتابیم... وقتی ما حقیر میشویم؛ حقارت مان در کوچک بودن مان، و در کوچک اندیشیدن مان، و در پروریدن روح دریوزه گی در جان و تن، و روح و روان مان به تبارز مینشیند! حقارت مان در پیوستگی از واقف نبودن های ما است! واقف نبودن از موقعیت و جایگاه تاریخی« خلق و ملت» مان...! در پرتو از چنین حقارت ها است، که حمار گونه، سر بر استان استبداد تاریخی فرود آورده، و در رقابت های مضحک،برای سواری دادن به ارباب ستم اعلان آماده گی مینماییم!...و استبداد سوار بر گرده ها مان، همچنان بر فراخنای تاریخ ملت و جامعه مان میتازند! شرم و ننگ تاریخی نثار ما و نسل مان باد...!!! « در امر سواری دادن؛ این همان حمار گونه ها هستند که بار قصور خویش را بر دوش میکشند> زیرا؛ هر گاهی آنان، اگر در چهره و نماد از انسان بودن به درون جمع ظاهر گردند، کسی را یارای سواری گرفتن از ان ها نه خواهد بود!!»

    پنج = امر تحقق عدالت در جامعه استبداد زده افغانی این نیست که ستم دیده گان در موقعیت های همچون " معاونیت " به گونه سمبلیک، تشریفاتی، و نا کار آمد آن در کنار " سردم داران افغان " این بانیان و میراث داران حاکمیت استبدادی در افغانستان قرار بگیرند! بلکه عدالت آن گاهی بر پیکره فرسوده و تشنه به عدالت جامعه افغانستانی جاری خواهد گردید، که ارباب ستم و بانیان آن از اریکه قدرت استبدادی تک محوری و مملو از نیرنگ تاریخی به زیر آمده، و در کنار عدالت پیشه گان بومی این دیار صادقانه در امر شریف مرهم گذاری بر زخم های تاریخی این ملت رنجدیده همت بگمارند!
    امر تحقق عدالت اجتماعی در این نیست تا در برنامه های خیمه شب بازی امر انتخابات ریاست جمهوری، ریش مان در پست های " معاونیت " بر دم فلان « زی » گره زده شود..! امر تحقق عدالت در این است تا ملت و جامعه افغانستانی افتخار و عزت و اقتدار تاریخی خویش را باز پس یابند..! و این امر ممکن و مقدور نخواهد بود؛ مگر آن که روشنفکران متعهد و مسئولیت پذیر تاریخی این خطه، لوا و درفش کاویانی دیگر بر فراخنای تاریخ این دیار بر افرازند!

    ...و سخن پایانی! =

    ایجاد و تشکل جبهه یی از روشنفکران متعهد و باور مند به امر مبارزه در راستای زدودن غبار ستم و استبداد تاریخی از فضا میهن، سرزمین، و رخسار خلق مان، و باز ستانی هویت و اقتدار تاریخی ملت فارس، پدیده اساسی نیاز مندی تاریخی عصر و زمان مان میباشد! ایجاد فضای نقد، تحلیل و گفتمان در قالب نشریات، تار نما و رخ نما، به عنوان پتانسیل و آلترناتیو، همچون زبان گویای جبهه روشنگری نسل ما ، و ایجاد فضای باور، و " حس نیاز مند ی به همدلی " میان ملت فارس در افغانستان "،ماسوای مذهب، قبیله و منطقه، از اولویت های دیگر تاریخی نسل مان محسوب میگردد! تشکل و همسویی در راستای زدودن درد های تاریخی ملت و جامعه ما، و راه اندازی حرکات مدنی و ایجاد حلقات روشنگری و... در نهایت سعی در روند پرورش کیش شخصیتی رهبر، و رهبر سازی از میان نخبه گان و سیاست پیشه گان " متعهد " آزموده شده " و دلسوز " گزینه دیگری از مسئولیت های تاریخی روشنفکران عصر کنونی مان میباشد... در راستای ایجاد همدلی و باور در میان ملت فارس، صادقانه باید گام برداشت. با تمام سنگ اندازی ها ی دشمنان آگاه و هوشمند تاریخی، و دوستان نا اهل و چموش، و یا فروخته شده گان خودی، با توکل و توسل به خداوند بزرگ، به مبارزه پیگیر و هدف مند ادامه داده و ان را توصعه باید بخشید....!

    آنلاین : http://loman1.blogfa.com

  • نويسنده پر از كينه. اين چند تا جلاد غير هزاره اما شيعه انوري. جاويد .... انان هيچكاه نگفته اند كه نماينده هزاره ها اند،قدرتمندان حاكم يا گروه از خود بيخود پنجشيري نيز ادعا نكرده اند كه ايشان سران هزاره استند ،اينان متحد يك ديگر بودنند در بخش هاي نچندان مهم نصب شده بودند از تعين خود، راضي هم نبودند!سياست بلد بودند خود و يك تعداد مرزمشانرا بشمول چند تاهزاره چند روزي در امان نگه داشتند،كاري بدي هم نكردند ،حزب و گروه شان جدا بودچرا باپوچ مغز بنام مزاري يك جا ميشدند؟مگر از زير دستان و قوم او بودند؟غلام او بودند؟حرف اخر اين كه به ناحق به تاجك تاخته اي ،تاجك به چار تا درذ پنجشيري خاصه نميشود!تاجك كابل تاجل شمال تاجك غرب .....مثل تاجك انسان و مسلمان كمتر پيدا خواهي كرد.

  • جناب نویسنده در آغاز مدعی است که هیچ ادعایش درین مقاله بی سند نیست ولی پرسش این است که سند این ادعاهایش را چگونه به خواننده ها اثبات میکند آنجا که میفرمایند:

    (مارشال فهیم هرچند که خوی و رفتار لاتی دارد اما در تعصب علیه هزاره ها دست کم از دیگران ندارد. جنگ های خونینی را که او علیه هزاره رهبری کرد خون قربانیان آن هنوز نخشکیده است. درست چند ماهی بعد از اینکه معاون ریس جمهور شده بود مارشال برای تداوی در جرمنی رفته بود و برای چهل روز در یک شفاخانه در شهر برلین بستری بود. با استفاده از همان فرصت تعداد قابل توجهی از با سوادن تاجیک تبار را از سراسر اروپا و حتی از امریکا و کانادا به برلین دعوت کرده و در چندین گفتگو با آنها به این فیصله رسیده بودند که از تمام امکاناتی که در اطراف کری ایجاد شده است باید استقاده صورت بگیرد تا مناسبات هزاره ها و پشتونها خراب شود و اختلافات هزاره ها با پشتون تشدید گردد. آنها به این توافق رسیده بودندکه اگر هزاره ها و پشتونها با هم کنار بیایند در آن صورت جای مناسب برای تاجیک ها باقی نمی ماند و بنا براین از تمام امکانات کار گرفته شود تا هزاره ها وپشتون ها در برابر همدیگر قرار گرفته و از این فرصت به نفع تاجیک ها استفاده صورت بگیرد. برداشت آنها این بود که اگر منباسات هزاره ها با پشتون ها خراب شود اوضاع به نفع تاجیک ها می شود. در آن نشست توافق صورت گرفت که عطا محمدنور مورد حمایت قرار گرفته و مزار مرکز اقتدار سیاسی و فرهنگی تاجیک درست شود. بر اثر این توافق خیلی از چهره های راست و چپ تاجیک تبار از اروپا عازم مزار گردیدند و در کنار عطامحمد اقامت گزیدند. در این جلسه نیروهای چپ و راست تاجیک تبار گردهم آمده بودند. لب و لعاب این تئوری این بود که با استفاده از تمام فرصت های ممکن، عرصه برای هزاره ها و ازبک ها در حکومت تنگ تر گردیده تا تنش ها میان هزاره ها و پشتون ها بیشتر گردد.)

    پرسش آیا جناب عالی در آن محفل خود تشریف داشتید اگر تشریف داشتید تا حال چرا این موضوع را نزد خودتان مخفی نگهداشته بودید چند نفر از اشتراک کننده گان آن محفل این موضوع را باشما تائید میکنند
    ادعای دومی چنین آغاز میشود :

    (آقای صالح نیز از متعصبین سرسخت شورای نظار می باشد که با ظاهر نرم و ملایم ولی اندیشه بسیار متعصب به هزاره ها نگاه می کند. آقای صالح چند ماه قبل در یک مقاله در بخش پشتوی بی بی سی تمام هزاره ها را مزد بگیران ایران نوشته کرده بود که با واکنش سخت هزاره ها مواجه گردید. آقای صالح در زمانی که ریس امنیت بود، هیچ هزاره ی را در بخش کادر و رهبری امنیت مقرر نکرد و حتی از ورود هزاره ها در بخش های پایین نیز به شدت جلو گیری به عمل ورد. علاوه بر این امر الله صالح در سالهای قدرتش بیشتر از 400 صحفه گزارش علیه رهبران جامعه هزاره به سازمانهای استخباراتی انگلیس و امریکا نوشته است.)

    خوب اگر درقسمت تقرر هزاره ها در چارچوب وزارت امنیت با شما موافق شویم سند محرمانهء چهارصد صفحه ایی گزارش های امرالله صالح به ‍ امریکا وانگلیس ‍ کجاست؟

  • من بحیث یک افغان پشتون افتخار میکنم که هموطنان هزاره ما در دههء اخیر دست آوردهای فراوانی را بدست آوردند. وقتی از جبر علیه هزاره ها حرف زده میشود نباید از مظالم دوره برهان الدین ربانی صرف نظر شود. بدترین قتل و قتال مردم بی ګناه هزاره در دوره ربانی بود که در آن مسعود از سر تپه مناطق افشار، سیلو، ده بوری، کارته سه و ساحات همجوار هزاره نشین را به ویرانه مبدل ساخت. حتی همین حال بسیار قابل حیرانی است که چرا هموطنان تاجک ما از پیوستن اقوام ترکتبار منجمله هزاره، ازبک و ترکمن با پشتونها احساس ناراحتی میکنند.

  • رفيق عياراز شكم تان گند بيرون داده يي،داكتر جاويد،احمد علي كهزاد ،ذكيه كهزاد ،لطيفه قريشي بشير،حاجي كامران، وزير خاد يعقوبي،اسدبديع....همه شيعه انداما بدون تعصب به تاجك افاغنه...دختر داده وگرفته اند تا انجا سيدها كه در بين شان است با تقليد از ايشان به تاجك و افاغنه زن دادند مانند شهيد سيد حامد نوري كه خواهر هايش را به افاغنه وتاجك ها داده ،سر اش را هم نمك ناشناس هاي افاغنه گرفتند ،همچنان هر كه هزاره نيست و شيعه اند بدين مهني نيست كه انان قزلباش اند، انان فارس ،تاجك ،تركمن،بلوچ،افاغنه،سادات كه عرب اند،افشاري،خافيا،قوال،گديها وووواند.از سوي ديگر روس به وطن تجاوز كردند همه روس نه بلكه روس اكرايني تاجك ازبك مسلمان عيسوي يهود....بودند اگر انان به سر زمين ماندي ميشدند ايادرست بود همه را يا بقايا انان را روس ميگفتيم ؟ پس اين همه را نبايد قرلباش تاپه بزنيد در حاليكه فارس عرب و عجم و از تمام مليت هاي ساكن ايران زمين متشكل وانان با لشكريان صفوي گرگبن ، نادر شاه افشارو احمد خان افاغنه بوطن ما امدند.امابخاطر داشت كه فكر نشود كه شيعه ها قبل تر از ان در اين سر زمين وجود نداشت ، از زمان امدن اسلام به خراسان شيعه هم امدند!

  • به همه در تاریخ ثبوت گردید که پنجشیزی ها خصوصا مسعود در قول وتعهد نا جوانمردانه عمل و روی نادر غدار را سفید کرد . و در عمل ثبوت کرد که نه مرد جنگ بود نه مرد سیاست بعد از ویرانی کابل گوساله وار فرار را بر قرار ترجیح داده و به زودی بعد از همه قتل وجنایت که در کابل مرتکب شد وارد جهنم گردید.بقایایش هم از خیرات سر خارجی ها چند صباحی قدرت را کاملا قبضه کرده و باعث طغیان وتحریک پشتون ها گردید که بالاخره این وضع کنونی هم زاده خامبازی ها وانحصار گری های بقایای مسعود یزم است.عاقبت بخیر .

  • نویسنده محترم ،واقعیتها را هنوز خوب تشریح وتفسیر نکرده اید.عنوان نبشته اگر چنین میبود ،خوب خواهد میبود.گیله کردن از پشتون عیب است ولی با تاجکان اعتماد کردن گناه هست.

  • باعرض سلام خدمت بینندگان ودرودسلام برارواح پاک شهیدان کربلا مخصوصا سردار وسالار جوانان بهشت حضرت حسین رضی الله عنه - جناب نویسنده اگرنوشته هیات را باور کنیم باید همه ملت افغانستان بیاییم ودست وپای برادران هزاره را بوسیده وعذرخواهی کنیم . که چقدر ملت افغانستان ظالم شدند وبرسر یک گروه کوچک کوبیدند . برادر گرامی این را باید بدانی چنانچه همه میدانند ومانند آفتاب روشن است که زعمای هزاره هیچوقت استقلالیت نداشتند وهمیشه قلاده کشور وآخندهای ایران را درگردن دارند وغلامان حلقه بگوش ایران بودند وهستند دراین میان عوام بدبخت برادران هزاره قربانی میشوند . حالا ببینیم که نظروعقیده آخند ایران درمورد جهان اهل سنت چیست -اول اینکه قران را ساخته ساخته وتحریف شده ابوبکر عمر وعثمان رضی الله تعالی عنهم اجمعین میدانند ومیگویند که قران اصلی نزد امام زمان خودشان است که موقع طهورمیاوردش وبه زبان عبری میباشدآدر دقیق از قران اصلی خود شیعیان -الغیبه النعمانیه جزایری صفحه 318 و319وکافی جلد52 صفحه 339 وبصایرالدرجات جلد2صفحه 151 ودر مورد کشتن اهل سنت که به ناصبی نزد شیعیان رمزگذاری شده درقران های اصلی شما آمده واز ابو عبدالله حسین ع به دروغ روایت میکنند - از ابوعبدالله پرسیدم که درمورد ناصبی(اهل سنت) چی میگویی ایشان گفتند کشتن شان جایز است اما آنهارا طوری بکشید که مدرکی بدستشان نیاید مثلا اگر زیر دیوارخوابیده بود دیواررا بر رویش طوری خراب کن که کسی تورا نبیند واگر درآب بود طوری غرقش کن که کسی تورا نبیند . پرسیدیم درمورد خانه مال ومنالشان چی میگویی. گفت همه چیز ناصبی )اهلسنت) برشما حلال است .آدرس دقیق ازقران شیعیان .وسایل شیعه جلد 18 صفحه 463 ودرهمین کتاب جلد 5صفحه 480 وگفته شده مال آنهارا بردارید وخمس آنرا برای مراجع بدهید . وهزاران روایت دیگر . حالا شیعیان که یکنیم ملیار اهل سنت را وهابی میدانند لطف کنند یک روایت بیارند از کتابهای اهل سنت که دال بر کشتن شیعه نوشته شده باشد؟؟؟ اگر بن لادن وسیاف کشتن شمارا جایز میدانند اینها از کتابهای شما وقتی باخبر شدند این حکمرا صادر کردند ونظر همه اهل سنت نیست . پس نتیجه میگیریم که شما همیشهآله دست بیگانه بودید وخون ما برشما حلال است از این که اقلیت هستید ونمیتوانید کاری بیشتر از کوبیدن میخ درفرق مردم بکنید مظلوم نمایی میکنید ومیخواهید قوی شوید ودرآنصورت تاجیک وپشتون وازبک وبلوچ را مطابق دستور مذهب تان بکشید زن ومال آنها هم برایتان حلال است . کمی بخود بیایید فایده ندارداینگونه بازیهای پنهانی . درمورد مسعود منافق وباند وهمکاران منافقش باید عرض کنیم که این منافقین مثل مزاری ملعون منافقین سابق بودند وباند مسعود ربانی سگهای زنجیری روسها هستند ملت مجاهد تاجیک از منافقین سابق ومرتدین امروزی مانند فهیم عبدالله وقانونی سیاف اسماعیل بسم الله عطامحمد نور اسماعیل دزد اعلام بیزاری مینمایند شما هزاره ها هم از مرتدین امروز تان مانند خلیلی ومحقق وکاظمی ودیگر مرتدین ومنافقین اعلان بیزاری کنید . مردم محترم پشتون هم باید از کرزی زندیق ووطنفروش وملت فروش که مهاجرین افغان مقیم ایران را به دولت ایران فروخته ودولت ایران از آنها پولهای کمر شکن میگیرد ومهاجرین افغانی استان فارس درکرایی بریان هستند ویکمقدار پول آنرا همه دیدند که ایران بعنوان حق السکوت به کرزی زندیق میدهد . واز حاکمان ظالم مانند ملا عمر وگلبدین اعلام بیزاری کنند . ودور یکنفر وطندوست وملت دوست که منتخب مردم باشد وهیچ جنایتی را مرتکب نشده باشد جمع شویم وبرادرانه زندگی کنیم . پس برادر نویسنده خودرا اصلاح کنید نه اینکه ملت را مقصر بدانید وچند نفر خاین ملی ومرتدین را پیشوای هرقوم قرار بدهید یا نسبت دهید گناه شما خیلی سنگینتر از همه میباشد . شاید درجواب بنویسی که ما به ایران کاری نداریم . اگر از ایران دستورنمیگیرید لطف کنید بگویید که ملاهای شما درکدام کشور درس دینی میخوانند؟؟؟ معلوم است که درایران درس میخوانند وبا همان عقیده داخل کشور میشوند . دیگر نقابها برداشته شده . افغانستان خانه مشترک همه اقوام ساکن درافغانستان میباشد اما نه برای سگان تسمه بگردن بیگانگان . والسلام

  • آقای قره باغ سلام. هزاره ها از نگاه نژاد با ایرانی های ذکاتخور فرق کلی دارد ،ما نمیتوانیم که مذهب را یسشتر از نژاد ومقدمتر از آن قلمداد کنیم ونباید برف بام خود را بالای بام دگران انداخت .بیشتر پناهجویان افغانستان را در ایران تاجیکها که از یک نسل ونژاد قلمداد میکند وجود دارد ومورد نوازش ذکاتخوران نیز قرار دارد.تاجیکها در دوران حاکمیت شان روزهای نگبت را در تاریخ کشور افغانستان هممانند سران قبیله گرای پشتون بجا گذاشته است که با این غوغاگریها نمیتوان شست وشو وپاک کرد.کنون بر ما لازم است تا از روزهای نگبت در آینده نفرت کرد وراه عقلانیت را ملاک قضاوتها قرار داده ،آینده نگر باشیم.هزاره ها نمیخواهند که با هیچ شهروند افغانستان وملیتهای ساکن کشور برخورد ظالمانه ی داشته باشد وازین بابت از عملکرد چنین برخوردها سخت دلگیر شده ،نفرت دارد.

  • بدبختانه که اکثر روشنفکران و قلمبدستان هزاره مصروف دشمن تراشی و سطحی نگری هستند، از جمله نویسنده این مضمون. نباید فراموش کرد که هزاره اسیب پزیر ترین ملیت در کشور است و موقعیت هزاره ها بسیار حساستر از دیگر ملیت هاست و یگانه راه درست به همه ملیتهای کشور، و به خصوص هزاره ها، تساحل، و همدیگر پزیریست

  • من نمی دانم شما طرفدران بزک زنچو وبی مغز مغز خر خوردین؟؟؟؟این نویسنده از خباثت ها وانحصار طلبی های شما با مثال های واضح مثال داده٬بازهمشما مغز خر خورده ها از همدیگر پذیری گپ می زنید.پس چرا شما حاصر نیستید دیگران را بپذیرید؟؟؟؟؟تاجیک ها مخصوصاًتاجیک های شمال اواره گان دوران جنگ های سمرقند وبخارا استند واصلاٌ مهاجران تورکستان روسی استند حالا اینها امده اند دیگران را حاصر نیستند در قدرت شریک بسازند.وقتی دیگران برایشان مثال های غیر قابل انکار اراءه میکنند.خود شانرا به نادانی وحماقت میزنند واز دیگران خواستار هم دیگر پذیری می شوند جل الخالق از این همه حماقت ودیده درایی.ما شماهاوف ها وچوف هارا پذیرفته ایم شما ها باید دیگران را بپذیرید احمق های مغز خر خورده.

  • پشتون خو هزاره را حتی ادم حساب نمی کند، یگا نه متحد شما میتواند تاجیکها باشند. هزاره ها همیشه در سیاست های شان پیش پای بین بوده اند. هدفم از جامعه روشنفکر و سیاسیون هزاره است.نقیضه دیگر تان، خود بزرگ بینی تان است. حتی تکلیف تان هنوز با خود تان روشن نیست، یکی خود را اولاده چنگیز میگوید، دیگری ترکتبار، دیگری...
    گویی همه در افغانستان بد اند به جز هزاره ها.

  • نویسنده چهار PHD دار

    سلام بر مؤمنان!

    جناب شما کوشش نکنید که ثابت کنید که هزاره یعنی غده سرطان!

    عزیزم وقت اخوت و برادری است اگر نه به همه معلوم و هویدا است که هزاره کیست، از کجا آمده، چی میکند، کاسه لیس کیست؟ بوت پالش کیست؟ موزه پاک کیست و خایه مال کیست؟

    بگذار با هم برادر شویم تا ما شویم هزاره گک لوده گک بیعقلک

  • تاجک همان شغل کتابت و ماموریت برایش خوب است تاجک سیاست نمیداند مثال زنده اش دوران ربانی و مسعود جنگ انداز وشیطان است که کابل را با خاک یگسان کرد و خودش مثل بز واری فرار کرد و به غار های کوه های پنجشیر پنهان شد و بالاخره خون بیگناهان و ویرانی خانه هایشان مسعود کله خشکک بی مغز را واصل جهنم کرد.

  • هزاره چان
    تاچیک چی ناچوانمردی دارد___
    پشتون زمین -خانه -وحتی گورستانت را ازتو میگیرد- ارزگان -هلمند وهزاره چات را بیاد بیاور-
    ولی تو میآیی در مناطق تاچیک نشین مثل کابل-مزار-هرات -سمنگان ودیگر ولایات زنده گی میکنی و ادعای -آنرا داری که تاچیک ناچوانمرد است-

  • تاجیکک بچیم اوغان ها یگانه حریف شان هزاره ها را حساب میکنند این از جنگ های دوران عبدالرحمن مزدور وجنگ های سی سال اخیر به خوبی پیدا است.ولی شما روباه صفت های نامرد را اصلاٌچهارپای هم حساب نمیکنند.حریفان ما بسیار قدرتمند تر از چند تا تاجیک های مهاجر سمر قند وبخارایی بی هویت است.ایرانی های فاشیست وجنایت کار عقده های تاریخی از هزاره ها واجداد پر افتخارشان مانند کوشانی ها غوری ها وغزنوی ها وخوارزمشاهی ها دارند.ودر جنگ های سی سال اخیر با تمام قوا از تاجیک هایی که خیال می کنند هم نژاد شان استند پشتیبانی مالی استخباراتی وتسلیحاتی کرده اند وهنوز نیز می کنند.یکی از علت های شکست هزاره ها در کابل همکاری مزدوران کثیف ایرانی مانند سید های مزدور وجاسوس ایرانی ها به نفع دزدان شورای نظاری بود.ولی ما بر این مشکلات غلبه خواهیم کرد.واقتدار تاریخی اجداد پر افتخار خویش را تکرار خواهیم کرد.
    به خس وخاشاک امثال شما ها می گوییم.ای مگس عرصه خورشید نه جولانگه توست/عرض خود می بری وزحمت ما می داری
    ویا ایم مثال عامیانه برادران پشتون را شنیده یی که هزاره خو هزاره اوغان خواوغان تاجیکک گوی کی است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • اقای زاولی، معلوم میشه که بسیار عقده حقارت داری، اگر همه هزاره ها مثل تو فکر کنند، باور کن که وضع هزاره ها ازین هم بد تر خواهد شد

  • خوب و بد همه جا هست.حساب هر نفر با خودش است اصل عمل صالح است از هرکس صادر شود جدا از زبان و نژادش خوب است
    باور

    مادر مادرم آن نیک سیر
    که خداترس بد و دین باور
    گفت در گوشم و کرد او تکرار
    صفت آدم پاک دیندار
    که به دور است زجبر و کینه
    ننهدبهرستم دستینه
    نه ریا داردنی رشک نه آز
    بنباشد به دو روئی دمساز
    بهر خود هرچه پسندید همان
    بپسندد زبرای دگران
    نپسندید بخود هم هر چیز
    نپسندد به دگر مردم نیز
    نیک خواه است و گشاده رخسار
    نیز باشد همگان را غمخوار
    گفت و پیوسته بدادم هشدار
    باشدم یاد هنوز ش گفتار:
    دوفرشته ست به روی یالت
    که نویسند همه اعمالت
    راست ویژه ست به پاداش و ثواب
    چپ بود خاص گنه بهر عذاب
    در قیامت اگر از پل گذری
    نه چنان است که جان در ببری
    چون پس از آن برسد وقت حساب
    خوانش نامه اعمال و جواب
    با تأنی شود وبی ایجاز
    از گناهان کبیره آغاز
    دزدی و قتل و دروغ و تهمت
    مستی وکار برون از عفت
    مردم آزاری ورشوت خواری
    مال بردن به کله برداری
    به امانات خیانت کردن
    به ستم پیشه اعانت کردن
    آنچه بشنیده بدم از آن زن
    مانده در عمق وجود ودل من
    لیک در محضر این دین داران
    زان تعالیم اثر نیست عیان
    راه اگر نیکی و سالمسازی است
    خارج از حمله و سنگ اندازی است
    تا بشرگشت هویدا به جهان
    بود آزاد و رهاتاپایان
    دید آن کس که شدش روی ترش
    مردم خامش و روی ناخوش
    دید مردم چو کند نیکوئی
    بپذیرند به خندان روئی
    شرط هرگز به پسندیدن نیست
    که بدانند که آئینش چیست
    اعتبار عمل اندر عمل است
    به عناوین نه عمل را خلل است
    بپذیرند ونجویند دگر
    ژرف پندارش و عمق باور
    عمل نیک بس است ای درویش
    مملکت را برد این شیوه به پیش

    آنلاین : http://ندارد

  • محمد زاولی

    بچیم چتلی ات را کردی در این صفحه ویب سایت:

    آیا کوشانی ها هزاره بودند؟
    آیا غزنویان هزاره بودند؟
    آیا غوریان هزاره بودند؟

    فردا نگوید که احمدشاه مسعود پدرت بوده است!

    تاریخ را بخوان و خوب عاقلانه با چشم باز بخوان تا بفهمی که آنها کی ها بودند.

    شنیده بودم که اگر در جهان یک پشک مقبول میو کند و صاحب نداشته باشد ایران میگوید که از همدان، اصفهان و یا (ایرانی است)

    اما حال میبینم که کاسه لیسان و پسمانده خواران ایرانی چنین تاریخ به خود میسازند. حیف به حال تا.

    یک هزاره دیگر خودش در نظریات بالای مدعی شده است که احمدشاه مسعود بالای هزاره ها و سیافی های سگ بازی کرد!!!!!! آیا اکنون میخواهید خود را سگ هم بسازید؟ نه آغا جان ما منحیث انسان به شما احترام قایل هستیم ولی شما خود شکسته نفسی میکنید!

    خداوند متعال ترا هوشیار سازد

  • به تمام خواننده های این پیام؛

    اول این که این پیام به نظر من به در این وقت حساس و هدف خاصی نوشته شده است. کسانی که ادعای ناجوانمردی بر دیگران دارند لطف نموده از جوانمردی های خودشان کمی صحبت کنند تا مقایسته بهتر شده بتواند! دوم این که خردجمعی حکم می کند که جوانمردی خصیصه فردی است نه قومی! حتی اگر چنین نباشد لطف نموده جوانمردی قومی را در افغانستان نشان بدهید که چیست؟ و کدام قوم جوانمرد است؟ حماقت هم اندازه دارد! سوم این که به آسیاب پادگان آخور قبیله آب نریزد و بنیاد خود بر دست خود برنکنید! چهارم، می خواهم بپرسم زمانی که طالبان ظهور کردند و ولایات افغانستان یک به یک سقوط می کردند، آن ها کی ها بودند که با خواری و ذلت تسلیم شدند، یا با خقت کشته شدند یا فرار را بر قرار ترجیح دادند؟ می خواهم به پرسش خود اداامه دهم، آن که با تمام شجاعت پهلوی مردمش ایستاد، رزمید، تسلیم نشد، فرار نکرد، و به حاکمیت پوشالی قبیله یک سره نه گفت کی بود؟ به کدام قوم تعلق داشت؟

  • گلچهره جان نکند می خواهی بگویی آنها تازیک یا تاجیک بودند؟؟؟؟؟؟؟در غزنی همین اکنون هزاره ها زنده گی میکنند در غور نیز کوشانی هاآثار تمدنی شان در بامیان باستان مرکزیت دارد اگرچه در دیگر نقاط نیز استند.پس به نظر شما آنها کی بودند؟؟؟؟
    اما در رابطه با سگ بازی منظور از سگ مرحوم مسعود خاءن بوده نه هزاره ها آن مرحوم گوشش بریده بود.به همین دلیل گوش بریده یکی ازنام های معروف مسعود اوف بود واست.در رابطه با پدر بودن مسعود شاید تعدادی از پنجشیری ها وامثال تو چنین ادعای ابلهانه یی بکنید ولی من نه جت مانند استم ونه آرزوی آنرا دارم.

  • زاولی

    بلی آنها اقوام تاجک و ترک بودند نه هزاره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    مانند پته خزانه برایتان یک تاریخ جعلی نسازید عزیز دل!

    شما از هزار نفر باقیمانده لشکر مغول هستید نه افغان و نه از افغانستان!!!!

    حال دعوای کوشانی و غوری و غزنوی را دارید!!!!!!!!!! اگر از لشکر طالب کدام وقت تعریف گردد شاید بگوید که من دو خواهر خود را به طالبان به زنی داده بودم!

    بلی آنها تاجک بودند

  • یک خنده قهقه قهقه دار بلند بالای زاولی لوده شاه

    غزنویان
    غوریان
    کوشانیان

    آیا هزاره بودند واه واه واه واه هزاره گک لوده مشر

  • با خواندن کامنتهای بالا مشکل این کشور روشنتر میشود. بی صاحب

  • گلچهره مینویسد: "شما از هزار نفر باقیمانده لشکر مغول هستید نه افغان و نه از افغانستان!!!!" یعنی میفرمایید که سربازان چنگیز خواهر و مادر شما ها را سوار شد و یا در رخت خواب با خواهر و مادر تان جهاد کرد و نسل هزاره بوجود آمد؟ اگر اینطور باشد که ما این افتخار را به شما تاجیک ها تبریگ میگوییم. دوستان متوجه هستند که دیدگاه این سقو زاده ها با قبیله گرایان فاشیست کدام تفاوت از هم ندارد.

  • راستی گلچهره جان یک چیزی یادم رفت و آن اینکه: اول شما باید ثابت بکنید که سربازان چنگیز بالای خواهر و مادر تان تجاوز کرده و یا بقول آخوند ها دخول صورت گرفته است. دخول ها چگونه بوده است بصورت دسته جمعی و یا..... و بر اساس کدام منابعی تاریخی؟

  • Massoud was a refuge from Tajikistan. He thanked us Afghans with war and selling the country to Russia Not like the communist openly, but like a dirty spy secretly. he fought as a spy (not sepai (dog) in Pashtu) for Pakistan during Daud Khans regime. He fought as a spy for the russian invaders during Jihad. Anyone who see Massoud as a hero is a bastard.

  • دوستان زوالي همان بابر ،كابلي،جمپر علي يست اين حرامزاده پتان هر روز چهره بدل با بيرق سه رنگ ملتاني ظاهر ميگردد،حرامزاده ترين ادم هاي سايت همين ادم و باياني و بخمن پنجشيريست،ناحق چون مزاري خون گرم نشويد خوي تان را بخوريد اين هزاره گري اوغان گري ره بجاي نخواهد برد انسانيت اسلاميت بشردوستي حقيقي. سر امد همه است لهنت خدا بر مزاري مسهود رباني سياف ملاعمر گلبدين......وديگر ادمكشان

  • در اینجا بسیاری هزاره های ملتانی و کویته حضور دارند که مانند پشتون های آنسوی دیورند، وفادار به ارزش های بیگانه اند. از همسویی این هزاره ها با کوچی ها و ضدیت شان با تاجیک ها معلوم است که اسباب دست کی ها اند. هدف این تعداد شعلور ساختن اختلافات قومی است و بس.
    همه اقوام با هم برابر اند. به همان اندازه که یک هزاره به خود افتخار میکند یک تاجیک و یک ازبک و یک پشتون هم به خود می بالد. محمد علیزاده که نویسنده این متن است نگفته که جوانمردی خودش و همقطارانش جه بوده؟ امروز که این آقا جرئت نوشتن این متن را کرده و آزادانه حرف میزند از برکت مبارزات تاجیک هاست که زمینه را برای ایستادگی هزاره ها فراهم کرد. وگرنه چرا پنجاه سال پیش چنین نشد؟ چرا صد سال پیش هزاره یی جرئت نکرد و فرار به کویته را از مبارزه با دشمن ترجیح داد ؟ اگر ما تاجیک ها گله کنیم حق به جانب ایم چونکه در همه ادوار تاریخ یک تعدادی از هزاره های خود خواه و فریب خورده با تاجیک ها خیانت کردند که نتنها به نفع شان تمام نشد بلکه اولین قربانی همچو سیاست ها خود شان بودند. تاجیک ها در بدترین روز ها که سایه طالبان سرتاسر افغانستان را گرفته بود رهبری حزب وحدت را از دستگیری قریب الوقوع در بامیان نجات دادند و با ارسال یک فروند هواپیمای نظامی ایشان را از محل محاصره شده بیرون کردند. تاجیک ها هیچ هزاره را بخاطر هزاره بودنش نکشته اند. ما به تنوع فرهنگی و قومی علاقه و احترام و باور کامل داریم و به همزیستی و وطنداری ارزش قایل ایم. ما مردم متعصب نیستیم و دید باز داریم. کم اتفاق می افتد که به دلیل هزاره بودن شخص از وی نفرت کنیم. از دید مذهبی نیز تعصبی نداریم و مانند طالب ها و کوچی ها شیعه را نامسلمان نمیخوانیم. برعکس معتقد بر این هستیم که مشترکات مان زیاد اند. هر دو به زبان فارسی میخوانیم و مینویسیم. از یک سرزمین هستیم و در یک کشتی سفر داریم و نشیب و فراز های تاریخ را یکجا کنار هم و با هم تجربه کرده ایم. در مقابل ظلم علیه هزاره ها، ما همیشه صدای بلند داشته ایم و اولین مدافع حقوق هزاره ها در میان بقیه مردم بوده ایم. درست است که در بعضی از مقاطع زمانی رویارویی هایی هم داشته ایم ولی با همه هزاره ها نبوده بلکه با شاخه هایی از اشخاص مریض و خود خواه بوده. به باور من پیروزی های که نصیب مردم هزاره شده وابسته به مبارزات مداوم تاجیک ها است. اگر تاجیک ها در تغییر وضعیت پیشقدم نمیبودند چانس بسیار کم بود که هزاره ها جایگاه فعلی خود را در اجتماع افغانستان میافتند. زمینه ساز موقعیت فعلی هزاره ها در قدم اول حضور قوی تاجیک ها در سیاست بوده و بعدآ مبارزات خود مردم هزاره نقش بازی کرده است. امروز نیز تاجیک ها همیشه مانند یک برادر بزرگ عمل کرده و چه در چوکات دولت یا چه هم در بیرون از چوکات دولتی در حمایت معنوی هزاره ها و دیگر اقوام برای تحکیم حقوق و بدست آوردن آزادی های شان سعی و تلاش همه جانبه کرده اند تا حقوق همه ملیت ها احترام شود. بدین معنی که اگر حضور تاجیک ها در عرصه سیاست نباشد، بدست آوردن حقوق و آزادی های هزاره ها کاریست بسا مشکل. بنآ عاقلانه نخواهد بود که هزاره ها در تخریب آنانی بکوشند که در حقیقت دلیلی و نه هم علاقه یی در دشمنی با ایشان ندارند.

  • اگرتاچیکهاشهروندی درچه دوم را بعداز پشتونها قبول نمایند و خود رابعداز پشتونهاقوم دوم حساب نمایند وخواستار عدالت و حقوق مساوی نشوند-قبول نمایید که هزاره ها به دوران ظاهرشاهی وداودشاهی برخواهندگشت وحتی بدتر ازآن-همین حالا نیزکوچیکری و طالب سازی درمناطق وردک وغزنی ظلم را علیه هزاره روا میدارد- ولی این نویسنده -که چندمقدار پولی را از کرزی و اشرفغنی کوچی اخذ نموده-میخواهدبرای کوچیها تبلیغات انتخاباتی براه اندازد- و علیه ایتلاف عبدالله با محقق قرار گرفته.

  • به گفته نویسنده - پنچهزار هزراه در چنگهای کابل کشته شده - ولی نویسنده ننوشته که - در کابل به گفته اغلب شصت وپنچهزار نفر کشته شده- آیا شست هزارکابلی که اکثریت تاچیک اند - بواسطه کیها کشته شده اند.
    آیا شست هزار دیکر همه ظالم بودند- که همه باید کشته میشدند و هزاره مظلوم بود.

  • هرکسی

    که همان متن اصلی را نوشته کرده گو خورده این اولاد یهود وابلیس.


  • کلمه تاجیک ، تاژیک ، تازیک از کلمه تات ترکی گرفته شده است . " در ترکی عثمانی «تات» به معنی خوار و پست و بیگانه است."

    " گروهی از دانشمندان و زبان‌شناسان «تات» را واژه ا‌ی ترکی می‌دانند و برآنند که این واژه نامی است که از سوی ترکان به زیر دستان شان" اعم از ترک و غیر ترک داده شده است، زیرا «تات» در زبان ترکی معنی : خوار ـ پست ـ بیگانه دارد.

    " پروفسور «مارکوارت» آلمانی واژه‌ی «تاجیک» را سرشته از دو بهر «تا»(= زیردست) و «جیک»(= ادات تصغیر ترکی) دانسته، آن را «زیردست کوچک» معنی کرده است (۲) و می‌گوید که ترکان مردم زیردست خود را با همان نام «تاجیک» که از سوی همسایه‌های ترکشان به آن‌ها داده شده است" صدا میزدند.

    http://www.bbc.co.uk/persian/a...

    دا هم :

    http://www.bbc.co.uk/persian/s...

    در مورد وجه تسمیه تاجیک حرف های مختلف گفته شده است

    یکی از چند نظر محقیقین در این باره این بوده است که کلمه تاجیک ، تاژیک ، تازیک از کلمه تات ترکی گرفته شده است . " در ترکی عثمانی «تات» به معنی خوار و پست و بیگانه است."

    " گروهی از دانشمندان و زبان‌شناسان «تات» را واژه ا‌ی ترکی می‌دانند و برآنند که این واژه نامی است که از سوی ترکان به زیر دستان شان" اعم از ترک و غیر ترک داده شده است، زیرا «تات» در زبان ترکی معنی : خوار ـ پست ـ بیگانه دارد.

    " پروفسور «مارکوارت» آلمانی واژه‌ی «تاجیک» را سرشته از دو بهر «تا»(= زیرست) و «چیک»(= ادات تصغیر ترکی) دانسته، آن را «زیردست کوچک» معنی کرده است (۲) و می‌گوید که ترکان مردم زیردست خود را با همان نام «تاجیک» که از سوی همسایه‌های ترکشان به آن‌ها داده شده است" صدا میزدند.

    در ذیل امکانات دیگری را میبینید که در مورد خاستگاه کلمه تاجیک یا تاجک ابراز شده است. ولی با در نظر داشت لینک فوق یعنی اینکه اکنون در مورد همخون بودن، هم جین یا ژن بودن تاجیکها با ترکها تحقیقات دی آن ای هم به صورت واضح بیان شده است پس همان نظر اول که تاجیک از کلمه تات ترکی گرفته شده است، بیشتر مورد قبول قرار باید بگیرد.

    تازی. چادرنشين. صحرانشين.

    تازيک. دونده. مردم کمرباريک و دونده: اسب تازيک و سگ تازيک.

    جبان. ترسنده.

    از اهل قبيله تاج (تاژ، يعنی طی) و مِن باب اطلاق جزو بکل، عرب را گويند. و يکی از معانی تاجيک در پهلوی، تازی يعنی عرب است. رجوع به سفرنامه مازندران و استرآباد رابينو بخش انگليسی ص ٧٨ و رجوع به تاجک و تازی و تازيک و تاژيک شود.

    خاستگاه واژهٔ تاجیک نامعلوم است. شرح و بيان معنای این واژه تاریخی در چند مقالهٔ علمی تحلیل و بررسی شده‌ است. در اینجا دیدگاه‌های چند تن از دانشمندان به طور فشرده در مورد تاریخ واژهٔ "تاجیک" بيان می‌شود:

    تاجیک نام قبایل "دئی" بوده، پارتها و اشکانیان "دئی"، "تاجیک" و "دجیک" خوانده می‌شدند.

    تاجیک از "تای" است و همريشه با کلمه یونانی "تگاس" به معنای پیشوا و "دديک"

    .تاجيک از ریشه "تژی" در زبان سکایی است

    تاجيک همريشه است با نام مردم ايرانی "تات".

    تاجیک صفت منسوب است از واژه "تاج"

    تاجيک صفت منسوب است از نام قبيله عربی "طای"

    تاجیک صورت ديگری از "تازیک" و "تاژیک" به معنای "عرب" است.

  • Har tche ke tajik hast, hast, Lahnat bar een qawm be be esat wa qholam wa namardan.

  • یهود لعنتی
    افغان ویا اوغان در قاموس انگلیسی -به سک تازی گفته شده.
    واقعآ شما اوغانا از همان سکهای وفادار انگلیس هستید-که حتی با نامگذاری یک کشور قبلآ متمدن آریایی -وبعد خراسان آنرا به نام سک انگلیسها تغییر دادید و امروزه کشور را به میدان سگ جنگی تبدیل نمودید.

  • Kabuli, Lahnat bar to wa padarat tu, . Tu hatman az Takik ha be namus dewana hasti. Haif ke Shafie Dewana zanda nest, ke tu padar lahnat ra az posht mekh karad. hama ba etminan ke khosgh meshodi,

  • بینام بی ناموس
    ترا به شفیع دیوانه چی غرض___
    دیوانه های کوچی پاکستانی زیاد است-که نه کابلی -ونه اوغان ونه هزاره رابه امر باداران شان- نمیخواهند زنده بمانندو واقعیت هم کشور را به میدان سک چنگی تبدیل نموده اند آیا دروغ است یا واقعیت— چرا از آنها ننوشتی-ملاعمر بیدین که تاحالا حتی دیده نشده- کل بی دین کرنکار- وغیره چواسیس و خاینین -خودکش وخود مرداری را نام یبر.

  • بیشتر از حیفی نمیشود بر تعصب وکوردلی وضعف سیاسی وعدم بلوغ فکری شما تذکری داد . انگاه که سخن از عدم بلوغ و اگاهی است معنی اش چند کتاب خواندن نیست بلکه حضم ان مهم تر از همه ودرک زمان وحساسیت ها است . نه هزاره بازی و یکطرف و فرشته نمایی .هزاره . شما با دونقیصه به قضایا برخورد میکنید. یکی اینکه با احساس خود کم بینی که در مقابل پشتونها دارید همیشه با دوری و تمکین با انها برخورد کرده وبرعکس در مقابل تاجک ها ودیکر اقوام با اضافه روی و گستاخی عمل میکنید. (میدانم که روحیه ناشی از بارستم دیرنه است ولی جا ندارد که حال هم باید ان بار را بردوش کشید وقدم فراتر ننهاد. وکینه را ابزار نجات گرفت ) دیگر اینکه بیشتر شما با کینه خاص مذهبی با همه با بد بینی مواجهه دارید. و این بیشتر شمارا وابسته بغیر کرده است و الی من میدانم که نه ربانی ونه مسعود ونه استاد عطا ونه قانونی ونه فهیم و همینطور امر الله . از اسمعیل حرفی نیست .که ...باری به موضع گیری های اقای مزاری و خلیلی ومدبر ومحقق دیگران توجه انصافی کرده اید . مشکل شما اینست که دیوانه هزار از نبی غیر بشما عامل تر و نیکوتر وبا فضیلت تر است . این بیماری سیاسی و ... {}

  • من هزاره ام از کون پاره ام !
    من هزاره ، من هزاره ، بشنوكه خيلي جالبم
    ازلطف ياران سالهاست، هربد كه كردم غالبم
    بدترزخرس و خر منم ، ازخوك هم ابتر منم
    وزهرچه است پست ترمنم، زين بيش هم من جالبم
    يك خلیلی وياران وي بامن خو نيستند همنظر
    با ناكسان دور و بر، دريك مسيرو قالبم
    هرلحظه دارم صیغه، درجاده هايي بيرو بار
    بندم سرايي كاروبار، برخلق همرنگ شبم
    صیغه خوبان ميكنم، شپش پاشی عزيزان ميكنم
    بااه واشك معصومان، مست است هرلحظه تبم
    معتاد سازم پسران، دستي زنند تاديگران
    دلالم و بر داوران ، اين است رسمم راهبم
    پابند قرآن نيستم ، در خور اديان نيستم
    اصلاً من انسان نيستم، موجود خيلي جالبم
    ریال ودالر جانم است، بي غيرتي در شانم است
    ازخون ملت نانم است، زيرا كه کشیش صاحبم
    تاموشخوری كيشم است،پود وچرس درپيشم است
    تا بینی پچقم است ،من هزاره ام، من هزاره ام
    از زندگاني سيركنم، اهل جوان را پير كنم
    از رسم ودين دلگير كنم ، اينست رنگ وراغبم
    ازياري و انسانيت بامن مگوئيد هيچ سخن
    والله كه در اين چيزها، حتي نميگردد لبم
    بي غيرتم بي همتم ، بنگربه سيرو صورتم
    مادر نديده الفتم ، گفتم كه ، خيلي جالبم
    زن را نمونه ساخته ام ، روانه فاحشه خانه ساخته ام
    زاري زمانه ساخته ام، الحكم الله هزاره ام
    بي هرزه ام بي تربيت ، دورم ز عزو اهميت
    يك ناكسم بي حريت هزاره ام، هزاره ام
    اهل خرد را ميكشم ، نا بخردان را ميكشم
    دوري گزين از آتشم ، هم شبشی هم كاتبم
    درمدح ما احساس هم ترك فنون و فن نمود
    بي اين وآن چندي سرود، گويا كو هم نيست هزاره ام
    ((بابه چنگیزخان))سعيي كن ميا در سير تيرم ورنه من
    خوب خواندم اين شعر تورا، من هزاره ام، من هزاره ام

    شاعر بابه چنگیزخان

  • در مورد ستم ایکه باالای مردمان شریف هزاره در سرزمین افغانستان توسط افراد ایکه شما نام برده اید ان را مطالعه کردم اما یک نقطه را واضح نساحته اید که تمام اقوام دیګر چرا این همه مظالم ایکه شما ان را تحریر نمودهاید تنها بالای یک قوم شریف ما انجام داده ایا نقص در افراد ظالم است ویا در افراد مظلوم چرا تمام اقوام علیه یک قوم دیګر این همه مظالم را روا میدارد ایا قوم شریف هزاره در این تاریخ ها هیچ تقصیر نداشتند در حالیکه از نام شفیع دیوانه مو بر بدن هر انسان این سر زمین راست میشود ایا اینان نبودن که به خاطر سقوط نظام اعتلاف نا متجانس حکمتیار مزاری دوستم به نام شورای هم اهنګی را ایجاد کردند ایا فراموش کرده اید یا از ذکر ان خجالت میکشید رقص مرده سینه بریدن ها مشاهده نمودن تولد طفل از بطن مادر در محضر سر بازان و.........بیایید تا تقصیر خیانت های که در حق هزاره ازبیک تاجیک پشتون صورت ګرفته ان را به نام شخص تمام و قلمداد نسازیم بیایید که مانند یک قامیل درین کشور برادر وار زمینه زنده ګی را فراهم سازیم تا فردای بهتر و بهتر را در پیش رو داشته باشیم

  • احساس میکنم یکتعداد اشخاص وافراد نادان که ظاهراً خود را یک هزاره روشن معرفی میکنند نمیخواهند واقعیت ها را بدانند شما بگوئید که در کجا همان رهبران قابل قدر شما در کنار تاجکها صادقانه قرار گرفتند تاریخ نشان میدهد شما بخاطر منافع خود حتی با کافر یکجا میشوید وعلیه مسلمانان هم وطن خود میجنگید نباید یکطرفه قضاوت کرد اگر موضوع افشار را به حیث بزرگترین تراژیدی هزاره بدانیم ((مطمئن هستم آن حادثه آنقدر بزرگ هم نیست آنچنانکه تبلیغات میشود)) و درموردش درست قضاوت کنیم آنگاه میدانیم علت وقوع آن حادثه حماقت، جهالت و زیاده روی های مزاری بوده که توسط ایران تحریک میشد.
    یکتعداد اشخاص منسوب به قوم هزاره که اندکی خود را چیز فهم میدانند بعضی اوقات خود را مظلومترین قوم و درعین حال کاملترین قوم و همینطور نابغه بشریت میدانند.
    که هیچگاه اینطور نبوده بخصوص نمیشه مظلومیت این قوم را به تاجکهای افغانستان نسبت داد در قسمت تاجکها تاجائی گناه از خود این قوم است قوم تاجک همیشه از خود دفاع کرده.

  • هزاره هاي مزاري پرست اول اينكه چار تا دزد شمالي و پنجشير نماينده تاجك سر بكف نيستند ، انان از قماش سياف مزاري رباني ملاعمر مسعود و رباني اند!
    دوم اينكه در سك جنگي هاي كابل مزاري نيز شامل و با گروه ياغي اش دوشادوش ديگران در چور حريق و تجاوز و كشتارسهيم است !
    حرف مهمتر اينكه مانند مزاري با همه اعلام جنگ كرده ايد شما حتا با جامعه شيعه كه از تبار مغلي شما نيستند جور نبوديد و انان را دشمن پنداشته
    بيگناه چور چپاول بيجا ساخته حتا به ناموس شان تجاوز كرديد همين حالا روزي نيست كه احسان اله بيات بيچاره را دو دشنام ندهيد!!
    در زمان مجاهدين و كذشته ها دور دوشادوش گروه هاي ادمكش نوكر پاكستان و ايران و حاكمان اوغان كه نوكر انگليس بودند و بر مال و حان و ناموس مليت مظلوم هزاره تجاوز و ضرر هاي جبران ناپذير را وارد نمودند رهبران خودتان هم مقصر بودند ، چرا كه سياست ، منافع و شرايط قوم تان را درك نمي توانستند , فقد احساسات خون گرمي مغلي و بس نتيجه هم بربادي خود و قوم شان !
    هر دوشنام حقيقت و تهمتي كه داريد به ادرس جمعيت و شوراي نظار هم قماشي ادمكش خود تان بگويد نه به ادرس تاجك بيچاره !

  • هرکس که تفقرقه می اندازد نوکر بیگاته است

  • آغا بیادر احمق
    شورای نظار وجمعیت محافظ ناموس افغانستان بودند تو آنقدر ابله هستی که نمیتوانی خوب وبد را تشخیص بدهی.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس