صفحه نخست > فرهنگ، ادبیات و هنر > زبان، مھم ترین وسیله ی شناخت

زبان، مھم ترین وسیله ی شناخت

علی تورانی
چهار شنبه 22 جنوری 2014

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

مانند سایر پدیدہ ھای طبیعی زبان نیز یک پدیدہ است که در طول تاریخ، بشر در مورد آن به تفکر پرداخته است. در زمان ھای قدیم انسان ھا زبان ھا را به خدایان شان نسبت می دادند و زبان ھا را از نظر مذھبی توجیه می کردند. اما با پیشرفت علوم تجربه ی افکار بشر در مورد زبان ھا تغییر یافت تا اینکه در قرن نوزدہ میلادی علم زبان شناسی در صف سایرعلوم به حیث یک علم پا به عرصه وجود نھاد. به گفته ی زبان شناسان :

. زبان شناسی عبارت است از بررسی علمی زبان. زبان شناسی حق ندارد «تجویز» كند چرا كه تجویز كردن، كار علم نیست و علم تنها می تواند توصیف، كشف و نظریه داشته باشد.

اما از جانب بعضی دوستان نظراتی که در مورد زبان ھزارگی ارائه گردیدہ، کاملن تجویزی است. آنھا بدون اینکه در مورد زبان ھزارہ ھا تحقیق عالمانه کردہ باشند تجویز می کنند که مردم ھزارہ باید زبان فارسی داشته باشند ورنه در صورت دیگر به زندگی اجتماعی شان ادامه دادہ نخواھند توانست.
اگر زبان را بصورت دقیق تر پیگیری کنیم در می یابیم که زبان مھم ترین وسیله برای شناخت انسانھا و یا یک قوم است. درین مورد زبان شناس غربی دکتور جانسن چنین ابراز نظر کردہ است :

زبان نسب نامه و قدیمی ترین یادگار ملت ھاست. نوشته ھا و ابراز نظر ھا به سبب علت ھای مختلف از حقیقت دور شدہ می تواند اما گنجینه ھای کلمات زبان ھا دوروغ نمی گویند و مارا فریب نمی دھند . بشرط اینکه برای معلومات کسب کردن از کلمات زبان ھا، باید از ھنر درست آن آراسته باشیم.

زبان شناس ھندی سید سلیمان ندوی می گوید :

ملت ھا در قبال تاریخ شان ھر گونه خیانت کنند و برای رد و بدل واقعیت ھای تاریخی طبق دلخواہ شان، ولو از دروغ کار بگیرند ولی زبان و گنجینه ی کلمات زبان مانند امانت دار واقعی روداد ھای گذشته را ترتیب وار برای ما نگهداری می کند، که یگ محقق به وقت ضرورت از آن استفادہ می تواند.
عدہ ی از زبان شناسان نظر شان بر این است، زبان ھای که از بین رفته و یا فراموش شدہ اند حاصل کردن معرفت در مورد آنھا کار محال است. اما بزرگ ترین زبان شناس امریکایی و استاد دانشگاہ ستینفرد کیلیفورنیا میریت رولن و ھم نظر او جوزف گرین این نظریه را نمی پزیرند و آنھا عقیدہ دارند که بسیاری از کلمات زبان ھا آن قدر مقاوم ھستند که تا مدت مدید باقی مانند. مانند نام ھای اعضای بدن ،نام ھای افراد خانوادہ و خویشاوندان ، و پدیدہ ھای طبیعی در محیط.

در روشنی نظریه این دانشمندان و زبان شناسان اگر زبان ھزارگی را در نظر بگیریم بخوبی پی میبریم که این ‍زبان از نظر ریشه ی فارسی نیست بلکه تراکیب و کلمات این زبان در زبان ھزارگی وارد گردیدہ اند. یعنی نام ھای اعضای بدن ، افراد خانوادہ و پدیدہ ھای طبیعی محیط در ھ‍زارگی در مجموع ترکی و مغولی می باشد که دال بر ترک و مغول بودن ھزارہ ھا است .این نام ھا قرار ذیل اند :

نام ھای اعضای بدن

تراخ ،تولغه ، گیدگه ، چوقو ، چوله ، ‍قچار ، کومه ، قاش ، قباغ ، کیرپگ ، اوقرہ ، قیغد کٹوگ ، کرکوٹگ ، الغزگ ، جور ، چیجی ، کورہ ، قیتد ، غب ، لینگ ، تولیگ ، الغه ، ایرکه ، شنگول ، اپسقور ، توقئی ، قاری ، چیمکه ، سوجی ، قوندغسو ، بیر ، اولقله ، بوربی ، کیموگ ، قبرغه ، دالو، قیچغ ، چم چینه ، اونگه ، جیبار ، توقی و..........

نام ھای افراد خانوادہ و خویشاوندان

آته ، آبه ، ابغه ، بیکه ، اینگه بکله ، آجه ، باکول ، آچول ، نغچی ، تغائی ، ابسو ، قودغو ، لالئی ، آغئی ،بوله ، نیلغه ،

نام ھای لوازمات خانه

قورخ ، کنڈو ، گوگئی ، قوتو ، گوڈنگئي ، گولخو ، قویرہ ، موری ، پوشتول ، نوغول ، چیرمہ ، چمبر ، دیرہ ، پخسه ، بوچقاغ ، چت ،
تبخئی مانی ، باٹال ، دیشکه ، خورمه ، کومرکئ بوخچه ، امبوچه ، ڈولچه ، لاغو بدنی ، چوشله و..........

نام ھای اب‍زار کار

ٹونٹی ، چبچور ، گینٹی ، کرنڈی ، پارو ، جارو ، سوولغه ، دوتو ، اتنگ و..........

نام ھای نباتات

گنگو ، قووغ ، تولغنه ، توقید ، میچلیغ ، لوگور ، توسله ، زیربرگ ، سیمسول ، سوخشلبید ، چغرگ ، قرغنه ، بور بوٹه ، دولنه ، اجریغ ، اولغادیگگ ، جیرکنه ، برغنه، خیرلئی ، چاکه ، چوکری ، قلغو ، بوترنغو ، گنڈہ بغل ، بلدرغو ، اوله ، لوخ ، تاخوم ، خینجگ ، اغجی ، بیغجی ، شیریلجی ، اوئیل ، شورکی ، دوری ، قوریغ ، کمئی، راف ، ایستوغ ، شیریشک ، اولیاد ، قاش ، مونڈلی و ..........

نام ھای مناطق

شیخچغو ، بلاغ ائینگر ، دولنه ، لوٹو ، گیرپید ، اودکل ، بوکرجای ، سنڈیکله ، قرقول ، شیلبینگ ، ترنوا ، ایسپی لاغ ، سیوگ ، قادی ، اشترلئی ، خیدیر ، جیرغئی ، بورجگئی ، ورس ، قلوج ، جیغه تو ، اودقول ، پیدگه ، قونا‍ق ، اولوم ، سورچوگ ، تولئي ، بولوگ ، تمکی ، قاش ، کمرگ ، قبرغه ، بوم ، ناگو ،اولیاد تو ، المیتو ، داله ، سرتلہ .لوخگ ، قرہ ، الغزار ، شیبقال ، جالہ ، جاشه ، تبقوس ، اشکه ،چمبر ، تیلوم ، اورینچی ، اربستو ، سیواگ ، اورزگو ، کجران ، گیزو ، ناوور ، بامیان ، یکولنگ ، چاکه

سرتله ، توکری گولنگ ، بیلو ، المیتو، ممدگ ، سیرقول ، امبلاغ، لوڈہ ، چشکه ، کلدئ ، مڈ گ ، نوورگ ، میسه ، قرغه ، توغلوغ ، میٹه ، پنڈہ ، قارلوخ ، تولئی خو ، قادہ ، ایچه ، تورگن ، پای لوغ ، گزگ ، اوتیلاق ، جاغ ، دای برکه ، زینگر ، دادی ، چیگ تمور، آله گو ، بگرام ، قرہ باغ ، دای کیپگ ، قرغه ، قوریخ ، پغمو ، شیغلان ، دان غوری ، قندوز ، زاول ، کاول ، کٹه آواز ، غزنی ، غور ، ایماغ ، چیغچران ، ربات ، رباتگ ، قاب جوی ، اولوم بولغسو ، غیغو تو ، کوڈال ، اوتله ، اینگی ، جلدگ ، غوغه ، قرہ قونڈی ، قرقونڈہ ، سنگی ماشه ، اولای تو ، غولجای تو، قارقول ، آجیگگ ، کجیو ، قرقلجو ، دای ختای ، دای ساکه، آته ، بابه ، باغوچوری ، یزدری ، قوشنگ ، قارچه ، چاونی ، توچی ، قولوج ، چیمتال آقچه ، دوشی ، کیلگئی ، بوغرا و و و...........

پرندہ ھا

سبرال ، بورگود ، شغجئی ، چیگگ ، چولدی ، قرقولاد ، سنگ کویگ ، چوغوگ ، با شه ، قجیر و ..........

حشرات

قونغوس ، بوی ، جولگگ ، قوللئي ، شولوگ ، کوڈی ، چیلگ ، خمندوگ ، ووخلي ، قورہ ، سونه ، گنگ ، کانه ، شلجه ، ریشک ، منٹه پلخ ، جیژدوغ ، مٹگ ، قبرگ ، خمندوگ و........

حیوانات درون آب

چنچکلو ، مانی پوشت ، قوقری ، باغا و۔۔۔۔۔۔۔۔

حیوانات وحشی و اھلی

جیرہ ، تولئی ، تبرغو ، تولکا (روبا) ، بیلی ، قالو (سگ دریایی) ، کیرپی جیرہ ، قبلو ، گینڈوگ ، قینجیغ ، داغو ، اولاغ ، قوئین (گوسفند) ، اوچو ، بورو، غونجی ، سوبای ، سغلیغ و..........

خوردنی ھا

خوراک : قورتی ، نان بوٹه ، اوگرہ ، ملیدہ ، قتیغ ، جوبلغه ، پیرکی ، بوسراغ ، چوب جوش ، تافه ، پتری ، ٹیکی ، لولدوش ، پاد ، قدید ، آچونی ، لیٹی و۔۔۔۔۔۔۔۔۔
نام ماہ ھا :
اید ، برید ، کوکئی ، سرتائیستو ، نورس ، جورس، کمو ، کوجگل ، بامو ، سیابار ، نجیر ، ورال.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • نه جویم نه پویم به جز پارسی
    که هم جان و دل ای تن پارسی
    به شهد گر تو خواهی شکر خوانم اش
    چو قندیل چراغان گهر پارسی
    به عالم که دیده است چنین مهرآئین
    به نقش و نگین جام زر پارسی
    به گیتی اورا اختران بی شمار
    خدای هنر سر به سر پارسی!

  • نخبگان هزاره شهر کویته در پیامد شعار های جنگیز بازی و قمه زنی در خیابان های این شهر، و در پیامد سیاست های نا درست و عقده مندانه، خلق شریف هزاره کویته را به قربانگاه نا خواسته تاریخی کشانده اند! حال این عزیزان نمیدانم که در افغانستان و در مناطق مرکزی دنبال چه اهداف شوم و جنجال بر انگیزی میباشند! هزاره های پاکستان تا به هنگامه شغالی نشدن سیاست ها در این شهر، در همزیستی دوستانه و مسلمت آمیزی حیات به سر مبردند! و حال در پیامد اشتباهات متعدد، طوفانی برپا شده است که مهار نمودن ان کاری است بسی دشوار...

  • تقدیم به آقای لومانی آستان بوس فردوسی زن ستیز!
    فردوسی پیغمبر آقای لومانی که پایش در لب گور نزدیک شده بود از افعال گذشتۀ خویش نادم شد و به اکاذیب خود چنین اعتراف می کند.

    اگر چه دلم بود از آن با مزه - همی کاشتم تخم رنج و بزه
    از آن تخم کشتن پشیمان شدم - زبان را و دل را گره بر زدم
    نگویم کنون نام های دروغ - سخن را ز گفتار دهم فروغ
    نکارم کنون تخم رنج و گناه - که آمد سپیدی به جای سیاه
    دلم سیر گشت از فریدون گرد - مر از آنچه کو تخت ضحاک برد
    گرفتم دل از ملکت کی قباد- همان تخت کاوس کی برد باد
    ندانم چه خواهد بدن جز عذاب -ز کیخسرو جنگ افر اسیاب
    برین می سزد گر بخندد خرد -ز من خود کجا کی پسندد خرد
    که یک نیمه از عمر خود کم کنم -جهانی پر از نام رستم کنم
    دلم گشت سیر و گرفتم ملال - هم از گیو و طوس و هم از پور زال ( یوسف ذلیخای، فردوسی،به تصحیح و خط مرحوم آقا میرزا محمود ادیب شیرازی، کتابخانۀ مجلس سنا، چاپ بمبئی

  • شعرگونه ی را که آقای لومانی با تصویری از مجسمه ی فردوسی نشر کرده است نه تنها از فردوسی نیست بلکه شعر هم نیست. نه وزن ونه قافیه ندارد و شعر سپید هم نیست که وزن و قافیه را به روی آقای لومانی بخشید.
    درمورد وضع کنونی هزاره های کویته و اجساد کشته شدگانی که آقای لومانی از روی شماتت در این کمنت گذاشته است اولاً دور از احساس انسانی و اخلاق اجتماعی و نویسندگی است و دوماً مانند همیشه اقای لومانی علت را با معلول اشتباه میگیرند و به عوض دفاع منطقی حمله غیر منطقی می نماید. شبیه آنست که آقای لومانی سابقه ی ملایی داشته و چندصباحی را شهریه حوزه های قم و نجف را گرفته باشد در غیر آن میدید که همین کفنهای که با شعار لبیک یا حسین اجساد کشته شدگان را پوشانده اند همه ساخت ایران فارس است و تلفات هزاره های کویته هم ناشی از سیاست آخوندهای ایرانی ، ایرانگرایی و فارس پرستی انها است که تحت لفافه مذهب شیعه مردم هزاره را چه در افغانستان وچه در پاکستان همه روزه به خاک وخون میکشاند تا بازار کفن کشی (فروشی) شان گرم باشد.. نجات مردم هزاره تنها و تنها در دوری از ایران فارس است که خودرا رهبر جهانی مذهب شیعه میداند و در تمام جهان اسلام از سوریه ولبنان تا فلسطین و پاکستان وافغانستان خون شیعیان را میریزاند تا خودش چند صباحی را به عمر ننگین خود ادامه داده و در داخل ارامی وامنیت نسبی داشته باشد..

  • لومانی حاضر است که تمام ملیت هزاره را قربانی فارسها کند وازهمین سبب است که روی زخم بازماندگان شهیدان قوم خود تیزاب می پاشد و به روح شهیدان ریشخند می زند. باید لومانی بداند که گناه اصلی تمام قربانیانهزاره چه در کویته وچه در افغانستان فقط وفقط شیعه بودن انها است که باز هم از همین فارس لعنتی سرچشمه میگیرد وگرنه تا وقتیکه شیعه سیاسی نشده بود چرادر هیچ جایی بینی هزاره خون نمی شد.. //دیگر اینکه باورم نمی اید که اگر کسی از اقارب خود لومانی دربین این اجساد می بود باز هم همین کار را میکرد واین عکس را برای ریشخندی نشر میکرد . لومانی باید ازتمام بازماندگان واقارب این شههیدا معذرت بخواهد...

  • بزرگوار علی تورانی,
    نگارش شما در مورد زبان درست است که زبان و يا مواد زبانى در پيوند به شناخت مهم است . واژه فلسفه ریشه یونانی دارد وعشق به دانايى معنى مى دهد. فلسفه سه اصل دارد:
    1- دانش شناخت
    2- ماوراى فزيک
    3- logic منطق

    منطق (Logic ) زبان, يا گپ ويا واژه (Logo) اساس فلسفه مى باشد که همه دانشهاى ديگرازاوسرچشمه مىگيرد. اين که زبان يک پديده نيست درپيامهاى پيشينه خود بيان کردم. مانند: پديده اجتماعى, پديده فرهنگى, پديده عاطفى, سازنده فرهنگ , نگهدار فرهنگ .........نوشته هاى شما قابل شتايش است. براى زبان شناسان مانند انسانشناسى کلبد ( ساختار, اسکليت... ) بايد تصوير شود . ساختارزبانى همانا گرامر (دستور زبان ) است.
    اگر شما به پرشسهاى پى درپى من پيرامون ساختار زبانى هزارگى پاسخ مى دايند, ضرورت به اين پيام من نبود. کوچکترين ساختارزبانى جمله وبزرگترين آن متن است. مصدر قابليت مرکزى دارد. يعنى گردانهاى مصدر !!!! که براى شان فعل گفته مى شود. افعال با زمان پيوند دارد.
    از اينرو به من ثابت کنيد که در زبان هزارگى اين جمله را چطور ترجمه مى کنيد.

    "من نان مى خورم" اين جمله چه قسم در زمان هاى مختلف ( گذشته و آينده وبا ظماير شخصى تو , او زن, اومرد, او مخنص , ما, آنها..) گردان مى شود.
    من کولا مى نوشم - انگليسى نيست!!!!!!
    من دونات سويت مى خورم - انگليسى نيست .
    هغه نان گرم لرى - فارسى نيست

    قرض گرفتن واژه در زبانها مجاز است انگليسى بين دويا سه هزار واژه از زبان عربى و فارسى گرفته مانند پراديس ( پردوس , فردوس) اميد که بزرگوار در سلسله نوشته هاى خود مصدرها و ظماير و کوچکهاى زبان هزاره گى را مانند قيدها پيش و پسوند ها را بنوسيد ويا اينکه زبان هزاره گى چند حالت وچند زبان دارد

  • نوشته این ابله بنام لومانی وتهمت زدن به هزاره های کویته که گویا به خاطر نسبت دادن خود شان به چنگیز چنین وحشیانه قتل عام شده اند!نشان از بی خبری این آدم بی عقل وابله است.
    معلوم نیست این آدم نادان وسر تمبه در کدام سیاره زنده گی می کند.
    این آدم احمق اصلا نمی داند در منطقه وکشور ما چی می گذرد. مردم هزاره کویته از وقتی مورد تهاجم قرار گرفتندکه رژیم جنایت کار وفاشیست ونژاد گرای ولایت کثیف وقبیح ایرانی دم دستگاه جاسوسی خویش را توسط چند ملای مزذور وایدیو لوژی زده وبی عقل در کویته پاکستان آوردند وشروع کردند به بر گزاری روز احمقانه قدس وعاشورای کارنیوالی وکشاندن مردم بنام دین ومذهب به سرک ها.
    از بیست بیست وپنج سال به اینطرف است که این بلا بر مردم ما نازل شده ویگانه علت آن تند روی های احمقانه ورقابت رژیم فاسد وجنایت کار ولایت قبیح ایرانی با عربستان وسوء استفاده از دین ومذهب مردم است.
    در افغانستان نیز در حالیکه این رژیم کثیف ومنفور پول ودالر وسلاح وامکانات را در اختیار مزدوران تاجیک خویش وحتی در اختیار پشتون ها مانند طالب وحکمت یار قرار میدهد از هزاره ها فقط وفقط می خواهد سوء استفاده کند.
    ولی چون سطح فکر وفرهنگ در سال های اخیر در بین هزاره های افغانستان بالا رفته دیگر مانند سابق نمی تواند از مردم ما سوء استفاده کند.
    این در حالی است که در یکسال قبل در چنین روز هایی که در آن حادثه بیش 300 نفر کشته وزخمی شده بود در کویته هزاره ها در سراسر جهان بر علیه این جنایت مظاهره کردند وبه سرک ها بر آدند ولی در تنها جایی که اجازه نیافتند مظاهره کنند در ایران ودر زیر سلیه شوم ونحس این حکومت کثیف نژاد پرست وآریا گرا بود.این پست ها نه تنها به مردم مهاجر هزاره ساکن ایران اجلزه مظاهره ندادند بلکه خود نیز حتی از صادر کردن یک اعلامیه خشک وخالی نیز درغ کردند.
    آن حادثه به قدری خبر اش در سراسر دنیا پیچید که حتی سید صدر عراقی حمایت خویش را از هزاره ها وشیعیان افغانی نشان داد ولی دریغ از حتی یک یاد آوری از رژیم پلید وفاشیستی که ادعای اسلامی بودن دارد ومی خواهد رهبر همه شیعیان جهان باشد.
    ولی این آرزو را به گور خواهد برد.
    حال با این همه جفاتی که این رژیم کثیف در مقابل حالیکه برای مسعود جنایت کار وقاتل خود در بزرگترین مساجد ودانشگاه های خویش مجلس می گیرد وده ها کتاب برای این جنایت کار می نویسد وجعل می کند حتی از برگزاری یک مراسم ساده برای شهید مزاری جلوگیری می کرد در هنم شهادت آن بزرگوار.آنوقت یک ابله نادان بی خبر از دنیا می آید ویک چنین ادعای ابلهانه می کند که هزاره های کویته به جرم منتسب کردن خود شان به چنگیز به این حالت دچار شده اند.
    ای حیوان تو در کدام طویل زنده گی می کنی هنوز؟؟؟؟؟؟؟؟

  • این کفن ها نیز همه می توانند بخوانند که روشی چی نوشته شده.واهدایی رژیم کثیف وفاشیست ایرانی است وبر ورویش یا حسین نوشته شده نه یا چنگیز
    مردم هزاره کویته از 50 /60 سال پیش این شعار ها را می دادند ونام های مانند چنگیزی وو روی خود شان می گذاشتند این که آیا این کار درست بود یا نه واینکه آیا هزاره ها اصلا با چنگیز ازتباط دارند یا نه سوال ومطلب دیگری است.ولی آن چیزی که امروز مردم ما به ناحق قربانی آن میشوند جنگ نیابتی رژیم پبلید آخوندی ایران است که دنبال اهداف کاملا نژادی است ولی با شعار مذهب.
    فاجعه در این است که منردم خوبرده ومذهب زده ما از خواب خر گوشی بیدار نمیشود رژیم جنایت کار ایران متوجه شده است که در استرالیا واروپا تعداد هزاره ها زیاد شده ودر چند سال اخیر حتی مزدوران خویش را به استرالیا واروپا نیز روان کرده وبد بختانه مردم ما را حتی در اروپا واسترالیا نیز بنام مذهب وروز عاشورا به سرک ها کشانده ومی خواهد از دین ومذهب مردم سوء استفاده کند.
    هزاره ها باید هوشیار باشند ما حتی اگر شدیدا مذهبی هم باشیم نیاز نیست از ایرانی ها تقلید کنیم وبرای نشان دادن مذهبی بودن خویش به سرک ها بر آییم تا ایرانی ها بتوانند از ما سوء استفاده کنند.در داخل مسجد نیز میشود عزاداری برگزار کرد.
    مردم ما ما با ید به هوش باشندکه مورد استعمال قرار نگیرند.
    وگرنه در همان استرالیا واروپا نیز مارک وابسته گی به ایران را خواهند خورد واز آنجا ها که تازه یک نفسی راحت می کشند نیز رانده خواهندشد.وآنوقت در هیچ کجایی از جمله در ایران به هیچ وجههجای وپناهی نداریم.از خواب غفلت بیدار شوید ومزدور بی مزد بیگانه گان بد خواه نشوید.

  • اوغیتا اوگل موشی

    ارغیتا که یک شودی مو او غیتا اوگل موشی
    بی بیم و بی ترس و بیباک تیر از ار کوتل موشی
    دیست و پای خو او مجل ده ملک خود دیراز کیده
    خوندیی آو و زیمی کوه و بوغول بغل موشی
    دشمنو نیبور شوده بایین که مو یک دیست شونی
    ارکودام تنا تنا تای پی شوده خاکمل موشی
    تا ده کی ده رای خود خو چاه میکنی تالاک میلی ؟
    تا ده کی قوده قوده دیرو شوده پلل موشی ؟
    تاکه مو یکسرنشنی یکدیست نشنی یکدل نشنی
    تا قیامت بار بورده بیگار شوده کوتل موشی
    دوستو قومو و بیرارو کجایین تا ده کی ؟!
    ارکودام مو دیست ده چوقو شیشته و ماطل موشی .
    مو اگه ده فکر صوبای خو نشنی باد از دو روز
    کوله گی خاتو مردک مو ، رفته اوغوشل موشی
    نه زیبو نه مذ ذب و نه قوم خوره نیگاه میتنی
    اوم اگه زنده بومنی گد ود موشی ، چلول موشی..
    بس کونین اوسانه ی خوب و بدی ازخود خو ره
    ارغیتا آزاد شودی مو باتور ، او مجل موشی..

    م. زردادی

  • بازدید کننده گان سایت وزین کابل پرس? سلام بر شما عزیزان!!
    دوستان! بعضی ها بر من سخت تابیده اند و اهانت ام نموده اند، و بعضی هم مرا به معذرت خواهی از مردم شریف کویته وا داشته اند! من از مردم درد مند و هر دم شهید کویته بلوچستان معذرت میخواهم!! معذرت از این که، در باز گویی درد های عظیم و تاریخی شما سروران کوچک و حقیر میباشم! توان مند ی من به وسعت درد و اندوه های تاریخی شما، نه میباشد! من از شما معذرت میخواهم؛ زیرا نمیتوانم در کنار شما قرار بگیرم! و من؛ از شما معذرت میخواهم؛ که غم نان و فشار روزگار حتی فرصت مطلب نوشتن را از من میرباید و.....
    دوستان! من حقایق آن طوری که درک مینمایم بیان مینمایم! و این را بخش از صداقت و تعهد تاریخی- اخلاقی خویش میدانم! ایکاش کسانی که بر من تابیده اند، شهامت و صداقت ی حتی- در ابراز نام شان را میداشتند!! « من درد مردم هزاره پاکستان را در قمه زنی ها و چنگیز بازی ها دانسته ام» افراطی ت در مذهب و خود بیگانه گی تا به سرحد جنون چنگیز شدن و خونخوار شدن و.. کارد و قمه و چاقو و صلاح سرد و گرم با خود حمل نمودن و خلق ماحول و ماورا خویش را به استهزا گرفتن و به عذاب وا داشتن و... پیامد چنین را در پی خواهد داشت! من اطلاع دقیق دارم که همین دسته های چنگیز بازان در کویته، حتی در گوشه و کنار این شهر دست به چپاول و غارت نیز گاه میزده اند! دوستان که از جمهوری اسلامی ایران نالش دارند و این رژیم را مسئول کشتار در کویته میدانند، باید بدانند که بخش اعظم از شخصیت های تاثیر در سیاست جمهوری اسلامی ایران، یا سید هستند و یا هم اتراک آذری! این چندمین قرن میشود که حاکمیت در ایران، به گونه مستقیم و یا غیر مستقیم در ید قدرت اتراک میباشد! و در قبال هزاره های افغانستان نیز بیش ترین تعصب و فشار به توسط ترک های آذری به انجام میرسد!! به عنوان مثال در شهر های ترک نشین ایران، هر گاه اگر گذر هزاره ها در ان جا بیافتد، پوست از سر شان خواهند کند و..
    « من از هزاره های کویته معذرت میخواهم! من اگر در باز گویی درد های آنان ناشیانه عمل نموده ام؛ معذرت میخواهم!!! ایکاش آنان که در سبک سری ها و چنگیز بازی و هیاهو و قمه زنی و... این ملت شریف را به خون کشیده اند؛ نیز جرات و شهامت معذرت خواهی را داشته باشند! وضعیت موجود در کویته، مولود تعامل در ان دیار میباشد. و شخصیت تاثیر گذار فرهنگی و سیاسی در قبال کنش های موجود مسئول و جواب ده میباشند! من این عکس عزیزان کویته را در این صفحه و در پای این مطلب درج نمودم تا برای عزیزان که سورنای را از دهن گشاد ان دارند پف مینمایند، خاطر نشان بنمایم:« که نشود خدای نا خواسته هزاره های افغانستان را نیز بدین روز و حال مبتلا بنمایید....»

  • فر آقای لومانی بخوان بعد قضاوت کن این قدر بی خلطه فیر نکن. این رقابت بین عربستان وایران است که مردم مظلوم وبی خبر ما را به کشتن می دهد نه چنگیزی بودن شان.ما باید چشمان خودرا باز کنیم تا قربانی جنگ نیابتی قدرت بین ایران وعربستان نشویم.
    ها نشان دادندکه به هیچ دین ومذهب ومعیاری پای بند نیستند.همین اکنون با آمریکایی ها در حال مذاکره استند در جنگ با عراق نیز این ایرانی ها از اسراءیل اسلحه خریدند وبر ضد مسلمانان عراقی استفاده کردند.زیاد فریب شعار های ساختگی مذهبی این نژاد پرستان را نخور.
    فرهنگ هنگ، سیاست، جمهوری اسلامی»/ پرونده «ایران، جانِ پاکستان»ــ‌ـ۳۵/میزگرد پاکستانی‌ها

    اینجا پاکستان؛ مدرسه و بیمارستان غربی‌ها، جلوتر از کنفرانس و همایش دولتی ما

    خبرگزاری تسنیم:بخش دوم گفتگو با چهار پاکستانی، به نقد اقدامات انجام شده مدیریت فرهنگی دیپلماسی در این کشور مربوط می‌شود. پاکستانی‌ها راه‌های ساده‌ای برای تاثیرگذاری نشانمان می‌دهند. راه‌هایی که مدیریت فرهنگی نمی‌تواند آنها را ببیند، چون نمی‌خواهد...

    printنسخه قابل چاپ

    حجت‌الاسلام و المسلمین سیداختر حسین نقوی، سرپرست جامعه محققین پاکستان و مدیر مدارس بین‌المللی علمیه پاکستان است و در ایران مدیریت حوزه علمیه مهدیه (مخصوص طلاب پاکستانی)، در عراق مدیریت مدرسه امیرالمومنین(ع) و در پاکستان نیز مدیریت مدرسه زینبه را برعهده دارد.نقوی چند وقت پیش با حجت‌الاسالام علی‌گوهر ایمانی، علی عبدالحفیظ مطهری و ذی‌شان‌ مهدی؛ از اساتید و طلبه‌های پاکستانی حاضر در ایران به خبرگزاری تسنیم آمد تا روایتی دیگر از پرونده «ایران؛ جان پاکستان» رقم بخورد.در بخش اول گفتگو، درباره تاثیری که انقلاب ایران روی پاکستان گذاشت صحبت کردیم. گفتند که امام را هدیه‌ای به پاکستان می‌دانند و موجودیت و هویت امروزشان را مدیون خمینی‌اند. نمونه‌های جالبی هم از پیوند تاریخ انقلاب ایران با مردم پاکستان برای‌مان تعریف کردند. تعریف کردند که دیده بوددند که مادری پاکستانی در ایام جنگ ایران به فرزندش می‌گفت اگر به کمک ایرانی‌ها نروی شیرم را حلالت نمی‌کنم. از جلسات دعای اهل سنت برای پیروزی ایران در جنگ گفتند. جلسات دعایی که برای عبور ایران از ماجرای حوادث سال 88 دوباره تکرار شد. در این بخش از گفتگو با آنها درباره این صحبت کردیم که با وجود همه این وابستگی‌ها و پیوندها، ایران چه کاری در آنجا انجام داده است. پاسخ آنها زیاد امیدوارکننده نبود تا دوباره با گزاره وجود یک مدیریت بوروکراتیک بی‌کارکرد برای کار فرهنگی در خارج از مرزهای ایران ایمان بیاوریم.

    تسنیم: گفتیم و متوجه شدیم که انقلاب ایران چه اتفاقات بزرگ و تاریخ‌سازی را در پاکستان به وجود آورد. از این هم حرف زدیم که چه قدر زمینه اولیه در پاکستان برای حضور ایران فراهم بود. البته که منافع ملی آمریکا اجازه نمی‌داد که آنجا نظاره گر باشد و آنها به شدت فعال شدند اما ایران چه کرد؟ در همه این سالهای بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی ایران برای محکم کردن پایه‌های انقلاب در پاکستان چه کار کرد؟

    نقوی: این واقعیت بزرگی است که آن طرف دنیا میلیاردها میلیاردها خرج کرده است تا تاثیر ایران در این منطقه از دنیا را کمرنگ کند، تا حرف امام خمینی را در این منطقه به زمین بزند. اما من به صراحت به شما می‌گویم که تاکنون موفق نشده است. شما فقط به همین مساله عزاداری امام حسین نگاه کنید. محرم که می‌شود دیگر برای پاکستانی‌ها هیچ چیزی مهم نیست. همه می‌آیند و هر چه دارند در وسط می‌گذراند و برای امام حسین خودشان را خرج می‌کنند. خب این عزاداری امام حسین از کجا آمده است؟ از برکت امام خمینی.

    عزاداری امروز امام حسین(ع) در پاکستان مدیون امام خمینی است

    قبل از امام خمینی ما جرات نمی‌کردیم بیرون بیایم و عزاداری کنیم. عزاداری امروز امام حسین(ع) در پاکستان مدیون امام خمینی است. نه فقط در پاکستان که در تمام دنیا. ما اعتقاد اساسی‌مان این است که بیداری اسلامی امروز؛ مدیون ایران و امام خمینی است. امروز به هر جای دنیا نگاه کنید می‌بینید که همه بیدار شده‌اند و این برکت امام خمینی است. همه دنیا امروز حیران شده است. امام خمینی کل دنیا را تکان داد. هنوز هم اثرات آن تکان معلوم است.در پاکستان هم همین‌طور. هم اهل سنت و هم اهل تشیع. چه قدر از اهل سنت در خود پاکستان به برکت امام خمینی شیعه شدند و... و این نهضت به اعتقاد ما ادامه خواهد داشت؛ هر چه‌قدر هم آنها پول خرج کنند و مانع‌تراشی کنند.

    اما در مورد سوالی که شما گفتید، باید بگویم که به نظر من برخی نقایص وجود دارد که در حال ضربه زدن به ایران است و باید هر چه زودتر برای آن فکری شود. یکی از مشکلات اساسی کاروان‌های زیارتی است که از پاکستان به ایران می‌آیند. پاکستانی‌هایی که برای زیارت به ایران می‌آیند اصلا احترام نمی‌شوند. با آنها خوب برخورد نمی‌شود و خاطره بدی از حضور در ایران برای آنها باقی می‌ماند. خیلی زائر از پاکستان به ایران می‌آید؛ اما اصلا روی آنها برنامه‌ریزی نشده است خیلی ساده می‌شود همه آنها را جذب ایران کرد.با یک کتاب، با یک جلسه و...علاوه بر آن به نظر من سفارت‌خانه ایران باید فکری به حال این کاروان‌های زیارتی کند. مسئول و رئیس کاروان‌ها فقط به فکر پولند و مردم را خیلی اذیت می‌کنند. حتما باید یک روحانی در کاروان باشد که حواسش به همه این چیزها باشد...

    «اشهد ان لا اله الا علی» می‌‌گویند و دودش به چشم تشیع و ایران می‌رود

    یک مشکلی دیگری هم که وجود داشت و به لطف خدا امروز خیلی کمتر شده است این افراط‌گری‌ها و اقدامات ضدوحدتی بود که در ایران انجام می‌شد و در پاکستان انعکاس پیدا می‌کرد. «اشهد ان لا اله الا علی» می‌گفتند در مداحی‌ها و بعد که در پاکستان پخش می‌شد سندی می‌شد بر علیه تشیع و ایران. می ‌گرفتند دستشان و می‌گفتند ببینید جمهوری اسلامی این کار را می کند، این عقاید شیعه هاست و این خیلی به ضرر هم تشیع و هم ایران تمام می‌شد که خوش‌بختانه مدتی است که کاهش پیدا کرده است.

    روی زائران خارجی در ایران هیچ کار فکری انجام نمی‌شود

    ایمانی: به نظر من هم این مساله کاروان‌های زیارتی دارد تبدیل به یک معضل می‌شود. من خودم بارها مشاهده کرده‌ام که بین رئیس کاروان‌ها با زائران درگیری پیش آمده است. ایران باید نظارت دقیقی روی این کاروان‌ها داشته باشد. سفارت‌خانه‌های ایران فقط به آدم‌های محدودی ویزای کاروان زیارتی می‌دهد که همین‌ها فقط پی پول هستند و زائران را اذیت می‌کنند و خیلی‌ها را اصلا از سفر به ایران منصرف می‌کنند.نیاز به یک نظارت دقیق از سوی ایران بر این کاروان‌ها وجود دارد. علاوه بر این که هیچ کار فکری بر روی زائرانی که به ایران می‌آیند نمی‌شود. سعودی ها به زائران کتاب می‌دهند، اما ایران چیزی هیچ کاری نمی‌کند.

    مساله دیگر به نظر تقویت حوزه‌های عملیه از سوی ایران است. ایران باید مدرسین بیشتری به آنجا بفرستد.مردم خیلی احتیاج دارند و متاسفانه تعداد کمی مدرس و روحانی از ایران به پاکستان می‌رود.

    معضل ایرانی توجه به شهرهای بزرگ و مرکز، این بار در پاکستان/دوران کار فرهنگی به سبک همایش و کنفرانس تمام شد

    عبدالحفیظ مطهری: سرمایه‌گذاری غربی‌ها بر روی پاکستان در سال‌های اخیر شکلش تغییر کرده است. الان غربی‌ها در پاکستان سرمایه‌گذاری‌شان را به ساخت مراکز خیریه، بیمارستان، یتیم‌خانه،مدرسه و .. منتقل کرده‌اند. در حالی که ایران آنجا همچنان به برگزاری همایش و کلاس مشغول است. آن هم فقط در شهرهای بزرگ. در شهرهای کوچک اصلا اثری از ایران نیست . جاهایی که اتفاقا بیشتر نیاز دارند و بهتر می‌شود کار کرد. خیلی راحت می‌شود عقاید امام و رهبری را در شهرهای کوچک، بین مردمی که تشنه این جور حرف‌ها هستند پخش کرد و ایران را تبلیغ کرد، اما متاسفانه کار فقط به شهرهای بزرگ محدود شده است

    تسنیم:البته که این چیزی که می‌گویید مساله چندان عجیبی برای ما نیست. این مساله خود ما در ایران هم هست. این مرکز زدگی و بی‌توجهی به شهرهای کوچک و شهرستان‌ها و روستاها برای کار فرهنگی. در داخل ایران هم غیر از مرکز را نمی‌بینند مدیران فرهنگی ما.

    عبدالحفیظ مطهری:الان عربستان سعودی و قطر و دیگر کشورهای عربی در همه شهرهای کوچک عربستان، بیمارستان و یتیم‌خانه و مدرسه ساخته‌اند و چه قدر روی نظر مردم نسبت به آنها تاثیر گذاشته است.همین‌طور کشورهای غربی. الان در کراچی پاکستان، کانادایی‌ها یک مدرسه پنجاه هزارنفره رایگان ساخته‌اند. از این پنجاه هزار حداقل ده هزار نفر مال آنها می‌شود. به روش خودشان تربیت می‌کنند و اینگونه آینده پاکستان را می‌سازند.

    البته ایرانی‌ها هم کار می‌کنند مثلا در زمینه زبان فارسی واقعا کارهای خوبی انجام شده است.اما با روش‌های خیلی ساده می‌شود تاثیر این اقدامات را بالا برد. مثلا ایران در شهرهای بزرگ کنفرانس برگزار می‌کند چون آنجا امکانات بیشتر است و مردم هم بیشتر می‌ایند اما همین کنفرانس را می‌شود به صورت بروشور مکتوب کرد یا فیلمش را گرفت و در مدارس و دانشگاه‌ها و شهرهای کوچک پخش کرد که متاسفانه این اتفاق نمی‌افتد.

    تجربه اردوی «راهیان نور» دانشجویان پاکستانی

    ذی‌شان‌ مهدی: در مورد مساله کاروان زیارتی من باید به یک نمونه حرکت خیلی خوب در ایران اشاره کنم. در سال‌های اخیر از گروه دانشجویان امامیه و جنبش مذهب جعفریه عده‌ای برای زیارت به ایران آمدند و با یک برنامه‌ریزی خوب هم مثل اردوهای راهیان نور ایرانی‌ها به مناطق جنگی برده شدند و هم به زیارت شهرهای مذهبی و این خیلی تاثیر خوب و مثبتی داشت.

    اما در داخل پاکستان، احتیاج امروز، الان یک کار مردمی است. در سیلی که چند سال پیش در پاکستان اتفاق افتاد، دیدیم که کار مردمی چگونه جواب داد. این رای مجلس وحدت اسلامی در پارلمان پاکستان واقعا به خاطر همین کمک‌های مردمی بود که در جریان سیل انجام شد. ایران هم باید به این سمت برود.

    تسنیم: این ماجرای سیل ظاهرا خیلی نشانه‌ها و نمادها برای امروز ما داشت. شما در پاکستان بودید؟

    حیدری: من در زمان سیل پاکستان بودم. ایرانی‌ها در آن زمان خیلی کمک‌های خوبی انجام دادند. من خودم لباس هلال احمر ایران را پوشیده بودم و به مردم کمک می‌کردم. ایران در آن جا دو اردوگاه خیلی بزرگ زد و این خیلی تاثیر مثبت داشت روی مردم. مردم خیلی از ایرانی‌ها راضی بودند، به بنده هم هشت کامیون داده‌بودند که پخش کردم و خیلی جواب داد.این قدر تاثیر داشت که خیرین پاکستان وقتی دیدند که یک روحانی که از قم آمده و با ایرانی‌ها ارتباط دارد این قدر دورش جمع شده اند؛ آنها هم آمدند و کمک‌هایشان را به ما و اردوگاه ایران دادند که پخش کنیم و این خیلی معنای خوبی داشت.از این طریق واقع می‌شود کار کرد.

    تسنیم: یکی از دوستان پاکستانی می گفت ایران به پاکستان کمک می‌کرد عربستان هم کمک می‌کرد، اما عربستان روی تک‌تک کمک‌های کوچکی که انجام می‌داد هم تبلیغات می‌کرد و ایران فاقد تبلیغات بود. این‌جوری شد که همه تصور می‌کردند عربستان چه کم‌های عظیمی انجام داده است، در حالی که ایران خیلی کمک کرده بود و کسی ما را ندید.

    حیدری: بله این واقعا هست. آنها روی تبلیغات و رسانه‌ها حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند و حسابی کار می‌کنند. البته ایران زیاد هم با دست باز نمی‌تواند کار کند. ولی سعودی حسابی دستش باز است و هر کار دلش بخواهد انجام می‌دهد.

    ذی‌شان: سعودی‌ها آنقدر منابع مالی دارند که اصلا نگران این چیزها نیستند. اما در زمینه تبلیغاتی که گفتید من شنیده بودم که عربستانی‌ها اردوگاهی زده بودند و به مردم می‌کفتند که بیاید یک وعده نماز با ما بخوانید و بعد کمک بگیرید. می‌دانید همین چه تاثیری می‌گذاشت. خود اهل تشیع هم مجبور شدند بیایند و به شیوه آنها نماز بخوانند.
    البته برخی ناهماهنگی‌ها هم این وسط بود. مثلا من در دفتر بودم و دیدم که چند کامیون فرستاده شد ولی لب مرز گیر کرد و فاسد شد

    نقوی: من در هر صورت فکر می‌کنم که آرمان امام خمینی این قدر فراگیر وجذاب انسانی است که آنها هر کار هم کنند نمی‌توانند تاثیر امام را کم کنند، اما این توجیهی نمی‌شود بر کم کاری‌هایی که صورت گرفته است. یکی از مشکلات اساسی ما این است که ما اصلا کتاب احکام و کتاب دینی به زبان سندی نداریم. خیلی مردم در پاکستان و هندوستان فقط این زبان را بلدند و هیچ چیزی ندارند که به آن مراجعه کنند. ما الان در صدد ترجمه کتاب سندی توضیح المسائل آیت الله خامنه ای هستیم. دعا کنید موفق شویم.

    انتهای پیام/

  • جناب زمان عزیز درود بر شما!
    من با هر نوع افراطی گری، جعل، خشونت و معامله گری ها در حق ملیت و مردم هزاره مخالف میباشم! زیرا این قوم را یکی از مظلوم ترین های تاریخ میدانم! حال این عمل از ناحیه مذهب باشد و یا هم افراطی گری های چنگیز بازی و جعل هویت و تاریخ و معامله گر یه و به دو پول مردم فروشی ها! مذهبیون به شکلی دکان باز نموده اند، و عقده مندان " ماده رند و چوتار " به گونه دیگر دکان سیاست شان را گشوده اند ... و این مردم هستند که گاه در کابل قتل عام میشوند و گاه هم در کویته پاکستان و... و استدلال هم این است که همیشه دیگران مقصر هستند! آنان که در بتن سیاست و رهبری هزاره ها قرار داشته اند؛ با با و پیشوا و قائد اعظم و نابغه مغولستان به معرفی میگرفته میشوند! ( دوست من این دیگر خاک به چشم تاریخ زدن، و " گه " به شعور مردم مالیدن میباشد!)
    من ترسم از این است که مردم شریف هزارستان را این مغل زاده گان عزیز در انزوا تاریخی کشیده و به قتل عام دیگری مواجهه ننماییند! شما مطمئن باشید که با هر با ز نشر مطالب این چنینی آقای علی تورانی؛ متعصب ترین فاشیست اوغان از صمیم قلب خوشحال و مسرور خواهد گردید! حتی از موضع گیری های اقای جمبر علی در کمنت های قبل این موضوع پیدا بود! سید ها و دیگر عوامل دخیل در کویته پاکستان یک طرف قضیه هست که شما عزیزان ان را بر جسته مینمایید، موضوع رهبری فعلی هزاره ها و رهبریت در یکی دو دهه گذشته نیز فاکت اصولی دخیل در مثایل کویته بوده، جنابان مغل زاده گان بر ان خاک میپوشند! بیایند رهبران دو دهه هزاره ها در شهر کویته دست آورد های خویش را باز گو بنمایند! ماده رند های سیاسی همیشه گند بازی های خود را به پای دیگران ختم نموده و هرگز جرات و شهامت معذرت خواهر و استعفا را ندارند!! من این کمنت را از سر کار نوشته ام اگر اشتباهات ی را دارا میباشد از دوستان معذرت میخواهم!

  • سلام به اقای محترم لومانی! بری مه بسیار تعجب اور است، که یک کسیکه خود را نویسنده و ادم متمدن خودنمایی میکنه، کشتار اطفال و مردم بی گناه را چقدر جاهلانه و ظالمانه توجیه میکنه ... یعنی همه تشدد فرقه یی که در کویته جریان دارد، ناشی از چنگیز بازی ها است ؟؟؟ فکر نکنم، کسایی که در این خشونت دخیل استند، و دستور میته، به ایقه سادگی قتل و کشتار، مردم بی گناه کویته را روا بدانه، و توجیه بکنه ... اگر کشتاره مردم کویته را به گفته لومانی، چنگیز بازی قبول بکنیم، در ایالت خیبر پشتونخوا، که هم شیعه پشتون است و هم سنی پشتون است، یک و دیگه را ظالمانه به قتل میرسانه، اطفال یک و دیگر را در تریشر گندم، میده میکنه، علت همو کشتارها چیست ... ؟ ایا همین، فارسهای متمدن ایرانی نیست، که به این اتش دامن میزنه ... ؟؟؟ تو که قتل عام اطفال و زنان مردم کویته را چنگیز بازی مینامی، ایا از پشتونهای کویته ( حزب عوامی نشنل پشتونخوا ) نه شرمیدی، که دو شواروز در سر سرک جمع شده بودند، اقای محمود خان اچکزی به همه انتحاریا اعلان کرد و چلینج داد، که اگر مرد استین بیایین، ما را از بین ببرین، ولی اطفال و زنان بی گناه مردم هزاره ی کویته را نکشین ... ایا وحشت پشتونها صد چند با انسانیت تو شرف نداره ... ؟؟؟
    در واقعیت این چنگیز بازی نیست، بلکه این برنامه حکومت اخوندی فارس است، که نه تنها برای مردم پاکستان دارد، بلکه برای افغانستان، سوریه ، عراق ، بحرین حتی سعودی عربستان نیز همین برنامه های ظالمانه و وحشیانه را دارد ... که میخواهد مردم این سرزمین ها به جان هم بیافتد، ولی تو احمق بی منطق تابه حالی ازین برنامه های شوم باداران خود، خبر نداری ، اگر هم خبر داری موظف شده ای، که در هر حال باید از ایرانیها دفاع بکنی ... ایا هویت دروغین و جعلی این است، که تو کوشش انرا داری، به مردم هزاره بتی یعنی که حتما باید فارس و اریایی باشه ... یا هویت دروغین انست، که خود مردم هزاره در واقعیتهای تاریخی شان میخواهد جستجو بکنه ... ؟؟؟

  • « جمبور آقا» شما افاغنه فعلا در این شغالستان « اوغان ستان» بر خر مراد سوار، وبتازانید! با موجودیت چهار پایان بیشمار، از جنس ازبک و تاجیک و هزاره؛ بازار سواری دادن و سواری شدن ها گرم است و... اما شاید و شاید؛ روزی انسان های خردمند از این سرزمین سربلند نموده و به الاغ سواری شتر چران ها در این سرزمین تاریخی پایان بخشیده، عدالت و زنده گی انسانی را در این سرزمین جاری گردانید؛ و حق را در جایگاه شایسته آن قرار بدهد!!

  • یک مهاجم فارس دو نفر را در محوطه دادگاه فرانکفورت به قتل رساند , :توحش در بین پارسیان به قدری گسترده است که مرز خاک های خودشان را درنوردیده و هر ازگاهی حتی در دورترین نقاط جهان،در قلب اروپا و یا آمریکای جنوبی و.. آرامش و امنیت ملل متمدن را سلب کرده و ترس،وحشت و مرگ را برای آنان به ارمغان می برند.

    به گزارش گوناز تی وی به نقل از بی بی سی فارسی،روز گذشته 24 ژانویه،یک مرد 47 ساله فارس زبان افغانی،در حوالی ساعات 9 صبح به وقت محلی در محوطه ساختمان دادگاهی در شهر فرانکفورت، با حمله به سمت دو هموطن دیگرش،آنان را به قتل رساند. در این حادثه فرد مهاجم با شلیک دو گلوله از سلاح کمری خود دو نفر مذکور را از پای در آورده است که گفته میشود صدای شلیک گلوله تا چند ساعت موجی از ترس و وحشت را بر میان مردم منطقه حاکم کرده بود .

    پلیس آلمان می‌گوید که مهاجم و دو نفری که در این حمله کشته شدند، برای بررسی پرونده قتلی که در سال ۲۰۰۷ در فرانکفورت رخ داده بود، به دادگاه احضار شده بودند.

    به گفته پلیس آلمان این سه نفر قبل از ورود به ساختمان اصلی دادگاه باهم درگیر شدند.

    مهاجم، مسلح به سلاح کمری و چاقو بوده. در اثر شلیک او یکی از مردان درجا کشته شده و فرد دیگر به ضرب گلوله مجروح شد. مهاجم پس از آن با چاقو به فرد مجروح حمله کرده و خود فرار کرد.

    فرد مجروح در راه انتقال به بیمارستان، جان داد. اما پلیس موفق شد فرد مهاجم را دستگیر کند.

    مهاجم و کشته شدگان فارس، دست اندر کار خرید و فروش اتومبیل بودند.

    پلیس تاکنون اطلاعات بیشتری را در اختیار رسانه ها قرار نداده اما گفته است که دادگاه امروز به منظور بررسی پرونده ای تشکیل شده بود که در سال ۲۰۰۷ رخ داده بود و در نتیجه آن دو نفر کشته شده بود.

    هنوز مشخص نیست فرد مهاجم چگونه به سلاح کمری دست یافته بود.

    لازم به ذکر است پارسیان جدا از توحشات این چنینی که بر یکدیگر روا می دارند اما جهانیان را نیز از این خوی توحش خود بی نصیب نگذاشته و بصورت مکرر در اقصی نقاط جهان دست به بمب گذاری و عملیات های تروریستی زده اند که از جمله آنان می توان به انفجار مرکز همیاری یهودیان آمیا در آرژانتین توسط دولت ایران در 18 ژانویه 1994 اشاره کرد که در جریان آن 85 نفر از شهروندان بی گناه آرژانتین جان خود را از دست داده و بیش از سیصد نفر زخمی شدند.

    گفتنی است در سال های اخیر دولت جمهوری اسلامی ایران موجی از «هاری» را در مسیر حرکت خود حمل می کند که این امر از عملیات های تروریستی توسط فارس ها در اقصی نقاط دنیا گرفته تا قاچاق مواد مخدر و اسلحه در کشورهای منطقه را شامل می شود .

  • امروز در محیط کاری من، چند تبعه مغولستان برای خرید کفش آمده بودند! زبان رایج در محل را وارد نبودند! به یک شکل ی قیمت ها را روی کاغذ برای شان نوشتم و حالی شان نمودم؛ اما کیفیت کفش ها را بعد از توضیح دادن ها مکرر که نفهمیدند، در نهایت به در آوردن صدای "بع بع " گوسفند برای شان تفهیم نمودم...!
    وضعیت اقتصاد شان برای خرید کفش های چرم و پشم طبیعی مناسب نبود، لذا به همان صدای بع بع حقیر در حال که خنده بر لب داشتند، از مغازه خارج گردیدند... انان رفتند! اما مرا در دنیای از پرسش، و دل نگرانی های تاریخی ام تنها گذاشتند! در این روز ها بحث ترک و مغول خواندن هزاره ها، بنابر علل و عوامل انتخابات در افغانستان داغ گردیده است...و من هزاره در فکر ماندم؟! چگونه با چنین مردمان که حتی یک کلام همدیگر را نه می فهمیم، میتوانم همتبار و هم نژاد محسوب گردم! هرگاه اگر قیافه ها را معیار قرار بدهیم، اتراک، اعراب، قفقاز ی ها.... و بخش اعظم انسان های خاور میانه، قیافه هاشان مشابه هم میباشند. پس آیا این تشابه " صورت" میتواند دال بر هویت مشترک بین یک ترک؛ قفقازی، عرب، ارمنی، فارس های ایران، پاکستانی ها و... محسوب گردد؟؟؟؟؟!
    در ضمن از جناب آقای علی تورانی خواهشمندم تا برای حقیر روشن بنمایند که در اصطلاحات ترکی و مغولی حرف ت دبل اصلن وجود دارد؟ در ضمن جناب ایشان از کجا مطمئن هستند که مصطلاحات محلی هزاره گی همه ریشه در ترکی و مغلی دارندد! خوا هش مندم جواب ارایه بنمایید!t

  • احمدی‌ نژاد فارس گاو را به کشور اذر بایجان راه نداده باشند، با دیدن ظاهر خری، گاوی، پشمی احمدی‌ نژاد فکر تانند کرده باشند این گاو فارس از قفس یا تحویله تاند فرار کرده باشد.

  • بهار ازاره هم مایه

    راه و روود ازاره صدها کوه و کوتل دیره
    آسو نباشه تیر شودو ارچیز چمرس و چل دیره
    ناقی ناقی خیزک زیدو ده ار دوور چیز فاییده؟
    «آو ره دیده پای ره لوچ کو!» مردم مو یک مثل دیره
    ده دویدو راه خانهِ خدا نمی گرده تامو
    بیرار تو سمیدم نشو ارچیز ازخو مجل دیره
    بهار ملک ازاره هم بیشک و شبهه مایه
    پیش از بهار هر زمستو یک کم وتوم توغل دیره
    تامیر اگر ماکم بایه، تادو باید پخته باشه
    خانه ازاره تا ده تیس تادو بلی دلدل دیره
    مو سر ندری رهبر ندری از یکدیگه خبر ندری
    بی رهبری هر راه گذر بالهِ سنگ شلمل دیره
    رهبر امو کس که سرو سمبل قومه جم مونه
    شیعه ، سنیی ازره ره بیخی شی ده بغل دیره..
    بیرار تو سرمه قار نشو ایره ازسوز دل موگیم
    ازاره هم خوب وخراب هم باتور و بژغل دیره
    بایین توان خو بال برده جان ومالخو ماکم کنی
    که راه هزاران راهزن و خسک دوز ودغل دیره
    ده فکر ( زردادی) تمام مشکلات قوم مو
    گر رهبر دلسوز باشه ده ظرف یکماه حل دیره...

  • کلمه تاجیک ، تاژیک ، تازیک از کلمه تات ترکی گرفته شده است . " در ترکی عثمانی «تات» به معنی خوار و پست و بیگانه است."
    " گروهی از دانشمندان و زبان‌شناسان «تات» را واژه ا‌ی ترکی می‌دانند و برآنند که این واژه نامی است که از سوی ترکان به زیر دستان شان" اعم از ترک و غیر ترک داده شده است، زیرا «تات» در زبان ترکی معنی : خوار ـ پست ـ بیگانه دارد.
    پروفسور «مارکوارت» آلمانی واژه‌ی «تاجیک» را سرشته از دو بهر «تا»(= زیرست) و «چیک»(= ادات تصغیر تورکی) دانسته، آن را «زیردست کوچک» معنی کرده است.و می‌گوید ترکان مردم زیردست خود، به ویژه ایرانیان را با این نام خوانده‌اند و از اینجا است که گروهی از ایران نژادان و پارسی زبانان که اکنون بیرون از مرزهای سیاسی ایران به سر می‌برند، با همان نام «تاجیک» که از سوی همسایه‌های ترکشان به آن‌ها داده شده است، نامیده می‌شوند
    ترکان آلتایی فارسهای ایران را نیز با همان واژه‌ی «تاچیک» به همان معنی که در زبان ترکی به کار رفت مینامیدند و فارسی زبانان را در برابر «ترک»، «تاجیک» نامیدند.
    منابع:
    1ـ قاموس عثمانی : تات = ذلیل، سفیل یبانجی
    2ـ‌ پروفسور هنینگ استاد دانشگاه کمبریج نیز تاجیک را تورکی و آن را سرشته از تا (= تات (ترک)) + جیک (پسوند تورکی) و روی هم به معنی تبعه‌ی تورک
    در این باره شعری نیز وجود دارد که میگوید:
    تاجـــیک تــا ابد غلام بـــاشـــد
    گوسـفـندی و بی‌نشـان بــــــــاشد
    چون گم شود ز خطه‌ی ترکستان
    نامردی و ناکسی را پـایان باشد

  • نسل احمدی‌ نژاد گاو دارای ضریب هوشی‌ ۸۴ تاند بوده باشد، ضریب هوشی‌ مغولان ۱۰۲ تاند بوده باشد، همه تانند فهمیده باشند چرا یک کشور پیشرفته فارس زبان نتاند وجود داشته باشد، چشم بادامی ژاپنی به دهان احمدی‌ نژاد و نسل کودنش شاشیدن کند.

  • جشن کلاغ و مترسک ها است این جا
    آخ که ضحاک پیر و جوان چه به اشتها مغز نمیخورند!
    جسم نحیف و لاغر مادر را به شلاق گرفته اند
    شلاق، شلاق و تا بینهایت شلاق...
    ..و کودکان نارس...
    پیکره ذلیل مادر؛- این عجوزه عقیم و نازا
    و گاه شرحه شده در خیابان های کابل
    حراج در حراجی های روسپی گری های دو شندر قاز
    اخ که این هار؛
    خون میخورد و مغز ادمی...

  • جای بهمن درین مباحثه خالیست. چرا استاد گرانقدر خود (لومانی ) را تنها گذاشته؟

  • پرویز بهمن که در بعضی مواقع از فحش وناسزادر ادبیات فارسی برای مخالفین خود کار میگیرد ، از احساسات او در مقابل مخالفینش نمایندگی میکند که تا اندازه ی اورا به اینکار مجبور میسازند. او دکتورا در رشته علوم اجتماعی دارد و اصلاً احمق نیست که از هر نظریه پوچ و بی مایه دفاع و حمایت نماید. بهمن میداند که دفاع ازدروغ و یاوه سرایی آبرو وحیثیت انسان را پامال می نماید....ایکاش لومانی به گفته شما ، نه استاد عالیقدر بهمن، بلکه به اندازه شاگرد شاگرد بهمن دانش میداشت و این درک را پیدا میکرد تا خودرا رسوای خاص وعام نمی ساخت...

  • برای مقایسه یک زن هزاره را با زنهای فارس به نمایش میگذاریم تا دوستان خود قضاوت کنند که کدام یک به تورک ومغول مشابه است.....

  • برای مقایسه یک زن فارس را با زن هزاره به نمایش میگذاریم تا دوستان خود قضاوت کنند که کدام یک به تورک ومغول مشابه است.....

  • در بالا تصاویری از زنان فارس امروزی یعنی ایران اند......

  • دوست عزیز سهراب جان خوب است که عکس ترک های ایران و ترکیه را نیز پست بنمایید تا شرافت و صداقت حضرت عالی زیر سوال نرود! فکر نکنید که مردم همه کودن هستند!!!

  • چهره های ترکی که اصلا به هزاره ها شباهت ندارند!

  • چهره های ترکی ترکیه!

  • امید وارم تا همه شرافت انسانی خویش را فدای تعصب نا بخردانه ننموده، و ملت به خون نشسته هزاره را بیش از این قربانی دم توب نگردانیم! به وجدان و به خدای خویش مراجعه بنماییم!

  • تاریخ با ترکان شروع تاند شده باشد، ترک از نوع ترک ترکستان چین تاند باشد، ترک از نوع آسیای مرکزی تاند باشد، ترک از نوع اروپائی و بالکان تاند باشد، ترک از نوع ترک ایران تاند باشد، یا ترکمن ایرانی‌، یا ترکمن سوریه‌ای یا ترکمن عراقی،یا ترک هزاره از افغانستان، یا اوزبک و دیگر ملل ترک افغانستان، ترک از نوع افریقائی آن تاند باشد، نژاد کودن احمدی‌ نژاد در یک چیز مشترک تانند بود و آن کودنی تاند باشد، هوش احمدی‌ نژاد ۸۴ تاند باشد، یک کشور پیشرفته فارس زبان نتاند وجود داشته باشد.

  • جناب راست شما که راستی را به لجن کشیده اید! اگر اتراک حق دارد چهره های گوناگون داشته باشد، پس چر فارس ها این حق را نداشته باشند! شما انقدر در پان ترکیزم غرق گردیده اید که سنگ و چوب جهان را ترک و مغول میبینید! ترک و مغول که بغیر از کشتن و خون ریختن دیگر هیچ هنری نداشته اند!
    در ضمن چرا به لنگ احمدی نژاد چسپیده یی؟ این آقای خامنه تان را چرا هرگز چیزی نمیگویید! شاید همین که جناب ایشان یک کمی ریشه ترکی دارد برائت حاصل مینماید! " خدا و وجدان اگر فراموش شود؛ انسان، انسانیت خویش را بر باد داده است!"

  • شور ونوای ازره

    ده گوش کس نموره شورونوای ازره
    کر گشته گوش تاریخ ، گوش خدای ازره
    نیم مو مغول و تورکی نیم دیگه شده فارس
    قد خود خو جور نمایه سر تا ده پای ازره
    از دیست دیونه گون شی خانهِ ازره خرابه
    «چار پاره»* های دیونه گشته بلای ازره
    ده ار دوور که توغ نی تنا جوغول جوغوله
    گویی که گاوِ گولن ای رهبرای ازره
    بلدهِ مقام و چوکی ده گشت کیدو تیارند
    کجایه ننگ و غیرت ، شرم وحیای ازره ؟؟
    از بس که دیس مو تنگه ، پای وحدت مو لنگه
    ارکس که سنگ پورتو نه موخره ده پای ازره..
    قد خون دایم قاتی یه تاریخِ قوم ازمو
    تاکی ازره بودو یه ، جرم وگنای ازره؟؟
    تا بادِ تیز نباشه ، چارشاخ و داس و دیغو
    اید غید جودا نموشه ، دانه از کای ازره..

  • محترم احمدسلام، نوشته آقای راست را اگر دلیل مستند داری میتوانی رد نمایی ، درحالیکه به گفتن چیزی نداری ، چرا حرف های بیهوده بی ربط مینویسی ؟؟؟ کودنی و احمقی احمدی نژاد به جهانیان معلوم است ، پارسی هایت د ر
    دنیا بنیاد ندارد خشکه بانکه هستند اصل مردم ایران تورک های ایران هستند ، انسان کشها قاتل ها پارسی های ایران
    هستند ، نه تورک ها ، د ر میدان جنگ حلوا بخش نمیشود موضوع جدا است ، خدا و وجدان را آخوند های پارسی
    فراموش کرده اند و منکر هستند ، برای اهل سنت و الجماعه هیچ حقی قایل نیستند حتی برای ساختن یک مسجد د ر
    تهران اجازه نمیدهند ، شما اگروجدان بی آلایش دارید حقیقت را گفته میتوانید ؟؟ آیا ازاهل سنت د ر کابینه احمدی
    نژاد وزیر بود ؟؟ د ر افغانستان ازبرادرهای اهل تشیع چندین وزیر د ر کابینه موجود است . تورک های ایران مدت
    بیش ازهزارسال د ر ایران حکومت کرده اند آثارتاریخی ایران همه اززمان تورک های ایران و تیموری های هرات
    هست ، شما نمک حرام ها و بی وجدان ها حتی به اطفال تورک ها د رس و تعلیم به لسان مادری شان نمیدهید د ر تمام
    دنیا حق تعلیم به لسان مادری حق اولین و مسلم شان است حتی د ر افغانستان امروزی .
    آقای احمد حالا حقیقت را میگویید ؟؟ انسانیت را کی ها برباد داده اند ؟؟؟

  • جناب حقبین از یک شاخه به شاخه دیگر پریدن کار نا مردان دهر میباشد! این جا بحث نژاد و تبار جریان دارد! بحث آزادی اندیشه و مذهب بحث جدا گانه یی است! من هیچ گاه از جاکمیت های سیاسی مشخص دفاع نکرده بلکه از هویت و زبان خویش به دفاع بر خاسته ام! از ریشه دار بودن آقای سید علی خامنه به اتراک بنده حقیر دقیق خبر دارم! در ضمن متعصب ترین شیعه های ایران همین اتراک اذری میباشند! شما در تبریز و قزوین اگر بگوید سنی تشریف دارید، چوب به استین تان مینماید!

  • آقای احمد! ا اگر خامنۀ ترک هم باشد از جمله مانقورت های می باشد که مطلقاً از ترکان بریده است. اگر چنین نمی بود به عنوان رهبر مذهبی کشور که دارای قدرت و صلاحیت عام و تام می باشد زمینۀ رشد و انکشاف لسان مادری خودرا در پهلوی لسان فارسی فراهم می نمود و به اطفال تورکان اجازۀ تحصیل به لسان مادری خودرا می داد. وی فقط به نام ترک است ولی هویت ترکی خودرا پشت کرده و این قبیل شخاص را نمی توان ترک قلمداد کرد. شما به جواب آقای حقبین نوشتید که از هویت و زبان خود دفاع می کنید سوالی از شما دارم که آیا به ترکان ایران هم که اکثریت باشندگان ایران را تشکیل می دهند این " حق " را قایل اید که از زبان و هویت شان دفاع کنند؟ آیا تحمل این را دارید که اطفال تورکان، کردان و دیگر اقلیت های قومی به زبان مادری خویش تحصیل کنند؟ آیا تا اکنون شما فارس های ایران در برابر این ظلم و بی عدالتی حاکمان تان که لسان اکثریت مطلق مردم ایران را در دهان شان قفل کرده اند ،صدای اعتراض خودرا بلند کرده اید؟ سوال دیگری نیز موجود است. بفرمائید فعلاً همین سوالات را جواب دهید.

  • خانواده

    پدر سید علی خامنه‌ای، سید جواد و پدربزرگ پدریش سید حسین از روحانیان آذری مقیم نجف بودند و نیایش اهل تفرش که به آذربایجان هجرت کرده‌بود.[۹][۱۰] مادرش خدیجه میردامادی[۱۱] که متولد سال ۱۲۹۱ بود در سال ۱۳۶۸، تنها دو ماه بعد از شروع رهبری او درگذشت. وی دربارهٔ مادرش چنین گفته‌است: «مادرم خانمی بود بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظشناس –البته نه به معنای علمی، بلکه به معنای مأنوس بودن با دیوان حافظ–، با قرآن کاملاً آشنا بود».[۱۲] او دختر آیت‌الله هاشم میردامادی بود که اصالتاً اصفهانی و مقیم مشهد بود.

    پدر بزرگ مادری رهبر ایران، زاده و بزرگ‌شدهٔ نجف و دانش‌آموختهٔ حوزهٔ علمیهٔ نجف البته از سادات میردامادی اصفهانی و مشخصاً نجف‌آبادی بود. او حدوداً در ۴۰ سالگی به ایران مهاجرت کرد و در مشهد به تبلیغات مذهبی و تحصیل و تدریس و نوشتن کتاب‌های اسلامی مشغول بود. او در زمان کشف حجاب در حکومت رضاشاه در مسجد گوهرشاد مشهد مبارزاتی کرد و پس از مخالفت با این طرح به سمنان تبعید شد و در مسجد جامع گوهرشاد سالیان بسیار امام جماعت بود و تفسیر قرآن می‌کرد و کتاب تفسیر قرآن خلاصةالبیان را نوشت.[۱۳] شوهرعمه‌اش شیخ محمد خیابانی بود.[۱۴]

    سید علی خامنه‌ای متأهل و دارای ۶ فرزند است. همسر وی منصوره خجسته باقرزاده نام دارد. نام دخترانش بشری و هدی، و پسرانش مصطفی ،مجتبی ، مسعود (محسن) و میثم است.[۱۵][۱۶] بشری همسر محمدجواد گلپایگانی فرزند محمدی گلپایگانی رئیس‌دفتر رهبری است.[۱۷] هدی، همسر مصباح‌الهدی باقری کنی فرزند محمدباقر باقری کنی است.[۱۸] مجتبی با دختر غلامعلی حداد عادل ازدواج کرده‌است.[۱۹] مصطفی با دختر عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده‌است و مسعود نیز با فرزند محسن خرازی و خواهر صادق خرازی.[۱۷] میثم داماد محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران است.[۲۰]

    سید محمد برادر بزرگتر او، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بوده و در حال حاضر ریاست بنیاد حکمت اسلامی صدرا را بر عهده دارد. برادر کوچکترش سیدهادی نیز روحانی و فعال سیاسی عضو مجمع روحانیون مبارز است، که در سال ۱۳۷۹ روزنامهٔ حیات نو را منتشر کرد که بعداً به دستور دادگاه ویژهٔ روحانیت توقیف شد.[۲۱][۲۲] یکی از خواهران وی به نام بدری همسر شیخ علی تهرانی بود. علی تهرانی روحانی فعّال در دوران انقلاب بود که به مجاهدین خلق گرایید و به عراق پناهنده گشت. او در سال ۱۳۷۴ به همراه خانواده‌اش به ایران بازگشت. بدری در ایران درگذشت.[۲۳][۲۴] برادر کوچکتر او، سید حسن، مسئول هیئت‌های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت نفت و نمایندهٔ وزیر نفت در این هیئت[۲۵]، و عضو شورای پروانه نمایش است. (منبع ویکی پدیا)

  • جناب سخا عزیز شما آدرس را اشتباه گرفته اید! من حقیر در ایران امروزی نه تنها کاره یی نیستم، بلکه در ان جا یک خارجی و افغانی پدر سوخته محسوب خواهم گریدید! لطفا مسایل را خلط نفرماید! بحث دفاع از هویت و زبان در افغانستان هیچ گونه ربط به مسایل سیاسی فرهنگی و... در ایران امروزی ندارد! من هر نوع تبعیض و ستم را در هر گوشه دنیا اگر اعمال گردد مردود و غیر انسانی میدانم. ایران و افغانستان ندارد عزیز برادر!!!

  • آقای احمد! ببخشید که تذکرۀ تابعیت تان را با دقت نخوانده بودم ولی خوانندۀ پیام های شما طور دیگری فکر نمی کند.

  • نسل احمدی‌ نژاد تاند از خود پرسیده باشد در زمان شوروی ژوزف استالین نیز تاند گرجستانی بوده باشد، آیا این به آن معنا تاند باشد که شوروی مال گرجستانی‌ها تاند باشد؟ آخر وقتیکه من تانم بگویم این نسل احمدی‌ نژاد کودن استند بی‌ دلیل نتاند باشد، در دنیا هیچ ملتی دارای ضریب هوشی‌ ۸۴ نتاند باشد به جز نسل احمدی‌ نژاد کودن، چشم بادامی‌ها باهوشترین تانند باشند چونکه ضریب هوشی‌ آنان ۱۰۴ تاند باشد.

  • ارجمندان گرامی- یوسف زلیخا ی منتسب به فردوسی برابر تحقیق اهل فن از آن فردوسی نیست.عنوان ترک هم که به افراسیاب و تبار او در شاهنامه داده شده است با تحقیقات تاریخی و هم زبان شناسی اسامی امروز قابلیت پذیرش ندارد.مطالب شاهنامه را هم فردوسی از خود ننوشته است بلکه قبل از او به صورت نثر بنام خداینامک گرد اوری و تدوین شده بوده است و فردوسی با کمال امانت آن را به نظم کشیده است نه کم و نه زیاد.با دعا و سلام

  • نویسنده محترم- لطفا بفرما که چرا به بابا مزاری آتا مزاری گفته نمی شود

    آنلاین : http://ندارد

  • سلام
    تحلیل شما در خصوص مسائلی که میتواند زائرینی که به ایران می آید را مطالعه کردم و خیلی خوب نوشته بودید.
    خواهشمندم با آقای سهیل کریمی در سایت زیر ارتباط برقرار کنید ، ایشان مستند ساز قوی هستند که مسائل را به خوبی مستند می کنند حتی در کشورهای دیگر و به خوبی به مسئولین نشان می دهند و اثر گذار هستند:
    http://hizbullahcyber.com/

  • kabulpress aab-ro ash ra baa in kaar haa-ye bi-kharadaane az dast mi dahad.

    maa gemaan mi konim 2000 saal pish hazara haa zabaan degari dashte and ,wa pas paarsi zabaan shode and. kenon maa ager zabaan paarsi ra az hazara ha be girim, hazara haa hame chiz khod ra az dast mi dhand.

    her nadaan wa laude-ye be khod nawisende shode ast az rozo ke hamin taar-gah haa-ye elektininik peda shode and. chandi pish yeki az ostaad haa-ye danesh-gah Kabul yawe-goye haa-ye in merd nadaan ra der taar-gah khorasan rad nemod. gerdanende haa-ye kaar- nadaan kabulpress ager be in nadaani haa shaan payaan na dahand .merdom in taar-gah ra rehaa khahand kerd. " ali maenad , wa hauz ash."

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس