صفحه نخست > ببينيد و بشنويد > موسيقی ملل > آنانیکه ازهویت فرهنگی داد میزنند خود قاتلان هویت فرهنگی اند

آنانیکه ازهویت فرهنگی داد میزنند خود قاتلان هویت فرهنگی اند

صدای ماندگار بازگل بدخشی
گوربز خان "عطاخیل "
دوشنبه 14 جولای 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

امروز،همه چیز سیاسی شده است،ازهرچیزبوی سیاست بمشام میرسد وآنهم به بدترین شکل آن. فرهنگ وموسیقی وهنر نیز درخدمت سیاست مداران وسیاست بازان قرار گرفته است.

هرکسی کوشش دارد، که ازهویت فرهنگی خویش بعنوان سلاح علیه مخالفش استفاده کند. سخن را نباید بدارازا بکشانم. صحبت ازصدا است ، صدای انسان عاشق ودردمند، ازموسیقی اصیل مردمان بدخشان.

مردم بدخشان علی الرغم مشکلات ومصایب اجتماعی که درطول تاریخ، ناشی از کم مهریهای حکومتهای شاهی وجمهوری مرکز بوده است بازهم همچومعادن لاجوردش، مهد بزرگترین شاعران وادیبان ونویسنده گان پرافتخار بوده اند

بنابه گفته پروفسیور لعلزاد، یکی ازنویسنده گان افغانستان مقیم لندن صدای بازگل بدخشی گاه ناگاه ازطریق رادیو افغانستان وقت درحکومت ماقبل خلق وپرچم نیز گوشهارا مینواخت.

پروفیسور لعلزاد که درسالهای اخیر خود به دیار بدخشان سفری نموده بود ، وتصاویر همراه با بازگل بدخشی ضمن یک مقاله مبسوطی پیرامون زنده گی شخصی وی درسایتهای انترتی به نشر سپرد میگوید:

وی بیاد دارد که روزی در بازار ولسوالی کشم ولایت بدخشان هنگامیکه از طریق لودسپیکر(بلندگو) بازار، آواز بازگل بدخشی از کابل نشرشد همه موترها ومردمان گرد همان لودسپیکر، جمع شده بودند وتا وقتیکه ، صدای بازگل در لودسپیکر یابلند گو درجریان بود همه کار ومعاملات وخریدوفروش وحرکت موترها همه متوقف گردیده بود.
اما بادریغ ودرد، تعدادی از افراد وی را به توبه وادار ساختند.

متاسفانه آقای لعلزاد نگفته است که آنهایکه بازگل را به توبه وادار ساخته بودند کی هااند؟

بلی گاه گاهی نویسنده گان ما نیز زیر تاثیر فضای سیاسی قرار میگیرند.

حقیقت آنست که: زمانیکه گروه های ازمجاهدین جمعیت اسلامی افغانستان بر مناطق از بدخشان مسلط میشوند، بازگل را ازادامه کارهای هنریش منع میکنند واورا وادار به توبه میسازند.

ببین تفاوت ره ازکجا است تا بکجا؟

درفلم کوتاهیکه می بینید سالهای قبل ازحکومت مجاهدین ، خانم ذکیه کهزاد، دربرنامهء ویژهء بخاطر روز جهانی زن در تلویزیون کابل این آهنگ را برای بیننده گان تلویزیون انتخاب کرده است.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • با تشکراز گزارش این مطلب
    انانکه بازگل را توبه دادن باید خود توبه کنند
    مگر این اواز خان چی گناه مرتکب شده که باید توبه میکرد
    بازگل باعث افتخار ماست وربانی باعث ننگ
    بازگل نه خانه مردم را خراب کرده نه قتل ونه........
    امروز ما بجای رسیدیم که عربها هم به ما تروریست میگویند وما را با عث بد نامی اسلام میدانند
    از ماست که بر ماست

  • دوست عزیز آقای عطا خیل درود برشما ! هویت خواهان و هویت شکنان در دو جبهۀ کاملأ متفاوت ازهم قرار دارند ،که نباید اشتباه شود . و نباید فراموش کنیم که هم مجاهدین به اساس شریعت دیوبندی و هم خلقی های سرخ به اساس مانیفست حزب کمونست در آن زمانه ها خریدار زیاد داشتند ، که بدون در نظر داشت کوچکترین احساس ملی و بشر دوستی ، اعمالی را انجام داده اند ، که حتا قلم عار دارد از باز نویسی آن . در آن زمانه ها که باز گل بدخشی به توبه وادار شده و بنگیچه تاشقرغانی سوختانده شده و احمد ظاهر ترور شده بود ، از هویت ملی و هویت فرهنگی اصلأ خبری نبود . هویت سوسیالیستی و هویت اسلامی چنان با هم کلاویز و درگیر بود ، که انسان های این سرزمین مانند بز بی سر در میدان بزکشی این چاپاندازان سیاست مردار پامال و خورد و خمیر گشتند . در آن موقع از الف تا یای این خته باستانی چنان مستغرق پیروزی انقلاب شکوهمند و باز گشت ناپذیر ؟ ثور و جهاد فی سبیل الله ؟ بودند که کشتن روحانیون و شخصیت های ملی و به آتش کشیدن مکاتب و حلق بریدن معلم و کارگران دولتی جز افتخارات بزرگ ودست آورد بی مثال طرفین محسوب میشد . حالا شرایط تعغیر نموده و زمانه دگرگون شده است . اژدهای انسان خور دیروز به گوسفند روغنی پر پشم امروز تبدیل چهره نموده ، هویت خواهان سوسیالیستی سرخ و هویت خواهان اسلام افراطی در یک اتحاد و هماهنگی نامقدس و پنهانی علیه هویت فرهنگی این سرزمین قرار گرفته اند . گذشته ها گذشت و به تاریخ پیوسته است . هر که ، هرچه کرده این تاریخ است که قضاوت خواهد نمود ، ولی فعلأ هدف و مقصد شوم این سوسماران دشتی و کوهی محو ملت ها و ازبین بردن هویت فرهنگی این ملت هاست . محافل کتاب سوزی گذشته ها و تخریب مجسمه های بودا را مردم این مرز و بوم هیچگاه و هرگز فراموش نخواهند کرد . این قاتلان فرهنگی با آن قاتلان فرهنگی فرق فاحش دارندبازهم تأکید میکنم (مانند چاچا ماروفی برلینی) فرق فاحش دارند آقای عطا خیل ! پیروز باشید .

    • از پرچمی های بی فرهنگ یاد نکرده یی یار جان, نام آنها هم باید در هر جایی که اینچنین سخنی باشد باید یاد گردد.

    • دوست عزیزیکه از نوشتن نامت ابا ورزیده ئی ! سلام .
      آن زمانه های راکه من نوشته ام ، زمان ترور و توبه نصوح کردن های آزاد اندیشان و هنرمندان بود و به آتش کشیدن های مکاتب وحلق بریدن استادان . زمانی بود که همه شهر ها سرخ بود و کوه ها سبز . آن زمان هر دو طرف متخاصم بخاطر رسیدن به مقصد و مرام خویش هراقدامی را جایز و منطقی میشمردند . در آن مقطع زمانی پرچمی ها متواری بوده و به حاشیه رانده شده بودند . از واقعیت نباید چشم پوشی کرد ، در جنایات خلقی ها دخیل ساختن پرچمی ها منصفانه نیست . همچنان دراحزاب و تنظیم های جهادی ، جرم و جنایت یک تنظیم را بدوش تنظیم دیگر انداختن کار منصفانه نیست . در اوایل جهاد ،نزد ملت همه مجاهدین بودند . بعدها به احزاب و تنظیم ها نظر به گرایشات قومی ، زبانی ، مذهبی و سیاسی تقسیم شدند . اگر بودند هم نامرئی و قابل دید عام مردم نبودند .

    • با معذرت از برزگواران ادب که اشتباهأ خطه را خته نوشته ام .

    • مزاری !
      ( ت ) ره که اشتباه نوشته کردی به جای( ط ) , ما ازش تیاق نمی سازیم ( نترس ) , فقط مواضب ( ط ) باش که مگس دورش زیاد چرخک نخوره .

    • غلام جان!

      مزاری که فهمیده که دربین پیامدهنده گان اصلاح گر فقط یک یکنفر است که قمچین میزند اما خودت نیز از نوشتن پرت وپلا احتراز نموده و مواظب را مواضب ننویس که.... .

    • آقای کاکو ! یک (که) کاملأ اضافه است . می بخشی !

  • آقای عطاخیل از لعل زاد یاد کردند که اندکی حرف شانرا تصیح میکنم
    ١- اولا" لعل زاد پروفیسور نیست صرف یک تکسی دریور در لندن است واین لقب های پروفیسوری و دکتورا را برای وی و هارون امیرزاده سایت خاوران به شاخی باد کرداست ٠
    ٢- خود لعل زاد ازجمله خلقی های بود که آن زمان این استعداد های را خفه کردند و امروز دم از هویت ملی میزند٠

  • احمدجان سلام
    آقای لعل زاد ازسال 1977 تا 1998 دردانشکده انجنیزی دانشگاه کابل پروفیسوروجوانترین پوهنوال دانشگاه کابل بود ودکتورای خویش را نیزازدانشگاه سوتبانک لندن اخذنموده ودرهمین دانشگاه ازسال 1999 باینطرف بحیث استاد وپروفیسورمصروف تدریس وتحقیق است!

    • بسم الله الرحمن الرحيم

      نمى دانم آقاى عطا خيل از اين حرف هاى مفت ، بى مزه و غير دقيق و بر جسب هاى بى اساس جى مى توانند حاصل نمايند ، آخر جرا آن قدر آدم بايد حريص بود كه براى كوبيدن طرفى كه كويا خواهان انتقام از آن طرف است به هر جيز بدون موجب و دليل جنك يازد ، جناب عطاء خيل برا شما توضيح دهم كه اشاره بروفيسور لعل زاد در ارتباط به توبه دادن بازكل بدخشى توسط يك تعداد در آن وقت دقيق نيست و هيج كروه و مجموعه اى بازكل بدخشى را مجبور به اين نكرده است كه او از سرايدن با آن آواز بلبل كونه اش احتراز جويد بر عكس حلقات ذيادى بدخشى در داخل تنظيم جمعيت هر كاه آواز بازكل را مى شنوند بر جشمان شان آب ديده حلقه زده و از اينكه باز كل وسيله اى است براى بيان درد آن فرهيخته كان بارسا به خود مى بالند غزل هاى بازكل هيج كاه همجو جوانك هاى امروز و ويديو كليب هاى به سبك راك اند رول آنها مبتذل نبوده كه او را وادار به توبه نمايند بناء اميدوارم هركاه بار ديكر در موردى مى نوشتيد به فرافكنى و بر جسب بناه نبريد ودر سايه ذهن بيمار در مورد ديكر ها آنجنانى قضاوت ننمايد .
      جناب عطاء خيل اكر شما در ادعا تان فرض كنيم بر حق مى بوديد به تأكيد بازكل كه به زور نيزه به توبه وادار شده بود در دوران امروز در زير سايه اشغالكران كبود و سبز جشم دوباره به سرايدن مى برداخت در حاليكه جنين يك امرى فعلا به مشاهده نمى رسد . استاد در محمد كشمى مير مفتون ، عزيز الله كشمى و ساير سراينده كان بدخشانى نتنها از طرف دوائر بدخشانى جمعيت تحقير نمى شوند بلكه تشويق مى كردند تا آثارى را به خلق و به سرايدن كيرند كه بازتاب دهنده ارزش هاى مشتركى انسانى همه باشنده كان كشور و تمجيد كننده قهرمانى ها وجان فشانى هاى فرزندان غيور اين كشور در دوره جهاد ومقاومت باشد، براى همين هم اكر شما به يوتب سر زنيد ترانه هاى مفتون را خواهيد يافت كه در تمجيد از فداكارى هاى شهيد مسعود عليه الرحمة و مقاومت و جهاد سرايده شده اند ، جناب عطاخيل فكر مى كنم شما جمعيتى ها و يا بصورت عمومى اخوانى ها را با مجموعه هاى ديكر كه به نحوى معتقد به اين اند كه موسيقى وسرايدن با ميوزيك بطور مطلق حرام است به اشتباه كرفته ايد و يا هم رأى فقهى اين دسته را مى دانيد اما خود را براى تخريب آنها در اذهان عامة و برابر قرار دهى آنها حتى به كروه هاى هجرت وتكفير خود را به كوجه حسن جب مى زنيد ، جناب عطا خيل در حاليكه كشور به هزاران مصيبت ديكر دست به كريبان است آيا برداختن به موضوع از قبيل اينكه كويا يك جند مجاهد نا فهم اكر فرض كنيم حرف شما دقت داشته باشد بازكل را از خواندن باز مانده!
      ارزش اين را دارد كه با اين همه آب وتاب به آن بى بردازيد ، در حاليكه هزارن مشكل ديكر وجود دارد كه بايد بدان ها بر دازيم جون نسبت به اين امر اولويت دارند ، رأى فقهى جمعيت وسازمان هاى مثل آن در مورد مسئله موسيقى بشكلى است كه ، با در نظرداشت حالت هاى شش كانه مسئله مباح و حرام بودن مسئله وضاحت مى يابد ، نخست اينكه موسيقى بطور عموم مباح است، الا در مورد بعضى از آلات مشخص موسيقى كه در مورد آنها نصوص مأثور بر تحريم استفاده از آنها وارد كرديده است ، ثانيا شخصيت خواننده و نوازنده ها و مسئله سلوكيات شخصى آنها ، كه آيا آنها با فسق وفجور وابتذال متصف اند ويا بصورت طبيعى انسان هاى طبيعى اند ، ثالثا اوصاف شنونده كان و حضور يابنده كان در محافل موسيقى اشاره بسوى اين است كه آن اشخاص خو كرفته بر اين اند كه در همجو محافل از محرمات استفاده مى نمايند و يا براى سماع ونوازش روح به موسقى كوش فرا مى دهند، رابعا كى در حضور كى به سرايدن مى بردازد ، زن نيمه عريان در برابر مردان مبتذل مزاج و يا مرد و زن خوش آواز با رعايت شؤنات اخلاق وسلوك طبيعى در برابر محافل مختلط و يا محافل غير مختلط ، خامسا، اشعار و موضوعاتى كه خواننده آنها را مى سرايد اشاره بدين است كه آيا آن موضوعات به فحشاء و جنايت و قبح و ابتذال دعوت مى نمايد و يا مسائل محبت ، صميميت ، ديندارى ، وطنى دوستى ، باكى ، نيك كردارى و نيك بندارى را ترويج مى دهند و به مسائل زيبائى هاى حسى و معنوى مى بردازد ، ششم استفاده از همه آن وسائل كه در دين با نص قطعى تحريم شده اند مثلا استفاده خواننده و حاضرين مجلس از مواد الكحولى، نشئة آور و مخدر و بر داختن به امورى خارج از آداب و حيائى عامة .
      . جنا ب عطاخيل با در نظرداشت اين خصوصيات مسئله تحريم و مباح بودن موسيقى در كفتمان اسلامى مطرح است و با درنظرداشت امور بالا من مطمئن هستم باز كل حتى در همان ايام جوانى هم اين مسائل را در نظر داشته و به امورى نبرداخته است كه از او فرد مبتذل به تصوير دهد اميد وارم بارى ديكر كه مى نوشتيد قضاوت هاى قبلى و حس ايدئولوجيك خود را در همجو مسائل كنار بكذاريد بعد در موارد
      قابل بحث قلم فرسايي نمايد ، تلاش كردن براى اينكه در هر رخداد باى احزاب سياسى را به ميان آريم وبلوسيله عقده كشائى نمايم راه بجاى نمى برد بيايد اصولا بدون اينكه طرفى را به حتك حرمت كيريم كمبودى ها و نواقص جامعة خود را به علاج كيريم و بلوسيله در جهت ارتقاى قيمى در جامعة سهم خود را اداء نمايم نه اينكه فقط به هر بهانه به حريف كوبى و ايجاد دغدغه هاى بى مو جب بردازيم

      مهديار

      آنلاین : دغدغه هاى ميان خالى عطا خيل

  • عطا خیل !
    شهبر نیست بیا از خود دفاع کو .

  • مهدیارعزیزازنوشتن جملات شما معلوم میشود که آدم باسواد هستید ولی افسوس که بازهم ازواقعیت ها چشم پوشی نموده اید. اینکه فیض محمد منگل باپسرجوانش سربریده میشود کدام فتوایی درموردش صادرشده بود ؟کدام جرم اوثابت شده بود؟ درکدام محکمه اسلامی ویاغیراسلامی به اعدام آنهم به شکل فجیع آن محکوم شده بود؟ چرا بازهم عینک های سیاه را به چشم مینمایی وفکرمیکنی که کسی ترا نمی بیند ولی باید بگویم که زمانه را برای خود تاریک ساخته ای ولی دیگران بخوبی ترا دیده میتوانند .اعمال وکردار دوران گویا جهاد( زراندوزی، جنگ برسرقدرت) تا عرصه قدرت وحکومت داری شما برای تمام مردم افغانستان نی بلکه برای تمام دنیامانند آفتاب روشن است که هیچ گاه به دوانگشت سیاه تو پنهان نمی شود. چرا فریب ؟ چرا دروغ؟ چرا مردم را به زندگی کردن نمی گذارید! اگرمردم ازشما سوال کنداین چگونه اسلام واسلامیت است که بخاطرشما دخترهژده ساله ازمنزل پنجم مکروریان خودرا به زیرانداخت وخودرا ازتجاوزنجات داد. هرفردشمایک بچه از15 الی18 ساله را باخود میگشتاند ونام اورا ( چرک) گذاشته بودید که بااولواط میکردید .درکجای اسلام جوازدارد. متاسفانه هرعمل ناجایزخودرا نقاب اسلامی پوشانیده ومردم را می فریبید ولی تابکی وتا چه وقت؟

    آنلاین : http://hamid.yahoo.com

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب
تک نوازی گيتار

سه شنبه 17 مارچ 2009 ,

موسیقی، شعر و کابل پرس

دوشنبه 29 دسامبر 2008 ,

سلام علیک کابل

دوشنبه 27 اكتبر 2008 ,

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس