صلح!

بازيچه ای در دست خشونت طلبان
محمد اسحاق فياض
يكشنبه 17 آگوست 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

درآستانه سالروز استقلال افغانستان و نيز نزديك شدن به روز جهاني صلح، بارديگر درافغانستان از صلح سخن گفته مي شود. هرچند تا 21 سپتامبر سالروز جهاني صلح زمان زيادي باقي مانده است، اما ازآنجايي كه افغانستان چندين دهه است كه درآتش جنگ مي سوزد و نياز اساسي و اصلي به صلح دارد، گرامي داشت روز صلح بهانه خوبي است تا يك بارديگر برصلح و ثبات درافغانستان تاكيد شود.

کای ایده نماینده ی خاص سازمان ملل متحد درافغانستان، درطی محفلی كه در دانشگاه پولی تکنیک کابل برگزار شده بود، از همه مردم افغانستان خواست تا درپروسه صلح، فعالانه شرکت نمایند.

اوتاکید کرد که بجز خود افغانها، هیچ نهاد و هیچ شخص خارجی، نمی تواند صلح را در افغانستان تامین نماید، تنها شما می توانيد که چگونه صلح را در این کشور تامین کنید، هیچ نهادخارجی، هیچ کارشناس خارجی و هیچ سیاستمدار خارجی نمی تواند در این کشور صلح بیاورد. صلح را نمی توان از خارج، به افغانستان آورد، صلح پدیده ایست که در داخل افغانستان، می تواند رشد کند؛ زیرا این کشور شماست وتنها شما می توانید که با چه راه هایی صلح را در این کشور تامین کنید. نقش ما تنها این است که با شما کمک کنیم آن هم با احترام به فرهنگ و تمدن شما.

اين سخنان بارديگر تصويري زيبا از صلح ونقشي كه افغانها براي صلح دارند، ارايه كرد. زيرا واقعيت همان است كه كاي ايده گفته است و آن اين است كه تا زماني كه خود افغانها نخواهند كه در كشور شان صلح برقرار شود ديگران نمي توانند صلح را دراين كشور به ارمغان آورد. مشكل اساسي افغانستان از گذشته تا حال اين بوده است كه افغانها به صورت واقعي نخواسته اند كه صلح و ثبات دركشور شان برقرار گردد. متاسفانه جنگ و خشونت بيش از سه دهه است كه جان ميليونها افغان را گرفته است اما هنوز هم افغانها هيچ گاه ضرورت همزيستي در كنار هم را در سايه صلح تجربه نكرده اند.

بسياري از سياست مداران خشونت هاي موجود را چنين توجيه ميكنند كه عوامل خارجي نقش اساسي در بي ثباتي افغانستان داشته است. البته چنين ادعايي يك حقيقت است، اما سئوال اساسي اين است كه به راستي اگر خود افغانها منافع شان را درك كنند و اصل ضرورت صلح و همزيستي مسالمت آميز را به معني واقعي كلمه درك نمايند، چگونه دست هاي خارجي قادر خواهند بود كه به آساني افغانستان راناامن سازند و براي خود شان مزدور و عوامل از داخل افغانستان پيدا كنند و اين عوامل چنان قوي باشند كه نقش اساسي در ناامن كردن و خون ريزي هاي افغانستان داشته باشند؟

واقعيت اين است كه مفهوم صلح و زندگي صلح آميز هيچ گاه به صورت درستش در ذهن افغانها نقش نبسته است وآنان تنها راه رسيدن به هدف و خواسته هاي شان را در سايه خشونت هاي نظامي و جنگ مي دانند، خشونت تنها اصلي است كه انسان افغان رابه هدفش نزديك مي كند و تازماني كه اين مفهوم و اين تصوير از ذهن افغانها محو نگردد و صلح و همزيستي مسالمت آميز در كنار يك ديگر به مفهوم واقعي كلمه معنا پيدا نكند، جنگ و خشونت هيچ گاه دراين كشور خاموش نخواهد شد.

درطول سه دهه جنگ شايد هزاران جلسه و تلاش هاي صلح آميز چه به صورت رسمي و چه به صورت غير رسمي براي افغانستان در داخل و نيز نقاط مختلف جهان برگزار شده است اما هيچ يك تاكنون به صلح پايدار درافغانستان منجر نشده است، شايد كنفرانس بن مهمترين كنفرانس صلحي بود كه كه لااقل توانست نظام سياسي دموكرات را درافغانستان به ارمغان آورد، اما نتوانست صلح واقعي را درافغانستان تحكيم ببخشد. براين اساس مذاكرات صلح نيز درافغانستان خود به يك بازيچه سياسي بدل گرديده است و بازي با صلح در سايه خون و آتش فرهنگي بوده است كه افغانها طي سه دهه آن را دنبال كرده اند. مذاكرات ژنو در دوران جهاد و نشست سران مجاهدين از مكه گرفته تا اقصا نقاط جهان نمونه واقعي بازي باصلح بود كه افغانستان را به تباهي كشانيد.
طي هفت سال بعد از سقوط نظام طالباني در افغانستان، چندين بار مسئله صلح و مذاكره با طالبان مطرح شده است، واقعيت قضيه اين بوده كه هيچ يك از طرف هاي درگير چه از عوامل داخلي و خارجي و چه طالبان و دولت افغانستان، گامهاي واقعي و راستين را درراستاي صلح برنداشته اند. مثلا ازسال گذشته تا حال چندين بار موضوع مذاكره با طالبان مطرح گرديده است وآنان براي آنكه كم نياورند هردو طرف دولت و طالبان ادعا كرده اند كه درخواست مذاكره از سوي طرف مقابل بوده است. طالبان در روند مذاكره بهانه آورده اند كه سران اتحاد شمال كه درقالب جبهه ملي متشكل گرديده اند، در دولت حضور دارند و اين افراد مانع صلح درافغانستان هستند و يا اين كه گفته اند كه افراد خارجي مانع صلح هستند و يا اين كه دولت اقاي كرزي اختيار ندارد كه با اين دولت مذاكره صورت گيرد. از سوي ديگر جبهه ملي مخالف دولت چندي پيش اعلام كرد كه طالبان از آنان خواسته است كه ميان آنان و دولت ميانجي گري كنند. سخن گوي اين جبهه اعلام كرد كه حدود پنچ ماه است كه آنان با طالبان در ارتباط هستند تا ميان دولت و طالبان ميانجي گري نمايند.

درطول چند سالي كه مذاكره ميان دولت و طالبان صورت گرفته است، هردو طرف گاهي اعتراف دارند كه هدف آنان از اين مذاكرات تضعيف و منزوي كردن طرف مقابل است تا مصالحه با يك ديگر.سال گذشته گردون براون نخست وزير انگليس طي سفري كه به افغانستان داشت مذاكره باطالبان را از طريق ريش سفيدان و افراد ذي نفوذ محلي يكي از اهداف اين كشور خواند، زيرا اين نوع از مذاكرات سبب به انزوا كشيدن طالبان مي شود. طالبان نيز دراين بازي بي كار ننشستند،در مصاحبه ها و خواسته هاي شان طوري موضع گرفته اند كه در درون دولت مركزي ايجاد اختلاف و شكاف مي كند. دعوت ملا عمر از رهبران جبهه ملي براي جهاد عليه خارجي ها و نيزموضع ملا رحيم كه سران جبهه ملي را يگانه مانع طالبان براي مذاكره با دولت مي داند، نشان داد كه آنان در بازي سياسي دست كمي از دولت افغانستان و خارجي ها ندارند و مي توانند به راحتي صلح را بازيچه خود قراردهند وبا آن بازي كنند و از آن پلي بسازند براي رسيدن به اهداف جنگي شان و نيز تدوام خشونت درافغانستان.
جاي تعجب اين است كه طالبان هميشه در مذاكرات صلح خواسته هاي شان را چنان به پي ريزي مي كنند كه به تجزيه كشور منجر شود. متاسفانه نويسندگان و ژرورناليست هاي كشور تا كنون هيچ گاه به شرط هاي طالبان كه براي مذاكره پيشنهاد كرده اند دقت نكرده اند در حالي كه از اين شرط ها بوي نفاق ملي و تجزيه كشور به مشام مي رسد.

طالبان هربار كه دم از مذاكره زده اند شرايط و خواسته هاي شان در نهايت در مسير تجزيه كشور به پيش رفته است. پاييزپارسال يكي از موضوعات داغ سياسي مذاكره با طالبان بود، اين گروه پس از اعلام آمادگي وبه دنبال آن مدتها سكوت، سرانجام شرايطي را براي مذاكره مطرح كردند كه فرجام آن به تجزيه جنوب كشور مي انجاميد و در واقع در همان مسيري گام برمي داشت كه دشمنان امنيت، ثبات و تماميت ارضي افغانستان مي خواستند. پاييز پارسال یکی از دستیاران اصلی ملاعمر که قوماندان ارشد گروه طالبان در هلمند نیز بود، طی نامه رسمی، شرایط گروه طالبان را برای مذاکره با دولت افغانستان چنين اعلام کرد. در این نامه آمده بود که همزمان با شروع مذاکرات گروه طالبان با دولت افغانستان، ده ولایت جنوبی افغانستان به طور کامل در اختیار طالبان قرار داده شود و این ولایات توسط گروه طالبان و با قوانین این گروه اداره خواهد شد، تمامی زندانیان طالبان طی شش ماه آینده از زندان رها گردند و برنامه زمانی برای خروج نیروهای خارجی از افغانستان تعیین گردد.

براين اساس مفهوم صلح درافغانستان هميشه با پارادوكس هايي متعدد همراه بوده است و صلح بازيچه اي گرديده است براي اهداف خشونت طلبانه طرف هاي مقابل.

اين كه چرا افغانستان در طول سه دهه در دايره چنين تكرار بيهورده از تلاش هاي صلح گرفتار آمده، دليلش اين است كه در جامعه افغاني و ذهينت افغانها هيچ گاه مفهوم صلح به معني واقعي كلمه نقش نبسته است و صلح بازيچه اي بوده دست قدرت مندان خشونت طلبي كه خواسته هاي شان را فقط و فقط از ميله تفنگ مطالبه كرده اند و هيچ منطقي عقلاني ديگري را براي رسيدن به خواسته هاي شان به كار نبرده اند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس