صفحه نخست > دیدگاه > بجواب فرمایشات جناب محمد اعظم سیستانی

بجواب فرمایشات جناب محمد اعظم سیستانی

پرویز "بهمن"
سه شنبه 24 فبروری 2015

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

درود بر محمد اعظم سیستانی !
سیستانی صاحب محترم!
جوابیهء شما را در پورتال افغان جرمن انلاین زیر عنوان ( امان ازدست دو پرچمی توهین نویس) خواندم متاسفانه جناب عالی برای رد ادعاهای این بندهء حقیر فقیر سراپا تقصیر چیز ننوشتید بلکه بیشتر پای تانرا در قعر تناقض گویی ها فرو برده اید.
جنابعالی؛ این بندهء حقیرفقیر سراپا تقصیر را با القاب بد زبان نوازش داده اید ولی برای اثبات مدعای تان که شما ویا جناب مسعود جان فارانی یا آن خانم بیچاره و بی زبان بنام ملالی موسی نظام را چگونه ودرکجا به بد زبانی یاد کرده ام حتی یک جمله را نیاورده اید تا ثابت نمائید که من بد زبانی نموده باشم. درحالیکه جنابعالی ومسعودجان فارانی و آن خانم بی زبان بیچاره اگر هر سیاه مشقی های نشرشدهء تانرا از سر مرور فرمائید آنگاه درمی یابید که بد زبانان واقعی شما تشریف دارید. مقالات که با الفاظ رکیک وخارج از آداب واخلاق اجتماعی مانند نرگاو، غول بیابانی، تفدانی، تف کردن ونثار نمودنهای لعن وطعن وتف به این آن آذین باشد بدون شک نویسنده های آن نوع مقالات اشخاص بد اخلاق وبد زبان وعقده ایی می باشند که رشد وپرورش آنها در محیط های نا سالم صورت گرفته و در دوران کودکی ونوجوانی از تربیت سالم خانواده گی برخوردار نبوده اند. خوبترین ومودبانه ترین کلمات والفاظ شما راجع به شخصیتهای تاریخ گذشته ومعاصر افغانستان از امیر حبیب الله خادم دین رسول الله گرفته تا برهان الدین ربانی و فرمانده احمدشاه مسعود، ببرک کارمل، اناهیتا راتب زاد عبارت از : دزدان سرگردنه، جنایتکاران تاریخ، نوکران استعمار، وطنفروشان مادرزاد ، پرچمی های وطنفروش وغیره می باشند. این کلمات والقاب را شما زیر شعارهای بظاهر پر زرق وبرق وطنپرستی، غیرت افغانی واستقلال طلبی به هرکس که طرف تائید تان نبود خیلی سخاوتمندانه اهدا می نمائید وبعد یکی دیگرتان را با واه واه گفتن های عوامفریبانه وریا کارانه و عبارات تشریفاتی تشویق میکنید، و درنهایت همان ضرب المثل هموطنان شریف لغمانی ما را که ( ته ماته حاجی صیب ووایه و زه تاته ملا صیب ) را در عمل تطبیق مینمائید.

یکی تگ میشوید ودیگری تگمار وبعد هریکی خود را در چشم مردم بحیث: مورخ، دانشمند ملیگرا وآن دیگر بنام کاندید اکادمیسن، داکتر، پروفیسور علوم اجتماعی، وآن یک دیگر خانم روشنفکر وطنپرست وملیگرا جا میزنید. خود تان با خودتان خیلی خوشحال می باشید ولی برای دیگران این حق را نمیدهید بشما بگویند که بالای چشم تان ابرو است.
من که آخرین جوابیهء شما را خواندم دانستم که شما حرف جدید برای نوشتن ندارید، جنابعالی لینک چند سال پیش مقالهء تانرا نیز دربارهء مرحوم استاد خلیل الله خلیلی آورده اید که خود سند محکومیت تانرا پیشکش نموده اید. جنابعالی بمن خطاب فرموده اید که اگر از مقالهء شما درک درست میداشتم میدانستم که درهمان مقاله نیز مشت محکمی بدهن استاد خلیلی کوبیده اید.
نخیر سیستانی صاحب بزرگوار!

برای درک از مقالات سرا پا جعلی، عقده گشایانه، انحرافی، دروغ، مملوء از احساسات وهیجانات مقطعی وموقتی، متناقض و پادرهوای شما هرگز به عقل افلاطونی ویا سقراطی نیاز نیست. گذشته ازینکه جناب عالی یک سلسله جملات مداحانهء تانرا درمورد استادخلیلی مرحوم منکر شده اید، بازهم در مقالهء چند سال پیش شما در سایت آریایی هیچ حرف از ترور سرور جویا بدست استاد خلیلی ، نشان گرفتن چشم راست وچپ مردم در مزار شریف بدست استادخلیلی وغیره نرفته است. هرچه بوده مداحی وچاپلوسی وتملق ومداهنه بوده است. درحالیکه درمقالات امسال تان، اسناد جعلی ازقول اشخاص مجهول مبنی بر ترور سرور جویا کشتن افراد بیگناه درمزار شریف بدست استادخلیلی واتهامات بی اساس وطفلانه ای که حتی یک دیوانه را هم قانع نمی سازد اقامه فرموده اید. اگر شما این مطالب را که امسال علیه استاد خلیلی اقامه فرموده اید درآن سالها هم میدانستید وآنرا پنهان نموده بودید پس شما یک جنایتکار استید. نه آن مقالهء مداحانهء چند سال پیش تان مدار اعتبار است ونه اتهامات واهی وسراپا مسخرهء امروزی تان.

این مطلب را نیز فراموش ننمائید که : جنابعالی بار اول نیست که راجع به مرحوم استاد خلیل الله خلیلی دچار تناقض گویی واتهامزنی شده اید بلکه لست تناقضگویی های جنابعالی خیلی طولانی است.
اگر ادعا نمایم که: اعتراف نمودنها وبعد منکر شدنهای پی درپی از نوشته های قبلی، وجهتگیریهای سیاسی به نفع این گروه وآن گروه سیاسی وقومی، این شخصیت وآن شخصیت تاریخی در تمام حیات سیاسی واجتماعی تان مشهود بوده و این عادت بد یکی ازخصایل طبیعی شما شمرده شده وحتی در سرشت وطینت جنابعالی عجین شده است مبالغه نکرده ام.
مثالهای آن از زمان لت خوردن تان بدست یکی از خلقیهای گردپا در دفتر اکادمی علوم در کابل آغاز تا نوشتن کتاب مقدمه بر کودتای ثور وبعد رد نمودن مطالب مندرجه در آن کتاب تا چند سال پیش ادامه یافته وبعد با معذرتخواهی از طرفداران نجیب الله احمدزی درسایت پیام وطن، و سپس بار دیگر با افشای یک سلسله واقعیتهای پشت پرده درمورد سفر مخفیانهء نجیب الله احمدزی به پاکستان از قول جلال بایانی، اجنت ریاست پنجم امنیت دولتی در کراچی وضیا ناصری سرقونسل دولت نجیب در کراچی وجنگهای قلمی با شاه محمود مستمند درسایتهای اینترنتی پشتونی، ابعاد وسیع را بخود کسب کرده است. اینها فقط چند نمونه ای کوچک از رسوایی های نوشتاری شما درمورد تناقضگویی ها وموضعیگیریهای کاملا خجالت آور و ارتجاعی جنابعالی است که ثابت میسازد : جنابعالی متاسفانه مانند ماش بهرطرف لول خورده اید. بناء این بندهء حقیرفقیرسراپا تقصیر هرگز روی کمیت مقالات وتالیفات جنابعالی حساب نمی نمایم بلکه روی ابعاد وشخصیت اخلاقی شما وهمقطاران تان ترکیز می نمایم ومطابق نوشته ها وادعاهای خودتان ثابت نموده ام که حرفها وادعاهای شما درمورد رهبران سیاسی وهمچنان رویدادهای تاریخی هرگز اعتبار علمی وتاریخی ندارد. زیرا شما وجدان علمی چه که حتی وجدان انسانی ندارید.
نویسنده های فاقد وجدان که همیشه بر اساس منافع ومضار شخصی، قومی وقبیلوی حوادث تاریخی را روایت نمایند؛ روز؛ یک چیز بگویند وشب؛ چیز دیگر هرگز روایتگران صادق تاریخ نیستند.
این بندهء حقیرفقیر سراپا تقصیر در نوشتهء قبلی ام راجع به شما نوشته بودم که علاوه بر تناقض گویی ها وتناقض نویسی های آشکار شما درمورد رهبران وشخصیتهای سیاسی وتاریخی؛ پی بردن به هویت اصلی و ابعاد پنهان زنده گی شخصی تان نیزبرای هر پژوهشگر حوادث تاریخی افغانستان؛ یک امر حتمی و ضروری است.
من درنوشتهء قبلی ام به این پرسش جواب داده ام که چرا از نظر احکام اسلامی، زمانیکه فاسق خبر را به اجتماع می آورد، مسلمانان دیگر مکلف به تحقیق وتبین درمورد صحت وسقم آن خبر می باشند. زیرا روایت یک شخص فاسق در اسلام هرگز اعتبار شرعی ندارد، بسا انسانهای فاسق با روایت نمودن اخبار جعلی وساختگی باعث بروز فتنه ها و مصیبتهای بزرگ میان مسلمانان شده اند. من در همان نوشتهء قبلی ام به این پرسش جواب داده ام که چرا دربخش روایات واحادیث پیامبر اسلام؛ شناخت از هویت وشخصیت راوی در روایت احادیث یک اصل است.
من درنوشتهء قبلی ام بشما وبه دیگر خواننده ها ثابت نمودم که خانم ملالی موسی نظام ویا شما چرا از افشا شدن یک سلسله اسرار خانواده گی تان ترس دارید؟ علت آنست که زنده گی خانواده گی شما آئینهء تمامنمای شخصیت اصلی و واقعی تان است. این شخصیت ظاهری که آنرا خودتان به قلم خود از خود بخواننده گان درکلکینجه های افغان جرمن وسایت دعوت وتول افغان ترسیم وتعریف می نمایید شخصیت واقعی تان نیست، شما کوشش دارید که دیگران راجع به شخصیت خانواده گی تان حرف نزنند، از ضعف های شخصیتی تان خبر نشوند، از رسوایی های دوران کمپ سلوسن در شهر گوتنبرگ سویدن خبر نشوند تا مبادا بقیهء ادعاهای تان دروغ ثابت شود. درحالیکه چنین نیست.
جنابعالی علاوه بر آنکه بارها وبارها به نرخ روز نان خورده اید وبه نرخ روز نوشته اید وبعد منکر نوشته های قبلی تان شده اید ازنظر شخصیتی نیز شخصیت خیلی ضعیف النفس تشریف دارید که تفصیل آن درین مقال نمیگنجد.بناء هرکسی را که شما وطنفروش بخوانید او از وطنپرست ترینهاست؛ کسی را که شما خاین بخوانید او صادق ترین انسانهاست؛ کسی را که شما دزد سرگردنه وجنایتکار بخوانید، او عیار تاریخ، مدافع ننگ وناموس وطن ومجاهد راه آزادی است. کسی را که شما جاسوس بخوانید، او سرحلقهء آزادیخواهان وطن است.
برعکس؛ کسی را که شما استقلال طلب در انظار مردم جا میزنید او یک مقلد کور ، یک دایم الخمر وبالاخره یک پسر پدرکش است. کسی را که شما رهبر مترقی واصلاح طلب وبنیانگذار نظام جمهوری وشهید راه آزادی وقهرمان لقب بدهید او مانند شما یک دیوانهء عقده ایی، یک بیمار روانی، یک جاهل مستبد، یک فاشیست قومپرست بیسواد می باشد.
بناء بخاطر اینکه بتوانید حرفهای تان اعتبار علمی وتاریخی پیدا نماید قبل از دست بردن به قلم وکاغذ ونوشتن دربارهء این وآن لطفا ضعفهای اخلاقی تانرا اصلاح نمائید.
حالا کجای این حرفها بد زبانی است؟
جنابعالی حالا خودتان جملاتی را از مقالات قبلی تان دربارهء مرحوم استادخلیلی آورده اید ومنکر آن عبارات شده اید اما نگفته اید که اگر شما نویسندهء آن عبارات درمورد استاد خلیل الله خلیلی نبودید پس کی آن جملات را به پای شما بسته است؟
البته که زبان که شما در ادبیات نوشتاری تان بکار می برید وبعد منکر آن میشوید زبان ادبی ، علمی واکادمیک نیست. بهمین سبب جنابعالی ، خود نیز به ماندگار بودن حرفها، ادعاها ونوشته های تان بی باور شده اید.
امروز یک چیز می نویسید فردا زمانیکه یک وضعیت دیگر پیش بیاید وجنابعالی آن نوشته ها را دوباره در اوراق چاپ شده یا صفحات اینترنتی ببنید خودتان از طرز نگارش آن می شرمید و مجبور میشوید یا آنرا توجیه نمائید ویا مکمل از بیخ وریشه آنرا از سر خود رد نموده ومسوولیت آنرا مطابق ضرب المثل : الا بلا بگردن ملا بدوش اشخاص وافراد گمنام بیندازید.
بناء جنابعالی هرگز یک نویسندهء جدی، یک پژوهشگر بیطرف واکادمیک تشریف ندارید، قبل از آنکه خواننده را برای پذیرفتن یک واقعیت تاریخی مجاب نمائید برعکس با تناقض گویی ها ومنکر شدنهای تان؛ او را احساساتی ساخته ومجبور میسازید تا با شما برخورد فزیکی نماید. بهمین خاطر است که این بندهء حقیرفقیر سراپا تقصیر هرگز آن خلقی گردپای بیچاره را که با مشتهای محکم پوز وچنهء تانرا خون آلود ساخته بود ملامت نمیکنم.

داستان لت خوردن کاندید اکادمیسن محمد اعظم سیستانی توسط یکی از رفقای خلقی:

(درنقل این روایت پیش از پیش از کلمات که از قول راوی بکار رفته است ازخواننده گان گرامی معذرت میخواهم)

درمحمد منگل یکی از کارمندان سابق اکادمی علوم افغانستان چنین روایت میکند: در دفتر اکادمی علوم افغانستان روزی جناب محمد اعظم سیستانی با یکی ازرفقای جناح خلق درگیری لفظی پیدا کرد. اینکه بحث بالای چی بود برایم معلوم نیست ولی هرچه بود آن رفیق خلقی از آقای سیستانی درمورد یکی از مقالات جناب سستانی در زمان خلقی ها پرسیده بود که چرا در زمان خلقی ها این موضوع را چنان نوشته بودی وحالا چنین نوشته ایی. جناب سیستانی خواسته بود که هردو مساله را بهم طوری ارتباط دهد وخودرا برئ الذمه نشان دهد. آن رفیق خلقی که منطق خیلی ضعیف وهمچنان اخلاق خیلی ضعیف داشت فورا بالای جناب سیستانی نهیب میزند که:( اگر تو وجدان علمی واکادمیک داشته باشی باید بگویی که یا آنوقت گوه خورده بودم ویا حالا گوه خورده ام) جناب سیستانی نیز در برابرش واکنش نشان داده میگوید : گوه خودت خوردی پدرت خورده است پدر کلانت خورده است.
رفیق خلقی که دیگر تاب وتوان وتحمل را از دست داده بود و ازنظر جسمی قوی تر بود مشتش را پس برده ویکه راست به دهن جناب محمد اعظم سیستانی میکوبد. با این ضربت فزیکی از دهن وبینی جناب محمد اعظم سیستانی خون فواره میکند. سیستانی صاحب بزرگوار نیز به عذر واستغاثهء میانجی ها و خلاصگیرها اهمیتی قایل نشده با پوز وچنه خون آلود دفتر را ترک داده و بدون مراجعه به حوزهء امنیتی و دادستانی تنها به سوی صدارت عظمی یا قصر صدارت راه می افتد. در راه فقط همین جمله را تکرار میکرد که جز صدراعظم به کسی دیگر مراجعه نمیکنم .قسم بخدا است که جز صدراعظم جای دیگر بدادخواهی نمی روم.
راوی در ادامه میگوید:
زمانیکه عساکر ومحافظان دهن دروازهء صدارت، قوارهء غرقه بخون جناب سیستانی را مشاهده میکنند وار خطا شده فورا بدفتر نخست وزیر اطلاع میدهند که یک مرد سرسفید از دهن وبینی اش خون فواره دارد ومیگوید جز صدراعظم کشور به کسی دیگر عرض و داد خودرا پیش نمیکند، از دهن وبینی اش خون جاری است. نخست وزیر در آنزمان جناب سلطانعلی کشتمند دستور میدهد که به عارض اجازهء دخول را بدهند. بعداز داخل شدن به دفتر نخست وزیر؛ جناب سیستانی با گریه وناله فریاد بر می آورد که : این است حالت یک کاندید اکادمیسن شما
راوی میگوید: رفیق کشتمند واقعا وارخطا شد فورا به جناب سیستانی اجازهء نشتستن داده و ازوی طالب معلومات شد که سخن ازچی قرار است. جناب سیستانی فرمودند که یک خلقی ؛ او را بدلایل سیاسی وحزبی مورد لت وکوب قرار داده وبه چنین حالت رسانده است. صدراعظم به سکرتریت دستور داد که هرچه عاجل یک مکتوب رسمی به دادستانی کل (لوی سارنوالی) وهمچنان وزارت داخله بنویسد و فرد مدعی علیه را هرچه زودتر گرفتار وتحقیقات لازم در مورد برخورد ناسالم وغیراخلاقی موصوف با کاندید اکادمیسن محمد اعظم سیستانی را آغاز نموده وسپس موضوع هرچه عاجل به محکمه احاله گردیده ودوباره مقام صدارت را ازچگونگی اجراآت خویش مطلع سازند.
راوی میگوید: بعداز نوشتن همچو یک مکتوب رسمی وجدی مقام صدارت، چون امر گرفتاری رفیق خلقی صادر شده بود آن رفیق خلقی به عنعنهء پشتونوالی (جرگه) رو آورد، وبا پیشکش نمودن یک راس گوسفند و وساطت ریش سفیدان پشتون آقای سیستانی را وادار ساخت تا در دادستانی وی را إبراء دهد واز دعوای خود بگذرد. بالاخره تمام آن همه غالمغال واستغاثه وهیجانات اولی جناب سیستانی بدروازهء صدارت وارسال مکتوبهای جدی مقام صدارت در بدل یک رأس گوسفند فروخته شد. مدعی ومدعی علیه باهم آشتی کردند وقضیه ختم گردید"
ختم روایت
خوب ! جناب استاد سیستانی بزرگوار!
حالا شما بفرمائید بخواننده گان بگوئید که نقل نمودن این روایت ازنظر شما بد زبانی است؟ ازنظر من این داستان واقعی، شخصیت حقیقی و واقعی شما را نمایان می سازد. وباور دارم که راوی این داستان که ازهمکاران خیلی نزدیک شما در دفتر اکادیمی علوم می باشد در نقل این روایت هرگز تابع احساسات وهیجانات شخصی یا قومی نشده است، زیرا وی ازنظر قومی پشتون و ازنظر سیاسی ضد پرچمی ها وازنظر شخصی نیز هرگز باشما کدام دشمنی وپدرکشی ندارد. اگر این روایت غلط است پس بفرمائید صحیح آنرا خودتان بیان کنید تا خواننده ها مطلع شوند که جنابعالی چرا ازطرف یک خلقی مورد ضرب وشتم فزیکی قرار گرفتید ودهن وبینی تان خون آلود تا دفتر سلطانعلی کشتمند دوان دوان خودرا رسانده وبعداز آن امر وفرمان آن بیچاره را نیز ضرب صفر ساختید؟ آیا درین مورد جوابی دارید؟
شخصیت شعری وادبی استاد خلیل الله خلیلی وتناقض گویی های جناب محمد اعظم سیستانی:
جناب محمد اعظم سیستانی!
شما در جوابیهء تان ادعا دارید که در نوشتهء چند سال قبل تان در آریایی تنها به ابعادشعری وادبی استاد خلیلی پرداخته اید ولی درجای دیگر درهمین جوابیهء تان فرموده اید که جنبهء شعری وادبی استاد خلیلی را به شاعران واگذار کرده ام وکمی بعدتر از قول استاد شریف سعیدی که دوست عزیز فیس بوکی خودم می باشد گفته اید که: استاد شریف سعیدی؛ استادخلیلی را شاعر نمیداند.
حال من بخاطر این حرف شما هرگز پای دوست عزیز وگرانقدر خودم جناب استاد شریف سعیدی را هرگز به این بحث نمی کشانم ، زیرا حرف شما دربارهء استاد سعیدی؛ مدار اعتبار نیست. زیرا جنابعالی؛ سابقهء فتنه انگیزی وجنگ اندازی وتفرقه میان باشنده گان افغانستان را دارا می باشید، شما بخاطر جنگ اندازی ونفاق و ایجاد فضای بی اعتمادی میان همدلان وهمزبانان غیر اوغان اگر خفه وآزرده نشوید میتوانم بگویم که : از هرنوع پستی ودنائت کار گرفته اید ومطابق همان آیهء قرآنی که اگر فاسقی خبری را بشما روایت کرد درمورد صحت وسقم آن تحقیق نمائید من نیز دربارهء این سخن شما درمورد استاد شریف سعیدی نیازمند یک تحقیق هستم ولی این حرف بدان معنا نیست که :
شریف سعیدی را حتما مجبور سازم تا مانند من درمورد خلیل الله خلیلی بیندیشد. رای ونظر استاد شریف سعیدی نزد من قابل احترام است. اما شما ازخود بگوئید که در جملات نخستین تان راجع به فرخی وسبک خراسانی واستعداد شعری استاد خلیلی سخن زده اید ولی در آخر تاکید دارید که ابعاد شعری وادبی استاد خلیلی را به شاعران واگذار نموده اید؟
در مورد تناقضگویی های تان دربارهء مرحوم میرغلام محمد غبار وفیض محمد کاتب اگر مایل بودید درمقالات بعدی برای خواننده ها اسناد ارائه میدارم. پایان

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس