صفحه نخست > کابل پرس افشا می کند > ضعف کاری، سوء استفاده و باقی داری زلمی حقانی سفیر سابق افغانستان

ضعف کاری، سوء استفاده و باقی داری زلمی حقانی سفیر سابق افغانستان

کابل پرس
دوشنبه 25 جنوری 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

کابل پرس?: گویی، ضعف کاری و فساد از ويژگی های تنیده شده با اداره ی افغانستان می باشد. این ضعف و فساد تنها به محدوده ی اداری دولت افغانستان در داخل افغانستان محدود نمی شود و فساد از طریق سفارتخانه های افغانستان در خارج از افغانستان نیز گسترش یافته است. در این میان سفارت افغانستان در فرانسه یکی از مکان هایی ست که می توان موارد مختلف فساد را در آن مشاهده کرد. یکی از این موارد فساد، سوء استفاده ی محراب الدین مستان، کاردار سفارت افغانستان در پاریس بود که با استفاده از روابط خود در دولت و نزدیکی با تیم وزیر وقت امور خارجه عبدالله عبدالله، حدود یک میلیون دالر را به همراه اوراق بهادار اختلاس نمود و دست آخر فرار را بر حساب و کتاب و بازگرداندن دارایی های همگانی ترجیح داد. سند سوء استفاده و اختلاس مستان برای نخستین بار در کابل پرس منتشر شد و بازتاب گسترده ای در افغانستان یافت.

سوء استفاده ی زلمی حقانی

زلمی حقانی سفیر سابق افغانستان در فرانسه بود.

کابل پرس برای نخستین بار در سال 2007 سندی را با امضای وزیر وقت امور خارجه رنگین دادفر سپنتا منتشر کرد که نشان می داد زلمی حقانی مبلغ يکصد و سی و دو

هزار و يکصد و هفتاد يورو باقی دار می باشند و این پول مربوط وزارت امور خارجه افغانستان است.

پس از انتشار سند، سخنگوی وزارت امور خارجه آقای سلطان احمد بهین، پاسخی به کابل پرس نوشتند و گفتند که " بر اساس سندی که سايت کابل پرس به نشر آن پرداخته،اين سند بيشتر به يک مشکل اداري اشاره دارد تا سوءاستفاده مالي. آقاي حقاني هنوز يک مقدار پول که در آن سند ذکر گرديده، از وزارت خارجه باقي دار است و مقامات اداري وزارت در تلاش هستند تا اين مسأله بر طرف گردد. اما چرا سايت کابل پرس با يک قضاوت غير روزنامه نگارانه، به صدور حکم در باره ي آقاي حقاني پرداخته است؟"

و اما باقی داری آقای زلمی حقانی

بتازگی يکی از خوانندگان کابل پرس? سندی را ارسال کرده که نشان می دهد اين مشکل نه مشکل اداری و بلکه نوعی سوء استفاده از پست سفارت دولت جمهوری اسلامی افغانستان در پاریس بوده است. اين سند که جزییات کامل ماجرا را شرح می دهد، به نوعی گویایی ضعف کاری سفیر وقت افغانستان زلمی حقانی نیز هست.

با هم اين اسناد و پاسخ سخنگوی وزارت امور خارجه ی افغانستان را می خوانیم.



پاسخ رسمی وزارت امور خارجه ی افغانستان درباره سوء استفاده ی مالی زلمی حقانی سفير سابق افغانستان

سلطان احمد بهين سخنگوی وزارت امور خارجه ی افغانستان در پاسخ به کابل پرس

جمعه 16 مارس 2007

جناب مدیر مسئول سايت کابل پرس

در نوشته هاي متعددي که به نقد يا به ياد آوري از اصلاحات در وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي افغانستان پرداخته ايد، ما آنها را بر اساس ارزش هاي دموکراسي، به ديده ي قدر و احترام مينگريم. افغانستاني که ما براي ساختن آن کار ميکنيم، افغانستان دموکراتيکي است که آغوشش را به سوي دنياي مدرن ميگشايد؛ دنياي که در آن انسان محوري، بنياد سياست، اقتصاد و فرهنگ را مي سازد.

تنها دموکراسي نمي تواند افغانستان پس از جنگ را، کشوري توانا و پيشرفته بسازد. آن گونه که در کنفرانس لندن حکومت افغانستان متعهد گرديد، اين کشور در راستاي حکومت داري نيرومند، مديريت و ساختار کارامد و فاقد فساد، احترام به حقوق بشر و.... کار و برنامه ريزي خواهد کرد. مسؤولين وزارت خارجه جمهوري اسلامي افغانستان، براساس استراتژي و برنامه هاي حکومت افغانستان، اصل پاسخگويي و شفافيت در اداره و کار مأمورين حکومت را، در صدر برنامه اصلاحات در وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي افغانستان قرار داده اند، که بررسي حساب ها و اسناد سفارت افغانستان در پاريس و چند سفارتخانه ي ديگر، نمونه ي از اين اقدام مي باشد و شما نيز به آن اشاره کرده ايد.

ياداشت سردبير سايت کابل پرس در باره ي اشکال اداري در اسناد مصرف آقاي زلمي حقاني سفير سابق افغانستان در پاريس و طرح اتهام در اين رابطه، براي اين وزارت از جهتي چند پرسش بر انگيز است.

بر اساس سندی که سايت کابل پرس به نشر آن پرداخته،اين سند بيشتر به يک مشکل اداري اشاره دارد تا سوءاستفاده مالي. آقاي حقاني هنوز يک مقدار پول که در آن سند ذکر گرديده، از وزارت خارجه باقي دار است و مقامات اداري وزارت در تلاش هستند تا اين مسأله بر طرف گردد. اما چرا سايت کابل پرس با يک قضاوت غير روزنامه نگارانه، به صدور حکم در باره ي آقاي حقاني پرداخته است؟ متهم نمودن افراد و صدور فيصله نهايي بر اساس قانون اساسي افغانستان، کار سارنوالي و محکمه با صلاحيت است، نه وظيفه ي يک سايت خبري. متهم نمودن افراد از طرف نهاد هاي غير قضايي، به معناي نشناختن حدود صلاحيت ها و مورد تعرض قرار دادن کرامت انساني افراد است و بر اساس قانون، اين کار یک جرم به حساب ميايد. بر اساس اصل برائت زمه که در قانون اساسي به صراحت از آن ذکر رفته، افراد تا زماني که از طرف محکمه با صلاحيت محکوم شناخته نشوند، از هر نوع اتهام و جرمي مبرا هستند. آقاي زلمي حقاني در شرايط کنوني، چنين وضعيتي را دارا اند. اما چرا "کابل پرس" به اين مواردي قانوني توجه نمي کند و به کرامت انساني آقاي حقاني تعرض مي نمايد؟ ما طرفدار آزادي بيان و دموکراسي هستيم، اما اين دو اصل بايستي بر مبناي "حفظ کرامت انساني" استوار باشد، تا از مسؤوليت پذيري وعدم تعرض به حقوق ديگران، در يک جامعه ي دموکراتيک پاسداري گردد. بر اساس اصل حسابدهي و شفافيت، اگر آقاي حقاني مشکلات مالي شان را با وزارت بر طرف نسازند، با پيگرد قضايي اصل شفافيت و مبارزه با فساد اداري تامين خواهد شد.

ما اميدوار هستيم که گردانندگان سايت کابل پرس با شناختي که از وفاداري و احترام شان به اصل کرامت انسان داريم، در چنين مواردي از خود خويشتن داري بيشتري نشان دهند. نشر حقايق اگر به تعرض به کرامت انساني و پا فراتر گذاشتن از صلاحيت ها بينجامد، بدون شک دموکراسي به هرج و مرج خواهد انجاميد. به نظر ما، کار يک سايت خبري، دادن اطلاعات درست، غير جانبدارانه و مبتني بر کرامت انساني است.اين نکته روشن است که فيصله ي هاي قضايي و صدور اتهام در چارچوب قوانين افغانستان به دوش نهاد هاي قضايي بوده، نه بر دوش رسانه هاي جمعي.

وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي افغانستان از همکاري و پشتيباني انتقادي شما سپاسگذار است.


کابل پرس افشا می کند!

زلمی حقانی با يکصد و سی و دو هزار و يکصد و هفتاد يورو چه کرد؟

وزير امور خارجه پاسخ بدهد!

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • ظاهــرشــاه: مــن از قبیــلۀ

    بنیــامین یهــودی هســتم

    وزارت خارجۀ اسرائیل تائید نموده است که دولت اسرائیل تحقیقات گستردۀ را جهت شناسائی قبایل پشتونهای افغانستان و پاکستان که اصلیت یهودی دارند آغاز نموده است.

    سخنگوی وزارت خارجۀ اسرائیل به روز جمعه 15 جنوری 2010 به روزنامۀ لوفیگاروی فرانسه گفته است: دولت اسرائیل تحقیقات گستردۀ را جهت شناسائی قبایل پتان در افغانستان و پاکستان که یکی از ده قبیلۀ گمشدۀ یهودی اند از طریق تمویل مرکز تحقیقات ملی ممبی در هند رسماً آغاز نموده است.

    وی می افزاید از اینکه در شرائط کنونی گشایش چنین مرکز تحقیقاتی در افغانستان و پاکستان امکان نداشت، ما تصمیم گرفتیم که این تحقیقات را در هندوستان که اکثراً میزبان پشتونها می باشد راه اندازی نماییم. قرار است که این تحقیقات از سه ماه الی یک سال کامل را در بر بگیرد... تحقیقات ما قبلا در بخشهای (ریشه یابی تاریخی، رسوم و عنعنات و تقارب در زبان) تکمیل گردیده است. بناً این مرکز این بار نتائج تحقیقات خویش را از آزمایشات خون (دی ان ای) به دست خواهد آورد. تا کنون هزاران سی سی خون از قبایل پشتون افغانستان در منطقۀ مالهباد ولایت اتوراپردیش در شمال هند جهت آزمایشات جمع آوری شده است...

    بنا بر اظهارات سخنگوی وزارت خارجۀ اسرائیل، از لحاظ بیولوژی کارشناسان بیولوژیک اسرائیل تمام تلاش خودشان را به کار بسته اند تا ارتباط ژنتیکی میان پشتونها و یهودیان را به اثبات برسانند تا اینکه به این طریق مؤرخان اسرائیلی را یاری کنند که گویا پشتونها در اصل از ریشۀ یهودیان واسرائیلی ها اند. در این باره کارشناسان بیولوژی اسرائیلی در مرکز تحقیقات ملی ممبی از لحاظ ژنتیکی میان اسرائیلی ها و افرادی از قبایل پشتون آزمایشاتی را انجام خواهند داد و با توجه به نتایج این آزمایشات که گویا پشتونها از لحاظ ژنتیکی نزدیکترین ملت به یهودیهای سفاردیم (یهودیهای شرقی) می باشند و به این طریق می خواهند ثابت کنند که پشتون و یهودیان از یک نژاد هستند.

    روزنامۀ لوفیگارو در ادامۀ گزارش خود می افزاید: از مدتها قبل واضح بود که قبایل پشتون که در جنوب و جنوب شرقی افغانستان و در غرب و شمال غربی پاکستان زندگی میکنند همه از یک نسل اند و مربوط به قبایل گمشدۀ یهودی میباشند. این روزنامه می افزاید: همنوای کامل در رسوم و عنعنات، نحوۀ پوشیدن لباس، عادتهای خوانوادگی و امورات فرهنگی وجود دارد که این همه بیانگر این است که پشتونها این همه را از اجداد یهودی شان به ارث برده اند.

    این اولین بار است که وزارت خارجۀ اسرائیل رسماً تائید میکند که تحقیقاتی گستردۀ را در راستائی شناسائی اصلیت یهودی پشتونها آغاز نموده است که با این کار خود بر عمل کرد سازمانهای غیر دولتی یهودی که از سالیان درازی در جستجوی قبایل گمشدۀ یهود در قرن هشتم قبل از میلادی فعالیت داشتند مهر صحه گذاشت.

    مؤرخین اسرائیلی میگویند: موسی علیه السلام حین خروج از مصر با دوازده قبیله از قبیلۀ بنی اسرائیل خارج شده و در فلسطین مسکن گزین شدند که این دوازده قبیلۀ بنی اسرائیل به نامهای (بنیامین، روبین، لاوی، یهودا، جاد، اشیر، زبولون، ساعر، یوسف، نفتالی، دان و شمعون) یاد می گردیدند و از این جمله دو قبیلۀ آنها (بنیامین و یهودا) در جنوب فلسطین جا بجا شده که یهودیان امروزی از نسل آنها می باشند ولی متباقی ده قبیلۀ دیگر در شمال فلسطین جا بجا گردیدند که بعداً از آنجا به مناطق دیگر مهاجر شدند که سپس به نام قبایل گمشدۀ یهودی مسمی گردیدند.

    روزنامۀ لوفیگارو در تحلیل خود راجع به این مسئله میگوید پشتونهای افغانستان اکثریت در میان سایر قومیت های مطرح در افغانستان می باشند، همچنان نظریۀ اصلیت یهودی آنها در منطقه و در میان مردم به سطح قابل ملاحظۀ منتشر شده است، ولی تا هنوز کدام مطالعۀ علمی دقیق که ثابت کند که پشتونها در اصل یهود اند صورت نگرفته است اما اکثریت پشتونها ایمان دارند که آنها اصلیت یهودی دارند. حتی اخرین پادشاه افغانستان، ظاهر شاه، در جواب خبرنگار ایتالیائی در بارۀ نسبش گفته بود که من از قبیلۀ بنیامین یهودی هستم.

    سایت انترنیتی شبکۀ خبری العربیه نیز به بررسی این مسئله پرداخته و گزارش داده است که اسرائیل تلاش دارد حوالی 15 ملیون پشتون افغانستان را دوباره به دین آبائی شان – یهودیت – برگرداند که متاسفانه تا هنوز تعداد از قبایل پتان را یهودی ساخته و آنها را به اسرائیل مهاجرت داده است.

    همچنان این شبکۀ معتبر عربی زبان گزارش میدهد که در دهۀ هفتاد و هشتاد قرن بیستم سازمانهای یهودی فعالیتهای چشمگیری را در جهت کشانیدن قبایل پشتون افغانستان به آئین یهودیت از طریق استخدام و تربیۀ جوانان پشتون در بیروت، پایتخت لبنان و برخی کشور های غربی راه اندازی نموده بود. این شبکۀ خبری به نقل قول از برخی رسانه های اسرائیلی گزارش میدهد که سازمانهای یهودی توانسته اند برخی دانشجویان افغان در آن زمان (مانند زلمی خلیل زاد، اشرف غنی احمد زی و انوارالحق احدی) در بیروت را به دین یهودیت برگردانند. البته این دانشجویان کسانی بودن که بعدها پستهای مهمی را در حکومت کرزی به دست آوردند و زلمی خلیلزاد نیز شناخته ترین دپلومات امریکائی افغانی الاصل در افغانستان، عراق و سازمان ملل متحد ایفای وظیفه نموده است که خانم یهودی دارد.

    این سه تن از نخبه گان تحصیل کردۀ پشتون وظیفه گرفتند تا حس نشنلیستی پشتون ها را تقویه نموده و بعد برای پشتونها توضیح دهند که اصلیت آنها یهود اند و باید به اصل خویش برگردند. این جوانان در ابتدای گرایش خود به دین یهودیت بیشتر احساساتی بوده و تلاش داشتند که به طور آشکار دست به فعالیت زنند ولی بنا بر تجارب سازمانهای یهودی و مطالعۀ آنها از اوضاع منطقه به آنها تعلیمات داده شد که باید از مهارت خود کار گرفته و مطابق برنامه های که برای شان داده میشود رفتار کنند. آنها باید اوضاع منطقه را دقیق ارزیابی کنند. آنها باید بدانند که درموقعیت بسیار حساس قرار دارند، آنها در میان دشمنان سرسخت یهودیت (ایران، پاکستان و عربستان سعودی) قرار دارند. اگر آنها با همکاری اسرائیل و برخی سازمانهای غیر دولتی یهودی دست به فعالیت آشکار زنند به زودی از طریق دشمنان اسرائیل و یهودیت در ایران، پاکستان، عربستان سعودی و حتی اقلیت های قومی غیر پشتون درافغانستان سرکوب میشوند. همین بود که آنها رسماً گرایش خود به دین یهودیت را اعلان ننموده ولی فعالیت های عمدۀ را در این بخش مخصوصاً در قسمت تقویۀ حس نشنلیستی پشتونها و داعیۀ برتری آنها از سایر اقلیت های قومی در افغانستان انجام داده اند.

    همچنان چندی قبل سایت عربی زبان القدس العربی، چاپ لندن، در مصاحبۀ با داکتر جعفر هادی حسن، نویسندۀ برجستۀ جهان عرب و پژوهش گر مسایل یهود و یهودیت (دارندۀ درجۀ دکترا از دانشگاه مانچستر بریتانیا در یهود شناسی و نویسندۀ کتابهای فرقة الدونمة بین الیهودیة و الاسلام، فرقة القرائین الیهود، الیهود الحسیدیم و پیدایش، تاریخ، عقاید، فرهنگ و عنعنات یهود) به مسلمانان و عربها هشدار داده بود که متوجه باشند که اسرائیل به زودی افغانستان را توسط قبیلۀّ پتان تحت اشغال خود در خواهد آورد.

    وی در مصاحبۀ خود می گوید: پروسۀ یهودی سازی قبیلۀ پشتون در افغانستان از چندین دهه بدینسو جریان دارد و ما شاهد روزی خواهیم بود که رسانه های خبری گزارش گرویدن ملیونها تن از پشتونهای افغانستان به آئین یهودیت را در اثر تلاشهای همه روزۀ اسرائیل به نشر خواهند رساند. تعداد زیادی از سازمانهای غیر حکومتی در اسرائیل همین اکنون مصروف جستجوی قبایل گمشدۀ خود اند. آنها میگویند که قبایل گمشدۀ یهود در قرن هشتم قبل از میلاد توسط آشوریها اسیر گردیده و بعد در سراسر جهان پراگنده شدند ولی هنوز آنها عادتهای یهودی خود را حفظ نموده اند. از جمله عادتهای یهودی: تندروی، تعصب، نژاد پرستی (پشتونوالی) عدم احترام به حقوق زن، به فروش رسانیدن زنها، خشونت قبیلوی، به نکاح در آوردن خانم برادر بعد از مرگ وی، علاقمندی به قتل و کشتار، حفظ آداب و سنت های گذشتۀ خود از قبیل لباس، کلاه جالی، رقص عنعنوی مردان در مراسم خوشی (اتــن) و برتری طلبی قومی می باشد که درمیان قبایل پشتونهای افغانستان هنوز حفظ گردیده است.

    این پژوهشگر عرب می افزاید: سازمانهای یهودی از گذشته های دور سرگرم جستجوی قبایل گمشده اند، آنها قبایل گمشدۀ خود را در افغانستان، ایران، چین، هند و امریکائی جنوبی جستجو میکنند. تا کنون طبق آمار آنها قبایل پشتون در افغانستان و پاکستان شناسائی شده اند که اصلیت آنها یهود اند و بحث بالای کشورهای دیگر جریان دارد. اسرائیل با بهانۀ دریافت قبایل گمشدۀ خود میخواهد اسرائیل کبرا را از رود نیل در مصر الی دریای فرات در عراق که پلان ستراتیژِیک آن کشور است تشکیل دهد. یکی از حاخامهای (رجال دین) یهود بنام آبیحل در کتاب خویش تحت عنوان قبایل گمشده میگوید که تعداد آنها به 100 ملیون نفر خواهد رسید.

    داکتر جعفر هادی حسن در ادامه می افزاید: اسرائیل نهایت تلاش دارد تا قبیلۀ پشتون در افغانستان را که نفوس آنها تقریبا 15 ملیون تن می باشد به دعوای اینکه اصل آنها یهود اند به آئین یهودیت برگرداند. تا کنون ده ها نهاد وسازمانهای یهودی تماسهای متعددی با سران قبایل و رهبران پشتون که در دو طرف مرز افغانستان و پاکستان قرار دارند انجام داده اند وهمچنان ده ها جلد کتاب یهودی را به زبان پشتو ترجمه گردیده و در آنها از اصالت یهودیت پشتونها و خصوصیت یهودی آنها توضیح داده شده است. همچنین در این کتابها توضیح داده شده است که پتانها نسب شان بر میگردد به (افغان بن شاوول) که در تورات از شاوول منحیث اولین پادشاه یهودی در سرزمین فلسطین نامبرده شده است. باید یاد آور شد که سازمانهای یهودی (مانند سازمان عامی شاب – بازگشت ملت) توانسته اند عدۀ از افراد قبیلۀ پشتون را به دین یهودیت برگردانده و آنها را به اسرائیل مهاجرت نمایند که این افراد به مرور زمان اقارب و خویشاوندان خویش را نیز به یهودیت دعوت نموده و آنها را به اسرائیل مهاجرت خواهند داد. و همچنان عدۀ دیگر از تکنوکراتهای پشتون که مخفیانه به یهودیت گرویده اند هنوز در افغانستان فعالیت دارند
    افغان یا اوغان یا پشتون این سه تا نام یک است ما می توانیم افغانستانی باشیم نه افغان میخواهد که هویت اقوام مختلف سرزمین مانرا نادیده بگیرد و همین هویت تحمیلی نا روای(اوغان) را بالای ساکنین سرزمین مان باز تحمیل کنند.به کسانیکه از قبایل پشتون نیستند دیگر تحمل این هویت برای شان ننگ است برینکه.حالا به همه روشن گردیده که اوغان یعنی تروریست، اوغان یعنی تولید کننده ای تریاک، اوغان یعنی فاشیستان قبیله،اوغان یعنی طالب فرزندا ن نا مشروع آی اس آی پا کستانی بی فرهنگ واعراب وحشی که در سوف های توره بوره تولید وبه

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

جستجو در کابل پرس