صفحه نخست > حقوق بشر > قتل عام رباتک

قتل عام رباتک

اجساد روی زمین با روی شان خوابیده بودند و دستهایشان تمامأ در عقب شان بسته بود.
پنج شنبه 26 جنوری 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

اشاره: پروژه ی عدالت افغانستان، گزارش نسبتا خوبی درباره ی جنایات انجام شده در افغانستان در سال 2005 منتشر کرد. گرچه در اين گزارش هيچ اشاره ای به جنایات حاد علیه بشریت در زمان شاهان ديکتاتور افغانستان نشده است، اما با اين وجود، جزو معدود گزارش هایی ست که می توان به آن استناد کرد. اين گزارش متاسفانه تاکنون در سطح وسیع در اختيار شهروندان افغانستان قرار نگرفته است. کابل پرس? قسمت های مختلف اين گزارش را برای یادآوری جنایات انجام شده در افغانستان به مرور نشر می کند.

7.5 قتل عام رباتک

در ماه می 2000 نیروهای طالبان یک دسته از اسیران غیر نظامی را در نزدیک سرک رباتک که شهر تاشقرغان و پلخمری را به هم وصل میکند به قتل رساندند که اجساد شان در روی سرک افتاده بودند. 31 جسد از محل قتل پیدا شد 26 نفر شان ازمردم شیعه اسماعیلی قوم هزاره از ولایت بغلان شناسای شده بودند. و بقیه از مردم شمال شاهراه رباتک از محلی بنام هزاره مزاری بین ولایات سمنگان و بغلان شناسایی شده بودند. در زمان قتل آنها منطقه در دست طالبان بود. تمام کسانیکه کشته شده بودند چهار ماه قبل اسیر شده بودند و اکثر شان قبل از قتل شکنجه شده بودند. این افراد ازخانه هایشان از 5 الی 14 جنوری 2000 توسط طالبان گرفتار شده بودند. زندانیکه آنها در آن زندانی بودند تحت امر قوماندان ملا شهزاده قندهاری بود نامبرده قوماندان جبهه طالبان در خنجان بود.


شرح حادثه

گزارش ذیل از حادثه از مصاحبه با (ج) یک قومی دور و همسایه قربانی که معلومات مفصل از ارباب سنا برادر یکی از قربانیان است بر گرفته شده است که شهادت وی در در گزارش سازمان دیده بان حقوق بشر تحت نام " قتل عام هزاره ها در افغانستان". بیان کرده است.

در 5 ماه جنوری 2000 یک تعداد نیروهای طالبان در قریه نیک پای در ولسوالی دوشی ولایت بغلان حمله دسته جمعی کرد. طالبان که با موتر های داتسن همراه بودند در صبحگاه حمله بردند. آنها شروع به جمع آوری مردم از قریه بکس، زیغوله و دیگر دهات در نیکپای و گرفتاری تعداد دیگر از خانه هایشان کردند.

تعداد کسانیکه گرفتار شده بودند ریش سفیدان قریه بودند. در آنجا مردمان دیگر نیز حضور داشتند و تقریبآ اکثر جمعیت آن قریه از این گرفتاری شهادت دادند.

گرفتار شدگان در قرارگاه مرکزی عملیاتی ملا شهزاده در خنجان تقریبآ بین 5 الی 10جنوری انتقال داده شدند.
اقارب اسیران اجازه داده شدند تا از زندانیان دیدن نمایند تا ببینند که چطور آنها مورد شکنجه لت وکوب، کیبل برقی و ایستادن در هوای سرد بالای برف مجبور میشوند. یکی از کسانیکه بعدآ در گذرگاه روباتک کشته شد بنام سید تاج الدین جوان 18 ساله بود که از شدت سرمای شدید و لت وکوب بقتل رسیده بود. زمانیکه زندانیان در پلخمری انتقال داده شدند هردو پایش در شفا خانه فابریک نساجی قطع گردید و برایش دو عدد چوب زیر بغلی داد شد.

در تاریخ 14 جنوری زندانیان در عقب قرارگاه ملا شهزاده در پلخمری انتقال داده شدند و در 8 ماه می زندانیان از حال رفتند یک نفر خدمتی معلومات داد که اقارب زندانیان در موتر های جدا گانه در ظهر همان عصر بار زده شدند. و موترها توسط موترهای داتسن طالبان محافظت میشدند. بعدآ اجساد این زندانیان در محل هزاره مزاری تقریبآ یکنیم ساعت راه از زندان پیدا شدند.

در18 ماه می چوپان ها از راه عبوری رباتک راجع به اجساد به مرجع ولایتی ولایت سمنگان خبر دادند و مقام ارشد ولایت سمنگان کار گران را برای دفن اجساد فرستادند و آنها توسط نظامیان طالبان حفاظت شد ند. طبق اظهارات یکی از کارگران کشته شدگان دستهای شان در عقب بسته شده بودند و همه شان در یک ریسمان گروپ سه نفری بودند. این گزارش از سازمان دیده بان حقوق بشر اخذ گردیده است.

28 نفر از این قربانیان پیدا شدند که با روهایشان روی زمین خوابانیده شده بالای شان فیر صورت گرفته بودند. جسد یک زندانی دیگر که شناسای شده بود بنام صاحبداد بود و به قسمی که دستهایش و بازوهایش و پاهایش با ریسمان های جدا گانه به یک درخت بسته شده بودند به قسمی که گرفتار کننده وی از مهارت خاص کار گرفته بود تا وی را از حرکت باز دارد. این کار گران در حدود 29 جسد را در ساحه هزاره مزاری دفن کردند. اجساد 30 سانتی متر بخاطر حفاظت از حیوانات وحشی زیر خاک بودند. کار گران که کمک برای دفن خاک اجساد رفتند چیزی را که دیدند بیان کرده اند.

اجساد در روی زمین با روی شان خوابیده بودند و دستهایشان تمامأ در عقب شان بسته بودند. زخمهای مرمی از پشت دیده و تشخیص داده نمیشد لکن خون در روی زمین زیر سینه هایشان دیده میشد. من اجسادی را دیدم که 4 روز قبل کشته شده بودند. اجساد شان نه پندیده بودند ولی خون واضحآ از سینه های شان سرازیر شده بودند ولی من فهمیدم که از پشت سر فیر صورت گرفته است زیرا در دیگر قسمت های بدنشان علامت زخم دیده نمیشدند و در دریای خون که از سینه هایشان خارج شده بود شناور بودند.

با لنگی ها دستمال های که تاب داده ریسما درست کرده بودند سه سه گروپ بسته شده بودند. آنها یکی به دیگری توسط لنگی های خودشان بسته شده بودند. در واقعیت ما بسیار ترسیده و ناراحت بودیم که ما به سختی و زور جرأت کردیم که به زمین بی بینیم. بسیار به مشکلات میتوانستی در آنجا ایستاده شوی.

بزود ترین وقت بعد از اینکه کارگران برگشتند اطلاع و یا خبر به نیک پای رسید که بعض مردم این محل در بین کشته شده گان بودند. و یک گروپ از مردم آمدند و قبرها را مورد بازرسی قرار دادند و از قبرهای کم عمق پاره های لباس شان را پیدا کرده و از طریق همین لباس ها اقارب مفقود شده شان را شناسای کرده بودند. و آنها بیشتر از دو جسد را از منطقه نه چندان دور تر از محل پیدا کرده بودند که اجساد در همان محل ایکه بالایشان فیر شده بود افتیده بودند.

منطقه رباتک تحت کنترول طالبان باقی ماند. مستنطقین محلی حقوق بشر درماه نوامبر 2000 از محل دیدن کرده و متباقی مخروبه های قابل دید را عکس برداری کردند.

1. قوماندان عمومی طالبان در خط اول خنجان در ولایت بغلان در مدت نیم سال اول 2000 ملا شهزاده بود که صلاحیت بر تأ سیسات زندان های خنجان و پلخمری جای که زندانیان رباتک داشت و قوماندان نیروهای مسلح مستقر در محل بود. قوماندان اعلی طالبان در زون شمال (قوماندان قول اردوی 5 مستقر در مزار) بنام ملا عبدالرزاق قوماندان بلند رتبه تر از ملا شهزاده و مسئوول سوق و اداره عملیات بود، برایش از استراتژی و پالیسی طالبان آگاهی میداد. وی اولین مقام رسمی نظامی بود که باید از شکنجه که توسط ملا شهزاده علیه زندانیان غیر نظامی صورت میگرفت آگاه میبود. و همچنین از واقعیت قتل و کشتار باید آگاه میبود و در صورت ابتدای احضار قوماندان به محکمه و ممانعت از تکرار واقعات مسئوولیت داشت. وی قوماندان نظامی طالبان بود.

عاملین و کسانیکه مسئوول انجام جنایات اند

ملا شهزاده قندهاری قوماندان ارشد طالبان در قتل عام ها مستقیم مسئوولیت داشت.

ملا شهزاده در اخیر سال 2001 در نظارت خانه نیروهای آمریکای برده شد لکن در ماه می 2004 آزاد گردید. متعاقبآ بعد از رهای با یک واحد نظامی طالبان پیوست و در یک جنگ رویا روی با نیروهای آمریکای به قتل رسیدند. در زمانیکه این جنایات صورت گرفت او قوماندان عمومی طالبان در خط اول خنجان در ولایت بغلان قوماندان قسمت از صفحات شمال مقرر گردید. دیگر افسران که بخشی ازتشکیلات نظامی در محدوده فرماندهی شهزاده قرار داشتند احتمالا از انجام جنایات آگاه بودند شامل ذیل هستند:

2. مسئوول تنظیمات طالبان در زون شمال ملا نور الله نوری (طالبان افغانستان به سیستم زون تقسیمات کرده بود که چهار زون داشت. ولایت بغلان جای که اسیران را گرفتار کرده بودند و ولایت سمنگان جایکه اسیران را قتل عام کردند هردو مربوط زون شمال بود. )

3. قوماندان اعلی طالبان در زون شمال (قوماندان قول اردوی 5 مستقر در مزار) بنام ملا عبدالرزاق ...... قوماندان بلا واسطه بلند رتبه تر از ملا شهزاده و مسئوول سوق و اداره عملیات بود، برایش از استراتژی و پالیسی طالبان آگاهی میداد. وی اولین مقام رسمی نظامی بود که باید از شکنجه که توسط ملا شهزاده علیه زندانیان غیر نظامی صورت میگرفت آگاه میبود. و همچنین از واقعیت قتل و کشتار باید آگاه میبود و در صورت ابتدای احضار قوماندان به محکمه و ممانعت از تکرار واقعات مسئوولیت داشت. وی قوماندان نظامی طالبان بود.

4. ملا فاضل محمد مظلوم از قندهار قوماندان دوم مافوق ملا شهزاده بود و وی از اینکه افرادش بخاطر انجام جنایات توسط قوماندان زون شمال متوقف میگردد از مراقبت شان عاجز مانده بود.

5. وزیر دفاع طالبان ملا عبیدالله از قندهار مشهور ترین مرجع نظامی طالبان.

6. والی بغلان که در آن زمان زندانیان را در زندان غیر رسمی در پلخمری میفرستاد. این زندانیان مردمان غیر نظامی بودند و بدون جرم ویا اقدام قانونی توسط یک قوماندان نظامی گرفتار شدند. آنها زخمی شدند و متعاقبآ به قتل رسانید. حضور آنها در منطقه بخاطر رفت و آمد اقارب شان کاملا مشهود بود. والی باید از حضورشان آگاهی می داشت از جنایات صورت گرفته علیه شان و از سر نوشت شان. او یک مقام ارشد غیر نظامی بود که مسئوول اداره و اجرای قانون در شمال بود جاییکه تخطی ها از آنجا شروع گردید. مشخصات و هویت سربازان طالبان کسانیکه عمل قتل و کشتار را انجام داده اند و کسانیکه در حادثه حضور داشتند هنوز امکان تثبیت شدن را دارد.

جنگ و کشتار در شمالی

تمام حملات طالبان در شمالی بعد از تازه ترین پیشروی در 1996 توأم با جنایات گسترده علیه مردم غیرنظامی صورت گرفت. دوسیه پروژه عدالت افغانستان بر تعداد حادثات مشخص و نادر در ساحات ولسوالی های خطوط اول مثل بگرامی، کلکان، قره باغ و میر بچه کوت بخاطریکه گواهی های مفصل در از این جاها بدست دارد و بخاطریکه قربانیان این محلات شناسای شده است تأکید میورزد.

پنج شنبه 11 مارس 2010


قتل عام در ولايت سرپل

طالبان بلند رتبه ای که مستقیماً در پنج قتل عام دست داشتند عبارتند از: ملا عبدالمنان حنفی، قوماندان خط اول، امین الله امین، معاون وی، ملا عبدالستار لنگ، یک قوماندان ارشد، ملا ولی جان، یک والی و قوماندان ساحوی. قوماندان های ارشد طالبان توسط تعدادی از قوماندان های محلی وابسته به طالبان که آگاهی کامل از قتل عام ها و مرتکبین آن داشتند، در عملیات کمک می شدند به عنوان مثال در دستگیریهای دسته جمعی و در کشتار غیر نظامیان همکاری داشتند.

يكشنبه 7 مارس 2010


قتل عام در مزار شریف

تقريباً بلافاصله بعد از اينكه طالبان كنترل شهر را گرفتند، والي جديد طالبان بنام ملا منان نيازي خطبه هايي را در تمام مساجد شهر ايراد كرده و تهديد به خشونت عليه هزاره ها به انتقام كشتار زندانيان طالب در سال 1997 نموده و به آنها اخطار داده كه بايد به مذهب سني حنفي روي آورده و يا شهر را ترك كرده و يا با پيامدهاي آن مواجه شوند و هر كسي كه از هزاره ها حمايت كند را تهديد به مجازات كرد. طبق گزارش در يك سخنراني ديگر وي بيان داشت: "هزاره ها مسلمان نيستند. آنها كافر هستند. هزاره ها نيروهاي ما را اينجا كشتند و اكنون ما بايد هزاره ها را بكشيم."

پنج شنبه 4 مارس 2010


جنایات گروه طالبان

هسته رهبری طالبان بیست و دو عضو شورایی داشت که عمر رهبرشان بود. طالبان ساختارهای نظامی و مدنی خود را به خوبی گسترش داده بودند و ساختار آشکار کنترل و فرماندهی داشتند./ در حالیکه جنگ برای به دست گیری دیگر مناطق کشور ادامه داشت، طالبان در کابل اداره بسیار ظالمانه برپایه دستگاه استخباراتیش ایجاد کردند. سازمان اصلی توسط قاری احمدالله اداره می شد که خارج دفتر سابق خاد در صدارت عمل می کرد. در اکتبر 1997 رهبر طالبان، ملا عمر، نام دولت اسلامی افغانستان را به امارت اسلامی افغانستان مبدل کرد.

چهار شنبه 24 فوريه 2010


جنایات دیگر شورای نظار، گروه اسلامی حکمتیار، گروه وحدت، اتحاد اسلامی و جنبش اسلامی

کابل سالهای 1992 الی 1996

جمعه 19 فوريه 2010


جنایات گروه وحدت و جنبش اسلامی

دور جدید انتقام گیریها در کابل در سالهای 1992 الی 1995 انجام شد. در مزار شریف، خشونت های فرقه ای بعداً آغاز شده اما زیاد طول کشید تا دوره قتل عام های مهم در سال 1997-1998 و بعد از آن. غیر نظامیان هزاره در میان قربانیان این دوره از خشونت ها بودند. اما قوماندان های جنایتکار حزب وحدت آشکارا در ارتکاب جنایاتها و خشونت ها شرکت داشته و به این اعمال ادامه می دادند.

جمعه 19 فوريه 2010


قتل عام و تجاوز جنسی دسته جمعی در افشار، 10-11 فبروری 1993

وزیر دفاع وقوماندان اعلی دولت اسلامی در آن زمان در عملیات افشار احمد شاه مسعود بود. وی تمام مسوولیت برنامه ریزی و دستور دهی عملیات های نظامی را داشته است. وی مستقیماً قطعات جمعیت اسلامی و به طور غیر مستقیم قطعه اتحاد اسلامی را کنترل می کرد.

پنج شنبه 11 فوريه 2010


بمباران کابل و ادامه جنایات جنگی

گرچه راکت باران کابل توسط حزب اسلامی به طور عموم کورکورانه بود، سه دسته هدف که قوماندان های حزب اسلامی علیه آن بمباردمانهای خودشان را رهبری میکردند، وجود داشت. بیشتر این اهداف در داخل و یا اطراف مناطق غیر نظامی موقعیت داشت.

دو شنبه 8 فوريه 2010


جنایات در رژيم برهان الدین ربانی

شورای نظار بر کوه آسمای، (کوه تلویزیون) با پوسته رادیو تلویزیون، کوه رادار به معنی اینکه رهبران هدایت میداد تا راکت ها و بمب ها در کجا می افتد کنترول داشت. طبق اظهارات قوماندان کندک پوسته عمومأ در مدت سه ماه در سه ماه تحت فرمان گل حیدر بعضی اوقات توسط با به جان اکمالات و تبادله نیرو میشد.

شنبه 6 فوريه 2010


جنایات شبه نظامیان و گروه نظامی حکمتیار و خالص در زمان نجیب الله

عقب نشینی روسها و زمان پس از آن/ آویزان کردن زندانی ها از دست شان در یک جوره حلقه آهنی که در سقف اطاق بود، لت وکوب اکثراً توسط چوب چماق، شوک برقی، محروم نمودن از غذا و خواب، محبوس کردن در اطاق یا کوته قلفی کـردن، سوء استفاده جنسی، شکنجه روانی، بود. مدت و زمان اساسی شکنجه از طرف شب بود.

جمعه 5 فوريه 2010


جنایات در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی، کارمل و نجیب الله

از جنوری 1980 الی فبروری 1989 / حسام رئیس استخبارات نظامی بود و کار مدیریتی را انجام می داد و فرمان صادر میکرد. عبدالله فقیرزاده معاون اپراتیفی بود و فرمان ها را اجرا می کرد و عملاً پروگرام دستگیری و شکنجه آنها را هدایت می کرد. وی بسیار ظالم بود. وی به مار کبرا مشهور بود. بعد از این وظیفه وی والی قندوز شد.

چهار شنبه 3 فوريه 2010


جنایات حکومت های وابسته به شوروی

نقض حقوق بشر بین المللی و قوانین انسانی در سال 1978 الی 1992 / علیرغم شرارت زیاد و جنایات بی شمار، این دوره کمترین اسناد جنگ را دارا می باشد. افغانستان از بیشتر قسمتهای جهان مجزا بوده و خبرنگاران خارجی کمی به این کشور دسترسی داشته اند، و اخبار حادثاتی که خارج از کابل به وقوع پیوسته به آهستگی در خارج از کشور جعل می شد. در نتیجه، بیشترین اطلاعات همراه پناهندگان که شروع به گریختن از کشور نموده بودند، انتقال یافت. آن عده که توانایی داشتند به اروپا، آمریکا و یا دیگر کشور ها گریختند و هزاران نفر دیگر در پاکستان و ایران مسکن گزیدند./ پروژه ی عدالت افغانستان

دو شنبه 1 فوريه 2010

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • میگویند که خر وقتی گرگ را می بیند . بطرف آن میدود و می گوید که بیا قرض بابه ات را بگیر؟

    واین وضعیت فعلی مردم افغانستان است ، کسانی که خانه های شان را چور و چپاو کردند کسانیکه به ناموس شان تجاوز کردند و کسانی هنوز هم مثل همین ملا عمر یک چشم که مسلمانان اصیل( و قاتلو هم لا تکونو فته) (ولا تحسبن الذین قتلو ) و کشتار هستند . درست به اساس آیات تازی نامه شما را به هر جا می بینند. و می کشند.

    شب تا به صبح قصه لیلی و در صبح هنوز معلوم نشد که لیلی زن است یا مرد .

    نیمی ازین اخوان الشیاطین در دولت داد از اسلام می زند و پول و ثروت افغانستان را چور و تاراج می کنندو به خارج می برند و در حساب های خود ذخیره می کنند. و نیم دیگر آن بنام طالب و طالبچه های لواطت گرو ویران گر شیاد هر روز شما مردم را با بمب انتحاری عربستان و پاکستان می کشند.

    و تو افغان بی خبر از تاریخ در رقص هستی و قرآن خوانی و نمیدانی که برسرت باز چه بلا های که نمی آید.
    خوب می گزارند که مانند مورچه خانه ات را پر کنی یکبار آب را در لانه ات رها می کنند. که بمیرید.
    چون کله ات پر از خرافات و چرندیات سوادت صفر کار ات گدایی گری و نامت به حکم صیاف غارتگر و جنایتکار و کاسه لیس تازی (جمهوری اسلامی افغانستان ) چرا دوبی را جمهوری اسلامی دوبی نمی گزارند .
    و چرا عربستان را جمهوری اسلامی عربستان نمی گزارند .
    که دوبی می شود ( عروس دنیا )

    و عربستان می شود ( حکومت پادشاهی عربستان )

    تا افغان ها جاهل تشریف دارد و هنوز نویسندگانش شاعرانش آواز خوانانش هم در خواب سمور قرار دارند .
    همین بلا تازی سوسمار خور است و مرگ شما.
    خودکرده را نه درد است نه درمان

    ای هم میهن اگر خودت را تکان ندهی و بدنبال آئین اجدادی خودت نروی 1000 قرن دیگر هم بگزرد همین است که در گام نخست غربیان در گام دوم نوکران عربی (تازی سوسمارخور بیابانی ) بخورند ودر گام سوم نوکران افغانی ریش دارش مانند مجاهدان و طالبان بخورند و تو افغان از خود بی خبر مغز شویی شوی و دوست و دشمنت را نشناسی و کشته شوی و در کله کله ات مانند مگس بزنی و ازین نعمات دنیا در زیر خاک بروی .

    پس اگر نمی خواهی ازبین بروی انسان باشی در گام نخست دشمنانت را که سالها با ریش و پشم و دین تازی ترا اغفال کرده از پا در آر و در مقابلش ایستاده شو.

    مانند چین مانند جاپان مانند اروپا و دگر مردمان با دانش جهان نه پاکستانی (پکی ) و نه عربی (تازی سوسمار خور لعنتی )
    دشمن اصلی افغانها دین تازی است که دردنیا هیچ ارزش علمی ندارد و همه چرندیات و خرافات است .

    به کلیپ های یوتیوب توجه کنید :

    http://www.youtube.com/watch?v...

    • Ali Nabi
      از ملا عمر سوال شد که ملا شما با یک نزری دیگه به اسلام نگاه میکنی ملا عمر در جواب میگه درست گفتی من بیک چشم

      به اسلام نگاه میکنم باز سوال شد که چرا با دو چشم نیگاه نمیکنی ملا عمر در جواب میگه نکنه شما هم با یک

      چشم بمن نگاه میکنی
      نبی جاغوری

      آنلاین : mola omar

    • اگر چند میفامم که تحت نام نبی نو شتی و بعد ازین مردانه تحت نام کس ننوس مردم هوشیار شده میداند مگر ملا عمر هم کدام صفت خاص ندارد .

    • سلام در حقیقت من دشمن طالیب هستم ولیکین طالیب در بضی جای ها کاری وشایصطه کرده در رباتک کسی را کشته نامی قومندان ان غلام علی بود یک شیپیش را یک میلون افغانی فورخته بالای مسافیر دشمنی گندم ملخ است دوشمن ملخ ساچ است خوب بیدانید خدا کند یک باری دیگر این ساچ ها بیاید تاه ازغمی این ملخ ها خلاص شویم با احترام

    • نسیم بچیش طالب خودش یک نو ع غده سر طانی است اگر طالب تا امروز حاکم میبود تو تحت نام نسیم نمیتوانستی حرف بزنی . طالب میگفت _ ده سلی خو کاپیردی _ وخط سرت را از پس گردنت میزد .

    • سلام برادران عزیز طالیب در یکشمال فرار پاکیستان شد چیطور شده کی امروز دو باره سر کیشد سبب این کی تو تعوانی این را نداری اوکمت کنی از خاکت دیفاه کنی فقط چی را یاد گیرفتی غیبت همین عرف تو میزنی به از نیگاه اسلام گشت برادرد مصلی کی خورده باشی از غیبت دوری کن در را ی خدا راست شو نه طالیب است نه غالیب من دوسال پیش در کابل رفتم یک پاسپورد کار داشتم 45روز گشتم 20000افغانی ریشود دادم تا کی برایم پاسپورد گیرفتم سکگی طالیب از این سک شویا بتر بود در حققت دشمنی کی با ما داشد با تو ندارد اما میصلی یک مرد در مقابیلش جنگ کردیم از وطنی خود دیفاه کردیم امروز بعد خوب گفتن رای مردا نیست مرد استی رزمینده باش از گب پو ج چیز در دست نمیاری برادری من خدا کند فامیده اصل مطلب را

    • نسیم جان کمی درس زیاد بخوان عزیزم که بتوانی با املا و انشای درست بنوسی .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس