صفحه نخست > کابل پرس افشا می کند > چرا ربانی - مسعود در آغاز از طالبان پشتیانی کردند؟

چرا ربانی - مسعود در آغاز از طالبان پشتیانی کردند؟

نويسنده: حکیم نعیم
دوشنبه 12 نوامبر 2007

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

چنانچه به همه گان آشکاراست و آنطوری که در دل تاریخ سیاه و خونین سه دهه اخیر کشور مان نیز جا دارد، در نخستین ماه های ظهور طالبان در سال ۱۹۹۴، دولت وقت مجاهدین که توسط ربانی - مسعود اداره میشد، پشتیبانی همه جانبه شان را از جنبش طالبان ابراز داشته در تسخیر مناطق جنوب به طالبان کمک کردند. فقط علل و عوامل پشت پرده این ائتلاف نافرجام بین دولت ربانی - مسعود و طالبان تا هنوز برای مردم رنجدیده ما روشن نیست.

خوشبختانه یک سندی که تازه از طرف وزارت امور خارجه امریکا در دسترس عامه قرار گرفته است، بُعد پنهانی ائتلاف ربانی- مسعود با طالبان را تا جای زیادی آشکار میسازد.

این سند به تاریخ ۷ دسامبر ۱۹۹۴ از طرف منبع‌ایکه اسمش در سند نیامده است به آقای ران مک مولن در وزارت خارجه امریکا - بخش افغانستان ارسال شده است و در آرشیف اطلاعاتی امنیت ملی ثبت است. در سند فوق از تصرف قندهار و قلات توسط طالبان و نیت پاکستان در به وجود آوردن طالبان در صحنه سیاسی افغانستان و احتمال سبوتاژ پلان صلح آقای میستری، زیر عنوان «تحولات در افغانستان» گزارش داده شده است.

مهمترین بخش سند فوق که از زبان یک منبع موثق از شهر دوشنبه، تاجیکستان ارائه شده است، معامله پنهانی دولت ربانی - مسعود با ای اس ای پاکستان است. در این بخش آمده است که دولت ربانی قبول کرده که از پیشروی های ای اس ای (البته به واسطه طالبان) در مناطق جنوبی و غربی افغانستان تا زمانی که چالش هایی را به اسماعیل خان در هرات ایجاد نکند، پشتیبانی کند. همچنان در سند آمده است که ربانی - مسعود میخواهند که از درز های عمیق که در روابط حکمتیار با ای اس ای به وجود آمده است و ای اس ای را متیقن ساخته است که حکمتیار دیگر نمیتواند از دروازه های کابل جلوتر برود، با معامله با ای اس ای پاکستان، به نفع خودشان بهره برداری کنند.

مطالعه این سند روشن میسازد که یکی از عوامل «حرکت خود جوش» خواندن طالبان توسط آقای ربانی و ملاقات های پیدا و پنهان آقای مسعود با طالبان (۱)، معامله پنهان شان با ای اس ای پاکستان بوده است.

(۱) رجوع شود به مصاحبه اخیر جنرال داوود داوود با تلویزیون طلوع، تاریخ ۹ سپتامبر۲۰۰۷

برای مطالعه ی سند اينجا را کليک کنيد

كارنامه

گالری عکس

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • شما کابل پرسی ها خود بخشی ازیک از برنامهء خارجی در افغانستان هستید. چه کسی این اسناد را در اختیار شما قرار میدهد؟ منابع و ارتباطات شما کدام است؟

    هردو سندی که در مورد کمگ گرفتن مسعود از خارج و تایید طالبان ددر اول توسط حکومت ربانی نشر کرده اید بسیار ضعیف و مبتنی بر یک جملهء ثابت نشده در هردو سند است.

    شما نظر یک منبع نامعلوم در تاجکستان را که "تصور میکند ای اس ای و حکومت ربانی باهم تفاهم کرده و طالبان را ایجاد کرده باشند"، یک ایتلاف میخوانید و زیر نام "افشا میکنیم" آنرا تبلیغ میکنید. شما نه یک گروه غیر وابستهء مطبوعاتی که به توضیح و تشریح حقایق بپردازد بلکه به منابع جهانی و استخباراتی یی در افغانستان وابسته اید که علیه یکدیگر مصروف جنگ و رقابت اند.

    شما نه تنها ارزشی به بیطرفی در کار تحقیق و مطبوعات قایل نیستید بلکه با بیشرمی تمام علیه احزاب به خصوص تبلیغ و پروپاگند میکنید. شما پروپاگندچیانی بیش نیستید.

    در هردو سند گویا "افشا" شدهء تان شما از کاهی کوهی ساخته اید. شما برمبنای نظر یک آدم نا معلوم که به بگ دپلومات خارجی گفته و این دپلومات آنرا به دولت متبوع خود ضمن گزارش خود از اوضاع نوشته است، فرضیهء تفاهم آی اس آی با دولت ربانی را "ایتلاف" خوانده و آنرا با مبالغه تبلیغ و به پروپاگند پرداخته اید.

    این دو نوشتهء شما در ممورد مسعود و ربانی که مبتنی به اسناد آنچنانی است، افشاگر بسا از مسایلی است که چهره کابل پرس? و کابل پرسی ها را در روشنی قرار میدهد.

    فرض شما شاید این باشد که کسی انگلیسی نمیداند و شما روی هرسندی اگر چیزی بنویسید مردم آنرا می پذیرید. شاید کسانی را که ذهنیت مخالف دارند با این اسناد دروغین و این پرپاگند های خود قانع بسیازید که گویا "سندی" را افشا کرده اید اما نه همه کس را. به خصوص آنهایی که به فکر دریافت حقیقت اند هرگز به دام شما به زودی درک میکنند که کار شما هرچه باشد، مطبوعات و رساندن آگاهی به مردم نیست. شما به گمراه کردن مردم و مغشوش کردن اذهان مشغول هستید.
    ننگ و نفرین به آنهایی که زیرنام مطبوعات، زیرنام آزادی، زیرنام دموکراسی به چاکری میپردازند و ازان راه پول، نام و در نهایت پناهندگی به خارج بدست می آورند.

    • میتوانید آن یک جملهء به زعم شما " ضعیف و ثابت ناشده" را که ادعا کرده اید, هر دو سند مبتنی به آن است, بیاورید؟
      دقیقاً, آشکاراست که ربانی – مسعود در اول, همانطوری که حامیان خورد و بزرگ شان امروز اعتراف میکنند از طالبان پشتیبانی کردند. سند نشر شده دلیل اصلی این ائتلاف نافرجام و خائینانه را نشان میدهد که یک دیپلومات عالی رتبه امریکائی به وزارت خارجه امریکا اطلاع داده است. اصل سند موجود است. لطف کرده نشان بدهید که در کجا و چگونه پروپاگند و تبلیغ شده است؟
      در مورد اینکه از کجا میتوان این اسناد را بدست آورد, باید گفته شود, که دولت امریکا هر گاهی چند بنابر تقاضای نهاد های مدنی و یا شهروندان امریکا به تاسی از قانون آزادی اطلاعات و یا
      Information Act Freedom of مجبور است که اسرار محرم خواسته شده را declassify کند ویا به دسترس عامه قرار دهد. که به طور مثال در همین نزدیکی ها اسناد زیادی در مورد حادثه 11 سپتمبر بنابر تقاضای اتحادیه آزادی های مدنی امریکا ACLU به دسترس عامه قرار گرفت.
      در کشور ما که بدبختانه فرهنگ تحقیق و پژوهش وجود ندارد. ساده ترین راه زورگوئی, توهین و و تاپه زدن است.

    • من همان پاراگرف "سند" نشرشده را که شما روی آن تکیه کرده اید دو باره نوشته اینجا می آورم تا همه خواننده های کابلپرس بدانند. پاراگراف چنین است.

      An afghan contact in Dushanbe told me this AM that there is a Rabbani-ISI deal according to which Rabbani has agreed to an ISI move into southern and western Afghanistan so long as it does not extend to a challenge of Ismail Khan in Heart. The thinking of this source is that Rabbani is exploiting the widening gulf between Gulbudin and ISI—growing out of ISI’s impression. That Gulbuddin will be unable to move beyond the Kabul stalemate as it (and HG) had expected. (A US journalist in Tashkent this AM called to say that he has heard the Taliban might be moving toward Gardez—with involvement in Kabul intended.)

      فرض شما برین است که هرچه یک دپلومات عالیرتبهء امریکایی به وزارت خارجهء امریکا گزارش بدهد دقیق و موثق است. اما حتی خود آن دپلومات امریکایی همچو جرئتی نمیکند که بگوید سند من موثق است. او میگوید که:
      "یک منبع افغانی برایم گفت...."
      دپلومات امریکایی که معلوم نیست شما از کجا به عالیرتبه بودن او پی برده اید، برای توضیع و تقویهء گزارش خودش به مسایل دیگری اشاره میکند و از دلایلی که ربانی به

      این به گفتهء شما "دپلومات عالیرتبهء امریکایی" پاراگراف حویش را چنین اغاز میکند: "یک منبع افغانی در دوشنبه به من گفت......

      من کلمهء انگلیسی contact را منبع ترجمه کردم، درحالیکه این لغت درین سیاق به معنی شخص یا اشخاصی است که با کسی به صورت پیوسته در تماس است. این شخص یا اشخاص میتواند اعضای سفارت باشند، میتواند یک جاسوس باشد، میتواند یک افغانی مقیم دوشنبه باشد که با این "دپلومات" در تماس است و میتواند حتی ترکاری فروش سرکوچه باشد که اخبار سرچوک را پخش میکند.

      نخست این که این منبع یا (کانتکت) هرگز یک منبع شناخته شدهء پذیرفتنی نیست که بتوان آنچه را که او گفته است عین حقیقت دانست. این کانکت نه نامی دارد نه وابستگی اش به کدام مرجع افغانی ثابت است و نه وسیله یی وجود دارد که بتوان دوباره به او مراجعه کرد و صحت و سقم مساله را از او جویا شد. گیرم که این کانتکت افغانی گفته باشد، آیا او کدام پیامبر افغانی بود که دروغ نگفته است؟ پس برای درست بودن ادعایش سندی ارائه کرده باشد. اما در گزارش نشر شدهء شما به هیچگونه سندی و حتی موجودیت همچو سندی اشاره نشده است.

      در سند هم همچو ادعایی نشده است که گفته آن کانتکت افغانی را صد فیصد تایید کرده باشد. یعنی این که خود دپلومات مذکور نیز به گفتهء شخص مذکور اکتفا نکرده و میخواهد دلایلی برای همچو ادعایی بیاورد. چنانچه گفته است: "ربانی میخواهد از درزفراخ شونده یی که میان گلبدین و آی اس ای به میان آمده بهره جویی کند و طالبان را کمک کند به این شرط که به مناطق اسماعیل خان تجاوز نکنند....."

      این که حکومت ربانی در آغاز با طالبان سرسازگاری نشان داد چیز تازه یی نیست که شما یا دپلومات امریکایی در اسناد "فاش شده" ی وزارت خارجهء امریکا دریافته باشید. مسعود خود به دیدار طالبان رفته بود و میخواست از آنها برای شرکت در حکومت دعوت کند که طالبان نپذیرفتند. همین حالا هم از طالبان خواسته میشود که در حکومت شرکت کنند. طالبان همان طالبان اند که دیروز بودند. با این تفاوت که دران زمان مسعود و ربانی میتوانستند بگویند که به ماهیت آنها پی نبرده بوده باشند. درحالی که کرزی و امریکا حالا و با روشن همه حقایق در مورد طالبان بازهم حاضر به معامله با آنها اند... البته من شخصاً هیچگاهی معامله با طالبان را درست و معقول نمیدانم- اگر ربانی کرده باشد یا مسعود یا کرزی..

      پس تلاش ربانی برای مذاکره با طالبان چیزی نیست که کسی نداند و شما آنرا بخواهید "فاش" کتیذ. البته ربانی درین مورد دلایل خود را داشته است که به مراتب قویتر از دلایل امروزی کرزی برای معامله با طالبان است.

      واما آنچه شما درمورد "معامله" ربانی با آی اس آی گفتهء آن "منبع افغانی" را که اززبانش دپلومات امریکایی نقل قول کرده است، میگویید، به هیچ صورتی ثابت شدنی و پذیرفتنی نیست. شما سایر حقایق گزارش نشرشده را خواسته اید به دور همان یک نکتهء هوایی ".... "معامله" میان ربانی و آی اس آی صورت گرفته است ...." چرخانده و تعبیر میکنید.

      حرف و کار تان پروپاگند است که از کاهی کوهی میسازید و فریاد راه انداخته اید که "افشا میکنیم.....". چه چیزی را افشا میکنید؟ درحالی که چیزی برای افشا کردن در سند و چنته تان وجود ندارد.

      مردم عقل دارند و میدانند که اگر ربانی با میتوانست با آی اس آی معامله کند و ربانی یک معامله گر قابل اعتماد برای آی اس ای میبود، حکومتش توسط طالبانی که آی آس ای آنرا ساخت سرنگون نمیشد. این ها همه حرف است و دروغ.

      اگر این ادعا ها را مراجع طالبی و پاکستانی و یا هم دشمنان دیگر ربانی نشر کند و بپذیرد بعید نیست و گله یی هم نمیتواند وجود داشته باشد. اما وقتی یک نشریه خود را "آزاد و غیر وابسته" میداندو کارش را آگاهی رساندن به مردم میشمارد، سخت ننگین است که به جای نشر حقایق به موضعگیری های مبتنی بر پروپاگند و تبلیغات علیه گروه های خاص سیاسی بپردازد.

    • «رئیس جمهور افغانستان پروفیسور برهان‌الدین ربانی در جریان ملاقات با جنرال حمید گل در اسلام آباد از خدمات وی ستایش بعمل آورده از وی خواست که به کابل آمده و منحیث مشاور دولت جمهوری اسلامی افغانستان خدمت نماید. درین اثنا جنرال حمیدگل از رئیس جمهوری افغانستان تشکر نموده گفت هیچگونه پاداشی نخواهد پذیرفت ....»

      آنلاین : سندی دال بر دعوت ربانی از جنرال حمیدگل منحیث مشاورش

    • مشکل در وطن ما اینست که, بدون اینکه مطلبی, سخنی, سندی و یا عملی را که در تضاد با باور های سنگگ شده ذهنی ما است, دقیق بخوانیم, بشنویم, تحلیل و تجزیه کنیم, هر چیزی را که در چانته داریم بیباکانه بیان میکنیم.
      چی در سند و چی در مطلبی که در مورد آن نوشته شده, هیچگاه نیامده که ائتلاف ربانی – مسعود با طالبان را برای اولین بار افشا میکنیم. و ما هم ادعا نکرده ایم که ائتلاف ربانی – مسعود با طالبان را فاش میکنیم. واضعا,ً همه ائتلاف ناکام ربانی – مسعود با طالبان را میدانند و این چیز تازه یی نیست. فقط گفته شده که این سند علت اصلی ائتلاف ربانی – مسعود با طالبان نشان میدهد. عنوان مطلب است که: چرا چرا ربانی - مسعود در آغاز از طالبان پشتیانی کردند؟ چرا؟؟؟ دقیق بخوانید.
      در مورد موثق بودن سند باید اولاً گفته شود که, دپلومات های هیچ کشوری که واقعاً دولت داشته باشند, دانش, اصول, راه و رموز کار دولت داری را بفهمند, ادعا هایی سر چوک و غیر موثق را آنهم بشکلی که سالها محرم نگهداشته شود, به دولت های متبوعشان ارسال نمی کنند. شاید دپلومات نما های کشور جنائت زده ما که به مانند آقای مستان تنها متوجه پر کردن جیب های شان هستند, از بیخبری و ندانم کاری هر ادعاء راست و غلط را صرف بخاطری که نشان بدهند که کاری را انجام میدهند, به دولت شان اطلاع بدهند.
      دوم, نظر به موقعیت و ارتباطاتی که رژیم و یا گروه های شناخته شده یک کشور با یک با یک کشور دیگر دارد, کشور ها درجه بندی اهمیتی میشوند. به طور مثال با در نظر داشت ارتباطات پیدا و پنهانی که دولت ربانی –مسعود با تاجکستان و در تاجکستان داشت, تاجکستان از هر نگاه در مسایلی که به مسعود و ربانی ارتباط میگرفت, برای امریکا و دیگر کشور ها اهمیت درجه اول را دارا بود. همانطوری که ترکیه در مواردی که به دوستم تعلق میگرفت مهم بود.
      اگر اهل تحقیق و پژوهش باشید, باید بدانید که راز بسیاری از اسناد, راپور ها و مطالب در یک کلمه نهفته است. همانطوری که در سند آ مده است "یک منبع افغانی در دوشنبه به من گفت......" کلمه "دوشنبه" درجه موثق بودن این ادعا را آشکار میسازد. نیازی به تاکید نیست.
      کانتکت contact در مطلب هم منبع ترجمه شده, دقیق بخوانید.

    • بنام خدا

      من فكر مى كنم آنجه اين دلقك مآبان مى نويسند و حرف هاى بادكى را كه اصلا انسان باشعور بمجرد خواندن شان درك مى كند كه اين حرف ها هيج سنخيت با حقيقت ندارند و بلغور هاى اند كه ديكران خود براى حيثيت مطبوعاتى شان به خود حق نمى دهند كه آنها را به بيرون درز دهند بناء اين وظيفه را براى دل خوشى و فرار از تحمل مسؤليت به اين ابلهان زمانه و اين خونتا هاى ارزان قيمت كذاشته اند، تا اينها با نشر جنين توهمات اول عقده كشايي كنند وبعدا اكر امكان بذير باشد زمينه نفاق كردند همه مى دانند كه اين كامران مير هزار ها و اين ملالى جويا ها واين خانم باركزى ها و اين حبيب الله رفيع هاى و ديكر هاى از همين قماش آبشخور شان از كجا است.
      اينها همه آنجه رنك داخلى و صبغه ذات دارد آنرا بليد مى شمارند و در برابر او كينه توزانه برخورد مى كنند اما همه آنجه از دريجه نور امريكا و ستمكران جهانى امروز باشد، آن بديده است مقدس ، حقيقت مطلق و خيرى ابدى!!!!!!
      خصلت اين مسخ شدكان بى هويت قرار است كه آنجه به خود حلال شمارند به ديكران حرام قلمداد كنند .

      من بدين مستغرب ام كه جناب كامران مير هزار كه اين حرف بلغور شده يك مصدر نا معلوم را فقط براى امريكايي بودنش اين همه بر تنتنه مانجيت مى زنند و اينقدر احساس مى كنند كه كويا مثل كريستوف كلمب قاره اى را كشف كردند آخر جرا اينقدر عصبانى اند كه ربانى جرا اين جنين كرده مكر همين حامى هاى شما و دونر هاى شما در هلمند و در قندهار و زابل جندين و لسوالى را به طالب ها در مشوره با آى اس آى وانكذاشتند، جرا از آنها سخن نمى كويد جرا به باداران ات اعتراض نمى كنى شايد هم براى اين كه تمويل ات قطع نشود، جون جيره خوارى عزيزم، من برايت مى كويم فرض مى كنيم كزارش بادارت امريكايي صحت دارد ولى اين سند باز هم حق بجانب بودن دولت ربانى و بصورت نسبى هوشيار بودن اش را نشان مى دهد به همه معلوم بود كه قبل از ايجاد بروجه طالب ها توسط امريكا خليل زاد ، كرزى، اشرف غنى احمدزى، هاشميان، احدى، جلالى، روستاى تركى ............ و مشاركت انكليس و خليج عربى و منوط كردن تنفيذ آن به شاه كليد منطقة باكستان، حكمتيار فرد مورد اعتماد و دست نشانده آى اس آى در كشور بود دولت ربانى كه يك دولت نو تشكيل و دركير مسايل داخلى بود سازمان امنيتى منسجمى در اختيار نداشت كه بتواند از آنجه در واشنكتن برايش ترتيب داده بودند آكاه باشد، بناء دولت مذكور حكمتيار را در آن وحله اول خطرناكتر و مضرتر مى بنداشت و براى همين اكر با آى اس آى هم براى تحويل دشمن مضرتر و خطرناكتر با كروه نا شناخته و با شعار هاى مود روز وارد اتفاق شده باشد هر جند خطاى استراتيجيك را مرتكب شده ، اما مرتكب خيانت به كيسوان مادر وطن نشده است.
      شما كه به اين مسئله اينقدر مثل كنه جسبيده ايد جرا همين حالا به كرزى و جوردن براون و بوش و سائر باداران ات اعتراض نمى كنيد كه در اين شش سا ل جرا با باكستان و القاعدة و طالبان بصورت فشرده و بيهم معماملة مى كنند و در صدد آرودن آنها به قدرت اند اين باداران ات كاظمى را مى كشند و با ملاعمر و هم قطاران اش براى اينكه آنها افغان ريشتين بجيان اند بلنوبه مذاكرة و معاملة مى كنند.
      شما شعله اى ها واقعا مغز نداريد كله هاى شما بوك است شما جز نفرت به افراد مؤمن و وطن دوست و برجسب زدن به نا حق به مدافعين اصلى وطن كارى ديكرى نداريد ، در تمام حيات سياسى تان يك جند شعار ميان خالى ضد امبرياليزم داشتيد كه آنهارا هم آقا سبنتا جليل شمس، امين فرهنك و ديكران تان به باى خوكان به قربانى دادند آخر جرا اينقدر تلاش داريد كه بكويد دعوت از اسلم بيك براى يارى در تشكيل و تربيت ارتش آنوقت جرم است مكر همين حالا شما جنرالان كافر، شرابى ، بيكانه با رسم و عنعنه مردم و حتى مزاج شان را نياورده ايد و بر كرده هاى مردم و مخالفين ديدكاه هاى خود سوار نكرده ايد، فكر مى كنيد اين ارتش كه ساخته مى شويد ارتش افغانستان خواهد بود نخير جنانكه آن ديروزين اش كه سوسياليزم ساخته بود اش از افغانستان نبود و ديديد كه آن ارتش جى كرد و ان شاء الله اكر خدا زنده مان نكهدارد اين را هم خواهى ديد .

      در مورد اينكه امكانات كه جبهة متحد بدست مى آورد از طالب ها بيشتر بود اين و اقعا يك معجزه است كه شما و باداران تان براى بوشاندن جنايات تان بعنوان كردانندكان اصلى فتنه طالبى به اش خود را متوسل ساخته ايد و الا هر كه در افغانستان زيسته خوب مى داند صورت مسئله از جى قرار است و طالب جقدر امكانات برايش توسط شيخ هاى عياش خليج، امريكا ستمكر، فى آى سيكس انكليس، ديوانه هاى افراطى و تشنه بخون شيعة و هزاره، كوكنار و حكومت باكستان تنظيم ديده مى شد.
      در مورد اينكه حكومت ربانى بغير از لاجورد و زمرد از روسيه و ايران به بيمانه بالاتر از امكانات طالبها كرده كمك مى كرفت اين يك ادعا نه بلكه يك ديوانكى محض است براى اينكه روسيه و ايران ، خود نه در آنزمان و نه حالا توان اين را دارند كه از نظر مالى به هيج سازمانى و يا دولتى به اندازه باداران شما كمك كنند جون اصلا خود شان به كمبود نقدينكى در آن سطح بالا اش دجار اند و اقتصاد ها شان هم توان مصارف در حد دونر هاى شما را ندارند، اما در مورد لاجورد و زمرد جان برادر آنها دولت بودند كشور شان اشغال شده بود از حق شان بود از منابع كشور شان استفاده برند مكر آنها به خوردن نوشيدن بوشيدن ضرورت نداشتند مكر برايشان دسترخوان هاى بخته شده از آسمان مى آمد.

      عزيزانم اكر طلبيدن كمك مالى با وجودى كه در دنيا امروز كسى هم كمك بدون قيد وشرط نمى دهد اما اكر حرام است جرا فقط آنرا بد دولت ربانى محدود مى سازيد جرا اين قاعدة را مشمول حال امروزى نمى سازيد آخر جرا اينقدر بى انصاف ايد كه همكيشان و آنهاى را كه آنها با شما زيست باهمى دارند تازيانه مى زنيد و در برابر جفاكاران و ستمكران حقيقى سر تعظيم فرو مى بريد.

      اميد وارم هر كاه باداران تان معلوماتى را براى نشر برايتان مى دهند قبل از اينكه قبول كنيد كه نشر اش نمايد به آنها اذعان داريد براى آبروى شما مصادر حقيقى آن معلومات را نيز در اختيار شما قرار دهند تا شما بلوسيله به مردم انتقال دهيد تا ديكر مضحكة خواننده كان اين سايت نشويد

      نوت : من قصدا از نبشتن نام حكيم نعيم احتراز نموده ام جون بنظرمن اين يك اسم حقيقى نبوده و روى همين نبشته من متوجه آقاى كامران مير هزار است

      مهديا ر سيد مهدى

    • واضع و آشکار است و همه میدانند که ا مروز کی ها نوکری پاکستان و دیگر گشور های خارجی را میکنند. و کی ها مخالف صلح و آرامی مردم هستند. حتی شک هم وجود ندارد. نوکران خود هم اعتراف میکنند. آیا گریان رئیس جمهور کرزی که گویا خارجی ها مردم ملکی را میکشند و من چیزی کرده نمیتوانم, خود یک اعتراف به نوکر بودن نیست؟ اگر شما نمیدانید از پیچاره طفلانی که از بام تا شام در سرک های کابل گدائی میکنند؛ پرسان کنید. نیاز به نوشتن نیست.

      فقط مهم است که ماهیت و چهره های آنهایی را که در مورد شان به نام های قهرمان, مکتب, چهره تکرار ناشدنی, گفته قلقله میشود و حامیان جنائت کار شان جاه و مقام دعوا دارند, افشا کرد.

    • خواننده ی عزيز!
      کامران ميرهزار در پاسخ شما می نويسد.
      حکيم نعيم نام مستعار نمی باشد و بلکه نام حقيقی است که مطالب ايشان در سايت کابل پرس? نشر می شود. از شما سپاس که نظرت را بی پرده می نويسی. حال بگذاريم خوانندگان عزيز خود قضاوت کنند. آقای حکيم نعيم هم می توانند به اين خواننده ی خوب اگر خواستند پاسخ بدهند که از نام مستعار استفاده نمی کنند.
      اما همانطور که در کابل پرس نوشته شده است، نظرات و ديدگاه های طرح شده الزاما نظرات کابل پرس نمی باشد. اين نکته برای تمام نوشته ها صادق می باشد. شما خواننده ی عزيز اگر جستجو کنيد شايد نظرات موافق با نظر خود را بيابيد و اگر نيافتيد، کابل پرس برای اين است که ديدگاه شما را هم طرح کند. شاد و پيروز باشيد.

    • این مربوط میشود که سند را چه کسی چگونه تعبیر میکند. ربانی از حمید گل خواسته است که مشاورش شود. این پیشنهادی بود رسمی. چنانچه از جواب حمید گل برمی آید، "او خواهان کدام پاداش نیست... و آنچه از دستش خدمت بیاید برای حکومت افغانستان خواهد کرد...."

      حالا دیده میشود که ربانی از او خدمت خواسته است. او را میخواسته است استخدام کند و او از ترس حکومتش از پذیرش این پیشنهاد امتناع ورزیده و به نگرفتن پول و پاداش هم اشاره کرده است.

      درین خبر دیده میشد که جمید گل از یک موضع دفاعی سخن گفته است و پیشنهاد ربانی برایش نوعی قرار گرفتن در سه کنجی بوده است...

      تاریخ مناسبات حکومت ربانی با آی اس ای نشانگر این است که هیچگاه آن دستگاه با ربانی نساخته بوده و هیچگاه به ربانی امیدی نبسته است. بلکه ربانی را تنها به خاطر سرپوش گذاشتن به امیال دیگرش در ارتباط نگهداشه بود. اینرا ربانی هم میدانست. این ربانی بود که مانع تشکیل حکومت طرفدار و مزدور پاکستان در کابل شد. ربانی تاوان و این سرسختی خویش راداد و تاکنون نیز میدهد.

      اگر ربانی را ای اس ای یا پاکستان کمک میکرد و اگر ربانی ازان ها کمک میگرفت، مجبور به فرار از کابل توسط طالبان نمیشد. دو بار به آتش کشیده شدن سفارت پاکستان در کابل در دوران حکومت ربانی بیانگر این است که ربانی و در برابر پاکستان چه موقفی داشته است....

      واما ربانی زیرکتر ازان که به حرف های بچگانه و کمونیست مشربانهء از قبیل آنچه در نشرات کابلپرس می بینیم، فریب بخورد. ربانی هیچگانی وهیچ پلی را پشت سرخود خراب نمیکند. او سیاستمداریست زیرک و دوربین. ازهمین سبب است که درین سی سال همیشه در صحنه بوده است. او تازنده است در صحنه است. خوبی و خرابی امر نسبی است. برای من خراب است شاید برای کس دیگری خوب باشد.... اما آنچه روشن است اینست که ربانی بسیار هشیار و بسیار زرنگ است.

      ربانی در سراسر کشور دارای پایگاه های مردمی است. درکندهاری که کرزی قندهاری با بادیگارد های امرکایی اش رفته نمیتواند، ربانی تاجک با دوسه نفر از بادیگارد هایش به سواری موتر میرود و در جنازهء عضو قدیم حزبش، ملا نقیب الله شرکت میکند.

      ربانی در برابر ملانقیب الله دشمنی و عقده یی هم نداشت که چرا به طالبان پیوسته بود. سیاست همین است. سیاست نه دوست دایمی دارد و نه دشمن دایمی....

      اگر چیزی برای گفتن دارید که منطق و استدلال دران باشد، خوب ورنه، حرف های بچگانه و تبلیغاتی و پروپاگند های کهنه و باراری تان به درد کسی نمیخورد.

    • آقای حمید شماکه این اسناد را قبول ندارید خیر است . ما مردم هم اکتفا به گفتاری شما میکنیم . ولی از خدماتی که مسعود و ربانی برای مردم کابل کرده اند.65000 شهید که در کابل کرده اند سراسر وطنرا بخاک روبه تبدیل کرده اند. شما چه گفتنی دارید شاید استلال تان همین باشد که تنها جمعیت و شورای نظار نبود. خوب در محاسبهء که کنیم70 فیصد بدست شما ها شده . تا چه وقت تلاش خاموش کردن مردم را میکنید . یا این را به یک نام و آنرا به دیگر نام تاپه میزنید تااز جنایات تان پرده پوشی کنید نخیر اشتباه میکنید. مردم فراموش نمیکنند اگر مردم فراموش کنند خداوند فراموش نمیکنند بخصوصکه شما هاکه بنام خدا و جهات جنگیدید . شما قابل بخشش و ترحم نیستید هزار که از این دفاع های بیجای کنید .

  • بعد از مطالعه سند بايد تذكرداد كه :
    كسانيكه اين سند را تاييد ميكنند من حاضر هستم ده سند تقلبي و جعلي ديگر همچون اين سند ساخته و در دسترس خواننده گان قرار بدهم بايد تذكر داد كه سند هذا نميتواند ثبوت درين مورد باشد
    لطفا از ارايه چنين اسناد كه جعلي است و اعتباد ندادر خوداري كنيد تا بردامن پاك ان ابر مرد تاريخ لطمه وارد نگردد
    نا گفته نبايد گذاشت كه ما هم ميخواهيم بدانيم كه چرا دولت وقت به رهبري اقاي رباني در اوايل از طالبان پشتيباني كردند ولي دليل ان همكاري با اي اس اي بوده نميتواند زيرا مسعود كسي نبود كه با اي اس اي پيوند چون حكمتيار و يا ملا عمر داشته باشد

    • کارهای کامران میر هزار درست و مستند است.
      البته دلیل کمک ربانی به طالبان روشن است:
      1. اول این که ربانی دوست داشت رقبای سیاسی وی که گلبدین حکمتیار بوداز صحنه توسط مردم خود پشتون حذف شود. این سیاست همیشه جریان نفاق افکن شورای نظار سنگ فروشان است.
      2. ربانی مسعود دوست داشت به نفاق سیاسی بین اقوام دامن بزند. که این هم رویه سیاسی و اجتماعی دایم سنگ فروشان کوهستانی است.
      3. کمک به طالبان در این راستا بود که ربانی - مسعود می خواست به اربابان پاکستانی خودش اثبات کند که او مخالف حکمتیار است زیرا او رقیب او است اما هرکسی دیگری را که پاکستان بخواهد می تواند با او همکاری کند که رقبای دیگرش را از صحنه بیرون کند.
      4. مسعود- ربانی می خواست از این طریق بر مخالفانش درمناطق جنوبی پیروز شود. و شاید می خواست که مشروعیت دینی خود را نزد طالبان تامین کند. خلاصه گور دیگران را کند که خودش در آن گور افتاد.
      5. کمک به طالبان به هدف کمک به کاستن فشار از کابل بود که توسط حزب اسلامی و سایر احزاب از جمله حذب وحدت بر او آمده بود.
      تمام این کار ها در راستای عملکرد منافقانه مسعود- ربانی است که می خواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد.
      مسعود - ربانی و تمام سنگ فروشان سقاوی در تمام تاریخ مشغول نفاق افکنی بین ملیت های افغانستان است.
      ربانی به این هم اکتفا نکرد بلکه برای پیشبرد اهداف و تقویه حکومت سقوی خودش برعلیه ازبک ها و جنبش شمال دوستم فتوای جهاد داد. البته بعدها در دامن همین گلیم جم ها پناه آورده و از شر طالبان در مزار شریف رفت.

  • همه اظهار نظرها را اعم از موافق ومخالف خواندم چیزی که جالب توجه بود این است که مخالفین اقرار ضمنی به درستی مطلب منتشره دارند اما میگویند اشکال فقط در این طرف نیست خوب اگر مسعود وربانی اشتباه کردند دیگران هم اشتباه کردند اگر اینها کمک خارجی گرفتند آنها هم گرفتند شاید درست باشد اما منطقی نیست نویسنده مقاله میگوید این جور کارها ایراد دارد حالا از هر کس که باشد در اصل هم همینطوراست نمی شود بگوییم فلانی دزد است خوب باشد چرا به آن یکی نمیگویی که آن هم دزد است این منطق غلط است ومن نویسنده این مقاله را به خاطر شجاعت وخوی روزنامه نگاریش میستایم وبرایش آرزوی موفقیت دارم واسلام

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس