ابر
ولاديمير ماياکوفسکی
برگردان از:
حميد رضا فردوسی
در اودسا
برای ماريا
الکساندرونا دنيسوا
ISBN: 964-7619-05-7
Vladimir Mayakovsky/Poems/Translated from the
Russian by: Dorian Rottenberg/ Moscow-1976- pp:
117,136,27,109,113
تهران
انتشارات گوتنبرگ
Cloud in pants
Morning
A letter from Paris
RAHA/16/May/2004
|
در مدار سر يحيا
تعميد دهنده ی
خورشيد
...واژه ها
عين فاسقه هايی
لخت
توی دود،
می پرند
بيرون از دهانم
که همچو روسپی
خانه ی آتش گرفته ای ست... از شعر
ابر
بی پروا در شعر و
نياموخته در مکتب خانه های تکرار ،کار و زندگی ولاديمير
ماياکوفسکی بود. آنچنان که نرودای شاعر می گويد: ماياکوفسکی بی
باک، پلی از خود انگيختگی شاعر به شعر است.
کتاب ابر ترجمه ی
برخی از شعرهای اوست که به تازگی توسط حميد رضا فردوسی، داستان
نويس، منتقد و مترجم منتشر شده است. شعر ابر که در سال 1914 و
1915 ماياکوفسکی آن را سرود و در گرگ و ميش سال 1912 و همچنين
نامه ای از پاريس به رفيق کاستروف درباره ی ماهيت و مفهوم عشق
سال 1928 کارهای ترجمه شده ی اين دفتر را تشکيل می دهد. در کنار
اين متاسفانه اداره ی سانسور ايران مانند هميشه دست به حذف پاره
هايی از شعر زده که هشت صفحه ی آن را نمی توان در اين کتاب
خواند. به نظر می رسد سانسور در ايران بی شرمانه اعمال می شود و
متاسفانه اثر سانسور شده چنگی به دل نمی زند و از آنچه نويسنده
يا شاعر آفريده فاصله ی بيشتری می گيريم. کتاب ابر نيز از اداره
ی سانسور ايران بيرون آمده و به قول شاعر فقيدمان مهدی اخوان
ثالث ارشاد شده است.
با اين وجود ديشب
که حميد کتاب ترجمه اش را برايم آورد ، خوشحال شدم که در فضای بی
جان ادبی مشهد هنوز حميد رضا فردوسی، کار می کند و مثل هميشه از
کتاب در حال نوشتن اش برايم گفت، از تئوری شخصيت، شخصيت ادبی.
پيش از اين او چند کتاب ديگر نيز منتشر کرده که متاسفانه در همان
فضای بی جان ادبی مشهد با بی اعتنايی روبرو شده و در تهران نيز
نتوانست خود را آنچنان که شايسته اش است مطرح کند. دليل اين هم
باند بازی ادبی پايتخت ايران است که بی بضاعتی باند بازانش، سد
راه نوشتن و نويسنده ی حرفه اي ست. می توان با اطمينان گفت که
حميد رضا فردوسی اکنون يکی از نويسندگان حرفه ای ايران است که بی
آنکه سانسور يا فضای بی جان ادبی خراسان يا باندبازی پايتخت
مايوسش کرده باشد، همچنان عاشقانه می نويسد و در هر ديداری، کاری
تازه کرده است و کاری را در حال نوشتن آن است. پيشتر او منم
ولاديمير ماياکوفسکی را منتشر کرده بود که اتوبيوگرافی و چند شعر
از ماياکوفسکی را در بر دارد. کتاب مکانيزم رئاليزم جادويی در
مثنوی معنوی اثر ديگر اوست که به مثنوی مولانا از زاويه ای ديگر
نگريسته شده و به جهان مولانايی وسعت خاص خود را داده است. پست
مدرنيزم در ادبيات داستانی، تلاش ديگر اوست که برای اولين بار در
ايران بدور از کلی گويی های ارباب جرايد ادبی، متن ادبی را
شکافته و با جهان پست مدرنيزم دراميخته است. يادم می آيد در
پايتخت ايران، آقايان نويسنده با يال و کوپال ادبی شان وقتی پای
کتاب پست مدرنيزم در ادبيات داستانی به ميان می آمد، آن را کتابی
ضعيف می پنداشتند؛ حال آنکه بی مايه ای و بی آنکه کتاب را خوانده
باشند، بر منبر رفته بودند. کتاب طبيعی است که کتابی تخصصی باشد
و نويسنده گاهی که مرجع هايش را از ادبيات داستانی آورده، عينا
به زبان اصلی آن انگليسی ست و يا برگردان آن به اين زبان و
متاسفانه ارباب ادبيات تجملی پايتخت ايران با خواندن چند سطر
ابتدای کتاب، سرگيجه می شوند و کتاب را می بندند و بر منبر ،
کتاب پس کتاب ضعيفی ست.
فردوسی کتاب ديگری
هم دارد که رمانی گيراست، در سال 1376 نبشته و کارکترهايش را از
ميان برندگان سياسی آن سال برگزيده بود. همه ی قلب های رييس
جمهور تا کنون منتشر نشد و در رفت و برگشت به همان اداره ی
سانسور برای ارشاد شدن به فراموشی سپرده شد. شايد اداره ی
سانسور ايران نمی خواهد در اين رمان وزير ارشادشان نوشته هايش
را برای سخنرانی به دست باد دهد يا اينکه نمی خواهد راوی رمان
به اتاق خواب پرزيدنت هم سری بزند و دوربين جسور او جاهايی را
ببيند که بايد ديد
. البته همان سال که نويسنده رمان را برايم
خواند و اين خلاقيت و ابتکارش بود که رمان را برايم نبشته ی گيرا
کرده بود. اميد دارم که رمان بتواند آزادانه منتشر شود و اگر
تهران نه، جايی شايد در کابل.
کتاب تازه ی
فردوسی مبارکش باد و بايد گفت که سانسورچی ها يکسره نخواهند بود
و کتاب می تواند آنچنان که می بايد، آزادانه منتشر شود. از سويی
باند بازی های پايتخت ايران هم کار امروز و ديروزشان نيست.
باندبازی ها اگر چه توانسته چند صباحی را با کمک جرايد آدم هايش
را طرح کند اما اين باندها نيستند که ادبيات را تعيين کننده
باشند. ادبيات و زمان کار خودش را می کند و باندبازی های پايتخت
ايران تمام می شوند و باندهای ديگری گذرا به جرايد دست می يازند.
Cloud in pants
پيشتر با برگردان مديا کاشيگر، بگمانم از متن فرانسه با عنوان
ابر شلوار پوش منتشر شده بود و اکنون همان اثر به علاوه
ي دو شعر
ديگر از ماياکوفسکی در کتاب حميد رضا فردوسی ست که از متن
انگليسی آن برگردانده شده است. اکنون فرصت آن است که اهالی
نظر دو برگردان از Cloud in pants را
مقايسه کنند و کار برتر را برگزينند.
کامران ميرهزار
بهار 83
|
خواندن
و
نوشتن
مهندسی ادبيات
افغانستان
کامران
ميرهزار
مقاله ها و
گفتگو
گفتگو از مينا
کابلی
جلد: سين
کرنان
RAHA S/N: RWIWH7
برای دريافت
نمونه ی رايگان کتاب اينجا را کليک کنيد
چنانچه موفق به خواندن صفحات فارسی نشديد، زبان فارسی را به سيستم خود
اضافه کنيد
قيمت کتاب
کامل:
افغانستان 50
افغانی
ايران 800
تومان
کشور های
ديگر 20
دلار آمريکا يا معادل آن
برای خريد می
توانيد با ما مکاتبه کنيد
book@kabulpress.org
کتاب های منتشر
شده توسط کتاب رها، خانه ی جهانی نويسندگان آزاد بدون در نظر
گرفتن شکل نوشتار موجود در افغانستان منتشر می شوند و خود را
مقيد به نوشتار فرسوده نمی کند. در کنار اين کتاب رها بدليل
يکسان بودن سانسور و آی. اس. بی. ان يا شماره ی استاندارد بين
المللی کتاب، در ايران بجای استفاده از اين شماره برای حمايت
از آزادی بيان و احترام به نويسندگان ايران ، کتاب را با
شماره سريال رها منتشر می کند.
کتاب خواندن و
نوشتن از اولين کتاب های الکترونيکی فارسی می شود که توسط
کتاب رها در اختيار خوانندگان قرار می گيرد.
کتاب رها، خانه
ی جهانی نويسندگان آزاد
اولين ناشر بين
المللی کتاب الکترونيکی فارسی
کتاب رها منتشر می کند:
نسل نو نويسندگان هندوستان
اين کتاب
برگردانی ست از مقالات و گفتگو های سانيل کی پولانی نويسنده و
روزنامه نگار هندی و ويراستار انگليسی رها، خانه ی جهانی
نويسندگان آزاد.
مقالات او
درباره ی ادبيات نو هندوستان می باشد و گفتگوهايش با چند
نويسنده و شاعر از جمله: سی پی سورندران و کی ساتچی داناندان.
|