No Censorship!

ريفورم يا ادامه سياست نا مطلوب ها

عمر

از آغاز مذاكرات بن در فكر و ذهن ما آن بود كه بعد از كنفرانس بن و بوجود آمدن دولت جديد خشونت از جامعة ما رخت برچيده و جاي خود را به عقلانيت، آشتي ملي، صلح و صلاح طلبي و وحدت ملي سپرده درد و آلام و تشويش مردم از نا امني ها و زورگوئي ها كاسته شده و روحيه برداري در جامعه تقويت خواهد يافت و همچنان كار به اهل آن سپرده خواهد شد و از مصلحت هاي ضرر بار گروهي سياسي، لساني و قومي كه نتايج نهايت گران بار را به ارمغان آورده بود خود داري ميگردد.
مردميكه هزاران بدبختي و رنج بيكران كشيده اند (( رنج سياسي، فرهنگي، اقتصادي، در بدري و ده ها آلام ديگر)) اكنون نجات پيدا نموده و اميد زيستن را به دنياي فارغ از ظلم و بي عدالتي اميد ميبخشد اما اين اميد مردم افغانستان باز هم جاي خود را به يأس نا اميدي داده و ميدهد.
يكي ازين نا اميدي هاي مردم ما جاگزين نمودن كادر هاي ناكار آمد و بي كفايت است كه تحت نام ريفورم صورت گرفته و ميگيرد.
ريفورم كه معني آن اصلاحات است يك پديدة ضروري بوده كه در هر جامعة جنگ زده بر طبق خواست اكثريت مردم مورد تطبيق عادلانه قرار ميگيرد اما طوريكه ديده ميشود متأسفانه اين روند در افغانستان ريفورم نبوده بلكه پروسة تصفية سياسي و قومي و براندازي عده يي از شغل و كار شان ميباشد كه روزگاري زير عنوان نا مطلوب به آن عمل ميشد در مفهوم همان نكته اول را ميرساند كه در ماضي اين پروسه را سله وار چركين پوش سياه دل بدستور بيگانگان اجرا و عمل مينمود و امروز همان پروسه را به تغير كلمات نكتائي دار، شيك پوش سياه فكر با شيوه و نام جديد اجرا ميدارد كه در اصل به يك منبع و يك معني مي آنجامد.
تجربه نشان داده است كه نتايج اين نوع اصلاحت فرمايشي از قبل معلوم است زيرا كسيكه، افغانستان و مردم سلحشور و تاريخ گرانبهاي اين كشور را نداند و از آن درس عبرت نگرفته باشد آگاهانه و يا غير آگاهانه چنين پروسه را تطبيق و اجرا ميدارند.
تأسف به حال آن عده كه درين معامله ها بي تفاوت بوده و در راه رسيدن به كرسي هاي چند روزه همه دار و ندار معنوي خود را قربان نموده مانند انسان هاي الكترونيكي عمل مينمايند و جرئت ابراز نظر و مداخلة منطقي كه در قبال همچو مسايل حياتي را ندارند و نميدانند كه اين عمل شان چقدر دستگاه دولتي را صدمه زده و ضعيف ميسازد.
بر عكس دشمنان ديرينه مردم افغانستان كه در كمين گاه اند و منتظر همچو وقايع نشسته اند از اين پروسه منفعت برداري خواهند نمود.
بناً دولت مردان ما نبايد صفوف خود را ضعيف و دشمن را قوي سازند و از تاريخ درس عبرت گيرند و نبايد در جامعه نو بنياد خود طرز تفكر ماكياوليستي را ملاك عمل قرار دهند.
من منحيث يك عضو اجتماع اين كشور بلا كشيده در ليل و نهار آن رشد و نموده ام و از حوادث ناگوار اين كشور متأثر ميگردم يك بار ديگر پيشنهاد مينمايم در همچو شرايط حساس نبايد عملي نمود كه روان افراد جامعه را جريحه دار سازد و بايد حد عدالت اجتماعي رعايت و مراعات گردد.
ناگزير باز هم قضاوت را به سردمداران واگذار ميشوم كه خود قضاونت نمايند كه آيا واقعاً اين اصلاحات (ريفورم) است؟ و اين نوع ريفورم ها جواب گوئي نا امني در كشور خواهد بود؟ آيا وضع كشور را ازين بدتر نخواهد ساخت؟
جواب روشن است!
زير اشخاص و افراديكه بنابر مصلحت ها، خويشاوندي ها، رفيق شب نشيني ها و يا وابسته بودن به اين و آن و يا رقصيدن به ساز و آواز روز و يا تعهدات ديگري چون... بنام ريفورم جاي افراد دلسوز و با تجربه را ميگيرند سوال بر انگيز است؟
برماست تا در تعين كادر آنچه را شايسته سالاري واقعي ميگويند مدنظر داشته باشيم تا در آينده از تعين افراد مورد نظر خود خجالت نكشيم و مردم نگويد كه كفن كش قديم صد هزار بهتر از امروز.

آه مظلوم به سوهان ميماند گر خود نبرد برنده را تيز كند