|
No Censorship! |
||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||
خبری، تحليلی و انتقادی
مقدمه: بدون ترديد، افغانستان در مرکز بحران هويت ملي قرار دارد. اينکه زمينه ساز اين بحران چه بوده و چه عواملي موجب پيدايش آن شده است، اين مقاله به آن پاسخ خواهد داد. همچنان شکي نيست که انتخابات هجده ميزان، آغاز يک روند جديد در تاريخ سياسي کشور به حساب مي آيد. اين روند مي تواند مؤلفه هاي مختلفي داشته باشد. يکي از اين مؤلفه ها - که عمده ترين آن نيز مي باشد - هويت ملي است. نگارنده بر اين باور است که انتخابات، راهکارهاي جديدي را براي حل بحران هويت در دسترس ما قرار داد. اين راهکار ها مي تواند جامعهء ما را از بحران هويت - که عامل عمدهء ناامني ها و عقب ماني هاي کشور بر شمرده مي شود - نجات دهد. در اين نبشته سعي بر آنست که راهکارهاي مزکور به عنوان هويت جديد مورد ارزيابي فشرده قرار گيرد. هويت چيست؟ هويت، کلمهء عربي است که به جاي هوهو (او، اوست) استعمال مي شود. برخي از انديشمندان آن را ترجمه Identity انگليسي و Identite فرانسوي دانسته، به "اين هماني" برگردانده اند. پس هويت يعني خصوصيت فردي يک شيء يا به تعبير ديگر وجه مفارقتي که يک شيء را از ساير اشياء جدا مي سازد. به اين ترتيب هويت، چه کسي بودن يک فرد را تثبيت مي کند و شخصيت واقعي او را براي ديگران مي نماياند. چرا که هر موجودي داراي يک "من" واقعي است. اين "من" ذات او را از ذوات ديگر تفکيک مي کند. مانند "من انساني" و "من حيواني". من انساني - که همانا انسانيت انسان است - انسان را از حيوان و ساير موجودات عالم جدا مي سازد و من حيواني- که همانا حيوانيت حيوان است - او را از باقي مخلوقات جهان تميز مي بخشد. بنابراين، هويت داراي دو وجه و صورت است؛ يکي وحدت و ديگري کثرت. "وحدت"، "من خارجي" را با ذاتش يکي کرده، صفت مستقلي به او مي دهد. "کثرت"، ميان آن ذات و باقي ذات ها، پردهء حايلي مي نهد تا از همديگر تفکيک و تشخيص گردند. پس در عين اتحاد، تخالف و تضادي نيز وجود دارد. هويت ملي "هويت ملي"، بر ساختهء عصر جديد است. از نيمه دوم قرن بيست رواج يافته و اکنون از مباحث عمدهء سياسي – اجتماعي به شمار مي رود. تا هنوز تعريف کاملي براي آن ارائه نشده است. محققان هر کدام مطابق علايق ذهني خويش، عناصري را در آن دخيل دانسته، به عنوان تعريف بيان کرده اند. برخي هويت را در چهار عنصر زبان، جغرافيا، مذهب و نژاد، محدود ساخته اند. شماري، عناصر ديگري را نيز از قبيل "فرهنگ" و "تاريخ" بدان افزوده اند. ليکن هيچ يک نتوانسته اند تعريف جامعي از آن داشته باشند. مثلاً دکتر علي الطائي در کتاب "بحران هويت قومي در ايران" از هويت ملي، چنين تعريفي بدست مي دهد: "هويت عبارت است از مجموعه خصوصيات و مشخصات اساسي اجتماعي، فرهنگي، رواني، فلسفي، زيستي و تاريخي همسان که به رسايي و روايي بر ماهيت و ذات گروه، به معناي يگانگي يا همانندي اعضاي آن با يکديگر، دلالت کند و آن را و آنها را در يک ظرف زماني و مکاني معين بطور مشخص و قابل قبول و آگاهانه از ساير گروه ها و افراد متعلق به آنها متمايز سازد." مي بنيد که اين بيان، بيشتر ناظر بر سه جهت تعريف يعني جامعه شناسي، روان شناسي و روان شناسي اجتماعي مي باشد. "ابراهيم حاجياني" در مقاله ء "تحليل جامعه شناختي هويت ملي در ايران و طرح چند فرضيه"، مي نگارد: "هويت ملي، فرايند پاسخگويي آگاهانهء يک ملت به پرسش هاي پيرامون خود، گذشته، کيفيت، زمان، تعلق، خواستگاه اصلي و دائمي، حوزهء تمدني، جايگاه سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ارزش هاي ملهم از هويت تاريخي خود است. همچنين هويت ملي را مي توان مجموعه اي از نشانه ها و آثار مادي، زيستي، فرهنگي و رواني دانست که سبب تفاوت جوامع از يکديگر مي شود... هويت ملي را مي توان مترادف خلق و خوي، طبيعت ثانوي و يا ويژگي يا منش ملي دانست." (فصلنامه مطالعات ملي، سال سوم – پاييز 1379) در اين تعريف جنبه هاي اجتماعي، تاريخي و رواني هويت، مورد نظر قرار گرفته و عنصر زمان نيز بدان افزود گرديده است. محمد رضا تاجيک به نقل از احمد اشرف مي نويسد: "هويت ملي و قومي، از انواع هويت جمعي است و به معناي احساس همبستگي بزرگ ملي و قومي و آگاهي از آن و احساس و فاداري به آن و فداکاري در راه آن است." اين تعريف، جهت اجتماعي و عاطفي هويت ملي را مورد توجه قرار داده است. به اين ترتيب، مي بينيم، هيچکدام از تعريف ها نمي تواند جامع و مانع بوده باشد. هر يک به جنبهء خاصي اشاره دارد. چنانچه عين تشتت آراء را ما در نوشتار انديشمندان بيروني نيز مي توانيم جستجو کنيم که هر کدام با اتکاء به زاويهء مشخصي، ديدگاه شان را در زمينهء هويت ملي تبيين کرده اند؛ "هگل" از پيشگامان روانشناسي اجتماعي، "ذهن اجتماعي" را عامل پيوند و همبستگي ملي دانسته و بر ثقالت آن به عنوان يک "نيروي برتر" تاکيد ورزيده است. "منتسکيو" و "کنت"، نيروي برتر، وحدت و انسجام، احساس عاطفي و وجوه مشترک را سبب ساز همگرايي در جامعه تلقي کرده، عامل ثبات و دوام نظام اجتماعي دانسته است. "و بر"، رفتار معطوف به ارزش را، از موجبات اصلي پيوند اعضاي جامعه بهم، به حساب آورده، و "دورکيم" عاطفه و وجدان جمعي را برهان قطعي بر حفظ نظم عمومي پنداشته است و هر دو، "ارزش مطلق" (نيروي برتر)، انسجام، وجوه مشترک، عاطفه يا احساس، آگاهي و تعادل را به عنوان عناصر عمده در تعريف هويت ملي، بر شمرده اند. "ملوچي،" عامل "تضاد" را عنصر مؤثر در تشکيل هويت ملي دانسته است. همچنان تعداد ديگري از محققان، منافع يا اهداف مشترک، ارتباط، وابستگي و انسجام، احساس تعلق، آزادي و آگاهي را از عوامل تشکيل دهندهء هويت ملي به حساب آورده اند در حالي که عده اي، احاطهء هويت جمعي بر بخشی از هويت فردي را از مهمترين و اساسي ترين رکن آن تلقي کرده اند. " افسر رزازي فر" در مقاله اي تحت عنوان "الگوي جامعه شناختي هويت ملي در ايران" با بررسي هر يک از ديدگاه هاي فوق، "احساس تعهد" و "تعلق عاطفي " را عناصر عمده و اصلي دانسته با توجه به آن، هويت جامعه اي را چنين تعريف کرده است: "هويت جامعه اي، نوعي احساس تعهد و تعلق عاطفي نسبت به اجتماع عام (ملي) مي باشد که موجب وحدت و انسجام جامعه است و بخشي از هويت فرد را تشکيل مي دهد." (همان) در يک جمع بندي کلي از تعاريف فوق، مي توان عناصر تشکيل دهندهء هويت ملي را چنين بر شمرد: خصوصيات اجتماعي، فرهنگي، رواني، فلسفي، زيستي و تاريخي همسان، و حدت و انسجام، تضاد، زمان و مکان، جايگاه سياسي و اقتصادي، خلق و خوي جمعي، ذهن اجتماعي، نيروي برتر حاصل از پيوند اذهان، تجانس و وحدت افراد در اطراف نيروي برتر، احساس عاطفي، رفتار معطوف به ارزش، عاطفه و وجدان جمعي، وجوه مشترک، آگاهي، تعادل، آزادي، احساس تعلق، ارتباط، احساس تعهد و تعلق عاطفي، منافع يا اهداف مشترک و احاطهء هويت جمعي بر بخشي از هويت فردي. ممکن است برخي از اين وجوه، منبع مشترکي داشته باشند. از اينرو مي توان آنها را ضم همديگر نموده، عنصر واحدي به وجود آورد، ولي به هر حال همهء عوامل فوق نمي تواند در يک بحث کوتاه قابل ارائه باشد. بناءاً به مواردي بايد درنگ کرد که با شرائط و احوال جامعهء ماهمخواني داشته، ما را در حل بحران هويت ملي کمک نمايد. ادامه دارد
نوشته شده در روز دهم جوزای سال 1385 - ساعت 14 به وقت کابل |
آگهی و اعلان شما در اينجا
| ||||||||||||||||||||
Top Global Newspapers: Asia Latin America Africa Europe USA Canada Australiaفقط با ذکر ماخذ، نام نويسنده و تاريخ انتشار می توانيد از مطالب ، عکس ها و آثار ديگر در کابل پرس استفاده کنيد Members Login As the mind has no boundaries, the RAHA concept does not have frontiers and is opposed to information and cultural control by global communication entities whether media conglomerates, states or local governments, or religions Kamran Mir Hazar: Editor-in-Chief / Afghanistan/ Kabul/ Mobile: 0093 799390025/ Email: editor at kabulpress.org info at kabulpress.org reader at kabulpress.org Copyright© Kabul Press, World Media Home 2004 -2006 کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به سايت کابل پرس می باشد |