|
No Censorship! |
||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||
خبری، تحليلی و انتقادی
در این روز ها حتی به سطل زباله هم نباید اعتماد کرد چه برسد به کراچی ها و جوی آب و چه می دانم اقلامی از این دست . در این روز ها همه چیز خطرناک شده اند. به ویژه در کابل و به ویژه تر اگر در مراکز پر تجمع باشد. نمی گویم چرا کابل اینگونه شده است تنها می خواهم بگویم چگونه می شود از این خطر ها جان خویش را به سلامت برد؟ می شود از کنار هیچ سطل زباله ای عبور نکرد؟ می شود از روی هیچ جوی آبی به آن طرف نپرید ؟ می شود به هیچ عابری سلام نداد از ترس اینکه مبادا تروریست انتحاری باشد؟ نه نمی شود. حق با شماست ، نمی شود .اما همانگونه که حق با شماست باید بگویم که حق با سطل زباله نیز هست. وقتی بمبی در درون این سطل زبان بسته بگذارند او باید منفجر شود. کاری از دستش ساخته نیست جز منفجر شدن. اینکه چه تعداد آدم های بی گناه و با گناه درحال چرت زدن و تخیلات شاعرانه و غیر شاعرانه از کنار این سطل در حال عبور بودند و در یک لحظه همه شان از قدم زدن در وادی رویاهای شان باز مانده اند ، گناه هرکسی باشد ، سطل زباله ها مسئولیتی را نمی پذیرد. البته بعد از این انفجار دیگر سطل زباله ای نیست که مسئولیتی را بپذیرد. همین دیشب بود که با (باران) چت - گفتگو- می کردم. این شاعرهم یک دفعه نظامی شد و رفت اردو و بعد دفتر پارلمانی وزارت دفاع را اشغال کرد و بعد شد تنظیم کننده مسایل این دفتر. دیشب تا گفتم سلام ! شاعر نظامی شده بعضش منفجر شد و گفت : درست چند لحظه پیش بر اثر یک انفجار انتحاری 39 تن از افسران اردو زخمی شدند. گفتم : مواظب خودت باش شاعر جان و او گفت : کاری از دست من برای خودم ساخته نیست وقتی که با یک بمب گذار انتحاری طرف باشم. او راست می گوید . هیچ کاری برای خودش نمی تواند بکند . وقتی که یک بمب گذار انتحاری اشتباها به جای وزیر دفاع به او بگوید سلام ، من مجبور می شوم که زبانم لال مرثیه بلندی را در رثای دیوانه ترین دوست زندگی ام بسرایم. من فقط می توانم برای غلام حضرت حسینی – باران – دعا کنم تا یک بمب گذاری انتحاری به او نگوید سلام و یا از کنار سطل زباله ای عبور نکند که آن سطل قبلا به طالبان پیوسته است. چقدر غلام حضرت های حسینی هرروز با یک بمب گذار انتحاری تصادف می کنند . به خانه های شان که باز می گردند یا کاملا باران شده اند و یا نیمه باران . اصلا چه فرقی می کند . برای من کابل پر است از غلام حضرت ها . چقدر من باید دعا کنم که کسی با سطل زباله ای که قبلا به طالبان پیوسته است نزدیک نشود. صرف نظر از تفاوت های بنیادی ، دو تفاوت عمده بین یک بمب گذار انتحاری ویک سطل زباله بمب گذاری شده وجود دارد: بمب گذار انتحاری می داند که برای چه هدفی و کی منفجر می شود اما سطل زباله هیچ کدام این ها را نمی داند اما هر دوی این ها دو وجه مشترک دارند: یکی اینکه بایدحتما زمانی منفجر شوند و دیگر اینکه هیچ کدام شان نمی دانند که بر اثر منفجر شدن شان چه کسانی با آنها یک جا منفجر می شود. غلام حضرت حسینی که عضو ارشد اردوی افغانستان است و در ابتدا از فرط بیکاری به اردو پناه آورده بود و حالا احساس وظیفه می کند و تفنگ در دست گرفته و علیه القاعده های خارجی و داخلی می جنگد ویا یک جوالی که بعد از نماز صبح از خانه بیرون شده است تا یک لقمه نان برای خانواده اش بیاورد. برای جوالی چندان فرقی نمی کند که کرزی پادشاه باشد یا ملا عمر. به عبارت دیگر کرزی امیر المومنین باشد یا ملا عمر. او از تمام ثروت و فقر سرزمینش تنها به یک لقمه نان خشک چشم دوخته است اما برای غلام حضرت حسینی بسیار فرق می کند. بمب گذار انتحاری و سطل زباله بمب گذاری شده ، هیچ کدام شان نمی دانند که کدامیک از این دو نفر را با خود منفجر می کنند . وجه تشابه آخری نیز این است که بعد از انفجار هر دو تبدیل به خون خاکستر می شوند. هم بمب گذار انتحاری سرخ می شود و هم سطل زباله بمب گذاری شده . یکی از خون خودش و دیگری از خون مردم. گفتم که در این روز ها حتی به سطل زباله ها نیز نباید اعتماد کرد و اضافه می کنم که هرکسی ممکن است یک بمب گذار انتحاری باشد. هرکسی . وقتی در چهار راهی ملک اصغر یا پل باغ عمومی قدم می زنید مواظب باشید که بعضی از سایه ها نیز خطرناکند. سایه هایی که قبلا به طالبان پیوسته بودند تا زمینه خوشی همسایه ما را فراهم کنند. یک بمب گذار انتحاری علاوه بر اینکه می تواند یک سایه باشد ، هیج زبانی را به درستی نمی فهمد. تنها زبانی را که او به خوبی آموخته است ، انفجاراست. انفجار در ساعت سرخ ، در محله سرخ و با هدف سرخ کردن در و دیوار شهر. برای نوشتن نظرات اينجا را کليک کنيد
نوشته شده در روز پانزدهم سرطان سال 1385 - ساعت 15 به وقت کابل |
آگهی و اعلان شما در اينجا
| ||||||||||||||||||||
Top Global Newspapers: Asia Latin America Africa Europe USA Canada Australiaفقط با ذکر ماخذ، نام نويسنده و تاريخ انتشار می توانيد از مطالب ، عکس ها و آثار ديگر در کابل پرس استفاده کنيد Members Login As the mind has no boundaries, the RAHA concept does not have frontiers and is opposed to information and cultural control by global communication entities whether media conglomerates, states or local governments, or religions Kamran Mir Hazar: Editor-in-Chief / Afghanistan/ Kabul/ Mobile: 0093 799390025/ Email: editor at kabulpress.org info at kabulpress.org reader at kabulpress.org Copyright© Kabul Press, World Media Home 2004 -2006 کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به سايت کابل پرس می باشد |