Kabul Press, World Media Home, Associated with RAHA in exile

 

 

No Censorship!

Letter to Editor

RAHA PEN CLUB, Afghanistan Centre

English

Portuguese

Spanish

Pashto

E- Afghanistan/Web Hosting

پر خواننده ترين سايت اينترنتی افغانستان

کابل پرس من!

برای مطالعه ی تازه ترين اخبار جهان اينجا را کليک کنيد

خبری، تحليلی و انتقادی

کابل پرس می خواهد تحولی در عرصه ی ژورناليزم افغانستان باشد

  آسیب پذیری نخبه گان

رزاق مأمون

 خیزش هشتم جوزا سازمان دهی شده نبود، اما واکنشها همه سازماندهی شده بودند.

برداشت مقامات دولت مبنی بر این که این حرکت از قبل سازماندهی شده بود، نه فقط رندانه و بی حاصل بلکه بر حدس و قیاس عمدی و سیاسی استوار بود. این حدس و ادعا در لفافی از کلمات کلی و به اصطلاح عوام ( بچه ترسانک ) افاده شد که هدف از آن بلند کردن شاخک های توجه ناتو و امریکا به سوی محور های مخالفین کرزی در داخل تشکیلات نا به سامان دولت بود.

به نظر میرسد که این تلاش نتیجه معکوس داشته است.

این خیزش هرچه بود، کشتی خیالات کهنهء چند فرد از دنیا بی خبر در داخل دولت را که حضور خارجیها در افغانستان و خود سریهای یک جانبه از سوی خود را به هر قیمت ممکن واجب و منطبق با شعار "منافع ملی "میدانند و همچنان دول خارجی را در تعیین سرنوشت سیاسی کشور ازقدرت خدای متعال کمتر نمیدانند، از موازنه خارج کرد.

مساله مهم این است که اگر رهبران بیش ازین به خوابهای بی تعبیر خود در زمینه سرنوشت سازی درکشور، همچنان تعابیری وارونه بتراشند و اوضاع به همین شکل ادامه یابد، شتر حوادثی دیگر درین جا و آنجا زانو خواهد زد. تا کنون صرفا غرش نخستین هیولای نارضایی مردم به گوش صاحبان دولت رسیده است.

اما خیزش خرابکارانه هشتم جوزا آیا یک سرگرمی وتفنن بود یا آن که مردم واقعا از ادامه بی کفایتی دولت وفساد شایع در روابط میان مردم و حکومت به جان رسیده اند؟

این شورش دراصل نتیجه طبیعی ناامیدی مردم از وضعیت موجود است. متحدان جهانی افغانستان از چهار سال به این سو، احادیث رنگارنگی را به گوش مردم خوانده اند که سطح انتظارات مردم را به طور غیر طبیعی بلند برده است. اما درعمل، آنچه مشاهده میشود، موج برگشت طالبانیزم ازجنوب، گسترش بی روزگاری ،فقر وتصفیه و نفاق افگنی قومی درمیان مردم و غارت اعتماد ملی است. همه راه ها به سوی بن بست میروند و شعارمضحک "ملت سازی" جایش را به رندی های خنده آور نوع قرن گذشته، فعالیتهای زیرکاهی، یک جانبه سازی ادارهء دولت و تخریب حریفان سیاسی به هر بهای ممکن خالی کرده است.

تسلیم طلبی و سازش چند سرحلقه سیاسی یا قومی با روند درجا زدهء کنونی، با توقعات مردم هماهنگ نیست ومردم در هر حالتی که لازم افتد، خود به صحنه میایند و خشم ونومیدی خود را با بدترین شیوهء ممکن ابراز میکنند.

این چنین آشوب، در هر جای دیگری هم میتواند به همین شکل یا بدتر از آن روی بدهد. تماشای صحنه یی که یک خودروی زرهی، بدون رعایت حال شهروندان، با لاقیدی قریب به عمد، چهار غیرنظامی را در روز روشن خرد و خمیر میکند، چه اثری بر دیگران برجا میگذارد؟

معلوم میشود که روح جامعه از انگیزه ها و باروت های خشک نارضایی، انزجار ناشی از مظلومیت ،حق تلفی و فعالیتهای ضد ملی در چهارچوب دولت وخارج از آن لبریز است که این چنین حادثهء تصادفی، آنها را به سوی نبرد برای حیات و ممات میکشاند. صاحبان تازه آمدهء دستگاه حکومت به جای آن که به سوی ریشه های حوادث بروند، سعی میکنند احتمال تکرار لغزش کمرشکن و اجتناب نا پذیر خود در سطح خیس این حوادث را با نوع دیگری از حادثه آفرینی ضعیف کنند. این رفتار در برخورد با گروه طالبان و معرفی این که چه کسی دشمن است و چه کسی میتواند دشمن نباشد، و بدرفتاری با کشاورزان و غیرنظامیان افتاده درزیر خط فقر نیز به کار گرفته میشود. حاصل این رفتار ها ی چشم بسته، تا کنون جز فربه شدن صف طالبان و سرایت آتش خشونت از جنوب به سوی شمال و غرب چیز دیگری نبوده است.

نیاز اساسی این است که نیروهای خارجی و صاحبان دم ودستگاه دولت باید رفتارخود را عوض کنند. اگر این بار فرصت ها از دست برود، هیچ نیروی خارجی وداخلی قادر نخواهد بود که هیچ چیزی را بیمه کنند.

جامعه شناسی حکومت افغانستان یا شدیدا آسیب پذیر است یا آن که هرگز حاضر نیستند که از خط سیاستهای ناکام خارج شوند. بین این دو دیدگاه، باید شگافی ایجاد شود وگرنه این شگاف به شیوه های دیگری ایجاد خواهد شد که به نفع این جغرافیا نخواهد بود.

آسیب پذیری های نخبه گان، همیشه ضربه اصلی را بر روند سیاسی ومنافع ملی وارد کرده است. در حکومتی که رئیس دفتر رئیس جمهور، وجود فقر وبیکاری و کندی روند بازسازی را به عنوان بن مایه اصلی خشم وخروش هشتم جوزا علی الظاهر انکار میکند، آینده سیاسی ، وضع زنده گی وعدالت اجتماعی را چه گونه خواهد فهمید؟

باید انصاف داد که آقای لودین از کلیه عوامل خیزش ها آگاهی دارد اما دید محدود سیاسی نسبت به قضایا ( که به شمار محدودی تعلق دارد) سبب شده است که همان حرفی را بگوید که در جلسات پس پرده برایش دیکته شده است.

درجمع نخبه گان، صبغت الله مجددی نیز از "سازماندهی" قبلی آشوب هشتم جوزا عادتا روایت شوخی انگیزی را در مورد افراشتن پرچم های سرخ از سوی تظاهر کننده گان و دخالت "کمونیستها" درین ماجرا برزبان آورد .

پس چرا هیچ سندی دربارهء هویت سازمان دهنده گان ارایه نشده است؟ این خیزش از حیث مضمون اصلی خود کم وبیش با خرابکاریهای گسترده درجلال آباد درسال پار شباهت هایی داشت، اما هیچیک از گروه نخبه گان در باره "سازمان دهنده گان" حادثهء جلال آباد ، سازی نزدند و کسی را در داخل دولت هدف نگرفتند.

موضعگیری سفیر افغانستان در واشنگتن درین خصوص،با تهور سیاسی بیشتری همراه بود. وی گفت که شورشیان " شاید با یک نقشهء از قبل آماده شده به داخل شهرآمده بودند." آقای سفیر ظاهرا به برکت سعی داوطلبانهء بنده گی، از شورشیان سرنخی به دست داد که در"خارج شهر" است! اما چرا آقای سفیرجزییات کافی بیان نکرده است؟ اگر واژه "شاید" را از خود آقای سفیر به قرض بگیریم، میشود گفت که وی "شاید" از مقام سفارت درآنسوی دنیا، جزییات مورد نیاز را در اختیارنداشته؛ یا ترس و مصلحت سبب شده است که از مرز یک حدس و گمان کلی جلوتر نرود.

مدعیان از یک نکته آگاهند؛ کسانی را آنان با یک رشته ادعا قصد دارند از رده خارج کنند، مدتها پیش از دایره محاسبات مردم ، خارج گشته وسپس بی خطر شده اند. حذف و کوبیدن مهره های سوخته، به سود جناح حاکمیت نیست ؛ برعکس آنها را به طور مستقیم با نیروی مردمی رو به رو میکند. حضور سر حلقه های سیاسی نظامی مانند محمد یونس قانونی ، مارشال فهیم و دکترعبدالله در بدنهء حکومت در بیش از چهار سال اخیر، بیشتر به سود سیاستهای حکومت تمام شده است نه برای مردمی که اکنون به آنان به چشم بیگانه، غربیه و گناه کار نگریسته میشود. حضور این سه چهره، سیاست های حاکمیت را از بسیاری آفت ها بیمه کرد و این موضوع را همه میدانند.

تمامیت خواهان فکر میکنند که حالا تاریخ مصرف این چهره ها سپری شده است. این تئوری از چندین جهت درست است. اما این مساله به اراده و خواستهای پایان ناپذیر مردمی که ازهر جهت درصحرای بی سرنوشتی رها شده اند، چه رابطه یی دارد؟ یک جانبه نگران باید آگاه باشند که سرنوشت مردم دردست نخبه گان نیست که در هر پیچ وخم حوادث به نام یک بخشی ازمردم ، با آنان معامله شخصی صورت گیرد و آب از آب تکان نخورد.

آنچه به سخنان سفیر افغانستان درواشنگتن میتوان اضافه کرد این است که اگر خیزش هشتم جوزا، یک حرکت سازمان یافته بود، پس چرا نمیگوید که حادثه آفرینی از سوی امریکاییان، آن هم در حاشیهء شمال شهر،نیز فصل اول این سازماندهی بوده است؟ اما چرا درین باره سخن گفته نمیشود؟ چرا درباره قربانیان سخن گفته نمیشود؟ چرا در اصلاح اداره و کشف انگیزه اصلی و عاملان کمین گرفته درپس این شورشها اقداماتی قاطع و کارساز انجام نمیگیرد؟ مگر نه این است که مدعیان دست دوم با یک دست کف میزنند؟ مگرسیاست "آب ایستاده" تا چند دوام خواهد آورد؟

 جوزای سال 1385

 برای نوشتن نظرات اينجا را کليک کنيد

اگر می خواهيد سايت اينترنتی مخصوص خود را داشته باشيد!

اگر بدنبال افزايش اعتبار می باشيد!

و اگر ارتباطات گسترده و ارزان می خواهيد

نوشته شده در روز بيست و دوم جوزای سال  1385 - ساعت 18 به وقت کابل

آگهی و اعلان شما در اينجا

دريافت کتاب افغانستان الکترونيکی (ميزبانی وب)

ثبت قلمرو اينترنتی

طراحی وب

ميزبانی حرفه ای وب

پنج هزار مگابايت فضا

دوهزار و پنجصد ايميل

دارای تمام امکانات امنيتی

پهنای باند صد و پنجاه گيگابايت

تماس:      0799390025

 صفحه ی نخست

Top Global Newspapers: Asia    Latin America    Africa   Europe   USA    Canada    Australia  

فقط با ذکر ماخذ، نام نويسنده و  تاريخ انتشار می توانيد از مطالب ، عکس ها و آثار ديگر در کابل پرس استفاده کنيد                Members Login

As the mind has no boundaries, the RAHA concept does not have frontiers and is opposed to information and cultural control by global communication entities whether media conglomerates, states or local governments, or religions


Kamran Mir Hazar: Editor-in-Chief / Afghanistan/ Kabul/ Mobile: 0093 799390025/ Email: editor at kabulpress.org

info at kabulpress.org   reader at kabulpress.org

Copyright© Kabul Press, World Media Home 2004 -2006

کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت  محفوظ و متعلق به سايت کابل پرس می باشد