|
No Censorship! |
||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||
خبری، تحليلی و انتقادی
قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد به چند هفته نبرد سنگین میان ارتش اسرائیل و حزب الله لبنان پایان داد. در این نبرد ها بنا به آمار رسمی بیش از یکهزار غیر نظامی لبنانی کشته شده ، هزاران تن آواره گشته و میزان خسارت وارده بر تجهیزات زیر بنایی لبنان نزدیک به دو میلیارد دالر تخمین زده شده است. پس از پایان موقت این جنگ به راستی چه کسی پیروز شده است؟ مردم لبنان؟ مردم اسرائیل ؟ دولت اسرائیل یا حزب الله لبنان؟ درست در لحظات پایانی جنگ، آتش بیاران اصلی معرکه لب به سخن گشوده و هر کدام ادعا کردند که عوامل آنان در این جنگ خانمانسوز پیروز شده است. جورج بوش با پیروز خواندن دولت اسرائیل ، این جنگ راناشی از دخالت های ایران و سوریه دانسته و نتیجه جنگ را پیروزی دولت اسرائیل قلمداد کرده است. بوش با متهم کردن حزب الله لبنان به آغاز تجاوز ، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را راهی برای خلع سلاح کردن این حزب خوانده است. از سوی دیگر مقامات دولتی و روحانیون متنفذ ایرانی نیز با ابراز شادمانی آشکار ، حزب الله را پیروز این نبرد ها خوانده و آقای احمدی نژاد پیروزی حزب الله را نشانه عمل خداوند به وعده هایش دانسته است. بسیج و سپاه نیز پیروزی حزب الله لبنان را به جشن و پایکوبی نشستند. از دیگر سوی بشار اسد رئیس جمهور سوریه گفته است که پیروزی حزب الله در جنگ علیه اسرائیل باعث بوجود آمدن خاورمیانه جدیدی خواهد شد. به راستی درپس این شادمانی ها و مبارکباد ها چه چیزی نهفته است؟ پیروزی دولت ، ملت ویا حزبی یا نابودی و ویرانی سرزمینی؟ دولت آمریکا و هم پیمانان بین المللی اش با حمایت بی دریغ از تجاوز آشکار اسرائیل به لبنان و قتل و کشتار افراد ملکی و غیر نظامی ، با بهانه مبارزه علیه تروریزم بین المللی اینک در آستانه یک چالش بسیار جدی قرار دارند. در کانادا ، دولت محافظه کار این کشور به رهبری استیفن هارپربه دلیل پیروی از سیاست های توسعه طلبانه بوش و حمایت بی دریغ از اسرائیل در جنگ علیه مردم لبنان ، تحت فشار شدید اذهان عمومی ، رسانه ها ، روشنفکران و احزاب سیاسی مخالف قرار گرفته است. قرار است به زودی طرح استیضاح این دولت به پارلمان کانادا برود. مردم کانادا خواستاردولتی هستند که حیثیت صلح خواهانه این کشور را حفظ نماید. استیفن هارپر با حمایت از کشتار غیر نظامیان ، حیثیت صلح طلبانه کانادا را درسطح جهان برباد داده است. در اذهان عمومی مردم آمریکا نیز ، دولت بوش بیشتر به یک دولت نظامی جنگ افروز و جنگ طلب تبدیل شده است. با همه این حرف ها اما هنوز بوش و هم قطاران سیاسی اش ، مدعی پیروزی در این جنگ هستند. دولت های ایران و سوریه نیز در ایام این جنگ با حمایت بی دریغ از حزب الله لبنان ، باعث تداوم مقاومت این حزب گردیده و بدینوسیله توانستنند حیثیت جدیدی را برای این حزب در عرصه بین المللی کسب کنند. از نظر سیاسی این حزب الله لبنان بود که برگ برنده جنگ را به دست گرفت. ارتش قدر قدرت اسرائیل در نبرد با چریک های حزب الله نه تنها نتوانستند هیچ گونه پیروزی کسب کنند بکله با ذلت در حال فرار از لبنان هستند. بنا براین در یک نگاه مقدماتی می توان گفت که حزب الله لبنان توانست افتخار قهرمانی را در این جنگ از آن خود کند. کسی که حزب الله را فاتح این جنگ سیاه می داند ، احتمالا چشم های خود را بسته و واقعیت های تلخ جامعه لبنان را نمی بیند. هزار نفر غیر نظامی به خون نشسته اند. هزاران نفر آواره شده ، زندگی عادی کاملا مختل گردیده و میلیارد ها دالر خسارت و ویرانی نصیب جامعه فقیر لبنان شده است. هزار نفر کشته باید به معنی این باشد که هزار خانواده عزادار و ماتم دیده شده اند. هزاران آواره باید به معنی هزاران خانواده بی خانه و بی سرنوشت باشد. دو میلیارد دالر خسارت وارده به زیر بناهای لبنان باید به معنی دو میلیارد بار دراز شدن دست لبنان به سوی این و آن و گدای و تکدی برای ساختن دوباره خانه های ویران شده شان باشد. تا باز سازمان ملل در زیر چتر دولت سیاه بوش دلش به رحم آید و صدقات خویش را برای ساختن دوباره این سرزمین جاری سازد. این صدقات با خود نه تنها بازسازی و آبادانی را نخواهد آورد که هزاران مصیبت و بلا را نیز بر این سرزمین نازل خواهد کرد. کدام کشور با صدقات کشور های قدرت طلب ، ماجرا جو و سود خواه آباد شده است که لبنان دومینش باشد؟ زمانی که این صدقات نازل شود، همزمان با آن ، از آسمان وزمین لبنان NGO ها سر بر خواهد آورد. این صدقات مستقیما به جیب های نا مبارک این کیسه های دوخته شده کشورهای غارت گر خواهد رفت. آنچه که احتمالا برای مردم لبنان می ماند ، فساد اخلاقی و مالی است. بگذریم از اینکه کسی جزئت نمی کند تا بگوید در افغانستان چقدر این سازمان های به اصطلاح خیریه ، باعث ترویچ و توسعه فساد اخلاقی و تجاوز به عصمت و پاکدامنی زنان و دختران شده است. لبنان هم گرفتار این بلا خواهد شد. حزب الله لبنان برای دفاع از ناموس خود در مرز های کشورش می گشت اینک در قلب سرزمینش باید شاهد تجاوز دموکراتیک به زنان و دختران گرسنه ، بیوه ، یتیم و در بدر باشد. حزب الله که سوراخ های موش فراوانی برای خود ساخته بود. تونل هایی به درازای هزاران قامت حسن نصرالله . از پشت کوهها موشک های ساخته ایران و سوریه را به اسرائیل می فرستاد و گاهی از درون غار ها به درون سپاهیان اسرائیل شبیخون می زدند و با کشتن تعدادی از آنان دوباره به غار ها باز می گشتند اما مردم لبنان نه پناهگاهی داشتند و نه پناهجویی. کشته می شدند و سوخته . حاصل سالها تلاش خانواده های بی بضاعت لبنان ، با یک موشک اسرائیل دود می شد. جوانان قامت بلند و لبریز از امید لبنانی نابود می شدند اما حسن نصرالله همچنان شعار دفاع از لبنان را سر می داد. دفاع از کدام لبنان؟ اگر منظور وی دفاع از سرزمینی به نام و حدود و ثغور لبنان باشد که همه هستی آن در آتش جنگ سوخته است. اینک حزب الله قامت راست کرده و می گوید که ما صدمه ای ندیدیم. بله شما صدمه ای ندیدید. این مردم لبنان بودند که سوختند. نابود شدند و صدای شان را نیز کسی نشنید. از یک طرف سردمداران دموکراسی و آزادی به نام مبارزه با دحشت ، هرچه بمب و راکت بود برسر مردم بی دفاع لبنان خالی کردند و از طرف دیگر ، حزب الله که مدعی پاسداری از حریم این مردم بود، خود را در پس قامت شکسته مردم لبنان پنهان کرد تا مویی از سرش کم نشود. اگر حزب الله خود را متعلق به کشور لبنان می داند به جای شادمانی و سرور باید عزای ملی اعلام کند. خود را شکست دیده ببیند و بر مرگ هزار انسان بی گناه که قامت های رسای شان بر خاک شدند خاک بر سر بریزد. کسی که در این جنگ پیروز شد ، حزب الله لبنان نبود. این ایران و سوریه بود که در یک قمار قدرت ، مست باده پیروزی شدند. نه مویی از سر شهروندان آن دو کشور مسلمان کم شد و نه بمبی خواب نازک شهرها و روستاهای شان را آشفت. شعار مفت دادن آسان است. ایران از این شعار های مفت زیاد داده است و گاهی بهای آنرا نیز پرداخته است اما در مصیبت شکسته شدن قامت لبنان ، چرا باید شادمانی کرد؟ چرا باید عکس های حسن نصرالله را بر سر و سینه زد و به پایکوبی پرداخت؟ حزب الله لبنان به عنوان آغاز گر فتنه ، در برابر ویران شدن قامت و قداست لبنان همان اندازه مسئول است که دولت جنایت کار اسرائیل. به همان پیمانه که بوش و همقطاران بین المللی اش در این جنایت سهم داشته اند ، ایران و سوریه نیز دست شان به خون مردم بی دفاع لبنان آغشته است. در این روز ها چرا مردم ، مردم لبنان را فراموش کرده انند؟ چرا مرگ لبنان را به گریه نمی نشینند و در عوض ، پیروزی ایران و سوریه را به بهانه پیروزی حزب الله لبنان جشن می گیرند؟ برای نوشتن نظرات اينجا را کليک کنيد
نوشته شده در روز 26 اسد سال 1385 - ساعت 11 به وقت کابل |
آگهی و اعلان شما در اينجا
| ||||||||||||||||||||
Top Global Newspapers: Asia Latin America Africa Europe USA Canada Australiaفقط با ذکر ماخذ، نام نويسنده و تاريخ انتشار می توانيد از مطالب ، عکس ها و آثار ديگر در کابل پرس استفاده کنيد Members Login As the mind has no boundaries, the RAHA concept does not have frontiers and is opposed to information and cultural control by global communication entities whether media conglomerates, states or local governments, or religions Kamran Mir Hazar: Editor-in-Chief / Afghanistan/ Kabul/ Mobile: 0093 799390025/ Email: editor at kabulpress.org info at kabulpress.org reader at kabulpress.org Copyright© Kabul Press, World Media Home 2004 -2006 کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به سايت کابل پرس می باشد |