|
No Censorship! |
|||||||
| ||||||||
خبری، تحليلی و انتقادی
اگر بادهای مخالفی که احتمالا به زودی از سوی زورمداران و صاحبان توپ و تفنگ وزیدن خواهد گرفت، داکتر اسپنتا را با خود نَبَرد، می توان امیدوار بود که سرانجام وزارت خارجه افغانستان از این آشفتگی و سردرگمی خارج شود. داکتر اسپنتا اصلاحات در وزارت تحت سرپرستی اش را شجاعانه آغاز کرده است. در نخستین اقدام بنیادین، وی بعد از تحویل گرفتن سکان سیاست خارجی کشور کمیسیونی را به منظور بررسی و بازبینی دوسیه تمام کارمندان وزارت خارجه بویژه ارزیابی اسناد تحصیلی آنان تشکیل داد. این ارزیاب از این جهت بسیار حائز اهمیت است که طی یک و نیم دهه گذشته افراد زیادی بدون داشتن مدرک تحصیلی عالی مورد نیاز برای کار در وزارت خاجه و حتی بدون داشتن تحصیلات عالی و یا با اسناد جعلی و صرفا بر مبنای عضویت در حزب و گروه خاص و معرفی از جانب افراد بانفوذ در پست های داخلی و خارجی این وزارتخانه مشغول به کار شده اند. این ارزیابی می تواند به تخصصی شدن امور کاری وزارت خارجه چه در داخل و چه نمایندگی ها و سفارت خانه افغانستان در کشورهای دیگر کمک کند. اما تصمیم دکتر اسپنتا مبنی بر برکناری احمدولی مسعود، برادر احمدشاه مسعود و رهبر حزب نهضت ملی را از سمت سفیر افغانستان در انگلستان باید یک تصمیم شجاعانه و درخور ستایش دانست که نشان می دهد وزیر خارجه اصلاحات را در این وزارتخانه نه از افراد پایین رتبه و کم تاثیر، بلکه از افراد دانه درشتی آغاز کرده است که طی سالیان گذشته تنها به مدد خویشاوندی و یا دوستی با این یا آن مقام به پست های مهم دست یافته اند. در این میان احمدولی مسعود یک نمونه بارز از این دسته افراد است که بدون داشتن پیشینه خدمت یا ویژگی خاص دیگر، تنها به این دلیل که برادر احمدشاه مسعود بود، از ابتدای روی کارآمدن مجاهدین توسط برادرش گویا به صورت دایم العمر به سمت سفیر افغانستان در انگلستان منصوب شده بود و از آن تاریخ تا کنون، به جای اینکه نماینده و سفیر دولت افغانستان باشد، در حقیقت سفارت افغانستان را در لندن به تجارتخانه شخصی تبدیل کرده بود و امور تجارتی و بازرگانی برادرش و بعدها امور بازرگانی خودش را در اروپا کنترل و اداره می کرد. بعد از روی کار آمدن دولت جدید بازهم لابد به این دلیل که احمدولی مسعود برادر قهرمان ملی(!) افغانستان بود، توسط داکتر عبدالله وزیر پیشین امور خارجه در مقامش باقی ماند. اما اینک برکناری احمدولی مسعود نه از آن روی که از پست مهمی برکنار شده است، بلکه به این جهت که نماد و تابوی نسبت داشتن با یک فرد مشهور و شبکه خویشاوند پروری و قوم محوری در وزارت خارجه شکسته می شود، اهمیت دارد. ویرانه ای به نام وزارت خارجه واقعیت این است که داکتر اسپنتا نه یک وزارتخانه به مفهوم آنچه رایج است، بلکه یک ویرانه و آشفته بازار را از داکتر عبدالله به ارث برده است. داکتر عبدالله طی مدت وزارتش با تخریب و ویران کردن زیرساخت های اداری و اصول کاری وزارت و جابجایی بدون حساب و کتاب دوستان و هم حزبی هایش در پست های گوناگون، از یک سو این وزارتخانه را به ناکارآمدی مطلق کشانید و از سوی دیگر این ناکارآمدی باعث شد سیاست خارجی افغانستان فاقد اعتبار و هویت و حتی از اصول و زیرساخت های اولیه اش در عرصه بین المللی تهی شود. در حالیکه درب وزارت خارجه بر روی افراد برخی از اقوام کاملا بسته ماند، از یک قوم و یک دره معین، تحصیل کرده، کم سواد، بی سواد، موتروان و حتی دربانش نکتایی به گردن آویخته و به عنوان دیپلمات و نمایندگان سیاسی و دستگاه دیپلماسی افغانستان رهسپار کشورهای خارج شدند. آمار رسمی که بعد از وزارت اسپنتا بر مبنای تناسب قومیت و ولایات و جنسیت منتشر شده است می تواند به خوبی نارسایی های ذکرشده را بازتاب دهد: آمار تعداد کارمندان وزارت خارجه بر مبنای قومیت: تاجیک: 291 نفر پشتون: 192 نفر سادات(عرب): 73 نفر هزاره:31 نفر ازبک: 19 نفر ترکمن: 5 نفر قزلباش: 4 نفر |