Kabul Press, World Media Home, Associated with RAHA in exile

 

 

No Censorship!

Letter to Editor

RAHA PEN CLUB, Afghanistan Centre

English

Portuguese

Spanish

Pashto

E- Afghanistan/Web Hosting

پر خواننده ترين سايت اينترنتی افغانستان

کابل پرس من!

برای مطالعه ی تازه ترين اخبار جهان اينجا را کليک کنيد

خبری، تحليلی و انتقادی

کابل پرس می خواهد تحولی در عرصه ی ژورناليزم افغانستان باشد

وزیر خارجه و تحریکات قومی

محمد علی هروی

مدیر مسول محترم کابل پرس

با سلام

نوشتهء ذیل را در نقدی از نوشتهء آقای فرید خروش که در سایت شما  چاپ شده است آورده ام امید است که بر اساس حقوق شهروندی و حق آزادی گفتار آن را نشر نمایید. البته این نسخهء دوم است که من آن را کمی تصحیح نمودم لذا خواهشمندم  این را نشر نمایید.

محمد علی هروی

نوشتهء آقای فرید خروش را که می خواندم  که در مورد اصلاحات در وزارت امور خارجه را می خواندم نکاتی را در آن نوشته جالب یافتم که ذیلا هم مختصرا به آن می پردازم و هم به سیاست آقای سپنتا.

به نظر می رسد از آنجایی که فضای سیاسی در افغانستان بیش از حد قومی شده است ابراز نظرها هم در این مورد خط سیر اش در همین راستا می باشد و متاسفانه دیدگاه انتقادی نویسندگان بیشتر از آنکه انتقادی باشد اتهامی است. آقای خروش در همان ابتدا با اتهام آغاز می کند و  می گوید: " واقعیت این است که داکتر اسپنتا نه یک وزارتخانه به مفهوم آنچه رایج است، بلکه یک ویرانه و آشفته بازار را از داکتر عبدالله به ارث برده است. داکتر عبدالله طی مدت وزارتش با تخریب و ویران کردن زیرساخت های اداری و اصول کاری وزارت و جابجایی بدون حساب و کتاب دوستان و هم حزبی هایش در پست های گوناگون، از یک سو این وزارتخانه را به ناکارآمدی مطلق کشانید و از سوی دیگر این ناکارآمدی باعث شد سیاست خارجی افغانستان فاقد اعتبار و هویت و حتی از اصول و زیرساخت های اولیه اش در عرصه بین المللی تهی شود."

به باقی ادعهای آقای خروش نمی پردازم اما یک سوال دارم از آن جناب،  زمانی که آقای داکتر عبدالله وزیر خارجه شدند وزارت خارجه چه زیر ساختهایی داشت و چه اصول کاری ای که وی آن را تخریب نموده است که حالا داکتر صاحب سپنتا ویرانهء آن را به ارث برده است؟( هنگام طالبان حتما ساختاری مجهز و کارگزارنی مجرب در وزارت خارجه بوده است!) باقی مدعاهای آقای خروش هم از همین دسته اند و از جنس اتهام که در کشورما بسیار آسان به آین و آن زده می شود. اما موضع جمعیت در مقابل آقای سپنتا بر خلاف آن چیزی است که آقای خروش فرموده اند. آقای خروش بر اساس ذهنیت  جنگ های کابل( که قومگرایانه بود) مسایل را دسته بندی و تحلیل می نمایند. در حالیکه ما از آن فضا و لوازم آن بسیار دور شده ایم اما عجیب است که یک قشر از تحصیلکردگان ما هنوز زندانی همان فضا و تبیلغات آن دوران هستند و این همه تغییر و مناسبات تنش زدایی شده را نمی بینند. اما با آنهم اگر حزب جمعیت تبلیغات و نقدهایی بر  بر نامه ها و سیاست های  آقای سپنتا نمایند، کار قبیحی نکرده اند، چه اینکه ماهیت احزاب سیاسی بدست آوردن قدرت و شرکت در حیات سیاسی یک کشور است. یکبار دیگر  بیفزایم که موضع گیری رسمی جمعیت تا هنوز  تقابل با آقای سپنتا نبوده و حتی همرایی با ایشان بوده است. لذا آنچه را که آقای خروش می گویند  متکی به یک ذهنیت کهنه است که تاریخ مصرف اش مدتها پیش گذشته است. البته از نوشته هایی که بیش از قومی زده است بیش از این هم نمی شود انتظار داشت و مخصوصا از آقای خروش که همواره "نژاد" برایش چیزی مقدسی بوده است.

 سیاست های آقای سپنتا و هدف وی

بسیار آسان است، در یک جامعهء چند قومی، که در آن جنگ و اختلافات داخلی موجب شکاف های قومی شده است می شود در تالار مجلس اش رفت و یک لیست را ردیف کرد که ببینید "نژاد پرستان" وزارت ای را که من وزیر اش شده ام در قبضهء خود داشته اند. یکصدو هفتاد نفر از کابلستان حق دیگر ولایتها را غضب نموده اند و ۶۶ نفر پنجشیری  و ... . وزیری که ادعای تعلق به پیشرو ترین مکتب فکری انتقادی جهان امروز را دارد و خود را فردی اصولگرا که دغدغه اش انسان و رهایی وی است می داند چگونه برای  مشروعیت بخشیدن به سیاست اصلاح طلبانهء خویش!  با به تحریک در آوردن احساسات قومی نمایندگان و مردم ،آماری قومی را در صحن مجلس منتشر می نماید که نتیجه اش نه کاهش حس "نژادپرستی" در بین مردم افغانستان که ازدیاد آن است. ترکیب وزارت امور خارجه  محصول دوران گذار است نه استقرار، که دولت با سیاستهای کدری می تواند آن را اصلاح نماید بدون اینکه نیازی باشد تا وزیری برای معرکه گیری سیاسی آن را به صحن مجلس و اذهان عمومی بکشاند. اما چرا این مسایل به شکل بسیار زننده اش به صحن مجلس و مطبوعات و رسانه ها کشانیده می شود؟ این امر می تواند چند دلیل داشته باشد که یکی از آنها که قریب به یقین است انتقام گیری سیاسی است. اما آیا این انتقامگیری سیاسی با بلند کردن نام این قوم و آن قوم  و دادن آمار قومی از وزارت خانه ها فقط ممکن است؟ و یا راههای عقلانی تر که بر هم زننده وحدت ملی نباشد نیز وجود دارد تا این مشکلات به شکل بهتری مرفوع گردد. بدون شک هیچ افغانی از دیدن چهرهء هموطنان اش در وزارت خانه های مختلف ناراحت نمی شود لذا چه لزومی است گرهی را که با دست می شود باز نمود با دندان باز کرد؟ لفاظی کردن و تئوری بافتن یک امر است و سیاست عملی و شخصیت و ظرفیت چیزی دیگر. آقای سپنتا که سعی در آوردن همفکران خویش از حزب پر افتخار شعله جاوید  در وزارت امور خارجه را دارند این کار را می توانند با توجه به قدرت اجرایی که دارند با تبدیلی دیپلماتها و کارمندان وزارت امور خارجه به آسانی انجام دهند و با آوردن چند ازبک و هزاره و بزک کردن مدعای خود را مرعی نمایند، نیازی نیست که به مجلس بروند و یا کنفرانس مطبوعاتی بدهند و فتحیات خود را به نام آوردن تغییرات قومی در وزارت امور خارجه  و تحریک احساساتی قومی اقوام افغانستان بر علیه یکدیگر توجیه نمایند. آقای وزیر خارجه اگر مردم را  ساده فکر کرده اند باید خدمتشان عرض شود که  این مردم ساده به اندازهء شما از مکتب فرانکفورت و تفکر انتقادی چیزی نمی دانند اما  بندبازان زبان  را خوب می شناسند، لذا بهتر است که به طور شفاف با مردم سخن گفته شود و در قالب نطق های دهان پر کن و تئوری بافی های بی فایده اذهان مردم را نفریبند. اینگونه سیاست ای که وزیر خارجه  در پیش گرفته اند جز تعمیق شکافهای قومی چیزی دیگر ببار نمی آورد. در همینجا بهتر است یاد آوری نمایم آنچه را که آقای سپنتا می نمایند تقابلی روشنفکرانه نیست، بلکه عکس العملی "علتی "است در مقابل کسانی که وی را "نقد" می کرده اند. ممکن است بسیاری ها از همین گروه، به هر دلیلی، نقدهای غیر منصفانه از وی نموده باشند، اما لحن بازاری آقای سپنتا در غائله ای که موجب بریدن تعداد زیادی از وی گردید، گفتگوی روشنفکر افغانی را با زمانه و مخاطبان خویش نشان می دهد. من  بی اینکه وارد آن جزییات گردم، یاد آور می گردم که این گونه سیاست " علت" ی زیانهای زیاد به این کشور زده است که نباید گذاشت باز تکرار گردد. آقای سپنتا می تواند عامل تغییر و پویایی سیاست خارجی افغانستان باشد، به شرط اینکه از حصار " قبیله"ء خویش و افتخار آنها بیرون آمده و عقده را با عقیده نیامیزد. آنچه را که وی انجام می دهد چیزی جز "سیاست عقده" نمی شود نام  اش گذاشت که  با تفکر انتقادی فرسنگها فاصله دارد.

برای نوشتن نظرات اينجا را کليک کنيد

 

اگر می خواهيد سايت اينترنتی مخصوص خود را داشته باشيد!

اگر بدنبال افزايش اعتبار می باشيد!

و اگر ارتباطات گسترده و ارزان می خواهيد

نوشته شده در روز  28 اسد سال  1385 - ساعت 16:30 به وقت کابل

آگهی و اعلان شما در اينجا

دريافت کتاب افغانستان الکترونيکی (ميزبانی وب)

ثبت قلمرو اينترنتی

طراحی وب

ميزبانی حرفه ای وب

پنج هزار مگابايت فضا

دوهزار و پنجصد ايميل

دارای تمام امکانات امنيتی

پهنای باند صد و پنجاه گيگابايت

تماس:      0799390025

 صفحه ی نخست

Top Global Newspapers: Asia    Latin America    Africa   Europe   USA    Canada    Australia  

فقط با ذکر ماخذ، نام نويسنده و  تاريخ انتشار می توانيد از مطالب ، عکس ها و آثار ديگر در کابل پرس استفاده کنيد                Members Login

As the mind has no boundaries, the RAHA concept does not have frontiers and is opposed to information and cultural control by global communication entities whether media conglomerates, states or local governments, or religions


Kamran Mir Hazar: Editor-in-Chief / Afghanistan/ Kabul/ Mobile: 0093 799390025/ Email: editor at kabulpress.org

info at kabulpress.org   reader at kabulpress.org

Copyright© Kabul Press, World Media Home 2004 -2006

کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت  محفوظ و متعلق به سايت کابل پرس می باشد