|
No Censorship! |
|||||||
| ||||||||
خبری، تحليلی و انتقادی
مقدمهآقای رییس جمهور کرزی، دیگر بر هیچ کس پوشیده نمانده است که در تداوم بیراهه روی دستگاه دولتی، کشور ما یک بار دگر در دو راهه ای از بحران قرار گرفته و بیشتر از دو گزینه در پیشرو ندارد. یا مسیر پیموده چهارسال گذشته را می باید اصلاح کرد و جلو گژروی بیشتر از این را گرفت، و یا دست روی دست نشست و شاهد ورود کشور به جنگ و ستیزه هایی شد که شاید نمود وجودی مملکتی به نام افغانستان را نیز تهدید کند. مسئولیت رهبری این کشور و انتخاب گزینه را مردم به شما واگذارده اند، و تصمیم شما در این راستا یا بهروزی تاریخی و سرفرازی ملی ببار می آورد، و یا به فاجعه ای می انجامد که در نهایت مسئولیت تاریخی آن بیشتر از هر کس دیگری بدوش جناب شما خواهد بود، و پیشتر از هر کس دیگری شما و همکاران تان خود در آتش آن خواهید سوخت. آقای رییس جمهور، شما حتمآ آگاه استید که در تاریخ هرگز نشده است که یک گروه تروریستی توانسته باشد فقط با استفاده از اعمال دهشت افگنی، حکومتی را سقوط داده باشد. اما نمونه های زیادی وجود دارد مبنی بر این که اسباب سقوط بسیاری حکومت ها را فرسودگی و فساد درونی خود حکومت ها فراهم آورده است. حکومت جناب شما را نیز طالبان به سقوط تهدید نمی کنند، با آنکه برای تان درد سر می آفرینند و مردم بیچاره کشور را می آزارند. آن چه حکومت شما را به سقوط تهدید می کند فروپاشی نظام حکومتی به سبب فساد درونی، ناکارایی ساختارهای اداری میراث عهد عتیق، پاسخ ندهی و بی مسئولیتی مقامات حکومتداری محلی، یعنی والیان، ولسوالان و قاضیان به مردم، و بی علاقگی مطلق شخص شما به مثابه رهبر کشور به آوردن اصلاحات بنیادی برای دگرگون ساختن نظام حکومتی در راستای خواسته های مردم، به طوری که مبتنی بر همان خواسته ها و وعده ها، به شما رای اعتماد داده اند. به نظریات عامه مردم کم بها ندهید، و بترسید از آن روزی که مردم از مشارکت در نظام سیاسی کناره گیری نمایند و بگذارند تا هرچه بادا باد. به خاطر بیاورید روزهای آخرین حکومت آقای ربانی و بی تفاوتی و حتا تنفر مردم کشور را از آن دستگاه که چه فاجعه تاریخی را به دنبال آورد. جناب رییس جمهور، اگر من فراموش نکرده باشم، وقتی شما برای انتخاب شدن تبلیغ می نمودید، وعده اصلاح نظام اداری و سیاسی، ایجاد نظام اداری و حکومتداری مبتنی بر عدالت، حسابدهی، شفافیت، و زدودن دستگاه قدرت از وجود قلدران و قاچاقبران بود. مردم به صداقت شما به این ادعاها باور نمودند و به شما رای اعتماد دادند. شما باید این را نیز بدانید که افغانستان تنها کابل نیست. اکثریت نفوس کشور در ولایات زندگی می نمایند، و آن چه مستقیا بر زندگی آنها اثر می گذارد و ملاک قضاوت مردمی را از اجراات حکومت جناب شما شکل می دهد، نحوه کارکرد دستگاه های اداری محلی است. متآسفانه آن چه تا اکنون در در این عرصه انجام داده اید، کمتر نشانه ای از تطبیق ادعاهای دوران انتخاباتی شما دارد. بیشترین والیان و قوماندانان امنیه ولایات بدترین زورگویان و بی کفایت ترین افراد دستگاه حکومتی استند که شما آنها را با انتصاب بر قامت خمیده دستگاه حکومتداری کشور تحمیل نموده اید، و پالیسی شما در این زمینه همواره "گرگ را چوپان مقرر کردن" بوده است. آقای رییس جمهور: به شما در این که والیان ولایات بزرگ نباید از خود ولایات باشند مشوره غلط داده اند. حتا بی کفایت ترین و فاسد ترین والی محلی از آینده اش در ولایت خودش بهتر می داند و بر نحوه عملکردش تا حدودی نظر دارد، بنآ در برخورد با مردم از احتیاط بیشتری کار می گیرد، مزید بر آن که به مشکلات محلی خودش از طریق تماس های طبیعی، بیشتر در میان مردمان محلی با خبر است. آنهایی را که شما به ولایات غیربومی شان فرستاده اید نه تنها هیچ گونه شناختی از آن محلات ندارند، بل که هیچ گونه احساس مسئولیتی در برابر مردم و آن دیاران به زعم اوشان "غیر" ندارند. چون اینها بنا بر نبودساختار پاسخدهی، نیازی به پاسخگویی به مردم محلی ندارند، و از سوی دیگر می دانند که چند وقت بعد از آن ولایت بر میگردند و هرگز روی مردم آن جا را نخواهند دید تا از کانامه های شان شرم نمایند و خجالت بکشند، بنآ مانند گرگان گرسنه به جان، مال و ناموس مردم رحم نمی کنند، و از اختتاف تا اختلاص، هرچه پیش آمد، دریغ نمی نمایند. شما اگر از این واقعیت ها تا کنون آگاهی نیافته باشید حیف است. آقای رییس جمهور، اعضای حکومت شما نه تنها به شما گزارشات دروغین از دستآوردهای خود می دهند، حتا در معرض عامه مردم که حالا قدرت قضاوت را دارند نیز دروغ می گویند، و چون مردم می دانند که اینها دروغ می گویند، بیشتر از پیش از حکومت و کارکردهایش دلسرد می شوند. به گزارش وزیر داخله خود در کنفرانس مبارزه با مواد مخدره توجه کرده باشید که گفت در سال روان چهل درصد زمین های تحت کشت کوکنار را از میان برده اند. در حالی که وزیر مبارزه با مواد مخدره و اسناد دفتر مبارزه با مواد مخدره ملل متحد از بلند رفتن سطح کشت و ریکور جدید در این سال خبر می دهند. حالا یا وزیر داخله شما بی خبر است، و یا تمام قدمه های پایین در وزارتش به وی گزارشات دروغین داده اند و او نیز به این دروغ های غیر مستند باور کرده است. مردم عمل حکومت شما و هر یکی از اعضای کابینه شما را به مصداق "دوصد گفته چون نیم کردار نیست" می سنجند. جناب وزیر داخله شما در کنفرانس والیان و قوماندانان امنیه گفت که بعضی از والیان و قوماندانان امنیه در فساد و رشوه دست دارند. حالا اگر او این ادعا را بر مبنای اسناد کرده باشد، پس چرا دست به اقدام نزده و افراد متهم را در معرض تعقیب عدلی قرار نداده است، و اگر این فقط یک ادعا باشد، پس وی به ناحق بر انسانهای شریف اتهام می بندد و موقف همه والیان و قوماندانان امنیه ولایات را در نظر مردم مشکوک جلوه می دهد. به هرصورت یا وزیر داخله شما وظیفه خود را انجام نداده و با چشم پوشی قانون کشور را زیر پاکرده است، و یا ادعای بی مورد دارد، که در هردوصورت باید مورد بازخواست و پیگرد قانونی و عدلی قرار گیرد. و یا درمورد دیگر خود شما در مصاحبه تان با مجله فورچن فرمودید که "صدها تن در دستگاه دولت از مواد مخدره سود میبرند". حالا اگر شما این حرف ها را مستند گفته اید پس چرا اقدام نمی کنید؟ آقای رییس جمهور از چه بیشتر می ترسید، از قضاوت مردم و تاریخ و یا دل قاچاقبران دستگاه حکومتی را رنجاندن؟ آخر شما رهبر کشور استید، و وظیفه ای که مردم افغانستان به شما با دادن رای اعتماد سپرده اند چیزی به جز نظارت از تطبیق قانون بر همه گان و برقراری حاکمیت قانون در جامعه نبوده است. شما در این زمینه به مصداق حرف های خودتان، با چشم پوشی از قانون شکنی افراد مشمول دستگاه دولتی، خود قانون را زیرپا کرده اید و به وظیفه خود در اجراات قانونی عمل ننموده اید. آقای رییس جمهور، عامه مردم از بی توجهی شما به حاکمیت قانون و قانونیت چه بیآموزند، و شما چه گونه می توانید توقع برید که رییس دولت و وزیران وی قانون را زیر پا گذارند و به آن اعتنایی نداشته باشند، اما مردم عادی قانون را مراعات بدارند. چنین چیزی ممکن نیست، و وقتی "آب از سرچشمه گل آلود شد" تا فاصله های زیادی در پایین نیز گل آلود باقی خواهد بود. آقای رییس جمهور، ناکامی حکومت شما در عرصه انکشاف اقتصادی و یافتن زمینه های کاریابی به 40 درصد نیروی مولد اما بیکار در کشور همانند روز روشن است. بیشترین بودجه انکشافی سال پار، آنچنانی که شما می دانید، به کشورهای دونر مسترد گردید، در حالی که به گونه مثال سرک 6 کیلومتری میدان هوایی الی کوتل خیرخانه از چهارسال بدینسو تکمیل نگردیده، و یا تعمیر نیمه کاره دانشگاه هرات از سه سال به اینسو در معرض باد و باران قرار دارد، اما کسی نیست که دل بسوزاند و با مسئولیت پاسخی دهد که چرا. این دو مثال از صدها نمونه است که در اینجا آوردم. اینک این ادعا که اسباب هر ناکامی را در بیرون از کشور می پندارید، تقریبآ به نورم سیاسی حکومت شما در پاسخدهی به مردم افغانستان مبدل شده است. ما یک مشکل در برون داریم که طالبان وابسته به پاکستان است، اما زمینه های برگشت همین نیروی ویرانگر را نیز باید در فقر گسترده درون کشور، و در سازه های حکومت ناتوان و گماشته های بی کفایت خود در ولایات و مناطق اطرافی جستجو کنید. و یا درست است که تقاضا برای مواد مخدره از برون از کشور سرچشمه می گیرد، اما لست افراد بلند پایه دولتی آغشته به قاچاق و تولید افیون و هیرویین را شما به خاطر مصلحت در پیشگاه مردم افغانستان قرار نمی دهید تا قضاوت کنند که چه کسی صادقانه به آنها در دولت خدمت می کند و چه کسی از مقام دولتی اش برای قاچاق مواده مخدره سو استفاده می برد. شما از بیشتر از صد دوسیه فساد اداری موجود در سارنوالی که افراد بلند پایه حکومت شما در آن دخیل استند خبر دارید، ولی هیچ اقدامی در راستای بررسی عادلانه این دوسیه ها نکرده اید. یکی از وزیران انتصابی شما قبل از تشکیل کابینه جدید، خود را برتر از قانون دانسته و تا اکنون نیز برای پاسخ گفتن به دوسیه نسبتی اش در معرض قضا حاضر نشده است، ولی شما نه تنها خواستار مجازات قانونی وی نگردیده اید، بل که به وی پاداش داده و اینک او را مشاور خود نیز مقرر نموده اید. شما بدترین نقض کننده حقوق بشر و قاتل صدها زن و مرد و طفل بی گناه افشار را پاداش داده و او را والی مقرر نموده اید. شما بزرگترین قاچاقبر مواد مخدره افغانستان را که همه جهان از آن خبر دارد به عضویت سنا انتصاب نموده اید. شما چهره شناخته شده ای را، که همه دنیا می دانند دارای سابقه عضویت و حتا رهبری حلقه ای از جنایات سازمانیافته بوده است، به حیث قوماندان امنیه مقرر کرده اید، و ده ها نمونه دیگری که همگان ازا آن آگاهی دارند. حالا ناکامی جامعه بین المللی در رفع این مسایل در کجای کار نهفته است و چرا آنها بار ملامتی ناکامی حکومت شما را بدوش کشند؟ آیا این بی انصافی نیست که ضعف حکومت خود را به گردن دیگران انداخت؟ فرض کنیم که جامعه بین المللی فردا افغانستان را ترک کرد، آیا شما در مقام رهبر کشور چه اقدامی خواهید کرد؟ لابد به انتظار این که خارجی های بیایند و افغانستان را بار رگر نجات بخشند، کشور را در معرض فروپاشی می گذارید؟ من فکر نمی کنم با تجربه ای که جهان از ضایع نمودن این فرصت به دست حکومت شما دارد، فرصت دیگری به افغانستان بدهد. گذشته از آن هر کشور خارجی منافع ملی خودش را در افغانستان دنبال می کند، و اگر منافع آنزمانی آنها تقاضا نکند، پشیزی هم به افغانستان یاری نخواهند رساند، و این را شما و همه خوب می دانند. آقای رییس جمهور، مردم از تداوم بی تفاوتی حکومت شما با وضعیت خسته شده اند و کاسه صبر شان در حالت لبریزی است. از روی مسئولیت انسانی و احترام به شما به مثابه یک شخصیت معتدل سیاسی، التجا می کنم که از چشم پوشی و انکار واقعیت ها پرهیز کنید، و دست حلقه اطرافیان بی کفایت، متملق و چاپلوس را که نمی گذارند آن گونه که می باید شما در جریان قاضایای کشور باشید از اطراف خود کوتاه سازید. مردم افغانستان به شما اعتماد کرده اند، و این اعتماد آنها را به یاس تاریخی مبدل نکنید. با پاک کاری خانه حکومت خود، در قدم نخست در اطراف کشور دل شکسته مردم را بدست آرید. درک برخی از واقعیت ها برای نجات کشور از ورطه سقوط حتمی است، و به شما پیشنهاد می نمایم تا با شهامت اخلاقی در برابر این واقعیت های ولو تلخ بایستید، آنها را بشناسید و در پی رفع دشواری ها از مردم طلب کمک کنید. چشم پوشی از وجود چاه در راه، باعث نلغزیدن به چاه نخواهد شد، بلکه با شناخت منطقی و عقلانی از مسیر حرکت می توان بر مشکلات فراراه فایق آمد، و به گمان من شما این درایت باید داشته باشید. داروهایی عاجل برای علاج: 1. اینک در عمل واضح گردیده است قانون اساسی کشور با آن که یک سند بسیار جامع است، اما دارای تناقضات و خلاهایی است که باید اصلاح شود. شما می باید به زودترین فرصت لویه جرگه را فراخوانید تا از یک سو به اصلاح قانون بپردازد و تناقضات را بردارد، و بر علاوه منشور حقوق و مسئولیت های شهروندان افغانستان را به مثابه جزیی از قانون اساسی به بحث گیرد و استفاده از مقوله تبعه را که بارمعنایی بسیار فرسوده و عقب مانده ای را بازتاب می دهد و به مانند لکه ای بر پیشانی قانون اساسی کشور هویت تمدنی ما را مورد سوال قرار داده است، مرفوع سازد. 2. نظام قدرت متمرکز با واقعیت های جامعه چندین فرهنگی و بساقومی افغانستان مطابقت ندارد و به کمکی به منافع ملی و وحدت مردمی در کشور نمی کند. لویه جرگه می باید ساختار قدرت را در کشور بازتعریف نماید، و روی اقتباس نظام غیرمتمرکز دموکراتیک به بحث بپردازد. 3. اصلاح نظام فرسوده اداری کشور و کوچک ساختن دستگاه پندیده و غیر موثر موجوده حکومتی سنگ بنای اساسی دولت سازی و حکومتداری خوب است. نباید بیشتر از این از آوردن اصلاحات لازمه طفره روید. نخست از اصلاح ژرف و قاطع در کمیسیون به اصطلاح اصلاحات خود آغاز نمایید که خود به مظهری از فساد، کاغذپرانی و رکود اداری مبدل شده است. کسانی می باید در راس این کمیسیون قرار داشته باشند که بدانند اصلاحات یعنی چه و چرا؟ اصلاح کننده ها می باید به آن چه می کنند باور داشته باشند! 4. فساد در حکومت های جهان سومی پدیده ای نیست که راه حال های ساده ای داشته باشد. اما محدود کردن فساد جانکاه و گسترده در حکومت شما حیاتی است. یکی از راه حل ها تعقیب عدلی شفاف دوسیه های فساد، و قرار دادن اطلاعات به وقت در این موارد در معرض دید و دسترسی مطبوعات آزاد است که باعث ایجاد شرم و شهرت در میان فاسدین می گردد، و آنهایی را که نیت فساد دارند وامیدارد تا قبل از آن که دست به اقدام زنند، دوبار بیاندیشند. ولی مهم تر از همه، اصلاح روندهای بورکراتیک و اجرایی است، که بسیاری تا هنوز نیز مطابق به فورمه های عصر امیرشیرعلی خان استوار استند، و برای مثلآ بازکردن یک راهنمای معاملات، می باید بیشتر از بیست امضا را جمع آوری نمود، و یا برای اخذ یک پاسپورت، می باید به بیشتر از ده مامور و کارمند فاسد و چندین دستگاه حکومتی مراجعه کرد و با دادن به اصطلاح "حق" به هدف نایل آمد. اصلاح دستگاه حکومتی و برقراری حاکمیت قانون مبتنی بر مسئولیت و شفافیت کلید حل این معضله است. کمیسیون بازی ها در دنیای سیاسی به مثابه اغوای عامه مردم پنداشته می شود، لطفآ از کمیسیون سازی بیشتر خود داری کنید. همین اکنون دستگاه سارنوالی، اداره تفتیش شورای وزیران و کمیسیون مبارزه با فساد وجود دارند، و ایجاد کمیسیون های دیگری در این زمینه ها خاک به چشم مردم زدن است، نه چیز دیگری. چه بهتر که همه کمیسیون ها را ملغی قرار دهید و از دستگاه حکومت بخواهید که کار کنند و وظیفه خود را اجرا نمایند و نتیجه کار خود را به شما و قضاوت مردم نشان دهند. 4. وجود قاچاقبران و دست اندرکاران مواد مخدره در دستگاه قدرت دولتی تا حد خطرناکی شیوع یافته است، و شما خود به آن در مصاحبه تا را مجله فورب اشاره نمودید. تریاک و هیرویین بسان هر کالای دیگری در بازار اقتصاد عمل می کنند، و نمی توان این کالاها را به دور از دینامیک کالایی بازار که مشمول روندهای تولید، توزیع و مصرف می گردد، به بررسی گرفت و یا از آنها سخن گفت. از ابتدائیات اقتصاد است که هرجا تقاضا باشد، عرضه نیز عرض وجود خواهد کرد. در مورد تریاک و هییرویین نیز این قانون عمل می کند، ولی که زیرزمینی و غیرقانونی باشد، به همین دلیل نمی شود با اقدامات بوروکراتیک جلو این روندهای بازار را سد کرد، ورنه کشور کولمبیا با مصرف بیش از 45 بلیون دالر کمک امریکا در سی سال گذشته تا کنون موفق به برکندن این بیماری می گردید، که نگردیده است. این مسآله بسیار پیچیده گی دارد، و کارکردهای وزارت مبارزه با مواده مخدره در حکومت شما و مشاوران تان در چند سال اخیر نشان می دهد که آنها از درک دینامیک این روند ها عاجز اند و با روی دست گرفتن اقدامات بورکراتیک و سیمینارهای نمایشی برای خوشنودی خارجیان و حتا گاهی به فرمایش خارجیان، در حقیقت آب در هاون می کوبند. آقای رییس جمهور، باید بدانید که آن چه برای افغانستان اهمیت حیاتی دارد جلوگیری از نفوذ قاچاقبران و مولدان این کالا در دستگاه دولتی است تا از مبدل شدن افغانستان به دولتی مبتلا و تریاکی جلوگیری گردد. کشت تریاک در ذات خود حکومت شما را سقوط نخواهد داد، بل که در حقیقت کمبود درآمد مالی کشور را تا حدی زیادی مرفوع می گرداند و بسان داروی مسکن در رفع دردهای ناشی از فقر جانکاه و بیچارگی مردم عمل می کند، و تا آنگاه که کشور قادر به ایجاد زیرساخت های اقتصادی لازم برای کاریابی و عرضه تولیدات زراعتی در بازارهای منطقوی نگردیده و دهقانان هیچ گزینه دیگری برای زندگی آبرومند نداشته باشند، از میان بردن حاصلات تریاک جفا به حق دهقانان بیچاره کشور است. اما افشای لیست آن عده از بلند پایگان دولتی و بزرگان مافیای مخدره در افغانستان بسیار پر اهمیت است، و در صورتی که شما در این زمین به پالیسی مدارا و اغماض خود ادامه دهید، مبدل شدن افغانستان به دولت مخدره ضمانت اجرایی خواهد یافت و مسئولیت آن بدوش هیچ کس دیگری به غیر از شما نخواهد بود. از سوی دیگر، به خاطر اعاده حیثیت کشور و حفظ آبروی خانوادگی خود، نه تنها نباید از افشای این لست جلوگیری نمایید، بل که هر چه زودتر آن را در معرض دید مردم قرار دهید تا شک و تردید هایی را که مطبوعات در دو سال اخیر در مورد یکی از اعضای خانواده خودتان در این رابطه ها مطرح نموده اند برطرف گردد. خلاف مشوره غلط مشاوران ناآگاه تان مبنی بر این که تحمل عناصر قاچاقبر و زورگو در دستگاه دولت باعث ثبات در کشور و یا حکومت شما می گردد، محافظه کاری و مصلحت گرایی در این زمینه هم به حیثیت کشور صدمه میزند، هم حکومت شما را به فرسودگی و بی ثباتی سیاسی مواجه می سازد، و هم اعتماد لرزان مردم به قدرت دولتی را در معرض فروپاشی مطلق قرار می دهد. یک تحلیل ابتدایی فایده و نقص در این زمینه، مسآله را روشن و مضار پالیسی موجوده شما را در چهار سال گذشته ثابت خواهد کرد. آقای رییس جمهور، دهقانان بیچاره و فقیر افغانستان در این راستا گناهی ندارند و بیشتر از این بر فرق آنها نکوبید. خوبتر است تا به همان نزدیکی های خود نگاه کنید، و در گام نخست ماهیان بزرگ دریای هیرویین را از دستگاه دولت معذول، و در گام های بعدی آنها را به عدالت بکشانید. اما با آنهم، متآسفانه مشکل کشت تریاک کماکان در جای خود باقی خواهد ماند، و نباید از این بابت بسیار تشویش داشته باشید، که تا تقاضا وجود دارد، عرضه نیز وجود خواهد داشت. 5. طالبان یک گروه دهشت افگن وابسته به سازمان استخبارات نظامی پاکستان و وسیله ای در سیاست خارجی آن کشور است. از زاویه دید منافع ملی پاکستان، این نیرو تا آینده های دور به جایش باقی خواهد ماند و کماکان به مثابه وسیله فشار بر افغانستان مورد استفاده آن کشور خواهد بود. آن چه باید روشن گردد این است که مبارزه با دهشت افگنی در هیچ کشوری از طریق عملیات هوایی به پیروزی نرسیده است و در افغانستان نیز با وارد آوردن تلفات بر اهالی بیگناه، ولو که طالبان به زور در خانه های شان جا گرفته باشند، ظلم و بی عدالتی است و باعث روگردانی بیشتر و در نهایت باعث تنفر بیشتر مردم از حکومت شما می گردد و حس انتقام جویی افغانی را بر علیه نیروی خارجی تحریک می کند. به خاطر منافع امنیت ملی افغانستان لازم است تا هرچه زودتر از حملات هوایی بر دهکده ها جلوگیری نمایید. محکوم کردن لفظی حمله بر افراد ملکی از طریق بیانیه ها جایی را نمی گیرد و به به هیچ صورت به نفع شما نیست، بل که می تواند به حیث حربه تبلیغاتی علیه شما قرار گیرد. تجربه تاریخی همه کشورها نشان می دهد که پیروزی مبارزه با دهشت افگنی صرف با استفاده از وسایل پولیسی می تواند ضمانت گردد، و با این مساله می باید برخورد ریشه ای و جامعه شناسانه داشت، نه برخورد احساساتی و بی مایه. ریشه تروریزم کنونی در افغانستان فقر گسترده و نابرابری است. اگر پایگاه فکری و برنامه ریزی طالبان در آنسوی مرز باشد، منبع اساسی نیروگیری آنها نمی تواند به جز بستر گسترده فقر و سرخوردگی مردم از بیکاری و نبود امکانات معیشتی آبرومندانه پنداشته شود. با اقدامات معقول در سیاستگزاری ها امکانات خشکاندن این بستر وجود دارد و این دشواری ها می توانند پاسخی عقلانی بیابند، صد البته که اگر اراده سیاسی در نظام حکومتی وجود داشته باشد. عوامل خارجی در این میانه فقط نقش کاتالیست را می توانند داشته باشند، نه بیشتر از آن. آقای رییس جمهور، بهتر است ریشه مشکلات و راه حل های آن را باید در درون کشور جستجو نمایید، نه در برون. سیاست شما در این زمینه بر فرق ایستاده است، لازم است آن را به پا ایستاده کنید، و از دستگاه وزارت داخله و اداره به اصطلاح امنیت ملی، که مشغول هر کاری به جز کار در راستای امنیت ملی می باشد، نتیجه بخواهید، نه حرف های میان تهی و مداخله در امور مدنی جامعه به شیوه های معمول خادی و پولیسی ملهم از کی جی بی اتحاد شوروی سابق. به راستی، افغانستان به دستگاه به اصطلاح امنیت ملی که همان خاد دیروزین است و نمادی از سرکوب، دهشت و شکنجه در افغانستان می باشد، نیازی ندارد. مردم از این دستگاه متنفر استند. بهتر است یک ریاست کوچک ضد جاسوسی در کنار ریاست کشف وزارت داخله ایجاد کنید، و بساط این دستگاه بیکاره و لکه ننگ را از دولت دموکراتیک برچینید. تا به حال این ریاست پندیده حتا یک توطئه بم گذاری و یا دهشت افگنی را نیز کشف نکرده است، چه رسد به کشف برنامه های خارجی در افغانستان، که چنین چیزی بسیار به دور از ماهیت این دستگاه آغشته و ضد دموکراسی است. 6. آقای رییس جمهور، بدنه اساسی نفوس و متناسب به آن حاکمیت دولتی در اطراف کشور قرار دارد. دیده می شود شما در سیاست خود نسبت به ولایات بسیار بی توجه استید، و این بی توجهی شما از انتصاب های مصلحتی شما در مقام والی ها و قوماندانان امنیه ولایات به وضاحت ثابت می گردد، و مردم را از حکومت شما بدور ساخته است. نخست این که تقسیمات اداری کشور ما بسیار پندیده است و بدنه سازه های حکومتی بر شانه های کشور ضعیف و فقیر افغانستان بسیار سینگینی می کند. از لویه جرگه بخواهید که این تقسیمات را به خاطر موثریت توزیع و استفاده منابع و کارایی دستگاه دولتی به حد اقل برساند. توجه کنید کشوری به بزرگی کانادا یازده ولایت دارد. تجربه بین المللی نشان می دهد که تعداد زیاد ولایت در ساختار اداری کشورها نه تنها به رشد اقتصادی آنها کمکی نمی کند، بل که مانع بزرگی در راه انکشاف است. دوم این که والی ها و ولسوال ها می باید بنا بر انتخاب مردمان محل تقرر یابند، تا مردم محل بتوانند از آنها حساب بگیرند و در صورت بی کفایتی آنها را برکنار سازند. همه میدانیم که تطبیق این اصل به صورت عاجل الی فرارسیدن دور بعدی انتخابات در سراسر کشور ممکن نیست، اما شما باید به هروجهی که شده آن را در چهار ولایات جنوبی و جنوب غربی افغانستان که در معرض سو استفاده طالبان از خلای قدرت دولتی قرار دارند تطبیق نمایید، تا مردم بتوانند نماینده خودشان را به حیث حاکم شان برگزینند و با مسئولیت و مشارکت در امور دولتی، ساحه نفوذ آن را حفظ و از قدرت دولتی حمایت نمایند. والی ها و ولسوال های انتصابی و غیر مسئول و ناپاسخده، مردم را بیشتر از پیش از قدرت دولتی بیزار ساخته اند. در ولایات باقیمانده، الی فراهم آمدن زمینه انتخابات محلی، می باید والیان و ولسوال ها را از میان شایسته ترین فرزندان همان محلات به مشوره مردم انتصاب نمایید، تا از یک طرف به شما پاسخ گو باشند، و از سوی دیگر به خاطر عزت و آبروی شخصی خود با بی تفاوتی بر مردم نتازند و به چور و چپاول نا محدود، که اینک حاکمان غیر بومی به آن مشغول اند، نپردازند. آقای رییس جمهور، لازم است تا هرچه زودتر به فرهنگ معافیت در حکومت و دستگاه دولتی پایان بخشید. جامعه ای که در آن برای اعمال خوب پاداش و برای اعمال بد کیفرمجازات وجود نداشته باشد، عاقبت خوبی ندارد، و دیر یا زود به آشوب و انقلاب می گراید و مردم از روی ناگزیری دست به خشونت خواهند برد تا خود سرنوشت خودشان را بدست گیرند. نتیجهآقای رییس جمهور کرزی، همانگونه که "با حلوا گفتن دهن شیرین نمی شود"، فقط با ادعاها و سخن پراکنی هایی پر از آرزوهای نیکو نیز دولت ساخته نمی شود و بنیادهای دموکراسی و ته بناهای یک جامعه شکوفا نهاده نمی گردد. شاید من بسیاری از الزامات شما را در سیاست ندانم. اما، هر الزامی که داشته باشید نمی تواند نادیده انگاری شما را از واقعیت هایی تلخ افغانستان که برخی از آنها گفته آمد، توجیه نماید. شما یگانه رهبر افغانستان استید که اکثریت مردم به شما رای اعتماد داده اند، و جامعه جهانی تا هنوز در کنار شما ایستاده است. اما شما وقت را از دست می دهید، چون اعتماد مردم به دولت در حالت انقراض قرار دارد و نظرات عامه مردم در حالت گرایش به بی تفاوتی در مشارکت سیاسی است، و جامعه بین المللی نیز همه روزه تمایلاتش را در حمایت بی چون و چرا به شما از دست می دهد. اگر از دستیاران خود بخواهید که روزنامه های معتبر امریکایی و اروپایی را روزانه مرور نمایند و به شما صادقانه گزارش دهند، که من شک دارم، به این موضوع به خوبی واقف خواهید شد. آقای رییس جمهور، به هدر دادن اعتماد مردم دردکشیده افغانستان، و ضایع نمودن حمایت بی چون و چرای جامعه جهانی از مردم و کشور افغانستان مسئولیت تاریخی بزرگی است. اگر شما به زودی از جا نجنبید و با شهامت اخلاقی که لازمه یک رهبر با درایت است، نخست خانه حکومت خود تان را تکان ندهید، و بعد با آوردن اصلاحات لازمه در دستگاه دولتی به خواست های عدالت خواهی مردم پاسخی قناعت بخش ارایه ننمایید، این مسئولیت بدون شک به نام شما رقم خواهد خورد، و جایگاه شما را نیز خدای ناخواسته در کنار حاکمان منفور تاریخ کشور، که شمار شان نیز کم نیست، قرار خواهد داد. امیدوارم که چنین مباد. پیروزی شما را آرزو میبرم هموطن شما د. شفق |