مقاله درغایت تدبر وتفکر عالی نګاشنه شده است، اشتباهات وخطاهای املایی چون بی مهابا را بی محابا نوشتن وکشف را کفش نوشتن اګر ازسبیل سهو ونسیان درتایپ باشد قابل اغماض است ، زیرا مهابا از مصدر (هب) به ضم ها، درزبان عربی آماده ګی معنی میدهد، مانند این جمله که ( أنهم یهبون لحاله القصوی) آنها تا آخرین درجه ممکن آماده ګی میګیرند که دراصطلاح ما همانا حالت احضارات نمبریک معنی میدهد. درفارسی بی مهابا یعنی بدون آماده ګی. آنی ، فوری کسی که یک عمل را بی مهابا انجام میدهد، معنایش این است که او از قبل آماده ګی لازم را برای اجرای یک کار ویایک سخنرانی نداشته اشت، وبی مهابا سخنان پرت وبلا اززبانش صادر شده است. کشف وکفش نیز که مطمين استم که آقای محقق نسب معنای آنرا دقیق میداند ولی درینجا اهمال وبی غوری درتایپ صورت ګرفته است.
اما نکتهء مهم دربارهء طالبان است که آقای محقق نسب طالبان وګروه های مشابه این ګروه را نمایندهء اهل سنت معرفی کرده است، درحالیکه خودم بحیث یک سنی، نه تنها که طالبان را نمایندهء خود نمیدانم بلکه بر آدم بودن آنها وګروه های حامی آنها درباکستان نیز باورمند نیستم. طالبان وهم مسلکان طالبان، ازجنس آدمیزاد نیستند، چه برسد اینکه ازیک مذهب ویا کدام مکتب فقهی نماینده ګی کنند.
بناء درکل با محتویات این مقاله، موافق هستم، نوشتهء خیلی زیبا، مدلل، علمی، منطقی، بی تعصب، روشنګرانه میباشد ومورد تائید بنده قرار ګرفت.
جزاکم الله خیرا
مقاله درغایت تدبر وتفکر عالی نګاشنه شده است، اشتباهات وخطاهای املایی چون بی مهابا را بی محابا نوشتن وکشف را کفش نوشتن اګر ازسبیل سهو ونسیان درتایپ باشد قابل اغماض است ، زیرا مهابا از مصدر (هب) به ضم ها، درزبان عربی آماده ګی معنی میدهد، مانند این جمله که ( أنهم یهبون لحاله القصوی) آنها تا آخرین درجه ممکن آماده ګی میګیرند که دراصطلاح ما همانا حالت احضارات نمبریک معنی میدهد. درفارسی بی مهابا یعنی بدون آماده ګی. آنی ، فوری کسی که یک عمل را بی مهابا انجام میدهد، معنایش این است که او از قبل آماده ګی لازم را برای اجرای یک کار ویایک سخنرانی نداشته اشت، وبی مهابا سخنان پرت وبلا اززبانش صادر شده است. کشف وکفش نیز که مطمين استم که آقای محقق نسب معنای آنرا دقیق میداند ولی درینجا اهمال وبی غوری درتایپ صورت ګرفته است.
اما نکتهء مهم دربارهء طالبان است که آقای محقق نسب طالبان وګروه های مشابه این ګروه را نمایندهء اهل سنت معرفی کرده است، درحالیکه خودم بحیث یک سنی، نه تنها که طالبان را نمایندهء خود نمیدانم بلکه بر آدم بودن آنها وګروه های حامی آنها درباکستان نیز باورمند نیستم. طالبان وهم مسلکان طالبان، ازجنس آدمیزاد نیستند، چه برسد اینکه ازیک مذهب ویا کدام مکتب فقهی نماینده ګی کنند.
بناء درکل با محتویات این مقاله، موافق هستم، نوشتهء خیلی زیبا، مدلل، علمی، منطقی، بی تعصب، روشنګرانه میباشد ومورد تائید بنده قرار ګرفت.
جزاکم الله خیرا