Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 60402

مقایسه دو شخصیت در اتحاد شمال افغانستان: سید منصور نادری و احمد شاه مسعود

3 جولای 2012, 12:40

تنهایی علی علیه السلام
علی(ع) تنهاست!
چی کسی تنها نیست؟؟
کسی که با همه و درسطح همه است.
کسی که رنگ زمان به خود میگیرد.
احساس خلآ مربوط به روحی است که آنچی در این جامعه و زمان و در این ابتذال روزمرگی وجود دارد نییتواند سیرش کند.
لهذا آنهمه یاران، آنهمه همرزمان،آنهمه نشست وبرخاست با اصحاب پیامبر،هیچکدام برای علی(ع)تفاهمی بوجود نیاورده است.
هیچکدام از آنها در سطح او نیستند.
میخواهد دردش را بگوید،حرفش را بزند،گوش نیست،دلی نیست و فهمی نیست تا بفهمد.
رنج بزرگ یک انسان این است که عظمت او و شخصیت او در قالب فکرهای کوتاه،دربرابر نگاههای پست و پلید و احساس او در روحهای بسیار آلوده و اندک و تنگ قرار گیرد.
نیمه شب بطرف نخلستان میرود،آنجا هیچکسی نیست،مردم راحت خوابیده اند،هیچ دردی آنها را دردل شب بیدار نگاه نداشته است،و این مرد تنها که روی زمین خودش را تنها مییابد،با این زمین و این آسمان بیگانه است و فقط رسالت و وظیفه اش او را با جامعه و این شهر پیوند داده.
ولی وقتی به خودش بر میگردد میبیند که تنهاست.
شبانه به نخلستان میرود و باز برای اینکه ناله او بگوش هیچ فهم پلیدی و هیچ نگاه آلوده ای نرسد سر در حلقوم چاه فرو میبردو میگرید.
این گریه از چیست؟؟؟
افسوس که گریه او یک معما برای همه است،زیرا حتی دوستان او نمیدانند علی چرا میگرید.
چرا ها بسیار است که چرا میگیرید؟
علی(ع) در طول تاریخ تنها انسانی است که در ابعاد مختلف و حتی متناقض که در یک انسان جمع نمیشود قهرمان است.چنین انسانی و در چنین سطحی معلوم است که در دنیا تنهاست.چنین انسانی در جامعه اش و در برابر یاران همرزمش که عمری را در راه عقیده کار کرده اند، با پیامبر صادقانه شمشیر زده اند،اما در اوج اعتقاد و ایمان و اخلاصشان به پیامبر و اسلام،قبیله و تعصبات قومی را فراموش نکرده اند،مقام را آگاهانه و یا نا خود آگاهانه نتوانسته اند از یاد برند و سمبول اخلاص مطلق و یکدست همچون علی(ع)شوند،تنهاست.
از این دردناکتراینکه علی (ع) در میان پیروان عاشقش نیز تنهاست!!
در میان امتش که همه عشق و احساس و همه فرهنگ و تاریخشان را به علی(ع) سپرده اند تنهاست.
او را همچون یک قهرمان بزرگ،میستایند اما نمی شناسندش و نمیدانند که کیست؟دردش چیست؟حرفش چیست؟رنجش چیست؟و سکوتش چراست؟؟
این است که علی(ع) در میان پیروانش هم تنهاست.
این است که علی(ع) در اوج ستایشهایی که از او میشود،مجهول مانده است.
دردعلی(ع)دو گونه است:
یک درد،دردیست که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس میکند و درد دیگر وی دردی است که او را تنها در نیمه شبهای خاموش بدل نخلستانهای اطراف مدینه کشانیده و بناله در آورده است.
ما تنها بر دردی میگیرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس میکند،اما این درد علی(ع) نیست ،دردی که چنان روح بزرگی را بناله آورده است تنهایی است،که ما آنرا نمیشناسیم!!
باید این درد را بشناسیم،چراکه علی(ع)دردشمشیر را احساس نمیکند و ما درد علی را احساس نمیکنیم.

جستجو در کابل پرس