چاپان و افغانستان در یک روز استقلال شان را بدست آوردند
22 آگوست 2012, 13:59, توسط ارمان
پوزش مى خواهم که بافت بيان ازپيش ام گد و ود شده بود.
درسال1914 تابه 1918 در هنگام شاهنشاهى تايشو خواستهاى براى دولت دموکراسى و پارلمنتاريسم, ترقى اقتصادىو فرهنگى رخ داد که امکان دارد علامه ها و اکاديميسيون اوغو با گرفتن استقلال قاتى پاتى نموده بوده باشند.
وبزرگوار بشیر بختیاری زيرتاثيرچنين دروغ پردازى ها شده باشد . دروغ پردازى هاى علامه هاى اوغان کم نيست و من هم در دوران دبستان وحتى در آغازدوره دبيرستان زيرتاثيرچنين چرنديات آنها رفته بودم .
1- نام "افغان" وپندارها, گفتارها و رفتارهاى شترمرغى افغان پشتون است وافغان پشتون نيست . وى يکبارخود را پرنده مى نامد و گاهى شتر! شترمرغ همان کند که به فايده اش است.
در واقعيت امر واژه هاى افغان و فغان در زبان فارسى يک معنى دارند وهمانا ناله و نالش فرياد و غوغا معنى دارند. به شتر هم اشتر نگاريده شده وبه سکى هم اسکى وبه سنکدر اسکندر هم. نگارش الف به گونه پيشوند در چنين واژ ه ها معنى لغت را تغيرنمى دهد. نامگذارى سرزمين گنج ربوده شده ما يک خيانت و جفاى برحق خود مردمان پشتون بود. با چنين نام, هويت واتحاد و وحدت ملى ساخته نمى شود چون خود اين نام "بند شيوکه اين سدها را نمى شود ناديده گرفت اى" ايست عليه وحدت. وحدت ملى يک پديده ايست که با ساختارهاى عاطفى مانند هويت ملتى و زبانى سروکاردارد.اين کشور امريکا و يا نيويارک نيست که به صدها مليتها وزبانها در آنجا زنده گى مى کنند و همه يک زبان رافرا گيرند ونام کشور باهيچ يکى ازمليتى پيوند ندارد!!:
اما پيوند هويت ملى مردمان اتازونى درکجاست?
اين پيوند در قهرمانان و بزرگان علم وادبيات و حتى حاکمان شان نيست, بلکه قهرمانان اصلى وحدت ايالات متحده امريکا در دالر و چک و اسعار بازار بانکى و مالى , ارز و سهم وبرگهاى بهادار توليد و صادرات و واردات و و و و استوار اند.
درپهلوى چنين زيربناهاى بزرگ, افکارى مانند "آزادى" زمينه روحيه خوشى مردم را فراهم ساخته است. براى انسان هيچ شى و هيچ تفکرى بلندتر از آزادى نبود.
واما درکشور ناله و فرياد حتى يک قوم, مليت و ملت قهرمان قوم, مليت و ملت ديگر را احترام نمى کنند.حتى مليتهاى که دردهاى مشترک وهمه شان تازيانيه دولتقوم را در تاروپود خودحس کرده است. اين است تصوير برجسته اى از حاکمان قدرت دولت که نتوانستند اززمان گرفتن قدرت وتغيرنام کشورى که درآن خورشيد آسان مى برامد سرزمين من را با پرچمهاى سياه وبارنگ سفيد و يا سفيد با رنگسياه خود تخريب کردند
ادامه دارد ارمان
پوزش مى خواهم که بافت بيان ازپيش ام گد و ود شده بود.
درسال1914 تابه 1918 در هنگام شاهنشاهى تايشو خواستهاى براى دولت دموکراسى و پارلمنتاريسم, ترقى اقتصادىو فرهنگى رخ داد که امکان دارد علامه ها و اکاديميسيون اوغو با گرفتن استقلال قاتى پاتى نموده بوده باشند.
وبزرگوار بشیر بختیاری زيرتاثيرچنين دروغ پردازى ها شده باشد . دروغ پردازى هاى علامه هاى اوغان کم نيست و من هم در دوران دبستان وحتى در آغازدوره دبيرستان زيرتاثيرچنين چرنديات آنها رفته بودم .
1- نام "افغان" وپندارها, گفتارها و رفتارهاى شترمرغى افغان پشتون است وافغان پشتون نيست . وى يکبارخود را پرنده مى نامد و گاهى شتر! شترمرغ همان کند که به فايده اش است.
در واقعيت امر واژه هاى افغان و فغان در زبان فارسى يک معنى دارند وهمانا ناله و نالش فرياد و غوغا معنى دارند. به شتر هم اشتر نگاريده شده وبه سکى هم اسکى وبه سنکدر اسکندر هم. نگارش الف به گونه پيشوند در چنين واژ ه ها معنى لغت را تغيرنمى دهد. نامگذارى سرزمين گنج ربوده شده ما يک خيانت و جفاى برحق خود مردمان پشتون بود. با چنين نام, هويت واتحاد و وحدت ملى ساخته نمى شود چون خود اين نام "بند شيوکه اين سدها را نمى شود ناديده گرفت اى" ايست عليه وحدت. وحدت ملى يک پديده ايست که با ساختارهاى عاطفى مانند هويت ملتى و زبانى سروکاردارد.اين کشور امريکا و يا نيويارک نيست که به صدها مليتها وزبانها در آنجا زنده گى مى کنند و همه يک زبان رافرا گيرند ونام کشور باهيچ يکى ازمليتى پيوند ندارد!!:
اما پيوند هويت ملى مردمان اتازونى درکجاست?
اين پيوند در قهرمانان و بزرگان علم وادبيات و حتى حاکمان شان نيست, بلکه قهرمانان اصلى وحدت ايالات متحده امريکا در دالر و چک و اسعار بازار بانکى و مالى , ارز و سهم وبرگهاى بهادار توليد و صادرات و واردات و و و و استوار اند.
درپهلوى چنين زيربناهاى بزرگ, افکارى مانند "آزادى" زمينه روحيه خوشى مردم را فراهم ساخته است. براى انسان هيچ شى و هيچ تفکرى بلندتر از آزادى نبود.
واما درکشور ناله و فرياد حتى يک قوم, مليت و ملت قهرمان قوم, مليت و ملت ديگر را احترام نمى کنند.حتى مليتهاى که دردهاى مشترک وهمه شان تازيانيه دولتقوم را در تاروپود خودحس کرده است. اين است تصوير برجسته اى از حاکمان قدرت دولت که نتوانستند اززمان گرفتن قدرت وتغيرنام کشورى که درآن خورشيد آسان مى برامد سرزمين من را با پرچمهاى سياه وبارنگ سفيد و يا سفيد با رنگسياه خود تخريب کردند
ادامه دارد ارمان