دوستم ن. ب!
این شعر مولانا به درست بخوان اگر درک داری وگرنه...
نه شرقی ام، نه غربی ام، نه بری ام، نه بحری ام
نه از کان طبعی ام، نه از افلاک گردانم
نه از آبم، نه از بادم ، نه از خاکم نه از آتش
نه از عرشم، نه از فرشم، نه از کونم، نه از کانم
نه ازهندم، نه از چینم، نه از بلغار وسکسینم
نه از ملک هراتینم، نه از خاک خراسانم
نه از دنیا، نه از عقبا، نه از جنت، نه از دوزخ
نه از آدم، نه از هوا، نه از فردوس رضوانم
مکانم لامکان باشد، نشانم بی نشان باشد
نه تن باشد، نه جان باشد، که من از جان جانانم.
من بازهم میگویم که تنها فرد مقصر است، چشم دید یکی از سربازان اردو را از ولایت زابل به شما مینویسم؛ یکی از سربازان قصه میکنند، که در ولایت زابل در یک عملیات نظامی شرکت کرده بودم، بعد از اجرای عملیات، مردمان قریه ( اطراف زابل) گیرد ما جمع شدند، و از ما پرسیدند که علی حضرت ظاهر شا خوب اند اگردیدید سلام برسانید، او بیچارهها از محرومیت تاهنوز خبر ندارند که رییس جمهور کیست، چه برسند به این که در دست برد قانون اساسی شریک باشند، همین طور از مردمان هزارهها، تاجیکها و دیگر اقوام؛ اگر خواسته باشید، میتوانم به صفحهها بینویسم. پاکستانی تروریست که در مناطق پشتون نشین دست به نا امنی زده اند، مناطق امن را نیز مختل کرده اند، نه زور من به آن میرسد و نه از شما، اگر توانایی به میان بود، جنرال داود داود با آنهمه محافظ کشته نمیشد، من از سیاست مداران پشتون با سیاست نا درستش حمایت نمیکنم ، بل آنها را تقبیح میکنم، این اصل من نه تنها بر سیاست مداران پشتون است، بل دیگر اقوام را نیز شامل است
و برادرم ی. ل. ره!
همانطوریکه شما فرمودید، از نظر روانی افرادی هستند، که آنچنان فکر میکنند، این هاجز به یک قبیله ویژه به کسانی دیگر فکر نمیکنند، من یکی از چشم دیدهایم را برای شما فقط مینویسم: در دانشگاه شماری از بچههای که بیشتر از شمال آمده اند زیاد اند، که در جای قابل تحسین اند، ولی آنها خوی دیگر دارند، اگر کسی موهای بلند بانند، ویا لباس بهتر ومودل روز را بیپوشند، به همان زبان محلی شان میگویند: یک وردار نکنیم، همیشه دنبال این چیزها است تا درس، زمانیتحصیل کرده ها، این طوری باشد، از کسانیکه تحصیل نه کرده اند و دارند چیرت مینویسند چه گله
دوستم ن. ب!
این شعر مولانا به درست بخوان اگر درک داری وگرنه...
نه شرقی ام، نه غربی ام، نه بری ام، نه بحری ام
نه از کان طبعی ام، نه از افلاک گردانم
نه از آبم، نه از بادم ، نه از خاکم نه از آتش
نه از عرشم، نه از فرشم، نه از کونم، نه از کانم
نه ازهندم، نه از چینم، نه از بلغار وسکسینم
نه از ملک هراتینم، نه از خاک خراسانم
نه از دنیا، نه از عقبا، نه از جنت، نه از دوزخ
نه از آدم، نه از هوا، نه از فردوس رضوانم
مکانم لامکان باشد، نشانم بی نشان باشد
نه تن باشد، نه جان باشد، که من از جان جانانم.
من بازهم میگویم که تنها فرد مقصر است، چشم دید یکی از سربازان اردو را از ولایت زابل به شما مینویسم؛ یکی از سربازان قصه میکنند، که در ولایت زابل در یک عملیات نظامی شرکت کرده بودم، بعد از اجرای عملیات، مردمان قریه ( اطراف زابل) گیرد ما جمع شدند، و از ما پرسیدند که علی حضرت ظاهر شا خوب اند اگردیدید سلام برسانید، او بیچارهها از محرومیت تاهنوز خبر ندارند که رییس جمهور کیست، چه برسند به این که در دست برد قانون اساسی شریک باشند، همین طور از مردمان هزارهها، تاجیکها و دیگر اقوام؛ اگر خواسته باشید، میتوانم به صفحهها بینویسم. پاکستانی تروریست که در مناطق پشتون نشین دست به نا امنی زده اند، مناطق امن را نیز مختل کرده اند، نه زور من به آن میرسد و نه از شما، اگر توانایی به میان بود، جنرال داود داود با آنهمه محافظ کشته نمیشد، من از سیاست مداران پشتون با سیاست نا درستش حمایت نمیکنم ، بل آنها را تقبیح میکنم، این اصل من نه تنها بر سیاست مداران پشتون است، بل دیگر اقوام را نیز شامل است
و برادرم ی. ل. ره!
همانطوریکه شما فرمودید، از نظر روانی افرادی هستند، که آنچنان فکر میکنند، این هاجز به یک قبیله ویژه به کسانی دیگر فکر نمیکنند، من یکی از چشم دیدهایم را برای شما فقط مینویسم: در دانشگاه شماری از بچههای که بیشتر از شمال آمده اند زیاد اند، که در جای قابل تحسین اند، ولی آنها خوی دیگر دارند، اگر کسی موهای بلند بانند، ویا لباس بهتر ومودل روز را بیپوشند، به همان زبان محلی شان میگویند: یک وردار نکنیم، همیشه دنبال این چیزها است تا درس، زمانیتحصیل کرده ها، این طوری باشد، از کسانیکه تحصیل نه کرده اند و دارند چیرت مینویسند چه گله