Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 67276

افراسیاب ختک: نامهای ابگان، اوغان، پشتون و پتان همه یکی اند

6 نوامبر 2012, 15:48, توسط ارمان

تخم نفاق خو با ناميدن سرزمين چندين ملتى اين حوزه فرهنگى هندو ايرانى وتورانى کاريده شد. سرزمين که انگليس نام منحوس "افغان لند" را براى اولين بار درسال 1850 از آن نام بکاربرد , و تخم نفاق را دراين سرزمين خورکاشت. که ثمره آن عدم وحدت و عدم يکپارچگى دراين سرزمين است.
درسال 1919 ميلادى که يک زمان مناسب براى شاندن درخت دوستى بين الملتى مردم يعنى تغيرنام کشور بود , دولت نسبى خوب امانى نام کشور را همان گذاشت که پدرجان و پدر کلان ...انگليس دوست اش ازآن بکار بردند. حکومت امان اﷲ خان و بويژه خسراش زبان پشتون (زبان افغانى) را يگانه زبان ملى و رسمى نمايد تا يک ملت واحد ساخته شود درحاليکه کشورهاى ديگر در دهه دوم وسوم وچارم قرن بيست نام کشورهاى چندين ملتى خود را درپيوند با يک ملت , مليت قوم و زبان نامگذارى نکردند واگردرخارج به کشورشان نام که درخارج مروج بود از کشورها خواستند که نام کشورشان را همان صدا کند که مردشان خود را مى نامند. رضا شاه درسال 1934 نامه به سران جهان وسازمان جهانى که پسان UNO نام کرد فرستاد و ازآنها خواست که نام کشورشان را ايران نامند ونه فارس يا پرشيا!
ايران نام هيچ ملت مليت قوم و زبان مخصوص نيست
پاکستان نام کشورخو د را ازحروف اول مليتهاى بزرگ خود ساخت: "سرنام" = Acronym
پ: پنجابى پتان وپشتون وهمچم(synonyme) افغان
ا : افغان
ک: کشمير
س: سند و سيتان (سيتان نام قديم بلوچستان مى باشد)
ستان : به معنى کشور
حاکمان پشتون بايد بدانند که هر دو همسايه اش هويت ملى, وحدت ملى , منافع ملى , مرز ملى , حکومت ملى , شوراى ملى وغيره دارند چيزهاى که از برکت حاکمان افغان مانند سراب (فاته مورگان) مى باشد که مانند پژواک آب روى سرک هرچه به آن نزديک شويم فرار مى کند ونابود مى شود.
پيرامون واژه هاى "افغان" و" فغان" سید جمال الدین اسد آبادى ويا افغانى ریشه و معنی کلمه "افغان" را در فصل اول کتاب خود زير عنوان "تتمة البيان في تاريخ الأفغان (" بيانات متعاقب پيرامون تاريخ افغانان") روشن ساخت. بقول اين تاريخ نگار گذشته ايران واقوام افغان (اقوام پشتون) "افغان" و" فغان" فریاد و ناله , زارى شیون و واویلا و شکايت, داد و نالشت معنى مى دهد . کتاب سید جمال الدین افغانى پس ازمرگ اش درزمان عبدالرحمان خان درسال 1901 در مصر چاپ شد و ترجمه پشتو بعد توسط "فرهنگستان پشتو" در کویته، پاکستان در سال 1979 منتشر شد .
الافغانى که الکابلى هم تخلص کردهدر فصل اول کتاب خود زير عنوا ن"تتمة البيان في تاريخ الأفغان (" بيانات متعاقب پيرامون تاريخ افغانان") مى نگارد :
"فارسيان به پشتونها "افغان" و هنديان "پتان" مى ناميدند. و دلیل آن بود، زمانی که " بخت نصر" آنها را دستگیر مى کردند" فریاد و ناله مى کشيدند. فارسیوان معمولی آنها را "اوغان" مى ناميدند، ،برخی از قبایل پشتون که در قندهار زندگی می کنند وخود شان را "پشتون" و یا "پشتان" مى ناميدند، ... و افغان که در خوست کرم و باجور زندگی می کنند، خود را "پختو" و "پختان" مى ناميدند، ("تتمة البيان في تاريخ الأفغان چاپ مصر ,1901 , ص1901
کتاب "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" به زبان عربى اکنون در انترنت به گونه ديجتال قابل دريافت است
http://www.archive.org/stream/...
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است

جستجو در کابل پرس