استاد محیط طباطبائی پژوهشگر و محقق تاریخ ایران میفرماید: «ایرانیان را در جنوب سرزمین پهناور ایران بزرگ به جهت تمایز از اقوام عرب، عجم مینامیدند و همان قوم بزرگ ایرانی در شمال ایران زمین و به منظور تشخیص از اقوام ترک، تاجیک نامیده میشد. پس تاجیک همان عجم و پارسیزبان است.»
به گفته میرزا شکورزاده، پژوهشگر تاجیک و نویسندهٔ کتاب «تاجیکان در مسیر تاریخ»، بر اساس پژوهشها مردم پارسیگوی در بسیاری از نقاط آسیای میانه، ایران و افغانستان و حتی کشمیر و کاشغر خود را «تاجیک» معرفی کردهاند. واژه «تاجیک» در ادبیات کلاسیکی فارسی زیاد کاربرد شده و کاربرد آن غالبا در برابر ترک و عرب صورت گرفتهاست:
مثلاً سعدی میگوید:
شاید که به پادشاه بگویند، ترک تو بریخت خون تاجیک.
و یا جامی اشارهای دارد در باره علیشیر نوایی که:
او که یک ترک بود و من تاجیک، هردو داشتیم خویشی نزدیک
.
پس این دلالت میکندبرای ترک نبودن جامی ومولاناهم هرگز ترک نبوده اواصلا ازبکی بلد نبوده اگر میبود حداقل یک بیت ازبکی میگفت مولانا ترکی را درترکیه اموخته وبه همین خاطرشعرترکی گفته چرا که مولانا عاشق بود وعشق را میشه به صد زبان دیگر سرود
استاد محیط طباطبائی پژوهشگر و محقق تاریخ ایران میفرماید: «ایرانیان را در جنوب سرزمین پهناور ایران بزرگ به جهت تمایز از اقوام عرب، عجم مینامیدند و همان قوم بزرگ ایرانی در شمال ایران زمین و به منظور تشخیص از اقوام ترک، تاجیک نامیده میشد. پس تاجیک همان عجم و پارسیزبان است.»
به گفته میرزا شکورزاده، پژوهشگر تاجیک و نویسندهٔ کتاب «تاجیکان در مسیر تاریخ»، بر اساس پژوهشها مردم پارسیگوی در بسیاری از نقاط آسیای میانه، ایران و افغانستان و حتی کشمیر و کاشغر خود را «تاجیک» معرفی کردهاند. واژه «تاجیک» در ادبیات کلاسیکی فارسی زیاد کاربرد شده و کاربرد آن غالبا در برابر ترک و عرب صورت گرفتهاست:
مثلاً سعدی میگوید:
شاید که به پادشاه بگویند، ترک تو بریخت خون تاجیک.
و یا جامی اشارهای دارد در باره علیشیر نوایی که:
او که یک ترک بود و من تاجیک، هردو داشتیم خویشی نزدیک
.
پس این دلالت میکندبرای ترک نبودن جامی ومولاناهم هرگز ترک نبوده اواصلا ازبکی بلد نبوده اگر میبود حداقل یک بیت ازبکی میگفت مولانا ترکی را درترکیه اموخته وبه همین خاطرشعرترکی گفته چرا که مولانا عاشق بود وعشق را میشه به صد زبان دیگر سرود