Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 39106

ویدیویی از حمله برادران ناتنی کرزی به نورستان

18 جولای 2010, 18:31, توسط ba omida khorasan zamin

از ا حمد شا ه درانی خبیث عبدالرحمن کله منار ساز و نادر غدار و هاشم جلاد و گل محمد مومند مجنون و داوود دیوانه و نعیم کر و غلام محمد فرهاد پاپا و دیگر فاشیست های قبیله پرست که کرزی ها ، ملاعمر ها ، حقانی ها ، گلبدین ها ، احدی ها ، خلیل زاد ها ، احمد زی ها ، اتمر ها ، کریم خرم ها ، فاروق وردک ها و زی ها و زوی های دیگر شان همه تا ن یک مشت خاک فورش خاک فور ش بودی و است
1!!!!!!!!!!!! هزاره‌های افغانستان، قربانیان صد سال قتل عام و تبعیض

راینهارد اوریش

گرداننده: امیر حسین اکبری شالچی

متن اصلی:

Reihard Uhrig, DIE HAZARA IN AFGHANISTAN, Seit 100 Jahren Opfer von Massakern und Diskriminierung, Ein Menschenrechtsreport der Gesellschaft fuer bedrohte Voelker, Goettingen, Februar 1999.

نیروهای جنبش بنیادگرا-اسلام‌گرای طالبان در هشتم اوت 1988 شهر مزار شریف را در شمال افغانستان گرفت. بر پایۀ گزارش ششم نوامبر 1988 کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، پس از بربادی پاگاه بزرگ اتحاد شمال که اتحاد جنبش پایداری در برابر طالبان بود، میان 4 تا 5 هزار غیرنظامی هزاره، تاجیک و ازبک به دست شبه‌نظامیان طالب کشته شده‌اند. چونگ هون پایک گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متحد در افغانستان که خود کره‌ای بود، پس از شنیدن گفتارهای یک گواه، از «جنون کشتار» سخن گفت. کشتارها «سیستماتیک، برنامه‌ریزی‌شده و برخوردار از سازماندهی خوبی» بود. طالبان سنّی پیش از همه از اقلیت هزاره که بر خلاف بیشتر افغانستانیان اکثراً شیعه‌اند، شکار کردند. برآورد شده که کمابیش 3000 هزاره در خانۀ خود یا در خیابان کشته شده‌اند.

این قتل عام‌ها بی‌گمان یکی از سهمناک‌ترین تباهکاری‌های جنگی در هنگام برآمدن نیروهای شوروی بود. سازمان دیده‌بان حقوق بشر این را سند «قتل عام قومی» نامید. کمابیش همۀ سازمان‌های یاری‌رسان به هنگام این قتل عام از شهر برآمدند. طالبان راه آمدن خبرنگاران و بینندگان دیگر را بستند. از این روی دانسته‌های اندکی از این کردارهای بربرانه به آگاهی جهانیان رسید.

اما چون هنگام گشودن شهر، 9 دیپلمات ایرانی کشته شده بودند و گزارش‌هایی از دست داشتن سپاه پاکستان در این کار در دست بود، ایران سپاهش را سر مرز افغانستان به آرایش درآورد. در حالی که دیپلماسی بین‌الملل- به ویژه از سوی کوفی عنان دبیر کل سازمام ملل متحد- در هفته‌های پس از آن سخت کوشید مانع درگیری جنگ‌افزارمندانه شود، رفتار طالبان با مردم غیرنظامی افغانستان همچنان دور از نگرش همگان ماند. تنها یک گزارش چاپی از سازمان عفو بین‌الملل، تباهکاری‌های آنان را در مزار شریف مستند ساخت. در دوازدهم سپتامبر «جامعۀ مردمان در تهدید» در اعلامیه‌ای چاپی از خاموشی سازمان ملل متحد و دبیر کل آن انتقاد کرد.

طالبان در آغازِشِ سپتامبر 1998 در چند روز بخش‌های بزرگی از هزاره‌جات، پهنه‌ای که از دیرباز جایگاه بودوباش هزاره‌ها در دل کوهستان‌های افغانستان است، را نیز گرفتند. آنان با این کار نخستین بار بر 90 درصد خاک کشور چیره گشتند.

طالبان با تاخت‌های سنگدالانه‌شان به مردم غیرپشتون و یا غیرسنی که در آنها از رعایت غیرنظامیان نشانی نبود، به درگیری‌های قومی بُعدهای تازه‌ای دادند. این اسلام‌گرایان افراطی که می‌خواستند همۀ افغانستانی‌ را که از مردمان گوناگون ساخته می‌شود، زیر چیرگی پشتون‌ها بیاورند احساس تعلق ملی افغانستانیان را تهدید کرده تا مرز نابودی پیش برده‌اند و تا امروز هر گونه پیشنهاد گفتگو را پس زده‌اند. همۀ نیروهایی که در ساخته شدن طالبان دست داشته‌اند و از آنان پشتیبانی می‌کنند، در مسئولیت نباهکاری‌های طالبان سهم دارند: پاشکتان کشور هم‌مرز همچون پایگاه برآمدن طالبان؛ عربستان سعودی همچون پول‌پرداز اصلی؛ و ایالات متحدۀ آمریکا همچون نیرویی پشتیبان با منافع ژئوپلیتیک و اقتصادی.

هزاره‌ها، ستمکشان اصلی مناسبات قدرت در افغانستان‌اند. گرچند بزرگ‌ترین نمایندگی سیاسی‌شان، یعنی حزب وحدت از سوی ایران پشتیبانی شده، با زهم آنان بر خلاف دیگر گروه‌های قومی نتوانستند به یک کشور همسایه که مردمش از نگاه قومی خویشاوندی با ایشان داشته باشند، تکیه دهند. اما آنچه باید بدان درنگریست این است که تازش طالبان به آنان به‌هیچ‌روی بی‌پیشینه نبوده: هزاره‌ها در سدۀ پیشین، از هنگامی که افغانستان به زور زیر چیرگی عبدالرحمان، آن امیر پشتو رفت، به خاطر قوارۀ مغولی‌شان، مذهب شیعه و گویش پارسی‌شان زیر تبعیض بوده در دوره‌هایی پیگرد و کشته شده‌اند.

اما هزاره‌ها در پایداری در برابر ستمی که بر آنان می‌رفت، برداشتی را که از خود همچون قومی استوار بر پای خویش داشتند، گسترش دادند و برای خود سازمان‌هایی سیاسی ساختند. آنان به ویژه در مرکز افغانستان چه به هنگام تصرف از سوی شوروی و چه در سال‌های جنگ درونی خود، خویش را گرداندند. اینک هزاره‌ها سخت در تهدیدند. از همین روی این گزارش که در زمینۀ حقوق انسانی ایشان است، به آنان پیشکش می‌شود. این گزارش بر سر آن است که سرنوشت این مردمی را که هنوز همچون یک گروه قومی هستی دارند و نیز خواست‌هایشان را، اندکی شناساتر سازد و جایگاه ایشان را در اعمال راه حلی صلح‌آمیز در افغاسنتان نیرو بخشد

جستجو در کابل پرس