این موضوع کاملاً واضح و روشن است که پاکستان از طریق مدارس افراطی سنیها و ایران هم از طریق مدارس شیعهها در قم و دیگر شهرهای ایران در امور افغانستان دست درازی کرده و میکنند. در این مسئله هیچ شک و شبههای وجود ندارد بناً دوستان ما بسیار ذوقزده نشوند به گفته بزرگان: چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.
از سوی دیگر خود دین اسلام یک دین مزخرف، عقبمانده و بدوی است ولی متاسفانه در طول قرون متمادی توانسته ملیونها پیرو داشته باشد و به فرقه های متفاوت و زیادی هم تقسیم گردیده که عمدهترین آنها هم شعیه (اثنی عشری) و سنیهای حنفی مذهب اند. در مزخرف گوئی و خرافات پرستی شعیه سر اهل سنت را خاریده است. متاسفانه بخش اعظم قوم هزاره در افغانستان شیعه مذهب اند که خود خرافات پرستی این مردم را مانند برادران سنی شان به خوبی نمایش میگذارد. معلومدار است که دولت آخوندی ایران از طریق این شیعههای نادان و بیچاره مقاصد و اهداف شوم خود را در افغانستان به پیش میبرد همانطوریکه پاکستان از طریق پشتونهای نادان و جاهل مصروف ویرانی افغانستان است. احزاب جهادی تاجک هم که در وطنفروشی و خیانت به کشور دست کم از برادران هزاره و پشتون خود ندارند گاهی به دامان پاکستان و گاهی هم ایران افتیده و آلهای دست آنها قرار گرفته اند.
برادران هزاره مخصوصاً آنهای که خود را روشنفکر جلوه میدهند باید بدانند که احساس فاشیستی و قوم پرستی هزارهها از برادران تاجک و پشتون کم نیست. در همه کارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هزارهها میتوان شدت گرایش فاشیستی و راسیستی را به خوبی مشاهده کرد. هزارهها ثابت کرده اند که غیر از خود به هیچ کس دیگر احترام ندارند و این احساس فاشیستی شان متاسفانه با شیعهگری ایرانی رنگ زشتتر و مخوفتری به این قوم به ویژه نخبهگان و قلم به دستان آنها داده است.
به نظر من بهتر است به انسان بودن خود افتخار کنیم تا قومیت و دین خود چون نه قوم و نه دین از انسان بزرگتر نیست.
مرگ به فاشیزم و همه فاشیستها به هر قوم و گروهی که مربوط باشد.
این موضوع کاملاً واضح و روشن است که پاکستان از طریق مدارس افراطی سنیها و ایران هم از طریق مدارس شیعهها در قم و دیگر شهرهای ایران در امور افغانستان دست درازی کرده و میکنند. در این مسئله هیچ شک و شبههای وجود ندارد بناً دوستان ما بسیار ذوقزده نشوند به گفته بزرگان: چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.
از سوی دیگر خود دین اسلام یک دین مزخرف، عقبمانده و بدوی است ولی متاسفانه در طول قرون متمادی توانسته ملیونها پیرو داشته باشد و به فرقه های متفاوت و زیادی هم تقسیم گردیده که عمدهترین آنها هم شعیه (اثنی عشری) و سنیهای حنفی مذهب اند. در مزخرف گوئی و خرافات پرستی شعیه سر اهل سنت را خاریده است. متاسفانه بخش اعظم قوم هزاره در افغانستان شیعه مذهب اند که خود خرافات پرستی این مردم را مانند برادران سنی شان به خوبی نمایش میگذارد. معلومدار است که دولت آخوندی ایران از طریق این شیعههای نادان و بیچاره مقاصد و اهداف شوم خود را در افغانستان به پیش میبرد همانطوریکه پاکستان از طریق پشتونهای نادان و جاهل مصروف ویرانی افغانستان است. احزاب جهادی تاجک هم که در وطنفروشی و خیانت به کشور دست کم از برادران هزاره و پشتون خود ندارند گاهی به دامان پاکستان و گاهی هم ایران افتیده و آلهای دست آنها قرار گرفته اند.
برادران هزاره مخصوصاً آنهای که خود را روشنفکر جلوه میدهند باید بدانند که احساس فاشیستی و قوم پرستی هزارهها از برادران تاجک و پشتون کم نیست. در همه کارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هزارهها میتوان شدت گرایش فاشیستی و راسیستی را به خوبی مشاهده کرد. هزارهها ثابت کرده اند که غیر از خود به هیچ کس دیگر احترام ندارند و این احساس فاشیستی شان متاسفانه با شیعهگری ایرانی رنگ زشتتر و مخوفتری به این قوم به ویژه نخبهگان و قلم به دستان آنها داده است.
به نظر من بهتر است به انسان بودن خود افتخار کنیم تا قومیت و دین خود چون نه قوم و نه دین از انسان بزرگتر نیست.
مرگ به فاشیزم و همه فاشیستها به هر قوم و گروهی که مربوط باشد.