Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 70990

آخرین ترفند در عزای زوال دیکتاتوری مذهب "نگاهی بر احوال رقت‏بار شیخ آصف قندهاری"

23 فبروری 2013, 19:41, توسط باب

محترم راشد:
چند نکته در مورد اندیشه شما:
اول: آیا محسنی مثل بسیاری از رهبران پشتون تباران علیه هزاره ها قرار دارند یا اینکه چون در افغانستان سیاست قومی و مذهبی بمثابه غده سرطانی منشاء مشکلات است. در چارچوب این سیاست نه تنها محسنی و پشتون ها علیه هزاره قرار دارند بلکه بر عکس آن هم صحت است که هزاره ها علیه پشتون ها و قوم و قماش محسنی عمل می نمایند. برای بیرون رفت از این منجلاب بهتر است با سیاست های مذهبی و قومی بحیث منشاء اکثر مشکلات منصرف گردیم. بصورت خلص هر قدر مذهب و دین را با بهترین نیبت عملی سازی، باز هم مشکل زاء می باشد و مذهب مولد افراد و اشخاصی از قماش محسنی می شود و بس.
دوم: چهار چوب یک اخلاق انسانی و مدنی
شما خوب مطلب تان را توضیح نداده اید. اگر مقصد تان از اخلاق انسانی و مدنی همانا اخلاقیست که در کشورهای پیشرفته غربی از قبیل امریکا، کانادا، آسترلیا و نیوزیلند بخصوص عملی می گردد، باید بدانید که اساس این اخلاق انسانی و مدنی را نظام سیاسی لائیکی بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوبه سازمان ملل متحد بعد از جنگ جهانی دوم تشکیل می دهد. طبق این اخلاق انسانی و مدنی علمای مذهبی و دین نباید بالای سرنوشت مردم حکومت کنند. عقاید دینی و مذهبی یک موضوع شخصیست و هیچ گروه یا فردی حق ندارد عقاید شخصی و مذهبی خود را بالای دیگران بقبولانند. ولی این گروه و قماش هر قدر در مسجد و تکایا دل تنگ شان بخواهند می توانند بکنند و بگویند ولی آن ها بهیچصورت حق ندارند عقاید و دین خویش را از طریق حکومت داری بالای دیگران بقبولانند.
مطابق این اخلاق انسانی و مدنی مردم بجای خداشناسی و دین شنناسی بخود شناسی مشغول گردیده و خود در مورد خویش تصمیم می گیرند و هیچ کار و سرنوشت خویش را به خدا و پیغمبر .... و غیره راجع نمی سازند. وقتی پای مذهب و خدا را در مسائل دخیل سازیم، فورا این سئوال مطرح می گردد که کدام خدا و کدام دین؟ خدای هر کس باندازه عقلش است بناء در جهان بهمان اندازه خدا وجود دارد که انسان موجود است. اینکه می گویند قرآن کلام خداست، دروغ است زیرا آیات قرآن را هر کس بزعم خویش بنام خدا تعبیر و تفسیر می کنند. اگر شما یک آیه قرآن را پیش دو ملا، بهر سویه ای باشد، پیش کنید، حتما دو تعبیر و تفسیر جداگانه و حتی متضاد از آن ارائه می کنند و بهمین دلیل است که امروز در جهان شیعه شمار متجتهدین هم کم نیست. اگر شما هر جغله سنگ قم و نجف را بردارید حتما یک مجتهد با دار و دسته اش با کمال حیله گری و شیطان صفتی در زیر آن ها موضع گرفته اند! این خود ثبوت این مدعاست که ادعای خدای واحد صد در صد غلط است. اگر خدا یکی و قرآن یکی پس این همه مجتهدین شیعه برای چیست؟ فعلا بحث بالای سنی و دیگران را بجایش می گذاریم تا شرح حال آن ها این بحث را گنده تر و بویناکتر نسازد.
نتیجه کلام:
تا وقتی مردم هزاره بجای خداشناسی، قرآن شناسی، چه بصورت مستقیم یا از طریق محسنی یا هر ملای شیعه، به خود شناسی مشغول نگردند و بالای سرنوشت خویش خود حاکم نگردند، پیروی از هر ملا، چه هزاره باشد یا از قماش محسنی بی قوم و بی هویت، بم بست کامل است و بس. توصیه من به شما عزیزان این است که سر امروز یک دو کتاب جامعه شناسی و بشر شناسی را که جزو نصاب تعلیمی اکادمی های کشورهای پیشرفته می باشد، بدست آورده و به مطالعه آن شروع نمائید، در حقیقت امر اولین میخ اساسی را بر تابوت جناب ایت الله شیخ آصف محسنی و قماش او ولو هزاره هم باشد، کوبیده اید. در هیچ کتاب جامعه شناسی علیه دین موضع گرفته نمی شود بلکه نقش دین و بم بست دین بصورت علمی و عملی نشان داده می شود و بس.

جستجو در کابل پرس