Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 71009

آخرین ترفند در عزای زوال دیکتاتوری مذهب "نگاهی بر احوال رقت‏بار شیخ آصف قندهاری"

24 فبروری 2013, 16:41, توسط باب

چناب محترم:
تشکر از لطف و توضیح تان. جای بسا خوشی است که شما خود را با من در اصل موضوع هم نظر می یابید ولی شیوه برخورد ما از همدیگر فرق می کند که یک امر طبیعی در مباحث آزاد است. این است چند توضیح بیشتر سر اصل بحث:
اول: تبدیل جامعه مذهبی به یک جامعه لائیکی یک پروسه است، نه یک حادثه! اروپا این پروسه را طی صدها سال پیش شروع کرد ولی هنوز هم در طی این طریق روان است. محو کامل دین زدائی از زندگی خصوصی و عمومی مردم اگر ناممکن نیست، با هوچیگری های چپی های افغانستان از قبیل هواخواهان شوروی سابق از قماش پرچمی ها و خلقی های از بین رفته و ماوویست های دو آتشه چینی نه تنها ممکن نیست بلکه یک ضربه بزرگ بر مبارزه و پیشرفت بشری است. سر کار آمدن جبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان بالای مقدرات مردم افغانستان ضربه بسیار المناک برای کلیه روشنفکران افغانستان بود و تلافی ماجراجوئی های آن ها صدها سال را در بر خواهد گرفت. در حقیقت ظهور و تحمیل حزب دموکراتیک خلق افغانستان پروسه پیشرفت در افغانستان را نه تنها کند ساخت بلکه آن را بدنام ساخت.
دوم: من در هیچ قسمتی از نوشته هایم اعلام نکرده ام که ما باید این پروسه را یک شبه شروع و طی شش ماه آن را به ثمر رسانیم. ولی مشکلات عظیم در طی این پروسه را نباید بهانه قرار داده و هیچ اقدامی نکنیم ولی یک اقدام کوچک و ناچیز هم باشد که پیشنهاد من شروع به مفهوم و معنی سیکولاریزم است. اگر اروپائی ها مثلا برای چهار صد سال است که این پروسه را شروع نموده و هنوز هم برای رسیدن به یک هدف ایدیال در مبارزه اند، ممکن است عین مدت را برای مردم افغانستان و کمتر و بیشتر از آن لازم باشد. این گفته باید واضح و معلوم باشد. آنچه امروز بسیار تاسف آور است این است که ملاهای ما مفهوم و معنی سیکولاریزم را ضد دینی تبلیغ نموده و هواداران آن را کافر قلمداد می کنند. مستعمین این ملاها که اکثرا بیسواد اند بدون هیچ تحقیق و مطالعه گوسفندی آن را شنیده و طوطی وار آن را تکرار می کنند. در حالیکه نظام سیکولاریستی هیچ ضدیتی با دین ندارد و برنامه های خود را برای مردم عرضه می دارند و هیچ طمع و توقعی از قماش ملاها ندارند که آن ها را در رسیدن به هدف شان یاری کنند. سیکولر ها از ملاها یک خواهش انسان دارند: دروغ نگوئید و برای چند روز چوکی و موقف تان دین و وجدان را نفروشید!
دوم: دین ستییزی بهر شکل و شیوه ای باشد کار عاقلانه نیست. توقع از مردم مدنی پیرو اصول انسانی بسیار واضح و ثابت است: دین و دینداری را بگذارید به دینداران. شما را به آنها چه؟ الله بلا در گردن ملا. ملاها امروز بهیچصورت قادر به حکومت داری نیستند و موجودیت آن ها در دنیای کنونی یک مشکل بزرگ برای خود آنهاست. شما وظیفه دارید که آن ها را در حل مشکلات شان که بصورت واضح ترک دین و دینداری در امور اجتماعی و خصوصی سازی آن در محوطه مساجد و تکایا است، کمک رسانید. از تعرض به عقاید شان و کارهای شان جدا باید پرهیز شود. کسانی که برای حل مشکل شان پیش ملا می روند، بگذارید بروند ولی وظیفه شماست که در موازی با ملاها پلان و برنامه هایی برای رسیدگی به مشکلات مردم داشته باشید. اگر چنین پلانی ندارید، شما به هیچصورت حق ندارید بالای کرده های ناقص ملا تاخت و تاز کنید.
سوم: شما از کجا فهمیدید که خواندن یکی دو کتاب جامعه شناسی و بشر شناسی برای شما بهشت برین را بارمغان می آورد؟ هدف از پیشنهاد فوق قدم اول در راه غیر دینی سازی امور اجتماعیست. امروز در کشورهای مثل افغانستان بی دین و با دین حل مشکلات شان را در قرآن و دین جستجو می کنند و وقتی در حرکت شان ناکام می مانند و مایوس می گردند فورا تاخت و تاز بالای دین و ملا را شروع می کنند! دوست عزیز، مشکل خود را بگردن ملا انداختن و دین را بخاطر چیزیکه هیچ به موضوع ربط ندارد مطرح ساختن کار جاهلانه است. شما به شیوه تحریر پرچمی ها و خلقی ها خوب متوجه شوید: ما بخاطری ناکام ماندیم که اخوانی ها جلو پیشرفت ما را گرفتند! نخیر، رفیق عزیز، شکست و ناکامی شما عمیقا در برنامه های ضد مردمی و ماجزاجویانه شما نهفته بود. مقاومت اخوانی ها و اسلامگراها زیر نظر سیای امریکا و ملاهای پاکستانی و ایرانی در تبانی با وهابی های سعودی فرع مساله بود.
چهارم: مشکلات هوچیگرهای امروز که متشکل از مزدوران و اجیران غرب و امریکاست شباهت کلی با شیوه کار پرچمی ها و خلقی های دیروز در افغانستان دارد. خود دموکراسی و نظام لائیکی از خود اصول و شیوه های بسیار ارزنده و سنجیده برای هدایت و رهنمائی مردم بسوی رفا و پیشرفت در بخش مسائیل اجتماعی دارد ولی این دموکرات نماها که از آن ها در بین مردم عام به سگ شویان و پشک شویان غرب یاد می گردد بجای آنکه باجرای آن اصول متوسل گردند، از ملاهای مساجد می خواهند که به نفع دموکراسی و تعمیم حقوق زن بشیوه غربی تبلیغ نمایند! زهی جهالت و خام فکری! فکر نکنم ملاها بی عقل باشند، نه باندازه ایکه این سگ شویان فکر می کنند. ملا چرا برای تعمیم حقوق زن مطابق اجندا و برنامه خود عمل نکند و چرا برای رسیدن غربی ها به هدف خود را گم کنند؟
نتیجه: مشکل امروزی ساکنین افغانستان صد در صد بدوش هوچیگرهای خائن مزدور امروزی در حکومت پوشالی و مشکل دیروزی و تاریخی افغانستان هزار در صد بدوش زمامداران خائن و نا بکار بوده، است و خواهد بود. امروز هر چه شورای علمای افغانستان حکم و فیصله صادر می کند، بکمک و خواهش و عذر و زاری های کرزی خائن و قاچاقچی فاسد عضو باند مافیای جهانی و باند تبهکارش می باشد و بس. کرزی با این کارش در حقیقت می خواهد کثافت های خودش را بر روی دین و دین فروشان مالیده و خود را برائت دهد. با کمال تاسف باید عرض کرد که کرزی در این کار تنها هم نیست: زمامداران خائن غرب بشمول قصر سفید نشینان امریکا و زمامداران مکار انگلیس در این کار دست دارند و فائق آمدن بر این مشکل آنقدر ساده هم نیست. ولی باز توصیه من به شما این است که نقاب این نقاب پوشان در کتب جامعه شناسی و بشر شناسی امروز برچیده شده و زمامداران غربی هیچ عزت و آبروی پیش مردم خویش ندارند و نخواهند هم داشت!

جستجو در کابل پرس