Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72248

دانشگاه کابل یا مرکز ثقل فاشیزم!

21 آپریل 2013, 16:52, توسط Bob

جناب محترم معزز آقای مهدی جان زرتشت:
ضد و نقیض حرف زدن ناشی از گمراهی یک انسان است. در مبتدای جمله هویت و نام نشان مرا مورد سئوال قرار می دهید ولی در خبر جمله خود اعلام می دارید که این موضوع مهم نیست! من خوب نمی فهمم که بکدام ریتم و ساز تان برقصم؟ اگر نام و نشان من بشکل مستعار مهم نیست، پس چرا شما آن را مطرح می سازید؟ خواهش بنده از شما جناب عزیز این است که در قدم اول وجیبه شما این است که نقص خود را اصلاح ساخته و مبتدای جمله تان را با خبر آن همنوا سازید تا من در مورد اعطای حقوق شما اقدام نمایم. شما هرگز به حق تان نمی رسید مگر آنکه وجیبه تان را اجراء کنید.
در کدام قسمت از نوشته من شما کلمه یا مفهوم غلو را خواندید. من ممکن است هر چیزی را مطرح ساخته باشم بجز مفهوم غلو را؟ آیا شما با طرح غلو در نوشته های تان خود را مورد سئوال قرار می دهید یا نظر بنده را؟ پدیده و مفهوم اتهام، تهمت، افترا ... یک پدیده عینی است، نه ذهنی. هر وقت شما مطلبی را می نویسید، شما در حقیقت جوهر اندیشه تان را تبارز می دهید. هر ادعائی که ثابت نباشد، تهمت و افتراست. این یک اصل پذیرفته شده جهانیست. یک نظر وقتی تهمت و افترا نیست که در قید زمان و مکان با ارائه فکت ها باشد ... در نوشته شما هیچ فکتی نیست ولی باز هم تاکید دارید که شما افترا نمی کنید و واقعیت را ابراز می دارید. بدتر از آن هم اینکه شما می خواهید بگوئید که من نوشته شما را افترا قلمداد می کنم؟! همین طرز فکر کردن شما یک افتراست. افترا شاخ و دم ندارد.
شما بسا مفاهیم دیگر از قبیل توهین نام می برید ولی نمی توانید فکتی را ارائه کنید که مطابق تعریف جهان شمول بر اساس معیارهای انسانی و مدنی باشد. ممکن است که سئوال آن دانشجوی هزاره معیاری نبوده باشد و آن استاد از روی محبت استادی این دانشجوی هزاره را متوجه اشتباهش ساخته باشد که برداشت شما از این شیوه توهین بوده باشد. اگر یک استاد دلسوز پشتون یک هزاره را به اشتباهش متوجه سازد، نه تنها توهین نیست بلکه یک عمل انسانی و مدنیست. آیا شما فکر می کنید که هر هزاره از مادر فرشته تولد شده و هیچ اشتباهی ندارد؟ هر هزاره ایکه خود را هزاره فکر نموده و در قالب افغانستان خود را محروم مظلوم فکر کند، او در حقیقت شریک جرم یک افغان جوجه فاشیست است. امروز سیاست فاشیستی عده ای زیر نام و نشان افغان بخاطری معنی و مفهوم پیدا می کند که ما یک هزاره مظلوم محروم داریم. برای نجات هزاره از محرومیت و رهائی از شرارت یک افغان جوجه فاشیست باید این هزاره ها طرز فکر خود از محرومیت را تغییر دهد.
تشکیل دادگاه؟! هدف شما از دادگاه چیست؟ شما همین لحظه در برابر یک دادگاه عالی خود را قرار داده اید. این دادگاه عالی آن دادگاه نیست که برهبری عبدالسلام عظیمی در کابل دائر می گردد، این دادگاه دادگاه شعور اجتماعی ساکنین افغانستان بصورت خاص و دادگاه وجدان بشری در شکل عام آن است. در صورتیکه شما قدرت ارائه واقعیت ها را در حضور دادگاه شعور اجتماعی و انسانی نداشته باشید، چطور می توانید آن را در دادگاهی در حضور عبدالسلام عظیمی که بصورت غیر قانونی فعال می باشد ارائه نمائید یا بکدام اساس شما از یک دادگاهی عبدالسلامی توقع عدالت را دارید؟ از شما جناب صمیمانه توقع می رود که مطلب تان را در این دادگاه شعور اجتماعی ارائه فرمائید تا بنده آن را در دادگاه کذائی عبدالسلام عظیمی مطرح سازم. شما خود این کار را نمی توانید ولی من می توانم. پس ترس شما از چیست؟

جستجو در کابل پرس