Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72818

از دین پروری تا دین فروشی

12 می 2013, 19:54, توسط پرویز "بهمن"

این پیام محترم مصلح پنحشیری نیز قابل نقد وبررسی است ایشان چنین ارشاد فرموده اند:
12 می, 07:31, بوسيله‌ى مصلح پنجشيري
سلام براي كسي كه هدايت را اتباع مي كند- جزاك الله خير- جناب حكيم پور صاحب كه به پاسخ ملعونين پرداختي- چون اين ها حاصل كشت جريانات انحرافي نام نهاد اسلامي وغيراسلامي بحران سي سال اخير وطن ما استند- كه هم ظلم كردند به اين ملت پس مشمول لعنت خداوندي استند- الالعنت الله علي الظالمين- و نيز دروغگوي و مفتري استند كه به مردم وعده حكومت اسلامي و نجات از ظاهر شاه و ممالك كفري را دادند اما ظاهر شاه باباي شان شد و بجاي يك نظام كفري يعني شوروي سابق- سي وچند مملكت كفري را خداوند جبار و منتقم بالاي شان سوار ساخت- پس به نسبت دروغ گويي هم ملعون خداوند استند -لعنت الله علي الكاذبين- پس همه فرعوني استند و براي شان موسي صفت هايي بكار است كه در زير ريش فراعنه شان با اذن خداوند داخل شده و باعث غرق شدن باداران فرعوني شان در رود نيل قهر خداوند مي شوند- و اينها علمي كه از ظواهر شريعت دارند همان علم ابليسي است كه عزازيل عليه اللعنه نسبت به ملايك بيشتر داشت و معلم ملكوت بود- پس فكر مي كنم با اين ملعونين بحث كردن بيهوده است و هر كلام نيك به جاي نفع متاسفانه براي شان سبب زيادت رجسا علي رجسهم مي شود- و نام نيك و پيشرفت و پيروزي نهايي مردان متفي خدا نزديك است - وطبق والعاقبه للمتقين و آخر اين ماجرا كاميابي اولياي خدا حتمي است- بگذاركه با تابيدن نور پيروزي مردان حق اينها پارس بزنند بقول مولاي بلخ: مه فشاند نور و سگ وع وع كند--- سگ زنور ماه كي كم مي كند}

اولا جناب محترم مصلح پنجشیری که اینقدر الفاظ و کلمات عربی را به شکل سلمبه وقلمبه بخاطر مقدس مآبی برخ ما می کشند، باید قبل از استعمال اینقدر کلمات عربی روح اسلام را عزیز را درک میکردند که اطلاق صفت "ملعونین " بالای چه کسی جواز دارد؟
کسیکه هرگز کفر بواح یعنی انکار از وجود باری تعالی ورسالت رسول و کتب آسمانی از او صادر نگردیده، صرف بخاطر اینکه مشروعیت رهبری مرشد فکری شان یعنی علامه فیضانی وپسر شان آقای معتصم بالله مذهبی را زیر سوال برده مطابق به کدام آیت وحدیت باید درقطار "ملعونین" حساب شود؟
اگر جناب مصلح پنجشیری بحیث یکی ازتربیت یافته گان مکتب علامه فیضانی که مدعی اند رهبرفکری شان جناب معتصم بالله مذهبی، مستحق رهبری وخلافت اسلامی درافغانستان می باشند درحالیکه تاهنوز مقعد رهبر شان به کرسی ریاست جمهوری مانند آخوندهای ایران نخورده است ازحالا مخالفان ومنتقدان شان را باشمشیر فسق وارتداد وکفر وادار به سکوت می نماید اگر خدای ناخواسته هزار کوه سیاه در بین؛ چنین فاجعه ایی اتفاق بیفتد ورهبر شان وارد قصر ریاست جمهوری افغانستان شوند و زمام امور مملکت را بدست بگیرند آنوقت، روش وبرخورد این رهبر به اصطلاح عارف فرزانه وپیروان سینه چاکش نظیر محترم مصلح پنجشیری با منتقدان شان چگونه خواهد بود؟ آیا بار دیگر مانند زمان طالبان شاهد برپایی چوبه های دار درگوشه وکنار شهر کابل نخواهیم بود؟
آیا بار دیگر درگوشه وکنار شهر، افراد بیگناهی بجرم انتقاد از رهبر معظم عارف فرزانه، پسر علامه فیضانی، به اتهام وابستگی به جریانهای انحرافی اسلامی وغیر اسلامی به جوقه های اعدام سپرده نخواهد شد؟
ضرب المثل مشهور این است که سال نیکو ازبهار آن پیدا است. حالا که این آقایون بقدرت نرسیده اند مخالفان مسلمان وهمدین خویش را متهم به انحراف فکری میکنند، پس زمانی که بقدرت برسند آن زمان چه کارهای را انجام خواهند داد؟
اگر تاریخ کشور همسایهء همزبان ما ایران را بصورت مختصر مرور نمائیم، آیت الله خمینی درزمان شاه، درمیان ایرانیها حتی درمیان توده ایی ولائیک ها بالاتر از علامه فیضانی، محبوبیت داشت، وهمین محبوبیت او بود که اورا ازتبعیدگاه پاریس ، فاتحانه به تهران کشاند وزمام امور مملکت را به دست او سپردند ولی دیری نگذشت که درقدم اول، این علامه وعارف بالله ،همان شاگردان وحامیان ودست پروردگان خودش را بجرم وابستگی به جریانهای انحرافی اسلامی به جوقهء اعدام سپرد، بنی صدر را ازکار برکنار کرد، وبه صادق خلخالی وظیفه سپرد تا هرچه نیروی مخالف ملا وآخوند درایران است همه را بدون محاکمه وپرسان سربه نیست کند، تاریخ اوایل انقلاب درایران شبیه تاریخ جنایات خمرهای سرخ درکمبودیاست.
درین مرحله، بخش بزرگی از تحصیلکرده های ایرانی همزبان ما بجرم تعلق فکری شان به جناح ها واحزاب مختلف سربه نیست گردیدند، بخش بزرگی از جوانانی که عاملان اصلی پیروزی انقلاب بودند بعداز آن قدر اعدام بی رویه مجبور به فرار شدند وسازمان مجاهدین خلق عملا فعالیتهایش در ایران متوقف گشت ومجبور به پایگاه سازی درکشورعراق گردید.درکردستان رهبران سنی مذهب هم بجرم سنی بودن وهم بجرم کورد بودن نیست ونابود شدند، تمام اینها ازهمان اخلاص کورکورانهء مردم ایران نشأت کرد که یک آخوند را بدرجهء قدسیت پرستیدند ولی درنهایت به صدها سال ایران بافرهنگ وهمزبان ما به عقب رفت.
حال پرسش من ازجناب مصلح پنجشیری این است که میخواهید، مردم افغانستان مانند ایرانیها پسر علامه فیضانی شما را درجایگاه آیت الله خمینی قرار دهند وبه ایشان قدسیت آسمانی قایل شوند؟
میخواهید تجربهء ایران را در افغانستان تکرار کنید؟
نکتهء دیگریکه ایشان فرموده اند این است که ما گمراهان؟ ( پرویز بهمن وعتیق الله مولوی زاده) به عقیدهء ایشان ازظاهرشریعت آموخته ایم وعلم ما ابلیسی است وچنین علم قبلا نصیب عززایل هم شده بود ولی به سبب مغروریتش از درگاه خداوند رانده شد.
حال پرسشی که باید ازجناب مصلح پنجشیری بحیث یکی ازپیروان پروپاقرص علامه فیضانی مطرح نمایم این است که ایشان این موضوع را ازکدام آیهء قرآنی استنباط کرده اند که عززایل معلم ملکوت بود؟
تا جایکه از آیات قرآن بر می آید، چنین چیزی هرگز درقرآن نیامده است که ابلیس وظیفهء معلمی وآموزگاری را درمیان سایر فرشته ها دارا بوده باشد.
آیا ارائهء چنین نظریهء سخیف وبرچسب دادن آن به قرآن خودش افترا بر خدا وپیامبر محسوب نمیشود؟
درکجا خدا گفته است که عززایل معلم ملکوت بود؟ پس کی مفتری است من ویا آقای مصلح پنجشیری؟
کسیکه برخدا وپیامبرش تهمت می بندد گناهش چیست؟
نکتهء دیگر اینکه: ایشان فرموده اند که بحث نمودن با اشخاصی ازنوع پرویز بهمن، رجس شان را بیشتر میکند. درحالیکه خداوند کلمهء( رجس )را درقرآن به کفار ودشمنان پیامبر نسبت داده است، ولی آقای مصلح پنجشیری آنرا به مخالفان رهبر فکری شان جناب معتصم بالله مذهبی نسبت میدهند؟
آیهء (رجس) یا پلیدی درقسمت کفار درسورهء توبه چنین آمده است:
( و إذا ما انزلت سورة فمنهم من یقول أیکم زادته هذه ایمانا فأما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الی رجسهم وماتوا وهم کافرون.)
ترجمه: هنگامیکه سوره ای نازل گردد، بخشی ازکفار میگویند که این آیات به ایمان کدام یک تان افزود؟ آنانیکه در دل هایشان بیماری باشد این آیات؛ بیماری شان را بیشتر میکند پلیدی بالای پلیدی وایشان درحال انکار وکفر ورزی می میرند)
پس حالا اطلاق کلمهء (رجس) ، توسط جناب مصلح بکدام اساس شرعی علیه بنده وعتیق الله مولوی زاده که هردو مسلمان وامتی های پیامبر آخرالزمان هستیم صورت گرفته است؟
مگر جناب مصلح پنجشیری این حدیث گرانبهای پیامبر اسلام را نشنیده اند که اگر مسلمانی، مسلمان دیگر را لعنت میکند، اگر دستاویز شرعی نداشته باشد همان لعنت برخودش مانند یک طوق گردن برمیگردد؟
آیا جناب مصلح پنجشیری، با اینقدر لعنت فرستادن وظالم خواندن وپلید خواندن یک مسلمان ازخدا نمی ترسند که این لعنت ها دوباره بخودشان عودت میکند؟ آیا چنین محبت غلو آمیز و افراطی به یک رهبر ومرشد فکری که مانند خودشان بشر است ومانند خودشان نیازمندی های بشری دارد در اسلام جواز دارد؟
جناب مصلح پنحشیری دربارهء محبت اهل کتاب نسبت به پیامبران شان چه نظر دارند؟ آیا اهل کتاب بخاطر همین محبت های افراطی شان به پیامبران شان موردغضب خدا قرار نگرفتند؟
درصورتیکه محبت به پیامبران درقرآن به شکل مبالغه آمیزش نهی شده، این علامه فیضانی وپسرش کدام آتم بیگ استند که مردم نسبت به آنها محبت غلو آمیز نمایند ویکدیگر خویش را بخاطر او تلعین وتفسیق نمایند آیا این نوع رهبران از تمام عیوب پاک استند وهیچ نوع سهو واشتباه وخطای بشری را درزنده گی شان مرتکب نشده اند؟ چرا باید هیچکسی لب به انتقاد برضد شان نگشاید؟
اگر جناب مصلح پنجشیری اینقدر رهبرگرانقدر شان را سزاوار خلافت ورهبری میدانند پس پیروان ملاعمر امیرالمومنین چه گناه کرده اند که رهبرشان را بحیث یک مجاهدی که حتی یک چشم خودرا درجهاد برضد روسها از دست داده است ازطرف مردم افغانستان بحیث اولیاء الله وبهترین امتی پیامبر اسلام شناخته نشود؟
گلبدین حکمتیار که همین حالا دعوای ولایت وقرب ونزدیکی با الله را دارد چگونه می توانیم وی را ازقطار اولیای الله خارج سازیم؟
اگر پیروان این دو مرد بزرگوار درکابل پرس بیایند وهرکدام شان شهادت بدهند که بعداز استخاره های متوالی دیده اند که پیامبر اسلام؛ مردم را به پیروی و اتباع این دو ابرمرد مجاهد امر کرده اند چگونه آن ادعاها را رد کنیم؟
آیا آنها نیز حق ندارند که مخالفان شان را ملعون وظالم وفاجر وفاسق بخوانند؟
امیدوارم که مصلح پنجشیری با اعصاب آرام بتوانند به پرسشهایم پاسخ ارائه فرمایند.
با احترام
پرویز بهمن

جستجو در کابل پرس