Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 73136

عکسی تکان دهنده از تازه ترین جنایت طالبان و کوچی طالبان در کابل

24 می 2013, 17:54, توسط افغانان

مقاله کاندید اکادمیسین سیستانی صاحب به ارتباط افغان و افغانیت در پورتال مهم و ملی افغان جرمن
AFGHAN GERMAN ONLINE
http://www.afghan-german.com
http://www.afghan-german.de
کانديد اکادمسين سيستانی ٢٠١٣ / ٢٤/٥
"افغانستانی" گفتن ،ضديت با افغان وافغانستان است!
آقای نوری با عنوان کردن مقالۀ بسيارمستدل ومنطقی «استعمال نام افغانستانی جرم است» يک بارديگر
خاطرات مبارزات جدی عليه اين اصط0ح وارداتی را درخاطرم زنده کرد.سالھای ٢٠٠٤ و٢٠٠٧ سالھای اوج به
کارگيری اين اصط0ح در رسانه ھای برون مرزی وابسته به استخبارات منطقه بود،وپورتال افغان جرمن آن0ين
وبرخی سايت ھای مليگرای ديگر دست به يک قيام فرھنگی برضد اين اصط0ح وارداتی زدند.از آنطرف جريدۀ اميد
از امريکا مبلغ ومدافع اين اصط0ح وچند کلمۀ نامقبول و نامانوس ديگربود.
يکی از دشمنان نام افغان وافغانستان که برای نابودی و تجزيۀ کشور ھمانند لطيف پدرام شب وروز ت0ش
ميورزد ومطابق دستور دشمنان وطن وارد معرکه شده است، کسی است بنام داکترلعلزاد مقيم لندن، که منکرتاريخ
تأسيس کشور افغانستان توسط احمدشاه ابدالی در ١٧٤٧ ميباشد و ظھور ووجود فزيکی افغانستان را قبل
ازاميرعبدالرحمن خان برسميت نمی شناسد . اين شخص که گفته ميشود از اتحادشوروی در رشتۀ زغال سنگ داکتری
بدست آورده، و امروز در لندن به برخی از اعضای منفعل حزب دموکراتيک افغانستان درس تاريخ ميدھد، از مدتی
است که بدستور سرويس ھای استخبارات منطقه ھرچندگاھی يک بار چرندياتی سرھم بندی ميکند وبخورد جوانان ونسل
مھاجر ميدھد. بدبختانه دراين اواخر سخنرانی ھای تھوع آور وی در يوتيوب نيز گذاشته است که در آن تعداد زيادی از
اعضای پرچم وشورای نظار در پای صحبت او نشسته اند ودر آن جمله متاسفانه پوھاندسيد سعدالدين ھاشمی سابق
استاد تاريخ پوھنتون کابل درصف اول نيز ديده ميشود که به fطاي0ت داکتر لعلزاد مثل يک شاگردسربراه دبستان
گوش ميدھد . من چند سال قبل اين fطاي0ت را در سايت آريائی ديدم ولی از بس نابجا وبی منطق وبه اصط0ح
ايرانيھا،از موضوع پرت بود که بيش از يکی دوصفحه آن را خوانده نتوانستم،ولی امروز ھمان fطاي0ت به عنوان
تيزسھای ده گانه داکتر لعلزاد از طريق يوتيوب به خورد جوانان نا آگاه داده ميشود.
دوستی که خود صاحب قلم وصاحب انديشه ملی است وبخاطريکپارچگی افغانستان جان ميدھد ديروزبه من در
تليفون متذکرشد که آيا از سخنرانی داکتر لعلزاد در لندن خبرداريد يا خير؟ گفتم نه خير.گفت:افغانھای که به وحدت ملی
وافغانستان واحد اعتقاد دارند، بايد از توطئه دشمنان وطن در وجود داکترلعلزاد وامثال او مطلع شوند، زيرا سخنان وی
در يوتيوب، مبين تفرقه اندازی وتجزيه افغانستان است. گفتم متاسفانه روشنفکران بی خاصيت وابن الوقت واجير
بيگانگان در خارج وداخل کشور زياد اند که ھميشه در فکرمنافع شخصی خود اند، برای آنھا وطن واستق0ل وحاکميت
ملی اھميت وارزشی ندارد،اما مطئن باشيد که آنھا ھرگز به اين آرزوی پليد وشوم خود نخواھند رسيد.
آنطورکه من احساس کرده ام، ازوقتی که رژيم طالبان توسط بمباران قوای امريکا وائت0ف بين المللی از
صحنه افغانستان سقوط داده شد وبجای آن ح ( کومت ائت0ف شمال به رياست يک نفرپشتون حامد کرزی) روی کار آمد،
اين پشتون بيچاره بخاطر ھمزبانی با طالب بدبخت وبيسواد،ب0وقفه وپيوسته مورد شديد ترين انتقادات و بدترين توھين
ھا قرارگرفته وميگيرد. اين انتقادات وتوھين کردنھا، نه بخاطر اينکه کرزی درايت وشجاعت کشورداری ندارد، بلکه
بخاطر انتساب او به قوم پشتون صورت ميگيرد وچون طالبان از خود خاطرۀ بدی در اذھان مردم شھری گذاشته اند،
لھذا برای تحقير کردن وی، او را يکی از طالبان وبالنتيجه دشمن جدی فرھنگ وحقوق زنان وانمود ميکنند .ھدف ھمه
انتقادات وتاخت وتازھا براو در مجموع قوم پشتون است .
در ھرمقاله وھر سخنرانی وھرمصاحبه ايکه گروه تجزيه طلب خراسان خواه انتی افغان وانتی افغانستان به
نشرمی سپارند، ممکن نيست که درآنھا کلمات و اصط0حات: فرھنگ ستيزان، قبيله گرايان، قبيله ساfران، فاشيستان،
عظمت طالبان، وطن فروشان،خاينان، نوکران انگليس، اجيران بيگانه، غارتگران دارائی مردم، حاکمان غاصب،
باباھای جاھل و مادران و اناھای بيسواد وغيره وغيره به چشم نخورد. ھدف از کاربرد تمام اين کلمات ، يک چيزاست
وآن توھين به پشتونھا است . تعداد صفحات: ٢ از ٣
.german de افغان جرمن آن-ين شما را صميمانه به ھمکاری دعوت می نمايد. لطفا به آدرس ذيل با ما تماس بگيريد
ً maqalat@afghan-
نوت م: سئوليت ام-ئی و انشائی نوشته ھا به دوش خود نويسنده ميباشد، خواھشمنديم مطلب خود را بعد ازغور کامل بما ارسال بداريد.
درتمام نشرات کتبی وانترنتی وراديوئی وتلويزيونی گروه انتی پشتون، سخنرانی ومقاله ای نيست که درآن به
ادرس پشتونھا توھين وھتک حرمت صورت نگرفته باشد و به افتخارات تاريخی ورجال وشخصيت ھای ملی پشتون بی
عزتی وتوھين نشده باشد، اما نويسندگان نامدار پشتون بر بل و ندی خير نشسته اند وجوابی به اين ھمه تعرضات استھزاھا
نميدھند. من نميدانم اينھا در برابر نسل جوان پشتون که در سی سال اخير در وطن مانده واز درس وتعليم محروم بوده
اند و يا از وطن مھاجرشده و از افتخارات ملی خود وگذشته ھای تاريخی کشور خود اط0عی دقيق ندارند، احساس
مسئوليت ميکنند يا خير؟
نخستين کسی که مقالۀ کوبنده ای در افشای چھره ھای اصلی گروه تفرقه انداز "افغانستانی" مآب نوشت
ودرتاريخ ٢٠٠٤ / ١/١ در پورتال"افغان- جرمن آن0ين " گذاشت، جناب ولی احمدنوری بود. به تاسی ازايشان، آقايان
داکتر ميرعبدالرحيم عزيز ، نعيم بارز، انجنيرخليل ﷲ معروفی ،م0لی موسی نظام، داکتر سيد خليل ﷲ ھاشميان،
عبدالعلی افضل، حميد انوری، بشير ؤم من، آصف خواتی، حبيب ﷲ غمخور، رؤوف روشنائی ، اعظم سيستانی، داود
موسی وچندتای ديگر، چون سپرب0گردان در مقابل حم0ت توھين آميز اين گروه که در پشت سايت ھای انترنتی :
"سرنوشت "،" خاوران "، " آريانانت "، " تاجک ميديا "، " ھفته نامۀ اميد" وجريده "کاروان" وغيره سايتھا وتلويزونھا
پيدا يا پنھان شده اند، مردانه ايستاده شدند و تا آنجا که درتوان داشتند با نوشتن مقاfت مستدل ومستند به جواب شان
پرداخته و اند تمام سخنان تحقير آميز و پر از توھين آنھا را بجان خريده ا .ند
آن عده ازنويسندگان پشتون که با سياست غلط "بی اعتنائی بزرگ نم شانه"، تصور می کنند با نوشتن جواب
معقول ومنطقی به گروه انتی افغان وانتی افغانستان، مبادا سران شورای نظار و رھبران ائت0ف غيرملی از ايشان
آزرده خاطرشوند،بايد بدانند که اشتباه ميکنند وھيچگاه سران شورای نظار و ائت0ف شمال آنھا را بچشم احترام نخواھند
ديد وھر وقت فرصت بيابند، آنھا را نيز مانند حامدکرزی ملعبۀ چرنديات واتھامات ناروای خود قرارخواھند داد.
نويسنده ای که به دفاع ازحيثيت تاريخی وھويت ملی وشئونات فرھنگی خود متعھد نباشد، به نظر من سوداگر سياسی
بيش نيست که با نام وھويت قومی خود معامله ميکند .
قلم بدستان ميھن دوست!
بايد به ياوه سرايان ضدافغان وضد نام افغانستان که درواقع ضد وحدت ملی اند ، ھمانند آقای نوری، آقای
داودموسی،ميرمن م0لی نظام،انجنير معروفی وحميد انوری وغيره با احساس وطن پرستی مقاfت جامع ، مستدل
،مستند و تحليلی نوشت وبرای نوشتن آن وقت بيشتر و دقت وتوجه بيشتر صرف کرد با و س0ح منطق و استدfل علمی
مبتنی برشواھد تاريخی به جنگ جواسيس تفرقه انداز رفت و به اجيران تجزيه طلب گفت که: پشتونھا مثل ھرباشندۀ
ديگراين کشور، خود را افغان ميدانند ودراين مملکت حق زندگی وحق کار وحق نظروحق انتخاب دارند.
پشتونھا مثل ھرقوم ديگراين کشور در دفاع از نواميس ملی قربانی داده ورنج ومحنت ديده اند . پشتونھا در شش
قرن اخير،نقش بسيار ارزنده ای درتاريخ مبارزات مردم منطقه بازی کرده اند. اين پشتونھا بودند که با کمک ساير اقوام
استق0ل ملی خود را از زيرسلطه جابرانۀ صفويان اع0ن نمودند (١٧٠٩م ) تاسيس دولت معاصر افغانستان
در١٧۴٧مي0دی،برھبری احمدشاه ابدالی ، نيزماحصل و پيامد مبارزات ديرينۀ پشتونھای ابدالی درھرات برضد سلطۀ
استبدادی صفويان بود که از ١٧١۶مي0دی تا مرگ نادرافشار در ١٧۴٧مي0دی س0ح برزمين نگذاشته بودند. وبا مرگ
اين فاتح مستبد، اولين ملتی که طبل استق0ل به نوا در آورد وبه تاسيس دولت مستقل ملی مبادرت ورزيد،افغانھا
درقندھاربودند که با وجود تجاوزات مکرر استعمار ودسايس دشمنان درکمين نشسته تا ھنوز چون خارمغي0ن در چشم
دشمنان خليده وبه حيات خود ادامه ميدھد وبعد ازاين نيز پاينده خواھد بود .
با وصف آنکه، درھنگام تعرض وتجاوز بيگانگان براين کشور، پشتونھا ھدف اصلی ضربت تجاوزگران وھم
مرکز ثقل مقاومت برضد متجاوزان بوده اند و بنابرين فراوان قربانی داده اند و با شجاعت وازجان گذشتگی دشمن را
از وطن طرد نموده اند، مگر ھيچوقت خود را برتر از ديگر ھموطنان خود نشمرده و در دست آوردھای خود ديگران
را نيز شريک ساخته اند. چنانکه اگرشاه پشتون بوده، صدراعظم يا وکيل مقام سلطنت وسرمنشی دربار سيد يا تاجيک
يا قزل باش بوده است واگر رئيس جمھور پشتون بوده، معاونانش تاجيک وھزاره بوده اند و اگر وزير پشتون بوده ،
ً حتما معين ومدير قلم
مخصوص وی تاجيک بوده اند. اگر والی پشتون بوده، مقام مستوفيت از تاجيک و ديگر اقوام تعداد صفحات: ٣ از ٣
.german de افغان جرمن آن-ين شما را صميمانه به ھمکاری دعوت می نمايد. لطفا به آدرس ذيل با ما تماس بگيريد
ً maqalat@afghan-
نوت م: سئوليت ام-ئی و انشائی نوشته ھا به دوش خود نويسنده ميباشد، خواھشمنديم مطلب خود را بعد ازغور کامل بما ارسال بداريد.
بوده است .معھذا اگراز سوی ارگانھای دولت ظلم و ستمی برمردم رفته باشد، آن ستم برھمه اقوام تطبيق شده وقوم
پشتون از آن ستم مستثنی نبوده است. اگراز فقر رنج برده اند، اين فقر درميان قوم پشتون بيشتر شيوع داشته است
واکنون ھم دارد. و و اگر در امر احداث جاده ھا خطوط ارتباطی دستوری صادر شده، ھمه مردم از درد بيگاری وکار
مجانی وبی مزد احساس رنج ونارضايتی کرده اند. اگردرمناطق پشتون مکتبی تاسيس شده ، قبل از آن در مناطق غير
پشتون نيزچنين مکاتبی بنياد يافته وفرزندان شان شامل مکتب شده اند. دروازۀ مکاتب ھمواره بروی فرزندان تاجيک
وفارسيوان و ازبک وھزاره وھندو وغيره باز بوده است .
ميتوان گفت که با وجود قدرت دولتی در دست پشتونھا، بيشترين افراد اين قوم بی سواد مانده اند و بطور نمونه
حتی تحصيل يافته گان ده وfيت پشتو زبان مثل:فراه، ھلمند، کندھار، زابل ، روزگان ، پکتيکا، پکتيا ،خوست ولوگر
يمو دان وردک، در کشورھای غربی نمی تواند با تعداد تحصيل يافته گان ولسوالی پنجشير دراياfت متحده امريکا در
عھد سلطنت ظاھرشاھی برابری کند . پس در کجا برای قوم پشتون امتيازات فوق العاده ای ميسر شده که برای ديگر
اقوام و از جمله برای تاجيکان ميسر نبوده است ؟
در تقسيم بورسھای تحصي0ت عالی ، درکل سھم سھم فرزندان تاجيک وفارسی بان، از اين بورسھا ھمواره
بيشتر از پشتونھا بوده است، وھيچوقت پشتونھا اين اعتراض را نکرده اند که آنھا دارای اکثريت اند، بايد اکثريت اين
بورسھا به پشتونھا تعلق داشته باشد.اينکار اگر يکطرف بيانگر عدم تعصب پشتونھا درمقابل غير پشتونھاست ،
بيانگرغفلت بزرگان پشتون درحق فرزندان خود شان نيزميباشد . خ0صه در خوشبختی وبدبختی اين کشور، پشتون
وتاجيک به عنوان دوقوم عمده مسئوليت وسھم مشترک داشته ودارند و نبايد اکنون گناه اين ھمه بدبختی وعقب مانده گی
را بردوش يک طرف گذاشت .
پايان

جستجو در کابل پرس