Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 73157

عکسی تکان دهنده از تازه ترین جنایت طالبان و کوچی طالبان در کابل

24 می 2013, 23:28, توسط افغانان

ولی احمد نوری 3513/50/33
افغان جرمن انلاین
والی کابل و اصطالح »افغانستانی«
شام دوشنبه ششم ماه می راپورتاژی از تلويزيون ملی افغانستان پخش گرديد که تصاويری از تظاهرات مردم شريف
و وطن پرست کوهدامن و قراء و ولسوالی های اطراف آنرا نشان می داد که در آن حمالت و تجاوز بیشرمانۀ
پاکستان را بر حريم افغانستان محکوم می کردند و اعمار دروازه ای را از طرف پاکستان )قرار معلوم( در چهل
کیلومتری بداخل خاک افغانستان، عمل خائنانه و تجاوزگرانه دانسته و بر ضد آن شعار می دادند. بزرگان کوهدامن
زمین در اين تظاهرات اشتراک نموده و هر يک بیانیۀ های آتشینی علیه پاکستان و تجاوز آن بر حريم مقدس مادر
وطن ما ايراد میکردند که جمعی از مردم را به احساسات و هیجان آورده بودند.
بر سخنان ملی و پر از احساسات وطن پرستانۀ اکثر اشتراک کنندگان میتوان ارج بی پايان گذاشت و به وجود اين
همه هموطنان با احساس و وطن پرست افغان و به افغانیت ايشان بالید و افتخار کرد.
پس از ايراد بیانیه ها از طرف ښاغلو داوود کلکانی وکیل مردم کلکان در ولسی جرګه و عبداالحد آغا رئیس
شورای واليتی ولسوالی میربچه کوت و عده ای ديگر، رشتۀ کالم را )اگر کالمش خوانده بتوانیم( جناب »عبدالجبار
تقوا« والی برحال واليت کابل به دست گرفت و با گفتن چندين بارِ مکرر که "ما افغانستانی ها چه تاجک، چه
هزاره، چه اوزبک همه افغانستانی!!! هستیم و از خاک افغانستان دفاع می کنیم و به پاکستان نفرين می فرستیم و و
و.... و از همین قبیل گپ هايی که از شنیدن آن عرق شرم بايد ريخت . . . چندين بار اين نام تصنعی و مضحک و
و نا پذيرفتی را به زبان آورد که سبب شرمندگی هر افغان نجیب می باشد که اين امر بايد سبب خجالت بی پايان
دولت جمهوری افغانستان باشد که تا حال چنین يک فرد هرزه و بی هويت را در مقام واليت کابل نگهداشته است.
من از آقای والی صاحب بی هويت که يک مقام رسمی و يک موقف مهم دولتی را هم اشغال کرده است، دو سؤال
دارم:
 آيا می دانید که اين نام افغانستانی چه وقت و از طرف کی و برای چه منظور طرح و ساخته شده است؟
وعـامل بوجود آوردن و شأن نزول اين نام تفرقه انداز و ويرانگر "افغانستانی" به عوض اصطالح و نام افتخار
آفـرين "افغان" چه می باشد؟
 آيا می دانید که طرح اين نام مزخرف و نامأنوس برای ايجاد افتراق مردم ما و دور ساختن و جدايی ما ها از
همديگر و انهدام وحدت ملی ملت افغانستان براه افتاده است؟
1- جناب والی صاحب! برای معلومات شما عرض کنم که طرح اين اصطالح برای تعويض نام "افغان" به
"افغانستانی" در سال های آغاز مقاومت ملی افغانستان و جهاد در برابر کمونیزم جهانخوار و تجاوز امپريالیزم
شوروی آغاز گرديد. يعنی وقتی دولت ايران )دشمن قسم خورده، ديرين و همیشگی افغانستان( مشاهده نمود که
اقوام مختلف افغانستان )هزاره، تاجک، ترکمن، ازبک، ايماق، نورستانی، بلوچ ، پشتون و ...( همه با يک
صدا برای دفاع از ناموس و سرزمین شان "افغانستان" همديگر را در آغوش گرفتند و در صف اول قربانی با
عشق و محبت و با همبستگی و اتحاد شکست ناپذير در پهلوی هم در برابر دشمن ايستادند و نشان دادند که همه
زير نام افغان و به نام افغان از خاک خود »افغانستان« و از کشور مشترک خود با خون و جان و مال خود
دفاع می کنند. اين همبستگی و وحدت و يک پارچگی افغان ها کشور ايران را به لرزه افگند و از آينده و از
پالن های هژمونی و توسعه طلبی ارضی و فرهنگی اش به تشويش انداخت و جداً و قهراً به فکر ايجاد تفرقه
میان اقوام افغانستان و توطئه بر ضد نام "افغان" و "افغانیت" و از اين راه برای شکست و منهدم ساختن وحدت
ملت ما افتاد. و برای پیاده کردن اين مفکورۀ دنی و دور از عفت و شرافت همسايگی شخصی را به اصطالح
امام خمینی )مفسد فی االرضی( را بنام »چنگیز پهلوان« که از قلم و زبان رسا و برعالوه از شیطنت کافی
برخوردار بود برای پیاده کردن اينکار با بودجۀ میلیون ها دالری مؤظف ساخت.
چنگیز پهلوان برای تطبیق اين پروگرام مهم و ويرانگر دولت ايران، سه جبهه از ايرانیان دارای نهاد برتری
جويی و خود بزرگ بینی و استعداد شیطنت را تهداب گذاشت. د پاڼو شمیره: له 3 تر3
افغان جرمن آنالین په درنښت تاسو همکارۍ ته رابولي. په دغه پته له موږ سره اړیکه ټینگه کړﺉ maqalat afghan-german.de
يادونه: دلیکنې د لیکنیزې بڼې پازوالي د لیکوال په غاړه ده ، هیله من یو خپله لیکنه له رالیږلو مخکې په ځیر و لولـﺊ
 جبهۀ اول را بخشی از دانشمندان و استادان پوهنتون ها تشکیل می داد تا شاگردان و محصلین افغان را که
تعداد شان در لیسه های تهران و مشهد و پوهنتون های اين دو شهر بیشتر بود هدف قرار دهند و به مغز شويی
آنها آغاز نمايند. اين دسته در کار خود بسیار مؤفق بود چه به زودی توانست تعدادی از شاگردان و محصالن
جوان افغان را تا آنجا مسموم سازد که آنها از هويت »افغانی« شان منکر شدند و خود را به داليلی که در
مغزهای آنها تزريق کرده بودند »افغانستانی« خواندند.
 جبهۀ دوم را عناصر مطبوعاتی و ژورنالیستان ايرانی و افغان داخل و خارج افغانستان تشکیل می داد که اين
فعالیت توطئه امیز را از طريق رسانه های صوتی )راديو ها(، رسانه های تصويری )تلويزيون ها( و رسانه
های چاپی )اخبار و روزنانه ها و مجالت( که در آن روزنامه ها و راديو ها و تلويزيون ها، رسانه های افغانی
هم استخدام شده بودند بخصوض جريدۀ "امید" به گردانندگی محمد قوی کوشان در ايالت ورجینیا و تلويزيون
نور به گردانندگی فريد يونس در کلیفورنیا و بعضی از ويبسايت های انترنتی که در اين ساحه برای ايران
خدمت بسیار کردند و برای افغانستان و ملت خود جفای بسیار روا داشتند. چه از طريق مطبوعات اين توطئۀ
بزرگ را بزرگتر نموده و با تکنالوژی جديد بین افغان ها و ايرانی های دست اندر کار اين توطئه اين پروپاگند
را جهان شمول ساختند و بسیار مغزها را در داخل و خارج افغانستان مسموم نمودند که نتیجۀ آنرا با اندوه
فراوان تا امروز در راديو ها و تلويزيون های داخل افغانستان می بینیم و می شنويم.
 گروه سوم را افغان های خود فروخته، ضعیف النفس و فساد پیشه ای تشکیل می داد که از طرف دولت ايران
البته به واسطۀ چنگیز پهلوان برای تخريب زبان دری افغانستان، تخريب وحدت و تخريب هويت افغانستان
استخدام شده بودند، که هنوز هم فعالیت دارند. اينها از وزرای دولت گرفته تا والیان واليات و وکالی مردم در
ولسی جرگه و ممکن در مشرانو جرگه بسیج شده اند، که در ساحۀ فرهنگ، اطالعات، و حتی تجارت و
اقتصاد برای ايران خدمت میکنند و حتی بصورت خائنانه برای مشروعیت دادن اصطالح »افغانستانی« فعالیت
زياد دارند. اينها همه توسط چنگیز پهلوان و گروه اش به کمک اعضای جمعیت اسالمی و شورای نظار و
تنظیم هايی که در ايران تربیه شده بودند برنامه ريزی و خريداری شده اند. اولین تماس و ديدار چنگیز پهلوان
با برهان الدين ربانی در پیشاور پاکستان صورت گرفت و به کمک ربانی مالقاتش با احمد شاه مسعود در
پنجشیر آماده شد که بعداً بین چنگیز پهلوان و احمد شاه مسعود روابط محکم و همکاری مثمر و دوامدار، البته
به نفع ايران و به ضرر افغانستان برقرار شد..
تعجب من در اين جاست که قاعدتاً وزراء و والیان کشور که مجری قانون و خاصتا مدافع قانون اساسی کشور می باشد و
قرار معلوم در زمان تقرر شان به بیرق افغانستان و به قانون اساسی افغانستان که در حقیقت مادر همه قوانین کشور ماست
تعهد نموده و قسم می خورند که از سطر سطر آن حفاظت می کنند و در تکريم و اجرای آن بدون تبعیض تا پای جان ايستاده
اند، چطور جناب والی کابل که يکی از همین هاست خودش به قانون اساسی بی حرمتی میکند و مرتکب جرم می شود.
چرا جُرم در برابر قانون اساسی و بی حرمتی بر آن:
برای اينکه در همه قوانین اساسی افغانستان تمام اتباع يا باشندگان کشور بدون در نظرداشت تعلق قومی، »افغان« مسمی شده
است. )در قانون اساسی يا »نظامنامه« زمان اعلیحضرت امان اهلل خان؛ در مادۀ نهم قانون اساسی زمان اعلیحضرت محمد
نادر شاه، در مادۀ اول قانون اساسی زمان اعلیحضرت محمد ظاهر شاه، در مادۀ بیست و يک قانون اساسی اولین جمهوريت
افغانستان به زعامت سردار محمد داوود خان شهید، در اصول اساسی جمهوری ديموکراتیک افغانستان به سرکردگی نور
محمد تره کی و در قانون اساسی فعلی جمهوريت افغانستان( به زعامت حامد کرزی هويت جمله اتباع کشور يا بهتر بگويم
هويت هر فرد افغانستان و هر باشندۀ اين وطن و هر فرد ملت ما »افغان« تعريف شده و تأئید است. و همۀ اين قوانین اساسی
از طريق لويه جرگه ها به تأئید وکالی مردم و ملتِ ما رسیده اند که در آن ديگر جای بحث و بیان نیست.
حرف آخر اينکه جناب والی کابل به حیث مجری قانون به عوض اينکه آنهايی را که خود را افغانستانی می خوانند و با اينکار
1 شان مرتکب جرم می شوند )مثلیکه قبالً نوشته بودم که »استعمال نام افغانستانی جرم است«
( مؤاخذه، تعقیب و برای تعیین
مجازات به محاکم ذيصالح بسپارند، خود شان مرتکب اين جرم می شوند که به عقیدۀ اين حقیر ارتکاب اين کار از طرف يک
وزير، يک سفیر، يک والی و يک وکیل شورا )ولسی جرگه يا مشرانو جرگه( جرم نه بلکه بايد جنايت شمرده شود.
مخصوصاً ارتکاب اين جرم از طرف والی صاحب که چند هفته پیش از طرف شورای وزيران و رياست جهموری افغانستان
يعنی الوالمر او که او امر اکید صادر شده بود که بايد از استعمال کلمات و اصطالحات بیگانه جداًٌ جلوگیری شود
، قابل توجه
بیشتر است و بايد دولت افغانستان اين جناب را به دو علت يکی بی احترامی به مواد قانون اساسی مملکت و دوم بی احترامی
و سرکشی از تصمیم شورای وزيران و امر رئیس جمهور مورد سرزنش جدی قرار دهد و حتی برای عبرت ديگران از
وظیفه برکنارش سازد.
و در ختم سه فرد از يک شعر عالی و ملی استاد نسیم اسیر ملک الشعرای افغان ها در هجرت را به جناب والی صاحب کابل
اهدا می کنم:
کـهــن بـــوم و بــرِ پـر افتخـارم هــمــان "افــغــان ستان" نامدارم
به اين نام است شأن و شوکت ما ز "افـغان" سايـه های وحدت ما
" اســیــر " آرزومـنـد تـو گـويـد به عـُجـز و انکسار از تو جويـد
که گــر پرسد کسی از تو نشانی بگو "افغان" مگو "افغان ستانی"
*******
چو کفر از کعبه برخیزد کجا ماند مسلمانی
یک خواهش و یک توقع از دوستان و کارکنان گرانقدر پورتال افغان جرمن آنالین:
اگر امکان داشته باشد که حتماً دارد و اگر ممانعتی وجود نداشته باشد صمیمانه تقاضا میکنم نوشتۀ تأریخی اول می 002 میالدی را زیر
عنوان )استعمال نام افغانستانی جرم است( ، به تعقیب نشر این مضمون مجدداً در صفحۀ تحلیالت خویش به نشر برسانید.
یک افغانستان ممنون خواهم شد.
3- چندی قبل در اين باره مقالۀ تحت عنوان)فیصلۀ ش.رای وزيران افغانستان( تحرير نموده بودم که در پورتال افغان جرمن آنالين به
3 نشر رسیده و می توانید آنرا به کمک لینک آتی مطالعه فرمائید

جستجو در کابل پرس