Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 76457

افشای لست شهدای تا هنوز گمنام افغانستان توسط دادستانی عالی کشور شاهی هالند

22 سپتامبر 2013, 14:43, توسط پرویز "بهمن"

قابل توجه آقایان هریک نور وبامداد!
اولا خدمت محترم نور باید عرض کنم که بنده چندین بار از خودتان ویا ازهمان همکر عزیز تان که خیلی زیرکانه از زیر ریش خواننده گان خرسوار تیرمیشد تقاضای دوستانه کردم تا بالای زخم مردم نمک نپاشد واز رهبر مفعول خود یعنی بچه بیریش صوفی کرینکار دفاعیه های طفلانه نکند. ولی متاسفانه این تقاضاهای عاجزانهء بنده هرگز کارگر نیفتاد واو همچنان بدون هیچگونه ملاحظهء انسانی به نمک پاشی خود بالای زخمهای مردم ادامه داد تا اینکه درپیام اخیریکه حتی نشیمنگاه شمارا نیز به سوزش آورد؛ خواستم که وی را اندک مجازات نموده و برسرجایش بنشانم تا منبعد ازنمک پاشی بالای زخمهای مردم برای ابد بپرهیزد، واگر این کار را نکناد بنده همچنان به نقد بی رحمانهء نظریات گمراه کننده وخرسازانه اش ادامه میدهم؛ واین مسؤولیت اخلاقی بنده است تا خواننده گان سایت کابل پرس? را از افتیدن بدامهای شیطانی این وآن باخبر سازم؛ خواه در ادای این مسؤولیت؛ با چنین اشخاص بی دم؛ از چارچوب ادب واخلاق اجتماعی هم خارج شوم ویانشوم مهم نیست؛ مهم؛ رساندن حق به سمع وبصر خوانندهء کابل پرس است که باید درجریان حقایق قرار بگیرند؛ تا درآینده همچو انسانهای ناموس فروش گلبدینی ویاخلقی های گرد پا وجنایت پیشه که تاکنون از پیشکش نمودن خواهر وزن خود هم به روس وهم به جنرالهای پاکستانی بخاطر رسیدن به هدف دریغ نه ورزیده اند؛ قادر به گمراه نمودن مردم نشوند.
حالا این به خودت ارتباط میگیرد که مرا درجملهء انسانهای باوجدان حساب میکنی ویا بی وجدان؛ یا درجملهء انسانهای باشرف حسابم میکنی ویا بی شرف؛ دشنام میزنی ویا تشویقم میکنی ؛ بمن کاملا بی تفاوت است اگر دشنام زدید؛ دشنام تان را درمیزان عقل وخرد سنجیده وبعد ازحلاجی در دستگاه عقل وخرد ووجدان سالم بشری؛ دوباره آنرا بخودتان برمیگردانم واگر اظهار سپاس وشکران نمودید بالمقابل من نیز ازشما متشکر خواهم بود. اما به هیچ صورتی از اظهار حق وحقیقتی که برای خودم ثابت گردیده است رو گردان نیستم وهرگز دربرابر هیچ دشنام وتهدیدی سرخم نمیکنم ودربرابر هیچ متملق وچاپلوسی سرتسلیم فرود نمی آورم. از مخالف خود؛ نیز توقع دارم که یا باید قناعت بدهد ویا قناعت نماید. مجامله وتملق وچرب زبانی و رئا کاری درقاموس من راه ندارد. با اشخاص رئا کار وفریبکار ازنوع گلبدینی آن سخت مخالف هستم. زیرا برای بنده بحیث یک انسانی که در درون حوادث چند دههء اخیر بزرگ شده ام؛ عین الیقین وحق الیقین ثابت گردیده است که در میان همهء احزاب وتنظیم های سیاسی از چپ گرفته تا راست افراطی؛ رئا کار ترین وسالوس ترین تنظیم اسلامگرا؛ همانا پیروان گلبدین می باشند؛ این حزب ؛ منشا وتهداب آن براساس تفرقه ورئا کاری نهاده شده است؛ اعضای این حزب از رهبر مفعولش گرفته تا پائین ترین عضو آن همه دارای کرکتر واخلاق واحد می باشند؛ هیچ انسان مسلمان وعاقل وباعزت وبا آبروی درین حزب پیدا نمیشود که با برنامه های تگ روانهء یک شخص عقده ایی؛ مفعول و خود پسند وخود رأی چون گلبدین همنوائی نشان دهد.
همان استاد فرید تاجیک تباری که سالها درصف گلبدین شمشیر زده بود؛ بعداز تسلط طالبان به کابل از عمر رفتهء خویش درین حزب مانند سگ پشیمان بود که خودم شاهد آن بوده ام. همان کریم قره باغ را خودم ازنزدیک دیده بودم که بعداز تسلط طالبان ازراه چترال وگرمچشمهء بدخشانات درسرد ترین روزهای فصل زمیستان سال 1998 میلادی؛ همراه با قوماندان الماس دوباره به دامن مسعود قهرمان پناه آوردند؛ اگر کریم قره باغ اش زنده نیست همین قوماندان الماس اش زنده است؛ بروید از وی بپرسید که گلبدین چگونه شخصیتی است؛ او برای تان چه میگوید. اشخاصی که دارای کرکتر نسبتا انسانی وغیر ازکرکتر گلبدینی بوده اند بمرور زمان ازین حزب فاصله گرفته اند؛ ولی بعدا به شکل مافیایی وخیلی مرموز آن ازبین رفته اند.
حزب اسلامی؛ یگانه حزب اسلامگرای افغانستان است که از بدو انشعابش از بطن جمعیت اسلامی به شاخه ها وگروه های خورد وکوچک تقسیم گردیده است. ازمولوی خالص گرفته تا قاضی امین وقاد وتا مولوی نصرالله منصور تا مولوی جقانی ومولوی جمیل الرحمن ومولوی ذاکری ومزمل ومحمد امین فروتن وکریاب وغیره همهء این اشخاص کسانی بودند که دیگر تاب وتحمل رهبری یک شخص مفعول وبداخلاق ورئاکار ودرعین جاهلی چون گلبدین را نیاوردند؛ ناگزیر همهء شان جدا جدا وعلیحده با سازمان استخبارات نظامی پاکستان وصل گردیدند وهمه یکجایی سر درآخور آن سازمان جهنمی گذاشتند. ترور نمودن محمد امین فروتن درپشاور وزخمی شدن او وبعد پناهنده شدنش درکشور هالند یکی از مواردیست که میتواند ادعای بنده را ثابت سازد.
بناء نزد من بیدار قره باغ ویا شما وهرکسی دیگر که بخواهد از زیرریش خواننده گان خرسوار بگذارد، من برای اوهرگز این اجازه را نمیدهم تا اززیر ریش من خرسوار تیر شود؛ آنهم از آدرس مردم قره باغ وشمالی وکوهدامن. ازین ناحیه برای تان اطمئنان میدهم که بعدازین هرچرند وپرندی که در ستایش گلبدین مفعول یا عمر داوودزی مفعول ازقلم شما ببینم آنرا زیر نقد گرفته وحقیققت را بیان میکنم. واما بادوست عزیز بامداد!
بامداد گرامی!
میدانم که تا مغز استخوان خلقی تشریف دارید وشاید هم ازنظر قومی به ایل جلیل افغان یعنی ایل ( خر) تعلق داشته باشید، ولی این را بدانید که جنایات سازمان یافته با جنایات جنگی اززمین تا آسمان فرق دارد.
من درین ادعای شما که افراد سیاف بزرگترین جنایات بشری را در زمان راکت پرانی های گلبدین علیه شهروندان کابل مرتکب شده اند شک ندارم؛ اما آنچه را که رفقای خلقی شما انجام داده اند؛ عمل آگاهانه وسازمان یافته بوده ومی باشد. یعنی اینکه بعداز بصدا درآمدن شیپور نحس کودتای هفت ثور شما؛ هرخلقی ازتره کی گرفته تا پائین ترین عضو آن حتی درقریه ها ودهات؛ صلاحیت بندی کردن؛ تحقیق نمودن ؛ استنطاق نمودن بوسیلهء شکنجه وبالاخره اعدام صحرایی را دارا بودند. در اولین بیانیهء نورمحمد تره کی؛ زیر عنوان جهاد علیه اخوان الشیاطین؛ همهء اعضای حزب موظف گردیدند تا مسلح گرددند؛ وبرای دفاع از حاکمیت حزب خلق برای قلع وقمع نمودن دشمنان حزب به قریه ها ودهات رفته وتصفیه های خونین واعدامهای صحرایی را براه بیندازند.
شعار آنروز خلقی ها این بود: هرکی درتاریکی توطئه میکند درتاریکی باید کشته شود؛ جهاد علیه اخوان الشیاطین.
روی این مطلب کاریکه رفقای خلقی شما دروقت وزمانش انجام داده اند مستلزم هیچ نوع اگر ومگر نیست؛ هرکی خلقی بوده است وقدرت وصلاحیتی داشته است ؛ حتما درقتل وشکنجه وبندی نمودن افراد بیدفاع سهم گرفته است. اما از آن زمان تا کنون بسیار وقت گذشته است؛ بدون شک بسیاری از خلقی ها خودشان را زیر نامهای مستعار پنهان کرده اند. بسیاریها حتی خودشان را در اروپا کلینر ودریور معرفی کرده اند؛ درشهرمالموی سویدن؛ به ده ها خلقی؛ پروندهء غلط داده است وازخلقی بودنشان در ادارهء مهاجرت منکر شده اند.
عبدالنبی الهام خلقی؛ حکمت الله مجنون خلقی؛ محمد آقا شیرزاد کوچی خلقی وچند تای دیگر ازشهرمالموی سویدن به هلمند وکابل وننگرهار برگشت نموده اند ومیخواهند تا بار دیگر بحیث یک جریان نوین مطرح گردند وگناهان همرزمان سابق شان فراموش تاریخ گردد. اینها برای سازماندهی مجدد افراد واعضای سابق جناح خلق؛ بیشترمسایل قومی وپشتونوالی را وسیله ساخته اند. بنام پشتون واچکزی وعلیزی؛ غلجایی این بار میخواهند برای پشتونها بگویند که آنها بخاطر پشتون بودنشان قربانی توطئه های داخلی وخارجی قرار گرفته اند.
اینکه شما گفته اید که اعضای حزب اسلامی وبعضی مائوویستها درهولند علیه رفقای شما اقامهء دعوا کرده اند وشهادت دروغ ارائه کرده اند؛ سخن تان بی اساس است.
زیرا حزب اسلامی خودش درجرایم خلقی ها شریک است؛ گلبدین حکمتیار متحد استراتیژیک خلقی ها شمرده میشود؛ او بحیث یک عنصر قومگرا وفاشیست که در سطح رهبری این حزب قرار دارد؛ درمیان تمام رهبران تنظیمهای جهادی اولین رهبر یک حزب جهادی بود که بخاطر پشتون بودن؛ خلقی های جنایتکار را به آغوش باز پذیرفت وحتی مریم جان دخترش را زیر پای پسرجوان یکی ازهمین صاحبمنصبان خلقی تازه وارد انداخت وا ورا به دامادی خود پذیرفت ولی دیری نگذشت که آن پیوند به طلاق منجر گردید و آن جوان خوش لباس خلقی ؛ دختر گلبدین را طلاق داد وبه یکی از کشور اروپایی همراه با پدر ومادرش پناهنده شد وبعدا مریم جان درعقده نکاح یک شوهر پاکستانی درآمد.
.
بناء هیچگاهی بی خریطه فیر نکنید؛ مائوویستها نیز باخلقی ها همیشه سمپاتی دارند؛ ودرزمان خلقی ها همین مائوویست ها بودند که علیه پرچمی وطرفداران زنده یاد ببرک کارمل با سازمان استخباراتی ( کام) امین همکاری استخباراتی داشتند وبه صدها پرچمی تاجیک وپشتون وازبیک وهزاره از دم تیغ جلادان خلقی گذشتند..

جستجو در کابل پرس