Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 78268

برق شادی در بازخوانی هم‏تباری

5 دسامبر 2013, 06:45, توسط امید

مجسمه مشهور گرگ اتروسک ها- گرگ حیوان مقدس ترکان اتروسک

به عبارت ساده تر، من فکر می کنم که پیشرفت ملت و فرهنگ اتروسک، را می توان با پیشرفت ملت و فرهنگ کشور معاصر "امریکا" مقایسه کرد، که همه ما در مورد تاریخ ان اطلاع داریم. رسیدن تدریجی مهاجرین اروپائی، و غنای سرزمین امریکا، بعد از چند قرن باعث بوجود آمدن یک مرکز تمدن جدید و یک قدرت اقتصادی جدید شد. امروزه کسی نمی تواند بگوید که این تمدن بطور خود جوش در امریکا بوجود آمده است، ؛بلکه تحت تاثیر فرهنگ مهاجرین اروپائی، در طی چندین قرن تمدنی بوجود آمده است که تا حدودی با فرهنگ اولیه اروپائی فرق دارد.
ریشه "آناطولی-بین النهرینی" تمدن اتروسک ها توسط اطلاعات گسترده ای در زمینه های مختلف، مثل فلزشناسی، آبشناسی، ساختمان، هنری، مذهبی و بعضی تمایلات، مربوط به غیب گوئی، جواهرات و آرایش، نظافت محیط و غیره تائید شده است. وقتی ما به موزه ای مربوط به اتروسک ها وارد می شویم، احساس می کنیم که دریک موزه ی فرهنگی شرقی هستیم. استفاده از وسائل بسیار شیک و زیبا در تزیینات ساختمان، انتخاب وسائل زندگی اعلا در تضاد با ایتالیائی های اطرافشان، و حتی با یونانیان همعصرشان که زندگی قابل قبولی از نظر استاندارد زندگی داشته اند، بوده است. شباهت زبانی بین زبان اتروسکی و زبان لمنی ها، به نفع ریشه ی ناحیه اژه ای-آناطولی اتروسک ها در هزاره ی قبل از میلاد است. همچنین نقش پایه ای زن در نقوش مربوط به اتروسک ها نشان از تمدن مادر شاهی باستانی شرقی دارد که در آن الهه بزرگ مورد پرستش قرار می گرفته است. این عناصر باعث تفرق تمدن آنها از معاصرانشان که در آنها توفق مرد بر زن بطور واضح وجود داشته که فقط در قرن اخیر پس از مبارزات طولانی توانسته اند به حقوقشان برسند. باید بخاطر آورد که" پلاتو"(فیلسوف یونانی:مترجم) در اثر خود بنام" تیمئو" زن ها را چیزی پائین تر از انسان بحساب آورده است و این اختلاف بسیار زیاد بین تمدن یونانی که تمدن شرقی اژه ای هم روی آن بسیار اثر گذاشته، و تمدن اتروسک ها را نشان می دهد.

اولین تاس جهان ساخته ترکان اتروسک

با الفبای رونی ترکی
بعلاوه، همانطور که در مقالات، و وب سایت هایم، بعد از کشف مرکز مذهبی اتروسک ها در قله کوه مونته ولوونوشتم، بررسی تعدادی یافته ها از قبیل، علائم، افسانه ها ، نامگذاری مناطق مختلف، ارتباط بسیار روشنی بین این کوه و شهر اتروسکی" مارزوبوت تو" پیدا کردم. این یافته ها مرا به این اعتقاد واداشت که قبول کنم که سنگ های بیضوی بر روی قبرهای" مارزوبوت تو" و در قبرستان های اتروسک ها علائم مذهبی بسیار مهم ، حتی برای اتروسک ها بوده است. این سمبول سنگ بیضوی، نشانه ی دیگری از نزدیکی تمدن اتروسک ها به تمدن های شرقی است. از نظر بسیاری از اتروسک شناس ها سنگ بیضوی فقط یک سنگ قبر ساده است. علائم دیگری، مثل صلیب حک شده در داخل یک دایره، و مار و دو قمری همراه آن که در مراکز مذهبی دیگری، مثل دلفی، دلوس، ملیتوس، متسامور، و تبه، و بسیاری مراکز شرقی دیگر یافت شده است دلیل دیگری بر شرقی بودن اتروسک ها است چون نمیتوان آنها را فقط با ارتباطات تجارتی ساده با شرق از آنها کسب کرد. صلیب که معمولا داخل یک دایره حک شده است و من آنها را در مونتوولو و "مارزوبوت تو" پیدا کردم، مثل بسیاری از علائم اتروسکی، از نوع علائم تمدن" ویلانووین"، که تاکنون فقط علائم تزئینی ساده فرض میشد، بوده است. صلیب متساوی الضلاع در حکاکی های سومرهای باستانی بعنوان علامت الوهیت استفاده می شده است. توضیح مترجم:آقای مراد حاجی در کتاب خود موسوم به"اروپای آسیا"جلد اول(اروپا، ترکی، و استپ بزرگ) در مورد عدم شناخت مسیحیان از صلیب واسرار آن سخن می گوید:"من البته، از صلیب سنت جورج شروع می کنم که کاملا شبیه صلیبی است که در اعصار قدیم در آلتایی مورد استفاده قرار می گرفته است. سوالات زیادی مطرح شده است، چطور آن را سنت جورج نام گذاشتند و این صلیب چگونه در مسیحیت و تحت چه شرایطی پیدا شد؟ میدانیم که در حال حاضر صلیب علامت مسیحیت است. ولی همیشه اینطور نبوده است. تا قرن چهارم میلادی مسیحیان صلیب را قبول نداشتند و سعی می کردند از آن دوری بکنند. (برای اولین بار در فرهنگ لغت بوک هاوس و افرون در مورد آن خواندم) من از نوشته ی نویسنده مسیحی قرن سوم آقای فلیکس مینوسیوس یادداشت بر داشتم: "در مورد صلیب، ما آنها را پرستش نمی کنیم، ما- مسیحیان- به آنها نیاز نداریم، شما، کفار، که ساخته های چوبی برایتان مقدس است، آن صلیب های چوبی را پرستش کنید". ریشه ی بسیار قدیمی برای این سمبل های مذهبی، نشانه ای از ریشه ی بسیار دور این ملت است. "سنگ بیضوی" می تواند ما را به" افسانه ی پلاسگی ین"در "یورینوم" باز گرداند ، که به تخم اولیه، بعد از اینکه توسط، افیون، مار مخلوق خودش، بارور شد، حیات میدهد و مار بلافاصله بدور تخم پیچیده و بی حرکت تا زمان باز شدن تخم باقی ماند و از باز شدن تخم تمام موجودات و کائنات بوجود آمد. (یکی از افسانه های قدیمی خلقت است که در آن مادر شاهی، و یک خدائی اصل است، در آن الهه به مردان توفق دارد، و از رب النوع های دیگر زودتر بوجود آمده است. این الهه به تمام موجودات جهان حیات می بخشد. یورینوم در ابتدای پیدایش جائی برای سکونت ندارد لذا او از هوا آب را جدا می کند و در آب زندگی را شروع می کند. از باد شمال موجودی جدید، افیون، مار بزرگ را بوجود می آورد. پس از آمیزش با مار یورینوم به قمری تبدیل شده و تخمی از او بوجود آمده و با دستور او مار تا زمان باز شدن تخم، هفت دور بدور آن پیچیده و آن را محافظت می کند. در نهایت پس از باز شدن تخم، تمام موجودات، مثل خورشید ماه و غیره از آن بوجود آمدند:مترجم)
سنگ بیضوی با مار پیچیده بدور آن ، که در نقاشی های روی دیوار در "پمپی" وجود دارد حتما ریشه اتروسکی دارد.
قابل توجه است که زائران مسلمان وقتی به زیارت کعبه در مکه می روند، در آن سنگی سیاه با شکل بیضوی و به قطر حدود 18 سانتی متر را می بوسند.
حال میرسیم به پاسخگوئی به مهمترین سئوال! چرا و چگونه این مهاجرین شرقی با فرهنگ احتمالا مشابه بتدریج و بطور مستمر، به اتروریا آمدند و در طول چندین قرن ملتی یکدست و ثروتمند را در آنجا بوجود آوردند ؟ ما می دانیم که اولین کسانیکه وارد امریکا شدند و آنجا را سرزمینی ثروتمند یافتند به هم میهنان خود از وجود چنان سرزمین ثروتمندی خبر دادند و این باعث شد که افراد بسیاری به سرزمین جدید مهاجرت بکنند. احتمال بسیار وجود دارد که در زمانهای باستان، بین مراکز مذهبی مختلف و با فواصل بسیار، ارتباط مستمری وجود داشته باشد. همانطور که در مطالعات قبلی خود از امکان استفاده از کبوتران نامه بر و امکان جابجائی سالانه یا دو سال یکبار آنها در نقاط مشخص، مطرح کرده ام، در گذشته هم می توانسته اند برای ارتباط از آن طریق استفاده نمایند. احتمالا این نقل و انتقالات کبوتران، بطور سری و گاه نیز با کاروانها انجام می شده، که بطور مستمر از همان ملت با فرهنگ مشابه، برای مهاجرت به آن منطقه می آمده اند. احتمال وجود این نوع ارتباط لازم و آسان بین مراکز مذهبی در گذشته می تواند، وجود بسیاری از مراکزی را که از نظر ما اسرارآمیز و افسانه ای هستند را توجیه نمایند.
در نهایت بعد از خواندن کتاب "جیووانی سمه رانو" اطمینان بیشتری به داشتن ریشه ی شرقی اتروسک ها پیدا کردم. در حقیقت این دانشمند نود ساله و عضو انستیتو شرق شناسی شیکاگو بعد از شصت سال تحقیق و مطالعه، ریشه سومری و اکدی زبان اتروسک ها و بنابراین زبانهای لاتینی و اروپائی را ثابت کرده است . در چنین حالتی تئوری ریشه ی هندو اروپائی زبانها فقط یک دروغ شمرده می شود. تئوری های او برای سالهای طولانی توسط اکادمی ایتالیا مورد بی مهری و عدم توجه بوده است، تا اینکه اخیرا کتاب او با نام "ریشه تمدن اروپائی" توسط فیلسوفان بزرگی مثل، ماسینو کاجیاری، امانوئلو سره وینو ، و اومبرتو گالیم برتی مورد تائید و تکریم قرار گرفت. ولی هنوز هم بسیاری از تاریخ دانان فرهنگستان ایتالیا بعلت اینکه با تئوری های ظاهرا بدیهی آنها هماهنگی ندارد گفته های او را قبول ندارند.

جستجو در کابل پرس