Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 78538

درمانى براى كاپيتاليسم

12 دسامبر 2013, 11:17, توسط دانا

صبور جان هیچکس نگفته که اسلام اصلی خوب است و غیره. این تعبیر خودت و چند مسلمان دیگری است که اسلام را میراث از پدر و مادر و غیره گرفته اند. اسلام در اساسات اش نیز چیز خوبی ندارد. در اسلام برده داری مجاز است و این یعنی خط بطلان به آزادی، شان انسانی و دهها ارزش دیگر که ریشه در آزادی دارد.
فلسفه ی مارکس و اقتصاد مارکس در هیچ کشوری به بشکل درست عملی نشده و خود مارکس نیز اساسا سرمایه داری را نقد کرده بود و آینده را بیشتر منوط به شرایط دانسته بود و اما چیزی که برایش مهم بود خاتمه بخشید به مالکیت خصوصی بود. دیکتاتوری پرولتاریا نیز بد فهمیده شده است چون خود مارکس بسیاراشارات کم در مورد ماهیت اش داشته است. برایش مهم تغییر نظام از راه قهر و انقلاب بوده است. برای مارکس عدالت و توزیع عادلانه ی ثروت مهمترین رکن اقتصاد سیاسی اش بود. مشکل اساسی جهان فعلی حاکمیت شرکت های غول پیکر چند ملیتی هست که با پیچیده ترین شیوه ها و سازمان های طویل و عریض تجارتی و غیره چرخ اقتصاد جهان را به نقع خود می چرخانند. همین امریکایی را که همه شیفته اش اند بخاطر سرمایه داری افسار گسیخته بیش از 35 فیصد ثروت در دست 1 فیصد جامعه است. در سطح کل جهان وضع بدتر از این است. چیزی بیش از 75 فیصد ثروت دنیا در دست کمتر از یک 1 فیصد است.

اگر واقع بینانه به مسایل ببینی مشکل این نیست که مارکس چه گفته است و یا دیگران چه تعبیر از مارکس کرده اند. مشکل در نظام جهانی است که بر پایه سیستم تولید و توزیع سرمایه داری تنظیم شده است. آیا با این گفتار مارکس که ثروت باید عادلانه توزیع شود و انسان بنابر نیاز و استعداد از منابع مادی جامعه استفاده کنند موافق نیستی. فکر می کنم اما با این گفتار موافق اند و اما چگونگی عمل کردن اش یک مسئله ی سیاسی است و حقوقی است. این مسایل در نظام سرمایه داری قابل حل نیست چون سرمایه داری یعنی انباشت ثروت در دست عده ی محدود.

فکر می کنم مسایل بیش از این بغرنج اند که در چند جمله توضیح داده شود. بسیاری از مسایل باید حل شود مثلا عدالت چیست، عادلانه بودن یعنی چی، حق یعنی چی و کی ها باید قوانین را وضع کنند، دمکراسی یعنی چی و آیا شرط دمکراسی تنها شرکت در انتخابات است و یا مثلا برخورداری از منابع اقتصادی و امکانات جامعه بخاطر اشاعه افکار و مرام ها نیز مهم است و دهها مسئله دیگر.

در مورد شکایت ات از کشوری که در آن زندگی می کنی تنها همینقدر می گوییم که با وجود اینکه من سوسیالیست های اروپایی را معادل سوسیالیست مارکسی نمی دانم اما نظام حقوق و توزیع ثروت را در بعضی کشور های اروپایی عادلانه تر (اگر چه بخاطر انسانی کردن سیمای سرمایه داری) از امریکا می دانم. اگر یکسال در امریکا زندگی کنی بعد می دانی که مالیه یعنی چی و بیمه و درمان یعنی چی. یکی از دوستان امریکایی ام با وجود پروفیسور بودن در یکی از دانشگاه های امریکا و دادن مالیه کم به دولت بسیار خوش شده بود زمانی که یکی از پسران اش در یکی از کشور های اروپایی شمالی دچار پا شکستگی شده بود. چون از حق بیمه برخوردار بودند تمامی درمان برایشان تقریبا مفت تمام شد. و اما اگر در امریکا می بودند، بقول دوستم، باید تا سالها قرض بیمه را می پرداختند.

حداقل خوش باش که اولاد هایت در امریکا به دانشگاه نمی روند اگر نه حتی اگر در گوکل هم کار کنی غرق می شوی.

اینکه بسیاری از مهاجران پول مفت می گیرند درست است. راه حل اش تغییر سیاست دولت در زمینه ی کار و کاریابی برای آنان است. دوم اینکه در تمامی کشور ها و در تمامی اعصار بعضی انسان ها بخاطر بعضی مشکلات (مثل مشکل بیکاری وحشتناک در اسپانیا و یا یونان و یا جنگ در سوریه و غیره) بیکار می شوند و این مکلفیت دولت ها است تا حتی بخاطر ملوحظات اخلاقی هم اگر باشد برایشان نان بخور و نمیر بدهد. و فکر می کنم که نظام سوسیال در بعضی کشور های اروپایی یعنی نان بخور و نمیر. اینکه بعضی چند طفل می آورند تا بیشتر پول بگیرند و غیره مربوط اخلاق و سطح دانش و رشد معنوی خودشان می شود. اما اینان نیز فراموش می کنند که بچه کلان کردن در اروپا و یا امریکا با بچه کلان کردن در کشور های فقیر فرق دارد. بچه یعنی مصرف بالا و پس انداز کم.

جستجو در کابل پرس