Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 79463

کودکان در دفاع از حقوق هندوها و سیکهـ ها

5 جنوری 2014, 11:00, توسط کمال کابلی

« ....

اولین روزی که به مکتب رفتم در چوکی اول جا خوش کردم . معلم پیر که بعد ها از طرف شاگردان « قاری صاحب » نامیده میشد ، به صنف آمد و اولین کارش پرسیدن نام شاگردان و اسم محل زیست شان بود . از نام و محل زیست من فهمید که از محله ای شیعه نشین کابل آمده ام . او جای مرا با دو پسر بچۀ هندوی هم کلاسی عوض کرد که باشندۀ هندوگذر بودند هر دو .
به باور کودکی من ، هندوان نجس و کافر بودند و تماس لباس و دست با آنان ، کاملاً بی نماز و نجس می گردید .
بیچاره شده بودم . وختی به صورت معصوم طفل پهلوفیل هندویم نظر انداختم ، او معصوانه و با ترحم به رویم لبخند زد و دو دندان طلای دهنش برق زد . پسانها نام او را پرسیدم ، گفت :
« کمار » نام دارم ، مسکونه شوربازار .
وختی رخصتی ، کمار و برادرش پهلو به پهلوی ما تا سینما پامیر می آمدند و بچه های رهگذر به طرف ما سنگ پرتاب می کردند . « ولی » پسر کاکایم به تعقیب هرکدام شان میدوید و بسوی هریک شان محکم سنگ پرتاب می کرد . هر بار که مورد حملۀ مهاجمی قرار می گرفتیم ، کمار و برادرش ، خودشان را به ما میچسپاندند و در پشت سری ما پنهان میشدند . پسانها با این دو هندوبچه ی هم صنف رفیق شدیم و بعضی روزها آنان را تا سری چوک همراهی می کردیم .
سالها از آن ایام گذشت و من از فاکولته طب فارغ شدم و روزی گذرم در سرای شازده برای تبدیلی اسعارافتاد . حین عبور از دروازه ، یکنفر مرا به نام صدا زد . دیدم یک مرد جوان هندو . نزدیکم آمد با آغوش باز و دهن پر لبخند .
از دندان طلایش شناخته گفتم : « کمار » ؟
او مرا سخت در آغوشش گرفته گفت :
« بلی سخی جان ، من کمار هستم . »
هر دوی مان را گریه گرفت . سر و صورت هم را بوسیدیم و از یافتن همدیگر ، نهایت خورسند شدیم . »

جستجو در کابل پرس