Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 79490

بررسی تولد زبان فارسی – ۲

5 جنوری 2014, 17:21, توسط پرویز "بهمن"

چله زیباترین سرود ایرانی، در ستایش روشنایی و دلداگی:

از هزاران سال پيش، مردمان ایرانزمین آخرین شب زمستان هر سال را تا دمدمه های بامداد بیدار مانده اند تا گواه زایش و تابش خورشید باشند همان سرچشمه ی زندگی که نام دیگرش را «مهر» نهاده اند. ستایش خورشید، در شب زایش میترا، در کنار سروی که با پارچه ها و سنگهای رنگارنگ زینت میشد، یکی از با ارزش ترین خوی ایرانیان دوران باستان بوده است. در آن روزگاران هنوز رازهای وجود خورشید و ماه و دیگر پدیده های طبیعی برای انسان پیدا و نمایان نشده بود، و ایرانیان نیز چون مردمان دیگر سرزمینها خدایانی خود ساخته داشتند خدایانی که بر همه ی عناصر طبیعیت فرمانروایی میکردند و آدم چاره ای نداشت تا برای گریز از اندوه، تاریکی، سرما و سختیها (چه در شکل فیزیکی و چه در شکل عاطفی وحسی) به آنها پناه برد.
پی بردن به رازهای طبیعت و گذار از دوران خدایان استوره ای زیانی به پیوندهای ایرانیها با عناصر طبیعت نزد. زیرا در فرهنگ ایرانی و بیگمان آموزه های زرتشت، ایرانی، عشق و ارج به آب و خاک و درخت و رود و کوه گذاشتن است و پاسداشت آنها از خويشکارهای هر آدمی به شمار میآید.
از آنجا که بیشتر آیینها و سنتهای ما شایستگی به روز شدن داشته و با دگرگونی زمان و زمانه همگام بوده اند و میتوانسته اند در هر هنگام با خواستها و امیدهای مردمان پیوند داشته باشند ستایش خورشید و روشنایی و مهر نيز با گذر زمان دمساز شده و در جان و اندیشه هر ایرانی جا خوش کرده و ماندگار گشته است بی پروا به همه ی ناسازگاریهای فرومایگان تیره دلی که در درازای تاریخ، به هر بهانه ایی اینگونه جشنها و آیینهای زیبای ما ایرانیان را «کفر» میدانسته اند.
افسوسانه، در سی و چهار سال گذشته نیز حکومت مذهبی در ایران تاب پذیرفتن جشنهای ناب ایرانی را نداشته است. گردانندگان آن نه تنها به برگزاری این جشنها کمکی نکرده و نمیکنند و نه تنها نمیخواهند که آنها را همچون جشنهای ملی ايران برای ثبت در فهرست جهانی به یونسکو بشناسانند وانگه کوشش داشته اند که با زدن برچسبهایی بیخردانه، مردمان ساده را وادار کنند که از برگزاری این جشنها دست بکشند.
ولی از آنجا که جشنهای ایرانی ما از میان مردم برخاسته و گوهر زمینی بودن شان، بهمراه مهربانی و عشقی که در آنها موج میزند، از آنها نمودهایی ضد تبعیض ساخته، همچنان باره نگر و گرایش همه ی مردمان، با هر گونه دین و مرام و باوری باقی مانده اند.
«چله» یکی از این جشنهاست که همچنان و اکنون چه بسا که بیش از گذشته در کانون دلبستگی ایرانيان قرار دارد چرا که تاریخ نشان از آن دارد که همواره در دورانهای سخت مردمان ایران بیش از همیشه بر نبر دلیرانه ی لشگریان روشنایی و مهراندیشی با قشون تاریکی و مرگ اندیشی توجه نشان داده اند، با این امید و باور که: پیروزی لشگریان مهر و رسیدن جهان و جهانيان به پایان همه ی جنگها، رنجها، تبعیضها و تاریکیها کاری گریز ناپذیر است.
فراموش نکنیم که جشن شب شکن ِ«چله» از اندک جشنهای زمینی است که این پیام امروزی و تکیه داده بر حقوق بشر را با خود دارد که: تنها شادمانی و عشق نمودهای روشنایی و شایسته ی زندگانی انسان اند. (زندگی تان روشن و شب چله تان خجسته باد. شکوه میرزادگی از سوی بنیاد میراث پاسارگاد).

مهر رخشا نکوترین چهر است‌
شب چله زایش مهر است ‌
چونکه از روز نخست دیماه‌
روز گردد بلند و شب کوتاه‌
جشن زیبا، نیک و شاد ایرانی جشن شب چله بر شما خجسته و فرخنده باد. برگه - فرهنگ نژاده ایران کهن — ‏با ‏‏بیتا آپادانا‏ و ‏پاپک خرمدین‏‏.‏

جستجو در کابل پرس