Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 79497

بررسی تولد زبان فارسی – ۲

5 جنوری 2014, 17:36, توسط پرویز "بهمن"

سرمایه داران ایرانی، پشتیبان فرهنگ و هنر ایران زمین باشند
کمک ٢میلیون دلاری‌ «بیتا دریاباری» به «بخش شاهنامه»
بانو بیتا دریاباری از سرمایه داران نیکوکار ایرانی که در آمریکا زندگی میکند ٢ میلیون دلار به «بخش شاهنامه» دانشکده پمبروک دانشگاه کمبریج کمک کرده است تا پژوهش روی این اثر جاودانه استاد سخن، فردوسی توسی رونق و رواگ بیشتری گیرد و با اینکارِ نیک، همه آنانی را که به شاهنامه و فرهنگ ایران عشق میورزند، سپاسگزار خویش کرده است. بانو دریاباری ۴۴ ساله از ۱۶ سالگی، سرزمین مادری خویش را برای دانش اندوختگی و زندگی در امریکا بدرود گفته ولی هیچ‌گاه در همه ی این سالها پیوند خویش را با فرهنگ سرزمینش نگسسته است. او که رایانه خوانده از چهره‌های نامدار دره سلیکون (Silicon Valley) است که جایگاه غولهای فناوری ست.
بانو دریاباری، بیش از آنکه به دانش فناوری‌اش شهره باشد به کوششهای آدم دوستانه و فرهنگ‌مدارانه‌اش شناخته شده است که همچنین میتوان به راه‌اندازی بنیاد زن نمونه (Unique Zan Foundation) برای پشتیبانی از هوده زنان در سراسر جهان بویژه در زمینه آموزش زنان و همچنین بنیادهایی برای گسترش یادگیری زنان افغانستانی و نیز پایه‌گذاری مرکزی برای زنان فلسطینی در کرانه باختری رود اردن نماره کرد. او همچنین «مرکز برابری پارس» را برای پشتیبانی از کوچندگان ایرانی در امریکا راه‌اندازی کرده است.
از کوششهای فرهنگ‌دوستانه‌اش نیز میتوان به کمک شش و نیم میلیون دلاری‌اش به دانشگاه استنفورد برای پژوهشهای ایرانشناسی و همچنین «جایزه ادبی بیتا» که در سال ۲۰۰۸ راه‌اندازی شده و تاکنون به نامدارانی چون سیمین بهبهانی، گلی ترقی، محمدرضا شجریان، بهرام بیضایی و هوشنگ سیحون داده شده است، نماره کرد. افزون بر اینها او در سال ۲۰۰۹ به «موزه بریتانیا» و «بنیاد میراث ایران» یاری داد تا یکی از برجسته‌ترین برنامه‌های این موزه بنام نمایشگاه «شاه عباس صفوی» در لندن برپا شود تا جهانیان با ایران روزگارِ صفوی و این پادشاه برجسته تاریخمان، آشنا شوند. آنچه در پی می‌آید گفتگوی «مسعود لقمان» با بیتا دریاباری درباره کمک دو میلیون دلاری اش به شاهنامه‌پژوهی ست.

  • بخش شاهنامه دانشکده پمبروک دانشگاه کمبریج، چه ویژگیهایی داشت که شما را انگیزه به کمک مالی به این نهاد کرد؟
    شوربختانه در سالهای پایانی از یکسو به این پژوهشها دلبستگی نشان نداده‌اند و از دگرسو به شوند دشواریهایی که میان ایران و کشورهای اروپایی رخ داد، نه تنها سبب شد که هیچ کمک مالی به این پروژه نرسد که چه بسا چند باری هم که پرفسور چارلز ملویل (Charles Melville) خواسته بود به ایران بیاید به او ویزا ندادند و چنین بود که این کارهای پژوهشی زمین ماند. پرفسور ملویل، استاد تاریخ ایران و از مدیران انجمن ایرانشناسی‌ بریتانیا است و از سال ۱۹۹۹ مدیریت پروژه شاهنامه را به دوش دارد. برای آگاهی خوانندگانتان باید بگویم که برای به فرجام‌ رسیدن چنین پروژه‌هایی، فراگیرانه یک یا چند آدم پول هنگفتی میگذارند تا پژوهشگرانی چون پروفسور ملویل، بتوانند با دریافت مزد ماهانه به کارهای پژوهشی شان ادامه دهند. شوربختانه پولی که در سال ۱۹۹۹ برای این پروژه نهاده شد، بپایان رسیده و گسارش شده و کسی هم در این میان کمکی نکرده بود.
  • شما چگونه با پرفسور ملویل و پژوهش‌های شاهنامه‌شناسی ایشان و همچنین بخش شاهنامه پمبروک، آشنا شدید؟
    بناست همه نسخه‌های شاهنامه از سراسر جهان گردآوری شود و پس از پژوهشهای بایسته از سوی دانشمندان شاهنامه‌پژوه، این نسخه‌ها برای دسترسی همگان بگونه رایگان روی اینترنت نهاده شود. از سال ۲۰۰۷ به اینسو با دانشگاه استنفورد همکاری میکنم. آقای حمید مقدم با کمک ۱۰ میلیون دلاری‌شان، بخش ایرانشناسی این دانشکده را بنیاد گذاشته‌اند و من نیز در این بخش، «جایزه بیتا» را راه‌اندازی کرده‌ام که هر ساله به یکی نامداران فرهنگ و هنر ایران داده میشود. این تجربه کمک کرد تا با پژوهشگران دیگر آشنا شوم. یادم هست که برای پرفسور دیویس که ۱۰ سال روی «ویس و رامین» پژوهش، و برگردان هم از آن به انگلیسی چاپ کرده است، سخنرانی‌ای گذاشتیم. از سوی او با پژوهش‌های پرفسور ملویل و مرکز شاهنامه آشنا شدم. در سفرهایی که به لندن داشتم، این شانس را آوردم که با پرفسور ملویل و همسرشان فیروزه عبدلاوا که هر چند روسی ست ولی دلبستگی‌ بسیار به زبان پارسی و شاهنامه دارد آشنا شوم. شاید درخور نگرش باشد که بگویم این دو، نزدیکِ ۲۰ سال پیش در ایران و در برنامه‌ای پیوند با شاهنامه با هم آشنا شدند و با یکدیگر پیوند زناشویی بستند . این دو ایران‌پژوه، اکنون در کمبریج در پروژه شاهنامه با یکدیگر همکاری میکنند و من سال گذشته، دخترم را که زاده‌ آمریکاست و پارسی‌اش چنانکه باید و شاید رسا نیست او را بشور آوردم تا در کنار این جفت، کارآموزی کند تا با فرهنگ خودمان بیش از پیش آشنا شود و من از اینگونه با پروژه شاهنامه و همچنین پژوهش‌های پرفسور ملویل بیشتر آشنا شدم و از آنجا که آنان برای ادامه پژوهش‌هایشان به کمک مالی نیاز داشتند و چه بسا که دانشگاه کمبریج هراساندن به بریدن این پژوهشها به شوند نبود پشتیبان مالی کرده بود، بر آن شدم تا به این پروژه کمک کنم. این‌ را هم باید در نظر آورد که دانشکده پمبرک که پیشینه‌ای ۶۰۰ ساله دارد یکی‌ از ۳۱ دانشکده دانشگاه کمبریج است که کارنامه‌ای برجسته‌ در ایرانشناسی دارد.
  • ‌ بله، ای.جی‌‌ براون (۱۸۶۲-۱۹۲۶) و مینس (۱۸۷۴-۱۹۳۵) از ایرانشناسان برجسته این دانشکده‌اند و شنیده‌ام یکی‌ از رویدادهای بسیار کارگذار در پیوند با پروژه شاهنامه، نمایشگاه «پهلوانی پادشاهان ایرانی‌: هنرِ شاهنامه فردوسی» بود که در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ در موزه‌ فیتز ویلیام کمبریج برگزار شد.
    همینگونه است. شما باید در نظر آورید که کسانی چون پرفسور ملویل یا پرفسور دیک دیویس (Dick Davis) که استاد ادبیات پارسی‌ ست، در جهان بیمانند و بسان گوهری‌اند که ما ایرانیان باید از آنان نگهداری کنیم و سپاسگزار کوشش‌هایشان باشیم؛ چراکه آنان همه زندگی‌شان را بی‌چشمداشت، هزینه کردند برای شناخت فرهنگ و زبان ما ایرانیان. من شرمنده میشوم، هنگامیکه می‌بینم پرفسور دیویس بهتر از من به پارسی سخن میگوید و چامه میخواند. ارزش این بزرگان را تا زنده‌اند باید دانست.
  • کمک دو میلیون دلاری شما به «بخش شاهنامه» پمبروک، چه پیامدهایی را برای جهان شاهنامه‌پژوهی به ارمغان خواهد آورد؟
    بناست همه نسخه‌های شاهنامه از سراسر جهان گردآوری شود و پس از پژوهش‌های بایسته از سوی دانشمندان شاهنامه‌پژوه، این نسخه‌ها برای دسترسی همگان بگونه رایگان روی اینترنت نهاده شود. این کار افزون بر اینکه، پژوهش روی شاهنامه را برای هر کسی که دسترسی به اینترنت دارد، آسان خواهد کرد؛ سبب خواهد شد تا غیر ایرانیان و همچنین نسل تازه‌ای از ایرانیان که در بیرون از ایران زاده شده‌اند و پارسی‌خوان نیستند، شاهنامه را بخوانند و بفهمند.
  • شما همچون یکی از کسانی که به گسترش فرهنگ و هنر ایران، کمکهای فراوانی کرده است در جهان شناخته شده‌اید. چه انگیزه‌هایی شما را به این کار بر انگیخته میکند؟
    خانواده من، خانواده‌ای فرهنگ‌دوست‌اند. ما همچنین با زنده‌یادان محمد معین مردی که همه زندگی‌اش را وقف فرهنگ ایران و زبان پارسی کرد و محمدعلی امیرجاهد چمه سرای و تصنیف‌ساز برجسته‌ خویشاوندی داریم. خودِ من نیز از کودکی، دلبستگی بسیاری به چکامه و هنر، بویژه موسیقی و نگارگری داشتم. از ۱۶ سالگی هم که به امریکا کوچ کردم، موسیقی در زندگی‌ام جریان داشته است. همه اینها،مرا به فرهنگ و هنر از دوران کودکی وابسته کرده است.
  • به نظر شما چرا سرمایه دان ایرانی، میل چندانی به کمک مالی برای گسترش و پژوهش در فرهنگ و هنر ایران ندارند و در برابر، دارایی شان را در راستای آماجها غیر فرهنگی به آسانی هزینه میکنند؟
    این دشورای، دشواری فرهنگی ست و امیدوارم روزی را گواه آن باشیم که ثروتمندان ایرانی، بزرگترین پشتیبان فرهنگ و هنر ایران باشند. برای ایرانیان برون‌مرز نیز کمک‌ به کوششهای فرهنگی و هنری با تگناها و چارچوبها و چالشهای بسیاری چون تحریمها و… روبروست.
  • نقش نیکوکاران در جهان پیشرو در کمک به نهادی دانشگاهی و علمی تا چه میزان است؟
    بیشتر این نهادها با کمک مالی مردم میچرخند تا دولت. برای نمونه ایرانیان به بخشهای گوناگون دانشگاه استنفورد، چندین میلیارد دلار کمک کرده‌اند. این پول‌ها، صرف پاگرفتن کرسی‌های دانشی گوناگون میشود. برای نمونه در بخش ایرانشناسی استنفورد، برپایه برنامه‌ای که نهاده‌ام، هر هفته نویسنده یا چکامه سرا یا هنرمندی را فرا میخوانیم. تاکنون نزدیک ۲۰۰ تن از نامداران فرهنگ و هنر ایران در این برنامه‌ها سخنرانی داشته‌اند و بیش از ۱۴۰هزار تن ایرانی هم در این برنامه‌ها باشنده بوده اند. بی گزافه گویی باید بگویم، چنین کاری در هیچ جای جهان پیشینه ای نداشته است. به هر روی، امیدوارم دانشگا‌ه‌های ایران هم، این راه را برای مردم باز کنند که اگر چنین شود، دانشگا‌ه‌های ایران از سرشناس ترین دانشگاه‌های جهان خواهند شد. (با سپاس از تارنمای ارزنده پارسی انجمن).
    برگه "فرهنگ نژاده ایران کهن" از این بانوی ارجمند و ایرانی تبارمند سپاسگزاری ویژه مینماید

جستجو در کابل پرس