Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 79508

بررسی تولد زبان فارسی – ۲

5 جنوری 2014, 18:08, توسط پرویز "بهمن"

فرهنگ نژاده ایران کهن
چگونگی گزینش نام ایران کهن:
ایران زمین ما از تیره ها و نژادها و زبانها و گویشهای گوناگون پدید آمده است و برای یکپارچگی و هماهنگی و دور از ناهمسویی و نابرابری اینگونه آهنگ گرفته و برآن شد که نام ایران برگزیده شد. تا نخست سده بیستم، مردم جهان کشور ما را با نام رسمی پارس یا پرشین میشناختند در دوران رضاشاه بزرگ بود که گروهی از روشن اندیشان باستانگرا مانند سعید نفیسی، فروغی و تقی زاده گردهم آمدند و نام کشور بنیادی به ایران دگرگون شد. سعید نفیسی پیشنهاد کرد نام کشورمان به ایران دگرگون شود این پیشنهاد در آذرماه ١٣١٣خورشیدی رنگ راستینگی به خود گرفت. دولت ایران به همه ی کشورهای بیگانه هشدار داد که از این پس در زبانهای اروپایی نام میهن ما را باید ایران بنویسند.
در میان اروپاییان این واژه ایران تنها واژاک جغرافیایی داشت و در نسکهای جغرافیا دشت گسترده ای را که دربرگیرنده ایران و افغانستان و بلوچستان امروز باشد فلات ایران مینامیدند و کشور ما را به زبان فرانسه «پرس» به انگلیسی «پرشیا» به آلمانی «پرزین» به ایتالیایی «پرسیا» به روسی «پرسی» میگفتند و در دیگر زبانهای اروپایی واژه ای همانند این چهار واژه ها بود.
هنگامیکه دولت هخامنشی را در سال 550 پیش از میلاد در ٢٤٨٤ سال پیش کورش بزرگ پادشاه هخامنش تشکیل داد و سرتاسر جهان را در زیر پرچم خود گرد آورد چون پدران وی پیش از آن پادشاهان دیاری بودند که آنرا «پارسا» یا «پارسوا» میگفتند و دربرگیرنده پارس و خوزستان امروز بود رویدادنویسان یونانی کشور هخامنشیان را نیز برپایه همان پیشینه که پادشاهان پارسی بوده اند «پرسیس» خواندند و سپس این واژه از راه زبان لاتین در زبانهای اروپایی به «پرسی» یا «پرسیا» و بگونه های گوناگون آن درآمد و فروزه ای که از آن برآمده شد در فرانسه «پرسان» در انگلیسی «پرشین» در آلمان «پرزیش» در ایتالیایی «پرسیانا» در روسی «پرسیدسکی» شد و در زبان فرانسه «پرس» را برای ایران کهن بکار بردند.
در فرانسه «ایرانین» در انگلیسی «ایرانیان» در آلمانی «ایرانیش» بهره گرفتند و این واژه را دربرگیرند همه ی تمدنهای ایران جغرافیایی امروز و افغانستان، بلوچستان، ترکستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، قفقاز، کردستان، ارمنستان، گرجستان و شمال باختری هندوستان دانستند و یک نام همگانی برای سرتاسر سرزمینهای ایرانی نشین و یک نام ویژه برای کشوری که مرزهای آن در نتیجه تازشهای کشورهای بیگانه از شمال و خاور و باختر در نیمه نخست سده نوزدهم میلادی نهادینه شد برگزیدند.
واژه ایران یکی از کهن ترین سِپناس و سخنان است که نژاد آریا با خود به کنون تمدن آورده است و نژاد سپید سازنده شهریگری آدمیان در جهان بوده است و دانشمندان اروپایی آنرا بنام هند و اروپایی و یا نژاد هندو و ژرمنی و یا هند و ایرانی و یا هند و آریایی خوانده اند از نخستین روزی که در جهان نامی از خود گذاشته است خود را بنام آریا نامده و این واژه در زبانهای اروپایی «آرین» بگونه فروزه‌ ای به چم وابسته به آریا و آری همه گیر شده است.
این نژاد از یکسو از کناره های رود سند و از سوی دیگر تا کناره های دریای باختر را فرا گرفته به چم سرتاسر ماندگاران باختر و شمال باختری هندوستان و افغانستان و ترکستان و ایران و بخشی از میانرودان، قفقاز، روسیه و سرتاسر اروپا، آسیای کوچک، فلسطین، سوریه و سرتاسر آمریکای شمالی و جنوبی را با گذشت زمان گستره خود ساخته است همه ی زبانهای مردمان گوناگون آن با یکدیگر پیوند و پیوستگیهای گوناگون دارد. همه ی نشانه ها و اندیشه ها و تمدن آن با یکدیگر در پیوند است. داستانها و باورهای آن همواره با یکدیگر پیوستگی داشته و همواره کره زمین نماد نیکی و بدی آن بوده است. در اوستا که کهن ترین آثار نسکی این نژادست برزنی که نخستین گهواره زندگی و نخستین سرا و کاشانه این نژاد بوده است بنام «ایران ویجه» نامیده شده به چم سرزمین آریاها و نیز در اوستا واژه«ایریا» برای همین نژاد گفته شده است. همواره پدران ما به آریایی بودن میبالیده اند چنانکه داریوش بزرگ در سنگ نبشته نقش رستم خود را پارسی پسر پارسی و آریایی (هریا) از تخمه آریایی میشمارد و بدان مینازد.
کهن ترین بنچاک نسکی که در جهان موجود است و نگاشته کهن واژه ایران در آن میتوان یافت گفته "آرانوستن" جغرافیادان سرشناس یونانی است که در سده سوم پیش از میلاد میزیسته و نسک وی از میان رفته ولی استرابون جغرافیادان نامدار یونانی از آن سخن گفته و وی آنرا «آریانا» بایگانی کرده است و میشود گفت که از ٢٢٠٠ سال پیش این واژه ایران بوده است.
بنابراین کهن ترین نام میهن ما همین واژه ایران بوده نخست نام ایریا که نام نژاد بوده است نام کشور را آیریان ساخته اند و سپس با گذشت زمان ایریان، آیران شده و در زمان ساسانیان ایران، دگرگون شده است و همچنین اران نیز میگفته اند. چنانکه پادشاهان ساسانی در سکه و سنگ نوشته ها نام خود را پادشاه ایران و اران مینوشته اند و از زمان شاپور یکم ساسانی در سکه ها گفتار انیران هم دیده میشود زیرا که الف باز در زبان پهلوی نشانه راندن و جدایی بود و انیران به چم به جز ایران و بیرون از ایران و مراد از آن کشورهای دیگر بوه است که ساسانیان گرفته بودند.
در همین دوره ساسانی گفتار ایرانشهر به چم شهر ایران (دیار و کشور ایران) نیز همه گیر بوده است و عراق را که در میان سرزمین بود بدین نام برده بنام «دل ایرانشهر» مینامیدند.
واژه ایرانشهر را فردوسی و چکامه سرایان دیگر ایران نیز بکار برده اند. پس مراد از ایرانشهر سرتاسر سرزمینهای ساسانیان بوده است چنانکه مستوفی قزوینی نگارشگر و نویسنده، اندازه ایران را چنین نمایان میکند: از خاور رود سند و کابل و فرارود و خوارزم، از باختر اران تا گستره روم و سوریه از شمال ارمنستان و روسیه و دشت قپچاق و دربند و از جنوب بیابانهای نجد بر سر راه مکه و شاخاب پارس.
اکنون واژه ایران که اینک در میان ما و اروپاییان رایج است و گفتار نو همان واژه است که در زمان ساسانیان همه گیر بوده است و تاکنون هم میباشد و فردوسی ایران و ایرانشهر و ایرانزمین را همواره بکار گرفته و چه بسا چامه سرای غزنوی نیز ایرانشهر و ایران را در چامه های خود آورده و پادشاهان این دودمان را خسروان این دیار دانسته اند.
پس از اینکه اروپاییان کشور ما را در روش زبان خود پرس یا مانند آن مینامیدند و این خوی رخدادنویسان یونانی و رومی را رها نمیکردند چه از نظر دانشی و چه از دیده زبانزدی هیچگونه خردورزی نداشت زیرا که هرگز نام این سرزمین در هیچ زمان پراس یا واژه ای مانند آن نبوده و همواره پارس یا پرس نام یکی از ایالات آن بوده است که ما اینک پارس میگوییم.
درست هم همین بود که ما از سرتاسر جهان خواستار شویم که کشور ما را همچنان که ما خود همواره نامیده ایم ایران و وابسته های آنرا ایرانی بنامند.
سپاس خدای را که این انجام با ارزش بکار آمد و این دیاری که نخستین میهن نژاد آریا بوده است به همان نام تاریخی و باستانی خود خوانده خواهد شد.
اینک در پایان اینکار مهمی که به سود تاریخ ایران رخ داده است جای آن دارد که ما نیز در میان زبانزد باستانی زمانی ساسانی و ادبای ایران را زنده کنیم و سرزمین ایران را هم پس از این ایرانشهر بنویسم و بگوییم زیرا گذشته از آن که یادگار بزرگی و شکوه ساسانیان را زنده کرده ایم و دیار اردشیر پاپکان و انوشیروان را بهمان نامی که ایشان خود میخوانده اند نامیده ایم که واژه گسترده را بجای دو سخن آمیخته شده بکار برده ایم و امیدوارم که این پیشنهاد در همان پیشگاهی که پاسبان همه ی بزرگیهای گذشته و آینده ایران است پسندیده و پذیرفته آید.
(پاینده و جاوید باد ایران. تهران ١٠ دیماه ١٣١٣سعید نفیسی - دانش‌پژوه، رویدادنگار، نویسنده، ترزبان؛ ادیب و چکامه سرا ) — ‏با ‏‏‏‏‏‎Khosro Pasargad‎‏، ‏بیتا آپادانا‏‏، ‏‏‎Kasra Niknam‎‏، ‏‎Persian Khosrow‎‏‏‏، ‏‏‏‎Garshasb Pishdadi‎‏، ‏پاپک خرمدین‏‏، ‏‏‎Arash Fa‎‏، ‏‏‎Mohamad Dimented‎‏، ‏پاینده ایران‏‏‏‏‏ و ‏‎Behrouz Karimi‎‏‏.‏
پسندیدم · · اشتراک‌گذاری · نوامبر 24, 2013 ·

جستجو در کابل پرس