نخیر، نمی دانم از ده جور آمد چند تایش نکاح می شود. دلیلی هم وجود ندارد بدانم. شما بگو!
به نظر من تنها ذهن بیمار یک آدم متدین میتواند درگیر چنین مسائل خصوصی مردم باشد. این انسان مذهبی است که با اوهام زندگی می کند که نکند فلان همسایه دارد روزه خواری می کند!؟ آیا فلان کس نماز می خواند؟! دختر فلان کس چی کار می کند!؟
اینها موارد کاملا خصوصی انسانهاست به من و تو ربطی ندارد.
جدا سازی زن و مرد در روضه پس چی دردی را دوا کرده است؟ میگویی زن ومرد جدا باشند که چند سالی است روضه تقسیم شده است، پس (به قول خودت) این همه فحشا چرا تا هنوز ادامه دارد؟ آیا فکر نمی کنی که مشکل کار در جای دیگریست؟
و در مکه چنین نیست چرا نیست؟ آن "مسئاله جدا" که میگویی چیست؟ بفرما! مگر قرار نیست بحث کنیم توضیح بده. نه این که بگویی در فلان کتاب توضیح داده شده است.
در مورد نکاح آنچه گفتم نظر شخصی بنده نیست. باز تکرار می کنم نکاح در لغت به معنی مجامعت کردن، گا...دن، سپوختن. (لغت نامه دهخدا، جلد "ن"، صفحه 721). در لغت نامه های عربی هم در توضیح واژه نکاح که از "نکح" آمده چنین است: ایلاج ذکر فی فرج لیصیر یذلک کالشی الواحد... یعنی وارد کردن چیز مرد در چیز زن برای اینکه یک جسم یا شی واحد شوند... حالا تو اسمش را هر چه دوست داری بگذار.
از آنجایی که در اسلام عزیز هیچ مرزی بین رذیلت و فضیلت کشیده نشده هر چیز زشتی هم می تواند در قالب دین چهره زیبا پیدا کند. مثلا همین نکاح، یا زشت تر ازان که واقعا فاحشگی دینی است همان صیغه در شیعه گری. و یا شکنجه اسلامی را نام گذاشتند "تعزیر". دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند...کمتر خورید باده که تعزیر می کنند، حافظ ... و ده ها واژه دیگر.
اگر جدی تر میخواهی ادامه بدهی یالله، ما گر ز سر بریده می ترسیدیم... :-)
نخیر، نمی دانم از ده جور آمد چند تایش نکاح می شود. دلیلی هم وجود ندارد بدانم. شما بگو!
به نظر من تنها ذهن بیمار یک آدم متدین میتواند درگیر چنین مسائل خصوصی مردم باشد. این انسان مذهبی است که با اوهام زندگی می کند که نکند فلان همسایه دارد روزه خواری می کند!؟ آیا فلان کس نماز می خواند؟! دختر فلان کس چی کار می کند!؟
اینها موارد کاملا خصوصی انسانهاست به من و تو ربطی ندارد.
جدا سازی زن و مرد در روضه پس چی دردی را دوا کرده است؟ میگویی زن ومرد جدا باشند که چند سالی است روضه تقسیم شده است، پس (به قول خودت) این همه فحشا چرا تا هنوز ادامه دارد؟ آیا فکر نمی کنی که مشکل کار در جای دیگریست؟
و در مکه چنین نیست چرا نیست؟ آن "مسئاله جدا" که میگویی چیست؟ بفرما! مگر قرار نیست بحث کنیم توضیح بده. نه این که بگویی در فلان کتاب توضیح داده شده است.
در مورد نکاح آنچه گفتم نظر شخصی بنده نیست. باز تکرار می کنم نکاح در لغت به معنی مجامعت کردن، گا...دن، سپوختن. (لغت نامه دهخدا، جلد "ن"، صفحه 721). در لغت نامه های عربی هم در توضیح واژه نکاح که از "نکح" آمده چنین است: ایلاج ذکر فی فرج لیصیر یذلک کالشی الواحد... یعنی وارد کردن چیز مرد در چیز زن برای اینکه یک جسم یا شی واحد شوند... حالا تو اسمش را هر چه دوست داری بگذار.
از آنجایی که در اسلام عزیز هیچ مرزی بین رذیلت و فضیلت کشیده نشده هر چیز زشتی هم می تواند در قالب دین چهره زیبا پیدا کند. مثلا همین نکاح، یا زشت تر ازان که واقعا فاحشگی دینی است همان صیغه در شیعه گری. و یا شکنجه اسلامی را نام گذاشتند "تعزیر". دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند...کمتر خورید باده که تعزیر می کنند، حافظ ... و ده ها واژه دیگر.
اگر جدی تر میخواهی ادامه بدهی یالله، ما گر ز سر بریده می ترسیدیم... :-)