Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 86191

هنر نزد ایرانیان است و بس؛ ویدئویی از سقوط ارزش های انسانی در ایران

20 جنوری 2015, 05:34

3 ژانويه, 11:48, بوسيله‌ى كشف

جایگاه زن در شاهنامه فردوسی سگ پدر ،
اگر دليل نفرت و عقده فردوسي از تركها را شكست و بين رفتن سلطنت تاجيكان ساماني توسط تركها بدانيم و دليل نفرتش از اعراب را پذيرفتن دين اسلام توسط ايرانيان و از بين رفتن آيين زرتشتي و حكومت طبقاتي ساساني بدانيم چه توجيحي براي توهين وي به زنان وجود دارد

زن و اژدها هر دو در خاک به

جهان پاک از این هر دو ناپاک به

فردوسی در شاهنامه معتقد است که مرد در زندگی نباید با هیچ زنی مشورت کند چون هیچ زنی دارای " رای و تدبیر" نیست و زنی " رای زن " یعنی صاحب اندیشه و تدبیر در دنیا پیدا نمی شود لذا می فرماید:

مکن هیچ کاری به فرمان زن

که هرگز نبینی زنی "رای زن"

فردوسی معتقد است که در زندگی فرد " به اختر " یعنی نیک اختر و خوشبخت کسی است که اصلا از بیخ و بن دختر نداشته باشد و اگر خانواده ای صاحب دختر باشد خانواده بدبخت محسوب می شود او می فرماید:

به اختر کس آن دادن که دخترش نیست

چو دختر بود روشن دخترش نیست

که را از پس پرده دختر بود اگر تاج دارد بد اختر بود

دختر کشی و سر بریدن دختر بلافاصله بعد از تولد از توصیه های فردوسی است تا پدر دختر دچار حیله و نیرنگ دختران نگردد. این توصیه نسل اندر نسل می باید عمل گردد و پسری که به وصیت پدر و نیای خود عمل نکند عاقبت دچار حیله و نیرنگ دختر می گردد. فردوسی با یاد آوری این توصیه نیاکان با تاسف می فرماید:

مرا گفت چو دختر آمد پدید

ببایستش اندر زمان سر برید

نکشتم ، بگشتم از راه نیا

کنون ساخت بر من چنین کیمیا

فردوسی دختر را باعث سرافکندگی خانواده بر می شمرد و معتقد است دختر غیر از عیب بر محاسن خانواده چیزی نخواهد افزود لذا در مورد سوالی در رابطه با دختران می فرماید:

چنین داد پاسخ که دختر مباد

که ده عیب آورد بر نژاد

چو زن زاد دختر، دهیدش به گرگ!

که نامش ضعیف است و ننگش بزرگ!

در شاهنامه بیشتر زنان نسبت به وطن و خانواده خود خائن محسوب می شوند و در نتیجه اعمال خود آبروی وطن و خانواده خویش را می برند. منیژه و فرنگیس دختران افراسیاب نیز موجب شرمندگی خانواده خود و میهن خویش هستند. سودابه همسر کیکاووس پادشاه ایران از آن زنان شهوت ران است که دایم در تلاش برای ارتباط با پسر کیکاووس است.

انحطاط اخلاقی در داستان های شاهنامه به قدری شدید بوده که حتی متاسفانه دو فرزند از یک شوهر نمی شد پیدا کرد چنانکه ملکه " شهرو " که صاحب سی و اند فرزند است برای نمونه دو فرزندش از یک شوهر نبودند:

بچه بوده است "شهرو" را سی واند

نزاده است او ز یک شوهر دو فرزند

یکایک را ز ناشایست زاده

بدایه دایگانی شیر داده

البته این انحطاط اخلاقی در نهاد خانواده حتی به رابطه "پدر _ دختر " نیز رسیده بود و " بهمن " پادشاه ایران عاشق " همای " دختر خود شده و " همای " از پادشاه ایران به " دارا " پادشاه بعدی ایران حامله شده بود.

فردوسی می گوید:

یکی دخترش بود نامش همای

هنرمند و با دانش و پاکرای

همی خواندی ورا چهره زاد

ز گیتی به دیدار او شاد

پدر بر پذیرفتنش از نیکویی

بدان دید که خوانی همی پهلویی

همای دل افروز تابنده ماه

چنان بد که ابستن امد زشاه

در شاهنامه زنان به قدری کم ارزش جلوه داده می شوند که هیچ کدام از مردان شاهنامه اولین قدم را برای برقراری رابطه با زن بر نمی دارند. و مثل تهمینه مادر سهراب حاضرند شبانه و بدور از چشم پدر و مادر با شمعی در دست بسوی رستم رفته و زن یک شبه او گردیده و بعد از حاملگی نیز رستم از فرزند پس انداخته خود نیز آنقدر بی خبر می ماند که در جنگ بصورت ناشناخته او را می کشد. پرسناژهای شاهنامه بیشتر به "خفت و خیز" یک شبه با زنان تمایل دارند. قباد پادشاه ایران موقع فرار از ایران در راه به خانه دهقانی فرود آمده و بعد از هوس همخوابی یک هفته با آن دختر به اصطلاح ماه رو می ماند و بعد:

بدان ده یکی هفته از بهر ماه

همی بود و هشتم بیامد به راه

زنان شاهنامه طوری انتخاب شده اند که بیشتر توطئه گرند: دختر " اردوان "شوهر را زهر می دهد، " نوش زاد " پسرش را بر علیه پدر " انوشیروان " تربیت می کند. گردیه با گستهم دشمن شوهرش سازش کرده و شوهرش را می کشد و با گستهم ازدواج می کند و بعد به تحریک خسرو پرویز گستهم را نیز مسموم می کند تا همسر شاه گردد و... و در خاتمه لازم به ذکر است که اکثر قریب به اتفاق جادوگران و عفریته های شاهنامه از زنان می باشند که در خان ها و در جریانات مختلف کشته می شوند چون:

زن و اژدها هر دو در خاک به

جهان پاک از این هر دو ناپاک به

آيا واقعا فردوسي بزرگترين شاعر و شاهنامه اش برترين كتاب است.

جستجو در کابل پرس