بزرگداشت از مقام 10 آموزگار برتر جهان در لیسه عالی معرفت به روایت عکس
16 فبروری 2015, 16:56
واقعهای کشتن تمام مردان قوم یهود بنی قریظه یکی از دردناکترین و غمانگیزترین اتفاقات تاریخی است. محمد به بهانهای واهی(حمایت سران این قوم از مشرکان مکه) آنها را در حدود یک ماه محاصره نمود و پس از اینکه تسلیم شدند در هماهنگی با عامل و مزدورش "سعد ابن معاذ" که رئیس قبیلهی اوس بود، با این ادعا که الله حکم داده است باید تمام مردان این قوم گردن زده شوند و زنان و دختران و پسران نابالغشان به کنیزی و بردگی گرفته شوند، همه را در بازار مدینه جمعآوری نمود و در حضور و با مشارکت خودش پس از گردن زده شدن در گودال ها دفن شدند. دردناکی این داستان زمانی است که کسیکه خود را فرستادهی الله میداند دست به این کار می زند. یا شاید هم توجیه کننده عملش چنین باشد که گویا برای رسیدن به مقصود هر وسیله ای مجاز ومشروع است. این روش یعنی دست زدن به هر کاری در راه رسیدن به مقصود هر چند غیر انسانی باشد موجه است. یعنی شدت عمل و تدابیر قاطع هر چند مخالف شروط انسانی باشد اما برای بنیانگزاری دولت اسلام لازم و ضروری می شود.
اما شرح مفصل این ماجرا درسیره ابن هشام جلد دوم صفحات 178 و 179 و تاریخ طبری صفحه 1082 یا در متن عربی همین کتاب در جلد 2 صفحه 252؛ ذکر شده است. لازم به یادآوری است که تمام این داستانها را مسلمانان بازگو نمودند و هیچ یهودی در حجاز باقی نماند که از خودش و قومش در مقابل این ادعاها دفاع نمایند، اما همین مقدار هم که روایت نمودهاند، عمق فاجعه را نشان میدهد:
ملاک برای کشتن پسران بنی قریظه که رویش مو در دستگاه تناسلی آنان بود وآقای نویسنده آنرا جعلی واختراع مادانسته است تاریخ خود مسلمانان آنرا ثبت کرده اند. بدین قرار اگر پسری اندک موئی بر چهره داشت او بلافاصه کشته میشد و اگر موئی بر چهره نداشت، شلوارش را پائین میکشیدند تا موی آلت تناسلیاش را نگاه کنند، اگر موئی را مشاهده میکردند، بلافاصه او را گردن میزدند:
عطیه قرظی یکی از بازماندگان نوجوانی است که از این فیلتر به دلیل نبود موی بر پشت آلت تناسلیاش جان بدر برد و مسلمان شد، میگوید "من را نزد رسول الله بردند و پشت آلتم را نگاه کردند، چون موئی ندیدند مرا نکشتند...": عطيه القرظی قال: عرضنا على رسول الله صلى الله عليه وآله زمن قريظه فمن كان منا محتلما أو نبتت عانته قتل فنظروا إلیَ فلم تكن نبتت عانتی فتركت...
مسلم الانصاری گفت که رسول الله مرا بر اسیران بنی قریظه گماشت، پس نگاه به آلت تناسلی نوجوانان پسر میکردم، اگر میدیدم که موئی بر آلتش روئید گردنش را میزدم و اگر نروئید بود جزء غنایم جنگی گماشته میشد.(مجمع الزوائد / الهیثمی / جلد 6 / صفحه 141- اعیان الشیعه / محسن الامین / جلد 3 / صفحه 303. درین مورد در منابع زیاد اسلامی آمده است که بخاطر تطویل کلام خودداری شد.
. چگونگی فروش زنان ودختران اسیر،شرح ما جرا از تاریخ طبری جلد 2ص 252:سپس رسول الله اموال و زنان و کودکان بنی قریظه را تقسیم نمود در آن هنگام پس از دریافت خمسش، سه سهم برای سوارکار مرد و یک سهم برای سوارکار زن و برای پیاده نظام یک سهم و در آن روز تعداد اسبهای بنی قریظه 36 اسب بود.... سپس سعد ابن زید انصاری از برادران بنی عبد الاشهل را به زنان و کودکان اسیر بنی قریظه برگزید و به نجد فرستاد تا بوسیله فروش آنان اسلحه و اسب بیاورد. (التاریخ الطبری / جلد 2 صفحه 252
سپس رسول الله اموال و زنان و کودکان بنی قریظه را تقسیم نمود و برخی از این اسیران را به همراه سعد ابن زید الانصاری به نجد فرستاد تا با فروش آنان اسحله و اسب بیاورد.(تفسیر المیزان / علامه طباطبائی / جلد 16 / صفحه 303
آیت الله سید جعفر مرتضی العاملی از علمای مشهور و مورخ به نام شیعی در کتاب الصحیح فی سیره النبی الاعظم میگوید:
رسول الله برخی از این اسیران (زن و کودک) را به همراه سعد ابن زید الاشهلی به نجد فرستاد تا با فروش آنان اسحله و اسب بیاورد.
و همچنین گفته میشود که رسول الله برخی از زنان و کودکان اسیر بنی قریظه را به شام برای فروش فرستاد و اسلحه و اسب خرید. (الصحیح من سیره النبی الاعظم / سید جعفر مرتضی / جلد 11 / صفحه 225)
امروز که بوکو حرام دختران مسیحی نا یجیر یارا می فروشد و نیز داعش که دختران وزنان ایزدی هارا بین 40 تا 160 دالر می فروشند همه ملهم از رفتار و روش محمد است.
و این آیات داستان بالا را بیان مینماید
وَأَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا (احزاب/26) و كسانى از اهل كتاب را كه پشتیبانیشان کرده بودند از دژهايشان به زير آورد و در دلهايشان هراس افكند، گروهى را میکشتید و گروهی را اسیر مینمودید.
وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا (احزاب/27) و (الله) زمينشان و خانهها و اموالشان و سرزمينى را كه در آن پا نگذاشته بودید را به شما ميراث داد و الله بر هر چيزى تواناست.
قرآن آنان را به خیانت متهم میکند، ظاهرا منظور این است که آنان در جنگ خندق جانب محمد را نگرفتند:
الَّذِينَ عَاهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لاَ يَتَّقُونَ (انفال/56) کسانی که از آنان پيمان گرفتى، هر بار پيمان خود را میشکنند واز الله نمیترسند.
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِم مَّنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (انفال/57) پس اگر در جنگ بر آنان دستيافتى آنگونه تارومارشان کن تا اندرزی برای آيندگانشان شود، شاید كه پند گيرند.
اما ببینید منظور قرآن از نقض عهد چیست:
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِيَانَةً فَانبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاء إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الخَائِنِينَ (انفال/59) و اگر از گروهى بيم خيانت (غافلگیرانه) داری به سويشان بينداز (غافگیرانه با آنان رفتار کن) به طور يكسان؛ زيرا الله خیانتکاران را دوست ندارد.
من برای آیات بالا شرح اضافی نمینویسم، همه چیز کاملا گویاست.
آنچه را ما درینجا می آوریم کلاً بر گرفته از تاریخ های مسلمین است که خود آنان با افتخار غزوات و فتح های محمد ویارانش را در کتب های معتبری چون سیرت النبی ها، تفاسیر و تاریخ های قرون اول ودوم هجری مستند ثبت کرده اند. ما مغرض نیستیم و دروغ هم نمی نویسیم ، این شما روضه خوانها هستید که بخاطر منافع مادی تان دکان دین فروشی باز کرده اید و حقایق را وارونه به خورد مردم نا آگاه وجاهل تان می دهید.
درین زمینه که" محمد آغازگر هیچ جنگی (!!!) نبوده " این ادعای تان با تاریخ زندگی محمد وفق نمی دهد زیرا دو جنگ محمد و مسلمانان یعنی " احد " و " خندق " دفاعی بود وبقیه 28 یا زیاد تر جنگ های محمد تعرضی و تهاجمی بود. انگیزه این غزوات بدست آوردن غنائیم جنگی، تسلط بر زنان ودختران جوان جهت شهوترانی عرب های شهوت ران بود. وبرای کشته شدگان وعده نعمت های فراوان در دنیای دیگیر بود که درانجا عشرتکده ای بنام جنت با تمام تسهیلات ووسایل عیش وعشرت وشهوترانی منجمله زنان همیشه باکره برای شان آماده بود یعنی در دنیای دیگر هم غم پائین تر از ناف استشهادیون و جهادیون را خورده است. بر شالودۀ این گفتار قرآنی است که امروز مسلمانان استشهادی عجله دارند که با انفلاق دادن خود شان را هر چه زودتر درآنجا برسانند.!!! بعداً وصف جنت را از زبان قرآن برای تان می آوریم .
واقعهای کشتن تمام مردان قوم یهود بنی قریظه یکی از دردناکترین و غمانگیزترین اتفاقات تاریخی است. محمد به بهانهای واهی(حمایت سران این قوم از مشرکان مکه) آنها را در حدود یک ماه محاصره نمود و پس از اینکه تسلیم شدند در هماهنگی با عامل و مزدورش "سعد ابن معاذ" که رئیس قبیلهی اوس بود، با این ادعا که الله حکم داده است باید تمام مردان این قوم گردن زده شوند و زنان و دختران و پسران نابالغشان به کنیزی و بردگی گرفته شوند، همه را در بازار مدینه جمعآوری نمود و در حضور و با مشارکت خودش پس از گردن زده شدن در گودال ها دفن شدند. دردناکی این داستان زمانی است که کسیکه خود را فرستادهی الله میداند دست به این کار می زند. یا شاید هم توجیه کننده عملش چنین باشد که گویا برای رسیدن به مقصود هر وسیله ای مجاز ومشروع است. این روش یعنی دست زدن به هر کاری در راه رسیدن به مقصود هر چند غیر انسانی باشد موجه است. یعنی شدت عمل و تدابیر قاطع هر چند مخالف شروط انسانی باشد اما برای بنیانگزاری دولت اسلام لازم و ضروری می شود.
اما شرح مفصل این ماجرا درسیره ابن هشام جلد دوم صفحات 178 و 179 و تاریخ طبری صفحه 1082 یا در متن عربی همین کتاب در جلد 2 صفحه 252؛ ذکر شده است. لازم به یادآوری است که تمام این داستانها را مسلمانان بازگو نمودند و هیچ یهودی در حجاز باقی نماند که از خودش و قومش در مقابل این ادعاها دفاع نمایند، اما همین مقدار هم که روایت نمودهاند، عمق فاجعه را نشان میدهد:
ملاک برای کشتن پسران بنی قریظه که رویش مو در دستگاه تناسلی آنان بود وآقای نویسنده آنرا جعلی واختراع مادانسته است تاریخ خود مسلمانان آنرا ثبت کرده اند. بدین قرار اگر پسری اندک موئی بر چهره داشت او بلافاصه کشته میشد و اگر موئی بر چهره نداشت، شلوارش را پائین میکشیدند تا موی آلت تناسلیاش را نگاه کنند، اگر موئی را مشاهده میکردند، بلافاصه او را گردن میزدند:
عطیه قرظی یکی از بازماندگان نوجوانی است که از این فیلتر به دلیل نبود موی بر پشت آلت تناسلیاش جان بدر برد و مسلمان شد، میگوید "من را نزد رسول الله بردند و پشت آلتم را نگاه کردند، چون موئی ندیدند مرا نکشتند...": عطيه القرظی قال: عرضنا على رسول الله صلى الله عليه وآله زمن قريظه فمن كان منا محتلما أو نبتت عانته قتل فنظروا إلیَ فلم تكن نبتت عانتی فتركت...
مسلم الانصاری گفت که رسول الله مرا بر اسیران بنی قریظه گماشت، پس نگاه به آلت تناسلی نوجوانان پسر میکردم، اگر میدیدم که موئی بر آلتش روئید گردنش را میزدم و اگر نروئید بود جزء غنایم جنگی گماشته میشد.(مجمع الزوائد / الهیثمی / جلد 6 / صفحه 141- اعیان الشیعه / محسن الامین / جلد 3 / صفحه 303. درین مورد در منابع زیاد اسلامی آمده است که بخاطر تطویل کلام خودداری شد.
. چگونگی فروش زنان ودختران اسیر،شرح ما جرا از تاریخ طبری جلد 2ص 252:سپس رسول الله اموال و زنان و کودکان بنی قریظه را تقسیم نمود در آن هنگام پس از دریافت خمسش، سه سهم برای سوارکار مرد و یک سهم برای سوارکار زن و برای پیاده نظام یک سهم و در آن روز تعداد اسبهای بنی قریظه 36 اسب بود.... سپس سعد ابن زید انصاری از برادران بنی عبد الاشهل را به زنان و کودکان اسیر بنی قریظه برگزید و به نجد فرستاد تا بوسیله فروش آنان اسلحه و اسب بیاورد. (التاریخ الطبری / جلد 2 صفحه 252
سپس رسول الله اموال و زنان و کودکان بنی قریظه را تقسیم نمود و برخی از این اسیران را به همراه سعد ابن زید الانصاری به نجد فرستاد تا با فروش آنان اسحله و اسب بیاورد.(تفسیر المیزان / علامه طباطبائی / جلد 16 / صفحه 303
آیت الله سید جعفر مرتضی العاملی از علمای مشهور و مورخ به نام شیعی در کتاب الصحیح فی سیره النبی الاعظم میگوید:
رسول الله برخی از این اسیران (زن و کودک) را به همراه سعد ابن زید الاشهلی به نجد فرستاد تا با فروش آنان اسحله و اسب بیاورد.
و همچنین گفته میشود که رسول الله برخی از زنان و کودکان اسیر بنی قریظه را به شام برای فروش فرستاد و اسلحه و اسب خرید. (الصحیح من سیره النبی الاعظم / سید جعفر مرتضی / جلد 11 / صفحه 225)
امروز که بوکو حرام دختران مسیحی نا یجیر یارا می فروشد و نیز داعش که دختران وزنان ایزدی هارا بین 40 تا 160 دالر می فروشند همه ملهم از رفتار و روش محمد است.
و این آیات داستان بالا را بیان مینماید
وَأَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا (احزاب/26) و كسانى از اهل كتاب را كه پشتیبانیشان کرده بودند از دژهايشان به زير آورد و در دلهايشان هراس افكند، گروهى را میکشتید و گروهی را اسیر مینمودید.
وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَؤُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا (احزاب/27) و (الله) زمينشان و خانهها و اموالشان و سرزمينى را كه در آن پا نگذاشته بودید را به شما ميراث داد و الله بر هر چيزى تواناست.
قرآن آنان را به خیانت متهم میکند، ظاهرا منظور این است که آنان در جنگ خندق جانب محمد را نگرفتند:
الَّذِينَ عَاهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لاَ يَتَّقُونَ (انفال/56) کسانی که از آنان پيمان گرفتى، هر بار پيمان خود را میشکنند واز الله نمیترسند.
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِم مَّنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (انفال/57) پس اگر در جنگ بر آنان دستيافتى آنگونه تارومارشان کن تا اندرزی برای آيندگانشان شود، شاید كه پند گيرند.
اما ببینید منظور قرآن از نقض عهد چیست:
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِيَانَةً فَانبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاء إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الخَائِنِينَ (انفال/59) و اگر از گروهى بيم خيانت (غافلگیرانه) داری به سويشان بينداز (غافگیرانه با آنان رفتار کن) به طور يكسان؛ زيرا الله خیانتکاران را دوست ندارد.
من برای آیات بالا شرح اضافی نمینویسم، همه چیز کاملا گویاست.
آنچه را ما درینجا می آوریم کلاً بر گرفته از تاریخ های مسلمین است که خود آنان با افتخار غزوات و فتح های محمد ویارانش را در کتب های معتبری چون سیرت النبی ها، تفاسیر و تاریخ های قرون اول ودوم هجری مستند ثبت کرده اند. ما مغرض نیستیم و دروغ هم نمی نویسیم ، این شما روضه خوانها هستید که بخاطر منافع مادی تان دکان دین فروشی باز کرده اید و حقایق را وارونه به خورد مردم نا آگاه وجاهل تان می دهید.
درین زمینه که" محمد آغازگر هیچ جنگی (!!!) نبوده " این ادعای تان با تاریخ زندگی محمد وفق نمی دهد زیرا دو جنگ محمد و مسلمانان یعنی " احد " و " خندق " دفاعی بود وبقیه 28 یا زیاد تر جنگ های محمد تعرضی و تهاجمی بود. انگیزه این غزوات بدست آوردن غنائیم جنگی، تسلط بر زنان ودختران جوان جهت شهوترانی عرب های شهوت ران بود. وبرای کشته شدگان وعده نعمت های فراوان در دنیای دیگیر بود که درانجا عشرتکده ای بنام جنت با تمام تسهیلات ووسایل عیش وعشرت وشهوترانی منجمله زنان همیشه باکره برای شان آماده بود یعنی در دنیای دیگر هم غم پائین تر از ناف استشهادیون و جهادیون را خورده است. بر شالودۀ این گفتار قرآنی است که امروز مسلمانان استشهادی عجله دارند که با انفلاق دادن خود شان را هر چه زودتر درآنجا برسانند.!!! بعداً وصف جنت را از زبان قرآن برای تان می آوریم .