Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 23256

روزنامه پیمان آماج خشم قبیلوی کرزی

3 فبروری 2009, 02:07, توسط Eng Akhger

سخنراني بارک اوباما بعد از پيروزي درانتخابات رياست جمهوري امريکا
19/8/1387

Translation of Obama’s Victory Speech into Farsi

Translated by: Mohammad Taqi Khalili khalili_taqi yahoo.com

مترجم : محمد تقي خليلي

سلام شيکاگو.
پيروزي امشب پاسخي ست به تمام آنانيکه هنوزهم باورندارند امريکا محلي است براي تحقق هر محالي، آنانيکه هنوزنميدانند روياي بنيانگذاران ما زنده است وآنانيکه هنوزهم قدرت دموکراسي ما را مورد ترديد قرارمي دهند.
اين پاسخ با صفهاي طويل دراطراف مکاتب و کليساها که شمارآن را اين ملت هرگزقبلاً شاهد نبوده، توسط مردمي که ساعتها براي راي دادن انتظارکشيدند که دراين ميان بسياري ازآنان براي اولين باردرزندگي شان راي مي دادند، داده شد. چرا که آنها باور داشتند که اينبار بايد متفاوت بود واين تفاوت را آراي شان آفريد.
اين پاسخ توسط جوانان، پيران، اغنياء، فقرا، دموکراتها، جمهوري خواهان، سياهان، سفيدان، اسپانيايي تباران، آسيايي تباران، بوميان امريکا و معلولين داده شد. امريکاييان پيام روشني به دنيا فرستادند اينکه ما هرگزتنها مجموعه يي ازافراد جدا ازهم،يا مجموعه يي ازايالات سرخ وآبي نبوده ايم. ما ايالات متحده امريکا هستيم و ايالات متحده امريکا خواهيم ماند.
اين پيروزي رهنما و هادي آنانيست که مدتهاست توسط خيلي ها نسبت به دستاورد ما بدبين و مضطرب و مردد شده اند، تا دستشان را به کمان تاريخ برده و يکبار ديگرآن را بسوي اميد براي فردايي بهترنشانه روند.
امشب بعد از مدتها انتظاردرنتيجه آنچه که ما دراين مقطع، دراين انتخابات و دراين لحظه سرنوشت سازانجام داديم موسم تغييردرامريکا فرا رسيده است.
چند لحظه پيشتر، من يک تلفن فوق العاده بزرگوارانه از سناتورمک کين دريافت نمودم.
درمدت مبارزات انتخاباتي، سناتورمک کين جدي و طولاني به مبارزه پرداخت. قبلاً وي جدي تر و طولاني تر براي کشوري که به آن عشق مي ورزد رزميده است. وي براي امريکا متحمل ايثار و از خود گذشتگي هاي زيادي شده است که براي بسياري ازما دور از تصوراست. ما امروز در نتيجه خدمت اين رهبرشجاع و فداکاردر وضعيت بهتري بسرمي بريم.
من به ايشان تبريک مي گويم. همچنين تبريک مي گويم به والي (فرماندار) پلين بخاطرآنچه که انجام داده اند و مشتاقانه منتظرهمکاري با آنان هستم تا تعهد اين ملت را در ماههاي آينده تجديد نمايم.
مي خواهم تشکرنمايم از همگام وهمراهم دراين سفر، مردي که با تمام وجود مبارزه کرد و ازافکار و آراء مردان و زناني که با آنها درسرکهاي اسکرنتن بزرگ شده نمايندگي نمود... معاون منتخب رئيس جمهورايالات متحده، جو بيدن.
و من امشب اينجا نبودم اگرحمايت سرسختانه بهترين دوستم درمدت شانزده سال گذشته ... ستون خانواده ام، عشق زنده گي ام، بانوي اول بعدي ملت...
ميشل اوباما نبود.
ساشا و مليا (دخترانم)... هردوي شما را دوستتان دارم بيشترازآنچه که تصورش را نماييد.
ومي دانم که مادرکلانم گرچه ديگربين ما نيست اما همراه با فاميلي که مرا ساخت همينيکه هستم، ما را مي بيند. جايشان خاليست امشب. مي دانم که دين من به آنها غيرقابل سنجش است.
خواهرانم مايا و الما و ديگربرادران و خواهرانم، تشکر از تمام پشتيباني تان. من ممنونشان هستم.
و تشکرازمدير مبارزات انتخاباتي ام، ديويد پلوف... اين قهرمان گمنام مبارزه، کسي که بهترين را بنيان گذاشت... بهترين مبارزه سياسي را درتاريخ ايالات متحده امريکا.
تشکر از سر- استراتژيست ام ديويد اکسل رود... کسي که درهرگام همراهم بوده است.
تشکر از بهترين تيم مبارزات انتخاباتي که تاکنون درتاريخ سياست تشکيل شده است... شما اين پيروزي را تحقق بخشيديد، ومن تا ابد بخاطرايثار و از خودگذشتگي شما دررسيدن به اين هدف سپاسگزارتان خواهم بود.
اما مهمتر ازهمه، هرگز فراموش نخواهم کرد آناني را که اين پيروزي درحقيقت متعلق به آنهاست. اين پيروزي متعلق به شماست. آري متعلق به شما.
من هيچگاه محتملترين کانديدا براي اين دفترنبودم. ما با پول و حمايتهاي زيادي آغازنکرديم. مبارزه ما درتالارهاي واشنگتن طرح ريزي نشد. بلکه آن درحياط خلوت(پشتي) دموآن و اتاقهاي نشيمن کنکورد و ايوان جلويي چارلستون آغاز گرديد، با جمع آوري پنج دالر و ده دالر و بيست دالر ...
مبارزه ما نيرو گرفت ازجواناني که افسانه بي تفاوتي نسلشان را نپذيرفته، خانه ها و فاميلهايشان را ترک کرده و شغلي را پيش گرفتند که دستمزد کم و بيخوابي از ويژگي آن بود. مبارزه ما قوت يافت از ميانسالاني که سرماي سرد و گرماي سوزان را با جرئت وجسارت استقبال نموده وخانه به خانه به نبرد پرداختند. مبارزه ما پايدارگشت توسط ميليونها امريکايي که داوطلب شدند، سازمان دهي کردند وثابت ساختند که با گذشت بيش از دوقرن، حکومت مردم، توسط مردم و براي مردم استوار و پا برجاست.
اين پيروزي متعلق به شماست.
وميدانم که شما اين را به انجام نرسانديد تا صرف برنده انتخابات باشيد و شما اين را براي من هم انجام نداديد.
شما باني بزرگ اين کار شديد چرا که بخوبي ازعظمت وظيفه وتکليفي که فرا رويمان قرار گرفته آگاهيد. حتي همين امشب که ما پيروزي را جشن مي گيريم ميدانيم که آينده و فردا، ما را با بزرگترين چالشهاي زندگيمان مواجه خواهد ساخت - دو جنگ، سياره اي درخطر، وخيم ترين بحران اقتصادي قرن.
مي دانيم که سربازان دلير امريکا درصحراهاي عراق وکوهستانهاي افغانستان بخاطرما جانشان را به خطرانداخته اند.
پدران و مادراني هستند که بعد از اينکه فرزندانشان بخواب رفتند، بيداري مي کشند و نمي دانند که چگونه وام خانه هايشان، هزينه دوا و درمان و يا مخارج تحصيلي فرزندانشان را پرداخت نمايند.
انرژي جديد استحصال گردد، فرصت هاي شغلي جديد خلق شود، مکاتب جديد آباد گردد، با تهديدهاي احتمالي مقابله شود، اتحادهايي هم ترميم گردد.
راه پيش رو بس طولاني ست و پرفراز و نشيب. ممکن است ما ظرف يکسال و يا حتي يک دوره هم به انتها نرسيم.اما، مردم امريکا، من چنان اميدواري که به آينده امشب دارم، هيچ گاه نداشته ام. با شما عهد مي بندم که ما اين راه را سرانجام به انتها خواهيم رساند.
موانع ومشکلات تبارزخواهند نمود، اشتباهات اوليه هم رخ خواهد داد. بسيارند کساني هم که با هرتصميم وخط مشي من بعنوان رئيس جمهورموافق نباشند. و ما مي دانيم که دولت نمي تواند حلال تمام مشکلات باشد.
اما من همواره با شما صادق خواهم بود درمورد چالش هايي که پيش رويمان قرار گرفته است. به شما گوش خواهم داد، بخصوص هنگامي که اختلاف نظرداريم. و مهمتراز همه، ازشما مي خواهم تا درامرملت سازي دوباره، سهيم گرديد، با توسل به تنها روشي که براي دوصد و بيست و يک سال درامريکا معمول بوده است... خانه به خانه، خشت به خشت با دستان پينه بسته.
آنچه که بيست و يک ماه قبل درسرماي زمستان آغاز شد نمي تواند دراين شب پاييزي پايان يابد.
اين پيروزي به تنهايي مبين آن تغييري که ما بدنبال آنيم نيست بلکه صرفاً چانسي ست براي آوردن آن. و با پافشاري برراه و روش قبلي آرزوي ما عينيت نخواهد يافت. بدون شما و بدون يک روحيه نو خدمتگذاري وازخودگذري مقصود حاصل نخواهد شد.
بنابراين بياييم با ترويج روحيه وطن پرستي، مسئوليت پذيري وسخت کوشي مسئول و مراقب خود وديگران باشيم.
بياييم بخاطرداشته باشيم که اگرقراراست درسي ازاين بحران اقتصادي گرفته شود،آن اين باشد، ماداميکه برخي قشرهاي جامعه ما گريبانگيرمشکلات اقتصادي اند ما نمي توانيم متوقع وال استريت شکوفان وپررونق باشيم.
دراين سرزمين ما بعنوان يک ملت، يک مردم به اوج مي رسيم يا بزمين مي خوريم. بياييم ايستادگي نماييم دربرابر اغوا و وسوسه يي که ما را بسوي تعصب، تنگ نظري و نپختگي کشانده و مدتي ست سياست مان را آلوده ساخته است.
بياييم به ياد آوريم که براي اولين بار مردي از اين ايالت بيرق حزب جمهوري خواهان را به کاخ سفيد برد، حزبي که براساس ارزشهاي اتکاء به نفس، آزادي فردي و وحدت ملي بنياد نهاده شد.
اينها ارزشهايي اند که همه ما درآن سهيميم. و امشب درحاليکه حزب دموکرات پيروزي بزرگي را نصيب شده است، متواضع و مصمم پيش مي رويم تا اختلافاتي را که مانع پيشرفت ما شده اند،ازپيش پاي برداريم.
زماني آبراهام لينکن خطاب به ملتي که بمراتب بيشتر ازما دچارتفرقه بود، گفت: ما نه دشمنان يکديگرکه دوستان هميم.عشق شايد گهگاه دچارتنش و کشيدگي گردد،اما نبايد تعهد و التزام ما را به محبت و مهرآسيب زند.
و آن امريکايياني که بايد حمايت شان را کسب نمايم، شايد امشب آراي شما را نگرفته باشم اما صداهاي شما را مي شنوم. همکاري وکمک تان را نيازمندم و رئيس جمهورشما هم خواهم بود.
و به تمام آنهايي که امشب ما را ازفرسنگها دور، از پارلمانها، از کاخها تماشا مي کنند، و به آنانيکه درگوشه هاي دورافتاده و فراموش شده دنيا، دور راديوها جمع شده اند، مي خواهم بگويم که سرگذشت ما شايد متفاوت اما سرنوشت ما يکي و مشترک است. سپيده نو رهبري درامريکا دميده است.
وبه آنهايي که درپي نابودي دنيا اند، مي گويم: شمارا شکست خواهيم داد و آنهايي را که درجستجوي صلح و آرامش اند حامي وپشتيبان خواهيم بود.
و به تمام آنانيکه هنوزنمي دانند که فانوس امريکا روشن تر از هميشه است: امشب ما يکبار ديگر ثابت کرديم که قدرت حقيقي ملت ما نه متکي برنيروي بازوان ما، يا ميزان ثروت ما، بلکه برگرفته ازقدرت جاودان دموکراسي، آزادي و اميد وآرمانهاي ماست.
اين ماهيت حقيقي امريکاست: که امريکا مي تواند تغييرکند.اتحاد ويکپارچگي ما مي تواند کاملتر و عالي تر گردد. آنچه که ما تا امروز به آن نائل شده ايم ما را اميد مي بخشد براي آنچه که مي توانيم و بايد، فردا آنرا حاصل نماييم.
اين انتخابات همراه بود با روايات بي مانند بسياري که تا نسلها برزبانها خواهند بود. اما يکي ازآن موارد که امشب درذهنم هست درباره زني ست که رأي خويش را درآتلانتا به صندوق ريخت. او بسيارشبيه به ميليونها فرد ديگراست که درصف ايستادند تا صدايشان شنيده شود، جزء با يک تفاوت: آن نيکسون کوپر داراي صدوشش سال سن مي باشد.
وي فقط يک نسل بعد از دوره برده داري تولد شد، زمانيکه هيچ موتري درجاده ها تردد نداشت وهيچ طياره يي در آسمان نبود، زماني فردي چون او نمي توانست به دو دليل رأي دهد... اولاً او يک زن بود و ثانياً بخاطر رنگ پوستش.
وامشب، من به تمام آنچه که او درطول يک قرن درامريکا شاهد بوده است فکرميکنم.. اندوه و اميد، تقلا و ترقي، زمانيکه به ما تلقين مي شد که نمي توانيم، ومردمي که با آن عقيده و باورامريکايي پافشاري کردند که آري ما مي توانيم.
زماني صداي زنان ساکت وخاموش بود واميدشان واهي، او زنده ماند و ديد آنها را که بپا ايستادند وفرياد زدند وسرانجام تا پاي صندوقهاي رأي رسيدند. آري ما مي توانيم.
وقتي نوميدي و يأس و رکود اقتصادي کشور را فرا گرفته بود، اوملتي را ديد که خود، با طرح تازه، مشاغل جديد و درک مقصد مشترک برترس وتشويش تسلط يافت. آري ما مي توانيم.
وقتي بمب ها روي بنادر ما فرومي ريخت و استبداد دنيا را تهديد ميکرد، او شاهد خيزش نسلي بود که بسوي عظمت و بزرگي قد برافراشتند و دموکراسي را پاسباني نمودند. آري ما مي توانيم.
او رويدادهاي بسياري را شاهد بوده است... موعظه واعظي را درآتلانتا که به مردم مي گفت: ما بر مشکلات غلبه خواهيم کرد.آري ما مي توانيم.
مردي روي ماه فرود آمد، ديواري دربرلين فرو ريخت، عالمي ازعلم وخيال هويدا شد. وامسال، دراين انتخابات، او به پاي صندوق رأي رفت و رأي داد، چراکه او بعد ازصد و شش سال زندگي درامريکا با پشت سرنهادن تاريکي ها و روشني ها بخوبي مي داند که امريکا چگونه مي تواند تغييرکند. آري ما مي توانيم.
مردم امريکا، تاکنون راهي بس طولاني را آمده ايم و در اين راه بسيار ديده ايم.اما هنوزکارهاي زيادي ست که بايد انجام شود. بنابراين امشب بياييم ازخودبپرسيم.. که اگرفرزندان ما آنقدرعمرنمايند که قرن بعدي را شاهد باشند، اگردختران من چنان خوشبخت باشند که به اندازه آن نيکسون کوپرزنده بمانند، چه تغييري را خواهند ديد؟ تا چه حد پيشرفت خواهيم کرد؟
اين پيروزي فرصتي ست براي پاسخ گفتن به آن ندا. اين زمان، زمان ماست.
وقت آن فرارسيده است تا مردم مان را به کار و تلاش ترغيب نموده و دروازه هاي فرصت را براي فرزندانمان بگشاييم، خوشبختي و رفاه را بازگردانيم وآرمان صلح را ترويج نماييم، رؤياي امريکاييان را احيا کنيم و براين حقيقت اساسي پافشاري ورزيم که ما يکي و واحديم ماداميکه نفس مي کشيم.
و هرجا که با بدبيني وترديد مواجه گرديم، به آنهايي که نتوانستن را زمزمه مي کنند، با همان عقيده جاوداني که معرف ويژگي مردم ماست پاسخ خواهيم داد که: آري ما مي توانيم.
تشکر از شما. خداحافظ و پشتيبان شما باشد. خداحافظ و پشتيبان ايالات متحده امريکا باشد.

جستجو در کابل پرس