Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 24352

پشتو-ونداليسم؛

26 فبروری 2009, 19:04

مطلب زیر را بخوانید تا در مورد فاشیست های فارس که اسد بودا، پدرام فاشیست و یکعده فاشیست دیگر را مانند گودی های کوکی در خدمت گرفته اند ، آگاه شوید:

شاخصه های آپارتايد فارس
سفاهت،رذالت،جنایت

لطفا اين خبر پر طمطراق را به نقل از روزنامه ايران سال جديد واز قول محمد حسين عطريانفر معاون فرهنگي و ارتباطات سازمان فرهنگي و گردشگري ، محمد رضا کارگر رييس موزه ملي و محمد طاهري سفير ايران در ليسبون به دقت بخوانيد:

از سه شنبه آينده به مدت دو ماه در ليسبون برگزار مي شود

نمايشگاه هفت هزار سال هنر پارسي

نمايشگاه هفت هزار سال هنر پارسي از سه شنبه آينده به مدت دو ماه در ليسبون پايتخت پرتغال گشايش مي بايد.

اين نمايشگاه حاوي 176 قطعه منحصر بفرد از آثار فرهنگي و هنري تمدن ايران باستان است که روند تحول و شکل گيري تمدن بشري را از دوران پارينه سنگي نشان مي دهد.

نمايشگاه هفت هزار سال هنر پارسي که تاکنون در چندين کشور اروپايي بر پا شده است در آخرين مرحله از حضور چند ساله خود در اروپا در موزه گلبانگیان در شهر ليسبون به معرض ديد علاقمندان گذاشته خواهد شد...

روزنامه ايران مورخه يک شنبه 14 فروردين ماه سال 1384،ص آخر

در همين خبر کوتاه چند سطري با توجه به سه گزاره ذيل به سادگي مي توان به سطح سفاهت محتواي ان پي برد:

الف- نمايشگاه هفت هزار سال هنر پارسي!

ب - 176 قطعه منحصر بفرد از آثار فرهنگي و هنري تمدن ايران باستان!

ج – نشان دادن شکل گيري تمدن بشري از دوران پارينه سنگي!

در مورد بند الف:

تاکنون نگرش متعصبين پان آريانيست دلالت بر حضور نهايتا 2500 ساله اقوامي داشته است که پان فارسيستهاي افراطي از انها تحت عنوان اقوام آريايي(؟!)يا دمي کنند.طبق گفته آنها ، پارسها فقط يکي از اقوام آریايي هستند.

سئوال:

اگر اقوام آريايي حداکثر از تمدني 2500 ساله برخوردارند روزنامه ايران و آن سه مقام دولتي با چه استدلالي 4500سال نيز بر رقم کذایی مزبور اضافه نموده و هنر دهها ملت و قوميت ساکن در اين سرزمين را بنام فارسها مصادره کرده اند؟!

در مورد بند ب:

مي دانيم که نام ايران عموما در دو صده اخير براي ناميدن جغرافياي سياسي کشورکنوني ايران استفاده شده است.اما اگر اين موضوع تاريخي را مورد اغماض قرار دهيم و ادبيات شوونيستهاي فارس را تکرار کنيم مطابق ادعاي اين گروه ، ايران هرگز نمي تواند تاريخي ديرينتر از دو هزار و پانصدسال داشته باشد.

سئوال:

آيا مي توان هفت هزار سال تاريخ هنر اقوام و ملل ساکن در حوزه «هند وترک» را در نام متاخر ايران خلاصه کرد؟!

در مورد بند ج:

ترکيب تمدن بشري، ترکيبي بسيار وسيع و عميق است و شامل همه ان تمدني مي شود که کليت بشر در شکل گيري و قوام و ترقي آن در سطح کره ارض سهيم بوده اند.

سئوال:

ايا ادعاي شکل گيري تمدن بشري با عناوين مغلوطي چون «هفت هزار سال هنر پارسي» و يا «ايران باستان» اهانت به تاريخ بشريت نيست؟!

دروافع به نظر مي رسد که حوزه فرهنگ ساز نظام آپارتايد حاکم بر ايران خود بزرگترين معضل شکوفايي تاريخ،هنر و هويت ملي است.

اقدامات پان آريانيسم حاکم بر ايران تنها به اين مورد محدود نمي شود.چندي پيش از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي موزه اي بنام «شاهکارهاي نگارگري ايران» با تاکيد بر عصر تيموري و صفوي ، در موزه هنر هاي معاصر تهران بر پا شده بود.متاسفانه در عنوان انگليسي ان بصورت موزيانه اي به جاي کلمه «IRAN» از کلمه کاملا غير ملي«PERSIAN» استفاده شده بود که اين اقدام در قالب امضاي طوماري مورد مخالفت و اعتراض جدي دانشجويان رشته هاي ذيربط قرار گرفته بود.در طومار اين دانشجويان که خبر ان در سايتهاي اينترنتي منعکس شد عنوان نمايشگاه بصورت ذيل اصلاح شده بود:

« نمايشگاه شاهکارهاي نگارگري دورانهاي تيموري و صفوي »

اما نظام آپارتايد حاکم بر ايران طي هشتاد سال حاکميت فاشيستي خود کوشيده تا بصورت وسيعي الفاظ و کلمات بخصوصي را در زندگي روزمره اقوام و ملل ايران تزريق و تلقين کند.به اسامي ذيل که از تابلوهاي بورس استخراج شده است توجه کنيد:

آريا الکترونيک ايران،خوراک دام پارس،پتروشيمي پارس،پارس شهاب،توسعه شيمياي پارس،پارس خودرو،نفت پارس،شوکو پارس، پارس توشه،پارس دارو،بانک پارسيان،روعن نباتي پارس،سيمان پارس،شيميايي فارس،کاشي پارس،آلومينيوم پارس، بسته بندي پارس، پارس بين الملل،پارس الکتريک،پارس الوان،پارس خزر،پارس ارس،پارس سرام،پارس سوئيچ،پارس قوطي،پارس متال، پارسيلون، پرو فيل پارس،پمپ پارس،توسعه فارس،پارس مينو،فرش پارس،قند پارس،قوه پارس،کارتن پارس،لوازم خانگي پارس،نسوز پارس،عمران و توسعه فارس،بنيان و توسعه صنعت پارس،لينوکس پارسي،پارسي کولا، ،مهرکام پارس،تلويزيون رنگي پارس،پارس...پارس..پارس...

اما غير از اين شرکتها و موسسات عمدتا دولتي برخي از پروژه هاي ملي چون پالايشگاه پارس، پژو پرشيا، ميدان نفتي پارس جنوبي، هتلهاي پارس ،سينماهاي پارس،بيمارستانهاي پارس، پارس آن لاين،پرشين بلاگ، و غیره نيز با ترکيباتي از پارس نامگذاري شده اند.

استفاده از اسامي اي چون پارس اباد در آذربايجان براي ناميدن يک شهر ترک نشين، تهران پارس براي ناميدن يک محله کمتر فارس نشين و يا خيابان پارس براي اسم گذاري يک خيابان نه چندان فارس نشين دلالت بران دارد که آپارتايد مي کوشد تا اين قبيل ترکيبات را بنحو رذیلانه ای عمومي کند و از حضورو ظهور اسامي اي که حاوی ترک و عرب و بلوچ و ترکمن مي شود خودداري کند.

اما غير از اين جنبه هاي ننگين اپارتايدفارس،اقوام و ملل ايران شاهد بروز خشونتهاي نژاد پرستانه وحشيانه اي از جانب شوونيستهاي فارس بوده اند.

قتل عام خونين اقوام قشقايي و لر در دوران استبداد پهلوي اول،نسل کشي دهشت افکن آذربايجان در 21 آذرماه سال 1325 و کشتارهاي خونين ترکمن صحرا ، آذربايجان ، عربستان و کردستان در بعد از انقلاب ، تاريخ ننگيني است که بر پيشاني فاشيستهاي فارس و صد البته مدافعان کنوني آنها تا به ابد باقي خواهد ماند.

اما آنچه که اخيرا بعنوان سند زنده اي از اپارتايد حاکم برايران افشا شده است و اساسا زمان شکل گيري و ابلاغ آن به دهه هفتاد و دوران حاکميت دوم خرداديهاي اصلاح طلب(!) بر مي گردد خود فاجعه اي است بس عظيم که حکايت از يک طراحي سازمان يافته و دولتي براي انهدام ملل ايران بخصوص اعراب عربستان و ترکهاي آذربايجاني ميکند.

لطفا سند ذيل را با دقت بخوانيدو افراد و ارگانهاي ذيربط و مجري آن را ملاحظه فرماييد تا به خطري که اکنون حيات ملي و بقاي فرهنگي اقوام و ملل ايران را تهديد مي کنددقیقا واقف شويد :

رئيس دفتر جمهوری اسلامی ايران

دفتر رئيس جمهور

بسمه تعالی

رياست محترم سازمان برنامه و بودجه کشور جناب آقای دکتر نجفی

با سلام

پيرو سياستهای مد نظر گرفته شده و مصوبات شورای امنيت ملی در خصوص تغير ساختار جمعيتی اعراب خوزستان و توزيع مطلوب آنان در ديگر نقاط کشور لازم است بندهای مصوب ذيلالحاق و به واحدهای تابعه ابلاغ و ارسال گردد.

1- ترتيبی اتخاذ گردد که جمعيت اعراب خوزستان نسبت به فارسی زبانان بومی و مهاجر در ظرف و در حداکثر ده سال به يك سوم برسد.

2- جهت افزايش حضور و مهاجرت ديگر اقوام بويژه اقوام آذری به استان خوزستان علاوه بر تسهيلات مصوب بخشنامه 416-3-ب-2/971/5-7 مورخ 14/4/1371 تسهيلات بيشتری مد نظر گرفته شده که متعاقباً اعلام ميگردد.

3- لازم است بنحوی عمل شود که پديده مهاجرت قشر تحصيل کرده آنان به ديگر استانها به ويژه تهران، اصفهان و تبريز افزايش يابد.

4- سعی شود ضمن محو کليه نشانها دال بر وجود اين قوم از قبيل تغير نامهای باقيمانده محلات، روستاها، خيابانها، مناطق،..... از واژه های فارسی استفاده شود.

5- در عين تاًکيد بر محرمانه بودن موضوع لازم است جهت هرچه عملی ترشدن اجرای مصوبات از افراد عرب زبان مطمئن بعنوان وسيله استفاده گردد.

6- کليه مصوبات جديد در خصوص توزيع دانشجويان، کارمندان: معلمان، نيروهای نظامی انتظامی و کشاورزان در ديگر استانها پيوست ميگردد.

سيد محمدعلی ابطحی

رونوشت:وزارت اطلاعات،وزارت کشور،وزارت مسکن وشهرسازی،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

لطفاً سند اصلی را بخوانید:

http://www.azadtribun.net/0217.htm

جستجو در کابل پرس