از جمله اموری که سید جمال را بسیار رنج میداد، گرفتاری مسلمانان در زیر یوغ استعمار خارجی و استبداد داخلی بود، او میدید که چگونه بیگانگان با سیطره بر سرنوشت مسلمانان و در اختیار گرفتن مقدرات آنها، منابع و سرمایههای آنها را چپاول میکنند. مسلمانان در برابر آنها خوار و ذلیل اند. از سوی دیگر در کشورهای که هنوز از استقلال نسبی برخور دار بودند حاکمان مستبد دمار از روزگار مسلمانان در میآوردند.
سید با توجه به این امور جهاد بیوقفهای را در مبارزه با استعمار خارجی و استبداد داخلی آغاز نمود و همه توان خود را در بیداری امت اسلامی از خطری که اساس و بنیاد آنها را تهدید میکرد، به کار برد. یکی از نویسندگان در باره نقش سید در بیداری امت اسلامی و ملل شرق میگوید:« جمال الدین افغانی را باید رهبر پیشگام این بیداری دانست و نهضت او را نخستین پرتو فجر ...» دکتر حمید عنایت معتقد است که سید جمال در مورد مبارزه با استعمار رهبر ابداعگر است او نخستین کسی است که پرچم مبارزه را بر ضد استعمار بر افراشت: « سید را در مورد مبارزه با استعمار باید رهبری مبدع دانست. ولی در باره جنبههای دیگر فکر اجتماعی اسلامی، کسان دیگری پیش از او مانند طهطاوی و مدحت پاشا، به درجات گوناگون، برای عربان و ترکان سخن گفته بودند، لیکن هیچ یک از رهبران طراز اول اصلاح فکر دینی و اجتماعی در دوره زندگی سید به اندازه او در پیکار با استعمار و استبداد رنج نبرد و نیز همچو او جاذبه شخصی و نفوذ کلام نداشت. و راز محبوبیت و اهمیت او در تاریخ فکر معاصر اسلامی همین بوده است»
سید در مبارزه با استعمار از هیچ کوشش دریغ نکرد، زیرا او معتقد بود که استعمارگران در پی نابودی اسلام و عقب نگهداشتن مسلمانان است، به نظر سید با انگلستان که مظهر استعمار غربی بود نه تنها به عنوان استعمارگر باید مبارزه کرد بلکه انگلیس «دشمن صلیبی» مسلمانان نیز است و هدفی جز نابودی اسلام ندارد و از آن رو با مسلمانان دشمنی میکند که آنها از اسلام پیروی میکند، و با نیرنگ میکوشد سرزمینهای اسلامی را به قومی دیگر بدهد.
از این رو سید از هر مبارزه ضد استعماری حمایت میکرد، ادوارد براون در باره نقش سید در نهضت ملی مصر(1871م.) و نهضت تنباکو و انقلاب مشروطه ایران، میگوید: «در این نهضت که ملل مسلمان را به سوی وحدت و آزادی سوق داد، هیچ کس مانند سید جمال الدین، که مردی بود با شخصیتی بس قدرتمند، شجاعت بسیار، کنشی خستگی ناپذیر...، نقش برجسته نداشت ... » سید با تشویق مسلمانان به مقاومت و پایداری در برابر استعمار، از علما اسلام برای درک خطری که مسلمانان را تهدید میکرد، استمداد میجست. برای اینکه مسلمانان را در این مبارزه قویدل کند تلاش میکرد به آنها نشان دهد که اگر متحد شوند و ترس را از خود دور کنند، میتوانند انگلستان را از گسترش خواهی و زورگویی باز دارند، ولی باید مسلمانان اول این ترس موهوم را کنار بگذارند.
در مبارزه با استبداد نیز از هیچ کوشش دریغ نکرد، سید در نوشتهی در مجله ضیاءالخافقین از وضعیت اسفناک مردم ایران زیر سلطه استبداد حکومت ناصرالدین شاه یاد کرده و از علما برای از بین بردن این استبداد که دارد ملتی را که یکی از درخشانترین سوابق را در تاریخ بشری دارد نابود میکند، یاری خواسته و آنها را به قیام بر ضد استبداد فرا میخواند :«کجایند دانشمندان؟ حاملان قرآن کجا هستند؟ پاسداران شریعت و مدافعان کیان امت کجا هستند؟! یاوران حق و عدالت کجا هستند؟! و... »
سید برای از بین بردن استبداد، اساس آن یعنی حکومت مطلقه سلاطین را نشانه گرفته بود و مردم را به بر اندازی آن فرا میخواند، تا خود ملتها سرنوشت شان را بدست گیرد و از آزادی که نعمت خداوندی است بهرهمند شوند. در نامه به یکی از دوستانش با اینکه از آخرین روزهای زندگی خود خبر میهد، اما از آرمانش که تلاش برای بیداری ملتهای مسلمان و از بین بردن استبداد و عادات که باعث عقب ماندگی مسلمانان شده است، دست بر نمیدارد: «... این آخرین نامه را به نظر هم مسلکهای ایرانی من برسانید و زبانی به آنها بگویید که شما میوه رسیده ایران هستید برای بیداری ایرانی دامن همت به کمرزدهاید از حبس و قتال نترسید از جهالت ایرانی خسته نشوید از حرکات مذبوحانه سلاطین متوحش نگردید ... بنیاد حکومت مطلقه منعدم شدنیست شماها تا میتوانید در خرابی اساس حکومت مطلقه بکوشید نه قلع و قمع اشخاص، ... » و در این راه بیشترین رنج را متحمل شد، به گفته عبد الرزاق مصری: «افغانی در تاریخ جدید شرق نخستین مدافع آزادی بود هم چنانکه نخستین شهید این راه هم بود. در حقیقت، او پدر «رنسانس» جدید در اسلام بود.» «در واقع راز شخصیت او و همه فعالیتهایش عشق او به آزادی و استقلال و نفرت او از هر نوع تجاوز، خواه داخلی و خواه خارجی، بود»
و از دیگر اندیشههای سید میتوان به عقلگرایی، طرفداری از روش اجتهاد در دین، فراخوانی مسلمانان به یاد گیری علوم جدید، بازگشت به منابع اصلی فکر اسلامی، و ... نام برد که این مقاله گنجایش پرداختن به همه اینها را ندارد و خواننده را برای پیگیری این امور به آثار منتشر شدهای سید که درذیل معرفی میشود، ارجاع میدهم.
آثار
آثار سید به صورت پراکنده در جاهای مختلف منتشر شده است، اما آنچه را که ما در این مقاله معرفی میکنیم مجموعه کامل آثار ایشان است که با عنوان «الآثار الکاملة» در ده جلد به کوشش استاد سید هادی خسروشاهی به وسیله انتشارات مکتبة الشروق الدولیة در قاهره به سال 1423ه.ق. – 2002م. منتشر شده است، که محتوای مجلدات این مجموعه بدین شرح است:
1. العروة الوثقی: مجلهای که سید در پاریس با همکاری شیخ محمد عبده منتشر میکرده است، شماره اول آن در 15 جمادی الاولی 1301 ه.ق. منتشر شده است و تا ذی الحجة همان سال ادامه داشته، که در مجموع 18 شماره از آن منتشر شده است؛
.2 رسائل فی الفلسفة و العرفان: در بردارنده رسالههای زیر است: الف- مرآة العارفین، ب- الواردات فی سر التجلیات، ج- القضا و القدر، د- فلسفة التربیة و فلسفة الصناعة، ه- العلم و تأثیره فی الارادة و الاختیار،و- الرد علی الدهریین( ترجمه عربی رساله نیچریه به قلم شیخ محمد عبده)؛
3. الرسائل والمقالات: در بردارنده رسالهها و مقالات است که سید به زبان عربی نوشته است، مانند: الف- العلة الحقیقیة لسعادة الانسان، ب- المهدیة و المهدی السودانی، ج- باب مایؤول إلیه أمر المسلمین فی المستقبل، د- الحکومة الاستبدادية، ه- بابیة، و- السیاسة الإنجلیزیة فی الممالک الشرقیة، ز- الرد علی رینان( حول الاسلام و العلم)، و ...؛
4. ضیاء الخافقین: مجلهای که سید با همکاری گروهی در لندن منتشر میکرده است، که از آن پنج شماره منتشر شده است؛
5. تاریخ ایران و تاریخ الافغان؛
6. خاطرات الافغانی (آراء و افکار): این کتاب به قلم محمد پاشا مخزومی نوشته شده است، و دربردارنده دیدگاههای سید در موضوعات مختلف است که مخزومی در مدت اقامت سید در استانبول هر روز در مجلس سید حاضر شده و دیدگاههای اورا مینوشته است؛
7. التعلیقات علی شرح العقائد العضدیة؛
8. نامهها و اسناد سیاسی- تاریخی: دربردارنده نامههای سید به علما، شاهان، وزرا، دوستانش و ... است؛
9. مجموعه رسائل ومقالات فارسی، شامل: الف- رساله نیچریه، ب- در باره دین و فلسفه، ج- مسائلی در تعلیم و تربیت، د- سعادت و انسان و... است؛
10. المستدرکات: مقالهها و نوشتههای سید که پیش از این مجموعه منتشر نشده است.
برای شناخت شخصیت بزرگ مذهبی "شیعی" سیاسی علامه سیدالجمال الدین افغانی که شهرت جهانی دارد لطفا هرکسی علاقمند است به اثار وی رجوع نمایید تا به عمق نظرات ان فیلسوف پی ببرد..
استبداد و استعمار ستیزی "سید محمد عالمی"
از جمله اموری که سید جمال را بسیار رنج میداد، گرفتاری مسلمانان در زیر یوغ استعمار خارجی و استبداد داخلی بود، او میدید که چگونه بیگانگان با سیطره بر سرنوشت مسلمانان و در اختیار گرفتن مقدرات آنها، منابع و سرمایههای آنها را چپاول میکنند. مسلمانان در برابر آنها خوار و ذلیل اند. از سوی دیگر در کشورهای که هنوز از استقلال نسبی برخور دار بودند حاکمان مستبد دمار از روزگار مسلمانان در میآوردند.
سید با توجه به این امور جهاد بیوقفهای را در مبارزه با استعمار خارجی و استبداد داخلی آغاز نمود و همه توان خود را در بیداری امت اسلامی از خطری که اساس و بنیاد آنها را تهدید میکرد، به کار برد. یکی از نویسندگان در باره نقش سید در بیداری امت اسلامی و ملل شرق میگوید:« جمال الدین افغانی را باید رهبر پیشگام این بیداری دانست و نهضت او را نخستین پرتو فجر ...» دکتر حمید عنایت معتقد است که سید جمال در مورد مبارزه با استعمار رهبر ابداعگر است او نخستین کسی است که پرچم مبارزه را بر ضد استعمار بر افراشت: « سید را در مورد مبارزه با استعمار باید رهبری مبدع دانست. ولی در باره جنبههای دیگر فکر اجتماعی اسلامی، کسان دیگری پیش از او مانند طهطاوی و مدحت پاشا، به درجات گوناگون، برای عربان و ترکان سخن گفته بودند، لیکن هیچ یک از رهبران طراز اول اصلاح فکر دینی و اجتماعی در دوره زندگی سید به اندازه او در پیکار با استعمار و استبداد رنج نبرد و نیز همچو او جاذبه شخصی و نفوذ کلام نداشت. و راز محبوبیت و اهمیت او در تاریخ فکر معاصر اسلامی همین بوده است»
سید در مبارزه با استعمار از هیچ کوشش دریغ نکرد، زیرا او معتقد بود که استعمارگران در پی نابودی اسلام و عقب نگهداشتن مسلمانان است، به نظر سید با انگلستان که مظهر استعمار غربی بود نه تنها به عنوان استعمارگر باید مبارزه کرد بلکه انگلیس «دشمن صلیبی» مسلمانان نیز است و هدفی جز نابودی اسلام ندارد و از آن رو با مسلمانان دشمنی میکند که آنها از اسلام پیروی میکند، و با نیرنگ میکوشد سرزمینهای اسلامی را به قومی دیگر بدهد.
از این رو سید از هر مبارزه ضد استعماری حمایت میکرد، ادوارد براون در باره نقش سید در نهضت ملی مصر(1871م.) و نهضت تنباکو و انقلاب مشروطه ایران، میگوید: «در این نهضت که ملل مسلمان را به سوی وحدت و آزادی سوق داد، هیچ کس مانند سید جمال الدین، که مردی بود با شخصیتی بس قدرتمند، شجاعت بسیار، کنشی خستگی ناپذیر...، نقش برجسته نداشت ... » سید با تشویق مسلمانان به مقاومت و پایداری در برابر استعمار، از علما اسلام برای درک خطری که مسلمانان را تهدید میکرد، استمداد میجست. برای اینکه مسلمانان را در این مبارزه قویدل کند تلاش میکرد به آنها نشان دهد که اگر متحد شوند و ترس را از خود دور کنند، میتوانند انگلستان را از گسترش خواهی و زورگویی باز دارند، ولی باید مسلمانان اول این ترس موهوم را کنار بگذارند.
در مبارزه با استبداد نیز از هیچ کوشش دریغ نکرد، سید در نوشتهی در مجله ضیاءالخافقین از وضعیت اسفناک مردم ایران زیر سلطه استبداد حکومت ناصرالدین شاه یاد کرده و از علما برای از بین بردن این استبداد که دارد ملتی را که یکی از درخشانترین سوابق را در تاریخ بشری دارد نابود میکند، یاری خواسته و آنها را به قیام بر ضد استبداد فرا میخواند :«کجایند دانشمندان؟ حاملان قرآن کجا هستند؟ پاسداران شریعت و مدافعان کیان امت کجا هستند؟! یاوران حق و عدالت کجا هستند؟! و... »
سید برای از بین بردن استبداد، اساس آن یعنی حکومت مطلقه سلاطین را نشانه گرفته بود و مردم را به بر اندازی آن فرا میخواند، تا خود ملتها سرنوشت شان را بدست گیرد و از آزادی که نعمت خداوندی است بهرهمند شوند. در نامه به یکی از دوستانش با اینکه از آخرین روزهای زندگی خود خبر میهد، اما از آرمانش که تلاش برای بیداری ملتهای مسلمان و از بین بردن استبداد و عادات که باعث عقب ماندگی مسلمانان شده است، دست بر نمیدارد: «... این آخرین نامه را به نظر هم مسلکهای ایرانی من برسانید و زبانی به آنها بگویید که شما میوه رسیده ایران هستید برای بیداری ایرانی دامن همت به کمرزدهاید از حبس و قتال نترسید از جهالت ایرانی خسته نشوید از حرکات مذبوحانه سلاطین متوحش نگردید ... بنیاد حکومت مطلقه منعدم شدنیست شماها تا میتوانید در خرابی اساس حکومت مطلقه بکوشید نه قلع و قمع اشخاص، ... » و در این راه بیشترین رنج را متحمل شد، به گفته عبد الرزاق مصری: «افغانی در تاریخ جدید شرق نخستین مدافع آزادی بود هم چنانکه نخستین شهید این راه هم بود. در حقیقت، او پدر «رنسانس» جدید در اسلام بود.» «در واقع راز شخصیت او و همه فعالیتهایش عشق او به آزادی و استقلال و نفرت او از هر نوع تجاوز، خواه داخلی و خواه خارجی، بود»
و از دیگر اندیشههای سید میتوان به عقلگرایی، طرفداری از روش اجتهاد در دین، فراخوانی مسلمانان به یاد گیری علوم جدید، بازگشت به منابع اصلی فکر اسلامی، و ... نام برد که این مقاله گنجایش پرداختن به همه اینها را ندارد و خواننده را برای پیگیری این امور به آثار منتشر شدهای سید که درذیل معرفی میشود، ارجاع میدهم.
آثار
آثار سید به صورت پراکنده در جاهای مختلف منتشر شده است، اما آنچه را که ما در این مقاله معرفی میکنیم مجموعه کامل آثار ایشان است که با عنوان «الآثار الکاملة» در ده جلد به کوشش استاد سید هادی خسروشاهی به وسیله انتشارات مکتبة الشروق الدولیة در قاهره به سال 1423ه.ق. – 2002م. منتشر شده است، که محتوای مجلدات این مجموعه بدین شرح است:
1. العروة الوثقی: مجلهای که سید در پاریس با همکاری شیخ محمد عبده منتشر میکرده است، شماره اول آن در 15 جمادی الاولی 1301 ه.ق. منتشر شده است و تا ذی الحجة همان سال ادامه داشته، که در مجموع 18 شماره از آن منتشر شده است؛
.2 رسائل فی الفلسفة و العرفان: در بردارنده رسالههای زیر است: الف- مرآة العارفین، ب- الواردات فی سر التجلیات، ج- القضا و القدر، د- فلسفة التربیة و فلسفة الصناعة، ه- العلم و تأثیره فی الارادة و الاختیار،و- الرد علی الدهریین( ترجمه عربی رساله نیچریه به قلم شیخ محمد عبده)؛
3. الرسائل والمقالات: در بردارنده رسالهها و مقالات است که سید به زبان عربی نوشته است، مانند: الف- العلة الحقیقیة لسعادة الانسان، ب- المهدیة و المهدی السودانی، ج- باب مایؤول إلیه أمر المسلمین فی المستقبل، د- الحکومة الاستبدادية، ه- بابیة، و- السیاسة الإنجلیزیة فی الممالک الشرقیة، ز- الرد علی رینان( حول الاسلام و العلم)، و ...؛
4. ضیاء الخافقین: مجلهای که سید با همکاری گروهی در لندن منتشر میکرده است، که از آن پنج شماره منتشر شده است؛
5. تاریخ ایران و تاریخ الافغان؛
6. خاطرات الافغانی (آراء و افکار): این کتاب به قلم محمد پاشا مخزومی نوشته شده است، و دربردارنده دیدگاههای سید در موضوعات مختلف است که مخزومی در مدت اقامت سید در استانبول هر روز در مجلس سید حاضر شده و دیدگاههای اورا مینوشته است؛
7. التعلیقات علی شرح العقائد العضدیة؛
8. نامهها و اسناد سیاسی- تاریخی: دربردارنده نامههای سید به علما، شاهان، وزرا، دوستانش و ... است؛
9. مجموعه رسائل ومقالات فارسی، شامل: الف- رساله نیچریه، ب- در باره دین و فلسفه، ج- مسائلی در تعلیم و تربیت، د- سعادت و انسان و... است؛
10. المستدرکات: مقالهها و نوشتههای سید که پیش از این مجموعه منتشر نشده است.
برای شناخت شخصیت بزرگ مذهبی "شیعی" سیاسی علامه سیدالجمال الدین افغانی که شهرت جهانی دارد لطفا هرکسی علاقمند است به اثار وی رجوع نمایید تا به عمق نظرات ان فیلسوف پی ببرد..