Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 26492

چرا... سکوت.... کنم؟؟؟

16 آپریل 2009, 17:16, توسط هوزیله

یا هو
پشت پرده قانون احوال شخصیه شیعیان
به جرات میتوان گفت که قانون اساسی جدید افغانستان یگانه قانون اساسی کشور در طول حیات مملکتی بنام افغانستان از اغاز تا کنون بودهکه در واقع ماحصل مبارزات و مجاهدات ملت افغانستان به قیمت خون صدها هزار شهید و ملیونها اواره و بی خانمان و ده ها هزار یتیم و بیوه وطن بدست امده و درصد بالای ارائ تمام طوایف و سلایق رادر بر گرفته و از لحاظ قانونی به تایید و تصویب لویه جرگه قانون اساسی قرار گرفته که در بر گیرنده خواستها و تمنییات ملت افغانستان اعم از شیعه و سنی و دیگران است.
قانون اساسی جدید گرچه با کاستیها و کمبودهای دچار است ولی شرایط تدوین ان شرایط ایده ال و ارمانی نبوده که همه انچه ما میخواهیم را از ان متصور بود.
قانون اساسی جدید میثاقی برای وحدت ملی بسوی ازادی و استقلال و امنیت و رفاه عمومی و ترقی و تعالی کشور بوده میتواند که هر فرد ملت افغانستان در سایه ان امید به اینده بهتر داشته باشد و در پرتو ان به یک تاریخ تعصب و تمامیت خواهی پایان داده ودر جهت رفع تبعیضات نزادی و مذهبی و لسانی و جنسیتی قدم گذاشته و بر اساس همین قانون اساسی برای اولین بار فرهنگ تساهل وتسامح برعصبیت و تحجر-تحمل پذیری بر نفی دیگران رجحان یافته و مذهب حقه تشییع به رسمیت شناخته شده که لازم میدانم از منادی وحدت ملی شهید مزاری بزرگ تنها مدافع رسمیت یافتن مذهب شیعه و تثبیت کننده هزاره(شیعه) بحیث عضوی وفادار و امین در خانواده بزرگ افغانستان یاداوری کنم.
اسلام همچون درخت تنومند ومستحکم از شاخه های فکری و عقیدتی متنوع برخوردار است که مشترکات اصولی و اساسی در تمام شاخه های ان از ریشه ان نشات میگیرد مشترکات فقه حنفی و جعفری بسیار فراوان بوده که علمای اعلام این را بخوبی میدانند طبعا فروعات و مواردی هستند که همسان نبوده و نیاز به تطبیق ان با قوانین اساسی و مدنی افغانستان الزام مینماید تا از این دریچه دچار خلا قانونی در صدور احکام قضایی و مدنی نگردد.
بنابر این تدوین قانون احوال شخصیه شیعیان با توجه به رسمی بودن مذهب بر حق شیعه بدیهی بوده و میتوانست بدور از هیاهو و منفعت طلبی شخصی باشد. در این مقوله پرسشهای مطرح میشود که مورد مداقه قرار گیرد.
1-تدوین قوانین بهعهده چه کسی ویا چه مرجع و نهادی میباشد؟و قانون اساسی صلاحیت را به کی داده است؟
2-ایا هر فردی میتواند(حقوقی و حقیقی)قانون را تدوین کرده و خودرا متولی مذهب و پیروان ان بداند؟
و اگر پاسخ به پرسش دوم خیر است ایا شیخ محسنی به کدام مجوز به این عمل دست یازیده است؟
در حال و روز مردم فقیر و بیچاره افغانستان بخصوص هزاره ها(شیعیان)کدام مسایل مهم و حیاتی انان حل شده که شیخ محسنی به فکر درمان این معضل بر امده؟ ایا مشکلات بیکاری-اقتصاد-فرهنگ-مواد مخدر-تجاوزات برنامه ریزی شده-توسعه اداری-عدالت اجتماعی-بازسازی مناطق هزاره (شیعه)نشین را شیخ صاحب مرفوع ساخته که میخواهد زست تدوین چنین قانونی را بگیرد؟
بخاطر اینکه پشت پرده قانون احوال شخصیه شیعیان را بهتر درک کنیم اهداف شیخ صاحب را از تدوین این قانون بازگو مینمایم و قبل از ان تاکید میکنم پشت پرده این قانون به اسلام و مذهب ربطی ندارد چون شیخ صاحب نه اعتقادی به شیعه دارد و نه دلش برای شیعیان(هزاره ها)میسوزد چون شیخ صاحب
1-اگر شیعه بود|ایا حکام عربستان سعودی مخالفان سر سخت شیعه نیستند که شیخ صاحب به کنفرانس طایف برای معامله شیعه رفت؟

2-اگر شیعه بود|ایا مردم غرب کابل در مقابل تجاوزات حکومت ربانی و سیاف و مسعود شیعه نبودند ؟که انهارا مشتی شرور و مفسد خطاب میکرد

3-اگر شیعه بود| ایا مردم یکاولنگ و مزار شریف شیعه نبودند که توسط برادرزاده های طالب او به قتل رسیدند ولی شیخ کوچکترین ابراز همنوایی و همدردی نکرد

4-اگر شیعه بود|ایا مردم بهسود شیعه نیستند که توسط گروهی کوچی نما(طالبان)قتل و غارت شدند و ایشان ذره ای خم به ابرو
نیاورد

5-اگر شیعه بود|با این همه مرارتها و مصیبتهای که شیعیان کشیدند قدری وی و اطرافیانش نیز لمس میکردند ولی فارغ از هر دردی در قم و اسلام اباد لمیده بود.

در نتیجه اگر ملای انگلیسی مسجد پل خشتی شایعه و تخیل بود ملا محسنی نمونه بارز و اشکار ان ملا است و تمامی خصوصیات ملای انگلیسی در وی تبلور یافته.

و اما اهدافی که در پشت پرده قانون احوال شخصیه شیعیان ملا محسنی انرا ذنبال میکند:
الف-ایجاد تفرقه بین شیعیان و شکاف و تعصب بین اهل تشیع و تسنن.
ب-بد بین ساختن جامعه جهانی نسبت به شیعیان افغانستان و متحجر و نافی ازادی های انسانی نشان دادن اهل تشیع(هزاره)
ج-به خیال خام خودش ثبت و ضبط رسمیت مذهب شیعه بنام و کام ملا محسنی
د-ایجاد جو التهاب و تنش در زمان قبل از انتخابات و گل الود نمودن محیط انتخابات تا ماهی مقصود(سهم در حکومت) خودش را بگیرد.
ه-خوش خدمتی به برادرزاده های طالبش.زهی خیال باطل که طالب دوباره مستقر شود|
و-هموار ساختن راه شرعی و قانونی برای ادامه هوس بازیها و لجامگسیختگیهای جنسی برای خودش.
زیرا زمانی که فضای مقدس استادی و شاگردی را مسموم کرد و با ان ازدواج غیر اخلاقی و غیر عقلانی(70 ساله با 14 ساله)که انجام داد با مخالفت جدی واقع نشد او از گذشته حریصتر و بولهوستر شده.
ز-و از همه مهمتر بار دیگر پارچه پارچه ساختن جامعه تشیع(هزاره)و نفاق افکنی بین خانواده ها .
و این نفاق در تظاهرات جامعه مدنی زنان مقابل مدرسه سرک دارالامان مشهود بود که عده ای از دنیا بی خبر را در مقابل زنان اگاه به مجادله خواسته بود.
س-از انجاییکه وی از سردمداران بنیادگرایی افراطی میباشد تحمل ترقی و پیشرفت دیگران را نداشته و در صدد تقابل سنتگرایی و مدرنیته بر امده تنها مکتب ازاد اولاد شیعه(هزاره)"معرفت" را میخواهد بدست پدران نا اگاه انان تخریب و به اتش بزند(روش برادرزاده های طالب ملا محسنی)تا فرزندان شیعه (هزاره)از تعلیم باز بماند و تحمیق مذهبی را تا جایی پیش برده که تعدادی از ملازمان خودش را در صف مردم جازده تا شعار اسلام وا اسلاما سر دهند.ولی غافل از اینکه تمام مسولیت کشته و زخمی های دشت برچی بدوش ملا محسنی است.
این گوشه ای از اهداف ملا محسنی است که در پشت پرده قانون احوال شخصیه شیعیان دنبال میکند گرچه 2 ماده این قانون که باعث احتجاجات مردمی و نهادهای مدنی گردیده هم در قانون مدنی افغانستان و هم در فقه حنفی موجود بوده وبرجسته سازی ان توسط
ملا محسنی بدلیل اهداف شخصی وی است که در بالا ذکر گردید.
و در انتها پیامی برای ملا محسنی|
ملا محسنی| هزاره شیعه بوده هست و خواهد بود و با تفکر شیعی خواهد زیست و خواهد به دیدار یار رفت.
ملا محسنی|هزاره مرجع دارد هزاره رهبر دارد هزاره وطن دارد و هزاره ریشه دارد به شما نیازی نیست.
ملا محسنی|تو نه هزاره هستی و نه شیعه تو به فکر پایین تنه هستی برو این مردم را به حال خودش بگذار.

جستجو در کابل پرس