Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 2528

فرار مردم محلی هزارستان از تهاجم خونین کوچی ها

19 جون 2007, 07:49, توسط ولی عابد

رستم خان سلام:1_من هیچگاهی هم ادعای بیطرفی نه کرده ام.وهمیشه تلاش کرده ام که در موضع مردم علیه جنایت کاران باشم.من جنایت کار را محکوم میکنم از هر قوم و طایفه ای که باشد.ولی آقای ارزکانی و امثالش جنایت ها را ازدید قومی می بینند.شما نمیتوانید یک مقاله ای از آقای ارزکانی آدرس بدهید که دران از دریچه تنگ قومی برخورد نشده باشد. در جنگهای کابل و بعد از آن در دوران طالبان و همین اکنون هیچیک از جنایت کاران مربوط قوم هزاره را نه افشا کرده و نه علیه شان موضع گرفته است.بر عکس تا که توانسته در مدح بابه!مزاری قلم فرسایی کرده بدین منظور بود که من از ایشان خواستم جواب بدهند که چی تفاوت است بین بابه مزاری و مثلا گلبدین ،ربانی ،سیاف،مسعود ،دوستم، و ملاعمر...که از مزاری فرشته وازدیگران شیطان میسازید؟درحالیکه همه شیطان اند. چه تفاوت است بین عوض نبی زاده و سایر کادر های رهبری حزب به اصطلاح دموکراتیک خلق؟آیا به جز از هزاره وغیر هزاره بودن کدام تمایز دیگری هم وجود دارد؟
میدانید که آقای ارز گانی چگونه از بابه !مزاری به مناسبت یادبودش قهرمان ساخت وبا چه عزت و افتخار از دوستم،قانونی،فهیم،وسایر کربلاسازان کابل یاد کرد که در یابود مزاری سخن رانی کرده بودند.فقط جای گلبدین خالی بود.والی حلقه کربلا سازان کابل تکمیل می شد.
2_من به این عقیده ام که هیچ انسانی بدون ایدیولوژی نیست.و آقای ارزگانی دارای ایدیولوژی است.ایدیولوژی که بابه مزاری اش داشت.ایدیولوژی بنیاد گرایی.وتکیه روی اقوام یکی از سلاح های اساسی بنیاد گرایی است.زیرا دگر اسلام در خطر است و جهاد فرض است کارا نبود.باید به منظور سرباز گیر ی رایکان و کشاندن یک عده به طرف خود دام قومی را پهن میکردند که متاسفانه تعداد چون ارزگانی هارا دور و بر خود به مثابه قلم زنان مفت جمع کردند.وهم دفاع از ایدیولوژی بنیادگرایی ارزگانی را در مقاله ایکه بر ضد خانم ملالی جویا نوشت میتوان به خوبی در ک کرد. وی ربانی،سیاف، محقق،اکبری، قانونی،راکتی،کاظمی،...وغیر جنایت کاران درنده را نمایندگان مردم جازده و شیر دخت کشور ما خانم ملالی جویا را به خاطریکه آنها جانوران درند نامیده بود محکوم میکند.ملالی جویا مردمی فکر میکند .از هر درد رسیده وطن از هر قومی که باشد دفاع میکند و علیه درد رسانان هر قوم موضع میگیرد.ملالی جویا به اکثریت زجر کشیده ملت تعلق دارد و آقای ارزگانی به اقلیت خاینین و انهم خاینین هزاره.دریجاست که درجه ذلت آقای ارزگانی و امثالش عیان میگردد. ارزگانی کوچی های پشتون تبار را عامل سقوط بامیان میداند .در حالیکه اولا اسناد و شواهد داده شده توسط شاکردان و فداییان بابه! مزاری به روشنی نشان میدهد که عده ای از همان راهیان راه مزاری عامل سقوط بامیان شدند. و ثانیا فدایان ! بابه مزاری بامیان را از وجود هرچه تاجیک و پشتون بود پاک کرده بود مگر این کوچیها کلاه سلیمانی بر سر داشتند وبه بامیان رفته و راه را برای طالبان صاف کردند؟ من کاملا مطمین هستم که در همه جنگهای فرقه ای به شمول جنگ در میدان وردک همان های را که آقای ارز گانی نمایندگان مردم میداند مستقیما دخیل اند. در اخیر رستم خان یک گپ دیگر را هم بشنوید:که بنده تا دوسال سکجنگی های تنظیمی و ملیشه ای در کابل بودم و دیدیم که چگونه فدایان بابه مزاری سینه زنان را بریدن و میخ بر سر انسانها کوفتند.مجاهدین سربه کف! گلبدین متحد مزاری را دیدیم که چگونه اهالی شاشهید و کارته نو را قتل نموده و اموال شانرا غارت کردن.چکونه غازیان! !ربانی_مسعود مردم هردم شهید کارته سخی...را به راکت بستند و به تماشای ولادت یک خانم حامله نشستند.کشتار وتجاوز به تاموس و غارت دارایی مردم را توسط متحد مزاری دوستمی ها دیدیم و با الاخره در کانتینر کباب کردن انسانهارا توسط سنگرداران! سیاف دیدید وناچار گریختیم و سر ما به اروپا کشید.اکر در اروپا بودن بد است گناه این بدی نیز به گردن آنهای است.که آقای ارزگانی انهارا نمایدگان مردم میداند.

جستجو در کابل پرس